دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دانش امام باقر(ع)


دانش امام باقر(ع)
امام محمدبن علی بن الحسین(ع) كه به باقر شهرت یافت در اول رجب سال ۵۸ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود.
پیامبر(ص) به یكی از یاران پارسای خود«جابربن عبدالله انصاری» فرمود، ای جابر! تو زنده می مانی و فرزندم «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب» را در می یابی، بدان هنگام سلام مرا بدو برسان.
پیامبر درگذشت و جابر عمری دراز یافت - و بعدها روزی به خانه امام زین العابدین آمد و امام باقر را كه كودكی خردسال بود دید، به او گفت: پیش بیا... امام باقر(ع) آمد.
گفت: برو...
امام بازگشت. جابر اندام و راه رفتن او را تماشا كرد و گفت: به خدای كعبه سوگند آینه تمام نمای پیامبر است. آن گاه از امام سجاد پرسید این كودك كیست؟
فرمود: امام پس از من فرزندم «محمد باقر» است.
جابر برخواست و بر پای امام باقر بوسه زد و گفت: فدایت شوم ای فرزند پیامبر(ص)، سلام و درود پدرت پیامبر خدا(ص) را بپذیر، چه او ترا سلام رسانده است.
دیدگان امام باقر پر از اشك شد و فرمود: سلام و درود بر پدرم پیامبر خدا باد تا بدان هنگام كه آسمان ها و زمین پایدارند و بر تو ای جابر كه سلام او را به من رساندی.(امامی شیخ صدوق)
● دانش امام
دانش امام باقر(ع) نیز همانند دیگر امامان از سرچشمه وحی می بود، آنان آموزگاری نداشتند و در مكتب بشری درس نخوانده بودند، «جابربن عبدالله» نزد امام باقر(ع) می آمد و از آن حضرت دانش فرا می گرفت و به آن گرامی مكرر عرض می كرد: ای شكافنده علوم! گواهی می دهم تو در كودكی از دانش خداداد برخورداری.(علل الشرایع شیخ صدوق)
«عبدالله بن عطاء مكی» می گفت: هرگز دانشمندان را نزد كسی چنان حقیر و كوچك نیافتم كه نزد امام باقر(ع)، «حكم بن عتیبه» كه در چشم مردگان جایگاه علمی والایی داشت در پیشگاه امام باقر چونان كودكی در برابر آموزگار بود.(ارشاد شیخ مفید)
ابونعیم در حلیهٔ الاولیاء نوشته است: مردی از ابن عمر درباره مساله ای پرسش كرد. ابن عمر نتوانست او را پاسخ گوید. پس به سوی امام باقر(ع) اشاره كرد و به پرسش كننده گفت: نزد این كودك برو و این مساله را از او بپرس و جواب او را هم به من بازگوی.
آن مرد به سوی امام باقر(ع) رفت و مشكل خود را مطرح كرد. امام نیز پاسخ او را گفت: مرد به نزد ابن عمر بازگشت و وی را از جواب امام باقر(ع) آگاه كرد. آن گاه ابن عمر گفت: اینان اهل بیتی هستند كه از همه علوم آگاهی دارند.
ابن جوزی در تذكرهٔ الخواص، می نویسد: عطاء می گفت هیچ یك از دانشمندان را ندیدم كه دامنه دانایی اش نسبت به دانشمندی دیگر كمتر باشد مگر نسبت به ابوجعفر. من حَكَم را دیدم كه در نزد آن حضرت چونان پرنده ای ناتوان بود. ابن جوزی می گوید: «منظور وی از حَكَم همان حكم بن عتیبه بود كه در روزگار خود دانشمندی بزرگ به شمار می آمد».
● دانشگاه امام باقر(ع)
امام باقر(ع) در یك دوره بسیار حساس از دوران تاریخی به سر می بردند. آن حضرت هسته كوچكی را كه امام سجاد(ع) بنیاد نهاده بود، تحت رهبری خود قرار داد و به گسترش و توسعه آن پرداخت به صورتی كه یكی از بزرگترین دانشگاه ها را تاسیس نمودند.
گرچه از لحاظ عددی، شاگردان امام باقر(ع) مانند زمان امام صادق(ع) زیاد نبودند، اما در همان زمان در تمام مراكز حجاز و عراق شاگردان برجسته آن حضرت پراكنده بودند. شاگردان برجسته امام باقر(ع) عناصر لازم را برای رشد آینده مكتب تشیع، به صورت نظامی نیرومند و مستحكم به پیش می بردند، لذا دوره امام باقر(ع) از حساس ترین دوره های امامت امامان شیعه است. وقتی وضعیت آن دوره را بررسی می كنیم می بینیم واقعاً مردم جست وجوگر حقیقت جو متحیر و مضطرب بودند و نمی دانستند در مسایل دینی و قرآنی به چه كسانی مراجعه كنند.
امام باقر(ع) در عصر خود، در مورد همه علوم، مرجع یگانه جهان اسلام بود و علمای عصر او در برابر وجود مقدسش فروتنی می نمودند. حوزه درس او برای صدها دانشمند و محدث كه تربیت كرده بود پایگاهی بود. جابر جعفی می گوید: «ابوجعفر هفتاد هزار حدیث برای من روایت كرد». محمدبن مسلم می گوید: «هر مساله كه در نظرم دشوار می نمود از ابوجعفر(ع) می پرسیدم تا جایی كه سی هزار حدیث از او سوال كردم.»
سال های ۹۴ تا ۱۱۴ زمان آغاز و پیدایش مشرب های فقهی و اوج گیری روایت در رابطه با تفسیر بود. در چنین دورانی كه بسیاری از علما به حاكمیت اموی وابسته بودند احیای سنت واقعی پیامبر(ص) به دور از شائبه های تحریف عمدی خلفا و علمای وابسته ضرورت تام داشت؛ كاری كه امام باقر(ع) به خوبی از عهده آن برآمد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید