شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مراد از علم در ایران و شرق باستان


مراد از علم در ایران و شرق باستان
كتاب «علم در ایران و شرق باستان» مجموعه مقالاتی است كه همایون صنعتی زاده آنها را به دقت ترجمه و گردآوری كرده است. موضوع اكثر این مقالات عمدتاً پیرامون گاهشماری، علم نجوم و احكام نجوم در ایران عصر هخامنشی و دوران باستان است. این اثر در چهار بخش و ۶۹۱ صفحه تنظیم شده كه بخش نخست آن شامل ۱۲ مقاله كه عبارتند از زمان سنجی، فصل نجومی بندهش، گاهشماری های كهن ایران، وصف بیرونی از گاهشماری ایران باستان، گاهشماری زرتشتی، گاهشماری پارسی، سال عالم پارسیان، آیین كیهانی، احكام نجوم، دانش نجوم، احكام نجوم زرتشتی در بندهش، جشن های ایرانیان و تاریخ گذاری كتیبه بیستون. بخش دوم كتاب شامل سه مقاله است كه عبارتند از دانش نجوم در مصر باستان، گاهشماری و تاریخ گذاری در مصر باستان و خاستگاه گاهشماری مصری. بخش سوم كتاب شامل تاریخ گذاری هخامنشی و منابع بابلی، یادداشت های مترجم، نجوم و احكام نجوم در بین النهرین است و بخش چهارم مقالاتی چون نجوم و احكام نجوم در هندوستان و ایران، نجوم در هندوستان و سخن آخر [از مترجم] را شامل می شود كه در زیر به طور مختصر به برخی از مقالات این مجموعه اشاره می كنیم.
۱- وصف بیرونی از گاهشماری ایران باستان (بخش اول صفحه ۱۳۹)
بیرونی در سال ۳۶۳ هـ ق تولد یافت و به سال ۴۴۰ هـ ق در سن ۷۵ سالگی درگذشت. وی اهل خوارزم (خیوه) بود و در زمینه هایی چون ریاضیات، نجوم، جغرافیا، تاریخ گذاری و سایر علوم عصر خود صاحب نظر بود. بیرونی در توصیف گاهشماری ایران باستان و درباره طول سال نزد پارسیان می نویسد: «شنیده ام شاهان پیشدادی كسانی كه بر سراسر گیتی فرمانروایی داشتند سال را ۳۶۰ روز می دانسته اند و هر ماه را ۳۰ روز و اینكه آنان در هر شش سال یك ماه را كبیسه كرده و مكبوس می نامیدند و در هر ۱۲۰ سال دو ماه را كبیسه می كرده اند.» (ص۱۴۲) در ادامه بیرونی در شرح بیشتر به این مسئله اشاره می كند كه پارسیان یك چهارم ۳۶۵ روز را برای یك سال قرار می دادند. آنها این یك چهارم از ایام را نادیده می انگاشتند تا اینكه مجموع آنها به اندازه یك ماه جمع می شد و سپس یك ماه به سال می افزودند و به این ترتیب هر ۱۲۰ سال آن تقریباً با سال خورشیدی منطبق می شد. بیرونی در توضیح بیشتر این گاهشماری در ایران باستان به موضوعاتی چون كبیسه، نخستین ماه سال و غیره می پردازد كه در جای خود جالب و خواندنی است.
۲- گاهشماری زرتشتی (نوشته ك. ر.كاما، بخش اول صفحه ۱۸۰)
ك. ر.كاما در ابتدای مقاله خود به این نكته اشاره دارد كه «مردم روزگار باستان، زمان را به كمك اهله قمر اندازه می گرفتند به همین علت در تمام زبان های آریایی واژه ای كه دلالت بر ماه ها دارد از اسم ماه مشتق شده است.» (ص۱۸۰) وی عقیده دارد كه علاوه بر ماه ها، سال ها هم قمری بوده و دارای كبیسه بودند تا بدین وسیله زمان قمری از زمان خورشیدی فاصله نگیرد. آنها برای هماهنگ ساختن سال های قمری ۳۶۰ روز، با سال خورشیدی ۳۶۵ روز و شش ساعت در وهله نخست پنج روز بر آن افزودند كه شرح كامل آن در مقاله كاما آمده است و در ادامه به بررسی دقیق این تحولات می پردازد.
۳- دانش نجوم در مصر باستان (نوشته رونالد ا. ولز بخش دوم صفحه ۴۲۸)
رونالد ولز در این مقاله، این نكته را یادآور می شود كه درباره مصریان گروهی با اغراق سخن می گویند و عده ای دیگر با تنگ نظری. اما وی عقیده دارد مصریان را می توان افرادی واقع گرا و اهل عمل دانست. مصریان با دیدن آسمان و الهام گرفتن از اجرام آسمانی، اساطیری برای خود آفریدند و بدین ترتیب بود كه خدایان مصری زاده شدند و موبدان مصری مجبور به گسترش دانش خود در علم نجوم شدند. وی درباره این مهم می نویسد: «تقویم عرفی متشكل از دوازده ماه ۳۰روزه و پنج روز اضافی خاص كه به آن علاوه می شد تا سالی ۳۶۵ روزه به دست آید، [كه] كهن ترین زیربنای تمام گاهشماری های دنیای غرب امروزی است.» (ص ۴۲۸) ولز عقیده دارد آنچه كه باعث تحول گاهشماری مصر باستان شد را می توان در اختراع خط و به كارگیری آن در ثبت دانش نجوم در مصر دانست و در ادامه به بررسی تحولات دانش نجوم در دوره های مختلف مصر باستان (قبل از فراعنه و فراعنه اولیه، عصر فراعنه قدیم، عصر فراعنه میانه و عصر فراعنه جدید) می پردازد و اعتقاد دارد مورخان تاریخ علم قبول دارند و پذیرفته اند كه مصریان عصر باستان دو عنصر اصلی را برای آیندگان باقی گذاشته اند كه عبارتند از: ۱- گاهشماری عرفی ۳۶۵ روزه ۲- تقسیم شب و روز هر یك به دوازده قسمت. وی در پایان این نكته را متذكر می گردد كه مصریان دانش نجوم را در دین و زندگی عرفی خود به كار می گرفتند.
۴- تاریخ گذاری هخامنشی و منابع بابلی (نوشته كریستوفر واكر بخش سوم صفحه ۴۷۳)
قانون بطلمیوس برای اهداف نجومی تنظیم شده این نكته ای است كه واكر سعی می كند در مقاله خود بدان بپردازد و عقیده دارد بطلمیوس برای تاریخ گذاری از دو عنصر بهره می گیرد ۱- سال ۳۶۵ روزه مصری ۲- مبدأ نبونصر. واكر به نقل از بطلمیوس و درباره مبدأ نبونصر می نویسد «این آن مبدایی است كه رصدهای پیشین و باستانی با آن آغاز می شود و به طور كامل تا زمان ما حفظ و نگهداری شده است.» (ص ۴۷۴) وی معتقد است در مجموع قانون بطلمیوس قراردادی ساختگی بود كه منجمان بتوانند چهارچوب یكدست داشته باشند و در نتیجه بتوانند رصدهای خود را در آن تنظیم كنند. كریستوفر واكر در ادامه به بررسی منابع نجوم در بابل، گاهشماری قمری و تاریخ گذاری مربوط به اسكندر سوم می پردازد.
محمد نجاری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید