یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

محمد (ص) آمد تا جاودانه پیامبر بماند


محمد (ص) آمد تا جاودانه پیامبر بماند
مردانی که در تاریخ مدعیان راستین نبوت بوده اند کسانی بودند که دعوت به توحید و پرستش خدای یکتا و دوری از طاغوت در سر لوحه برنامه هدایتی آنها قرار داشته است خداوند رحمان در قران کریم به منظور بیان هدف مشترک پیامبران الهی می فرماید:
"و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان عبدو الله واجتنبو الطاغوت (سوره نحل آیه ۳۸)"
ترجمه : "به تحقیق در میان هر امتی پبامبری فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از طاغوت دوری کنید"
در این میان رسول اکرم محمد مصطفی (ص) به عنوان خاتم پبامبران در روزگاری پا به عرصه وجود گذاشت که نه تنها عربستان ( مکان تولد آن حضرت) شاهد تبعیض – خرافات – بت پرستی – اختلافات قلیله ای وفقر وستم بود بلکه کشورهای بزرک و به اصطلاح متمدن و صاحب مذاهب بزرگ آن عصر هم گرفتار نابه سامانی های فراوان بودند.
برهان رسول اکرم (ص) معجزه ای بود که احتیاج به زور و حیله و تزویر نداشت . نقش رهبری ایشان و جاذبه سلطنتی و حاکمیت بر قلبها عاملی موثر بر این موفقیت بود.چراکه این نهضت آسمانی روز نخست محیط غار حرا و خانه خدیجه و کلبه های محقر مکه را روشن نمود و شفافیت آن سبب گسترش اسلام در مدت زمانی کوتاه در میان ملل مختلف حتی تا دور دست ترین مناطق گردید.
اجتماعی بودن این مدهب باعث شد که محمد (ص) بتواند همه انسانها را به زیر پرچم توحید فرا خواند بطوری که در کمتر از نیم قرن آئیین او بر کشورهای بزرگ آن روز سایه افکند و بدون شک نقش رهبری ایشان و جاذبه شخصیتی و حاکمیت برقلبها عاملی موثر بر این موفقیت ها بود .
پیامبر گرامی اسلام "ص" سه سال تمام به دعوت سری پرداخت. مصالح وقت ایجاب می کرد او دعوت خود را آشکار نسازد و با تماسهای سری جمعی را به آئین خود دعوت نماید سران مشرک قریش در این سه سال در حالی که کم و بیش از دعوت سری رسول خدا آگاهی یافته بودند واکنشی نشان نمی دادند . رسول گرامی اسلام با برخی از یاران خود به دره های مکه می رفتند و نماز خود را دور از چشم مخالفان در آنجا می خواندند پس از مدتی هم خانه یکی از یاران پیامبر به نام خانه یکی از یاران پیامبر به نام " ارقم" محل عبادت و تجمع شد.
رهبر عالیقدر اسلام در این سه سال هر کس را که ازنظر فکر و استعداد شایسته و آماده می دید’ آئین خود را به او عرضه می داشت. با اینکه هدف تشکیل حکومت اسلامی به امر خدا بود’ اما در این مدت دست به دعوت عمومی نزد.
بعد از گذشت سه سال و از روزی که دعوت عمومی آغاز شد’ و انتقاد پیامبر از بتان و مبارزه ایشان با اوهام و خرافات علنی شد’ مخالفتها و خصومتهای سری و علنی علیه پیامبر آغاز گردید. آن حضرت برای نخستین بار خویشاوندان را به آئین اسلام فراخواند و به دنبال آن دعوت عمومی خود را آغاز کرد.
بدون شک این گونه اصلاحات عمیق در اجتماع بشری بیش از هر چیز به دو نیروی قوی نیازمند بود
نیروی بیان و گفتار که گوینده بتواند با مهارت خاصی حقایق را بیان نماید’ و دوم نیروی دفاعی که در مواقع خطر بتواند در برابر تهاجم دشمنان خط دفاعی تشکیل دهد. بیان و گفتار پیامبر در مرحله دعوت علنی با صدایی رسا عموم مردم را به آئین یکتا پرستی دعوت نمود. روزی در کنار کوه" صفا" روی سنگ بلندی قرار گرفت مردم را صدا زد و فرمود: یک خبر مهم برای شما دارم با ندای پیامبر گرامی از قبائل مختلف قریش به حضور ایشان شتافتند. سپس پیامبر رو به جمعیت کرد و گفت : ای مردم هر گاه من به شما گزارش دهم که پشت این کوه دشمنان شما موضع گرفتها اند و قصد جان و مال شما را دارند آیا گفته مرا تصدیق می کنید؟ همگی گفتند: آری زیرا ما تاکنون از تو دروغی نشنیده ایم . سپس فرمود: " ای گروه قریش خود را زا آتش نجات دهید. من برای شما در پیشگاه خدا نمی توانم کاری انجام دهم . من شما را از عذاب دردناک می ترسانم."پس فرمود:" موقعیت من همان موقعیت دیده بانی است که دشمن را از نقطه دروی می بیند و فورا برای نجات قوم خود به سوی آنها شتافته و آنان را ازن پیشامد با خبر می سازد."
پس از دعوت علنی’ مشرکان از طریق گوناگونی در صدد مخالفت با پیامبر و شکست نهضت او بر آمدند.
وقتی آنها از تطمیع پیامر"ص" مایوس گشتند’ دست به آزار و اذیت ایشان و پیروانشان زدند. این برنامه را مخالفان پیامبر برای مدتی ادامه دادند تا اینکه تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و پیامبر از طریق مهاجرت به مدینه توانست نقشه آنها را با شکست مواجه سازد.
استفامت و پایداری پیامبر اسلام در مواجهه با تهدید و آزار مشرکان جلوه ای بارز در تاریخ اسلام دارد . می توان گفت که یکی از عوامل موثر پیشرفت اسلام در آغاز بعثت نیز استقامت و گذشت پیامبر و یاران ایشان بوده است.
بارزترین نمونه گذشت پیامبر عفو مردم مکه است که رسول خدا پس از فتح مکه با تمام قدرت و سلطه ای که داشت آنها را مورد عفو و رحمت قرار داد.
رسول اسلام مردم شهری را عفو کرد که با کمال قساوت و سخت دلی سیزده سال او را در فشار گداشته و خاندانش را با انواع سختیها و محرومیتها مواجه ساختند. تا آن حضرت مجبور به هجرت به مدینه شد. در مدت اقامت پیامبر در مدینه نیز مشرکین مکه با او جنگ کردند و عزیزترین یارانش را به شهادت رساندند. اما در روز فتح مکه پیامبر گرامی اسلام سوابق سو آنها را نادیده گرفت و فرمان عفو عمومی راصادر کرده و فرمودند :
" سپاس و ستایش خدایی را که به وعده خود عمل نمود. بنده اش را یاری کرد و دشمنان را سرکوب نمود"
ای مردم مکه شما همسایگان بسیار ناشایستی بودید. رسالت مرا تکذیب نمودید و بعد هم که به شهر دیگری مهاجرت کردم لشکر کشی کردید و بامن به نبرد برخاستید. حال چه گمان می برید و انتظار چه رفتاری از من دارید؟
فردی به نمایندگی از طرف مردم مکه گفت: ما جز نیکی درباره تو نمی اندیشیم. تو را برادر ارجمند خود می دانیم.
پیامبر در پاسخ فرمود:
" من همان جمله ای را می گویم که یوسف به برادران خود گفت . هنگامی که یوسف برادران خود را شرمگین یافت از روی مهربانی گفت:
" قال لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین"(سوره یوسف آیه ۹۲)
سپس فرمودند: امروز هیچ ملامتی بر شما نیست. خدا هم گناه شما را ببخشد که او مهربان ترین مهربانان است.
اکنون بروید . شما آزادید و راهتان به هر سو که بخواهید باز است .
و اینجا بود که حکومت پیامبر بر قلب مردم مکه تجلی یافت.
آنچه برای پیامبر اسلام اهمیت داشت ’ نجات انسانها از گرداب خرافات و عقاید باطل واشنایی انها بااصول حیات بخش اسلام بود که مردم را به خیر و سعادت دعوت می کرد. از همین رو’ دعوت پیامبر آمیخته با استدلال و منطق بود و هیچگاه برای عرضه داشتن عقاید خود به زور متوسل نشد.
منبع : هوای تازه