پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امکان های مذاکره ایران-آمریکا


امکان های مذاکره ایران-آمریکا
از همان ابتدای زمزمه های حضور جدی باراک اوباما به عنوان یکی از نامزدهای دموکراتها درانتخابات ۲۰۰۸، با شعار "تغییر"، خصوصا در سیاست خارجی، مباحثی درمیان اساتید و نخبگان ایرانی درگرفت که آیا با آمدن اودر روابط ایران و آمریکا تغییری بوجود خواهد آمد؟
اگرچه سابقه نامزد جمهوری خواه،در ابتدا ترسی را در اردوگاه دموکراتها و حامیان غیرآمریکایی آن به وجود آورده بود، اما چیزی نگذشت که ناظران آگاه پیروزی اوباما را حتمی دانستند.کسب رای بی سابقه و اختلاف فاحش او با رقیب جمهوری خواه اش حتی برای ایشان هم دور از انتظار بود.
حال دیگر باراک میبایست به شعار "تغییر"اش در سیاست خارجی جامه عمل بپوشاند. وی بارها چه در طول رقابتهای درون حزبی و چه در رقابت نهایی، بر سیاست های غلط تیم سابق کاخ سفید خصوصا در ارتباط با خاورمیانه تاکید کرد و صراحتا اعلام داشت که ایران به نسبت چین و شوروی در دوران حاکمیت کمونیسم به مراتب کم خطر تر است .
حال که او به قدرت رسیده است ناظران بین المللی "آشتی " یافتن یکی از طولانی ترین و تاریک ترین"قهر"های تاریخ سیاست خارجی قرن بیستم را سهل الوصول تر می یافتند؛ اما این بار همه چیزبه عملکرد مرد پیش بینی ناپذیر ایران، احمدی نژاد ، بسته بود.
آنان که اقدامات احمدی نژاد را نسبت به گشایش گفتگو با آمریکا یک "ژست" تبلیغاتی می دانستند، که از قبل نتیجه اش روشن بود، انتظار تغییر رفتار وی را انتطار می کشیدند. اما پس از گذشت ۲۴ ساعت از اعلان خبر پیروزی اوباما در رسانه های جهانی، خبری شگفت انگیز و پرمعنا از سوی خبرگزاری های معتبر جهان مخابره گردید: مرد شماره یک سیاست ایران پس از سی سال به مرد شماره یک آمریکا نامه "تبریک " ارسال می کند. اگرچه در متن نامه سخنی از برقراری رابطه به میان نیامده است، اما لحن آن، در زمینه انتشارش، مجموعا، آمادگی گفتگو و برقراری رابطه از جانب ایران را خبر می دهد.پس احمدی نژاد هوشمندانه در کمتر از ۲۴ ساعت وضعیت را به حالت اول به نفع ایران بازمی گرداند: حال این اوباماست که باید تصمیم بگیرد که آیا باب مذاکره بگشاید؟
نگاه ابتدایی این است که چون اوباما با شعارتغییر و تصریح مذاکره بدون پیش شرط با ایران وارد صحنه انتخابات شده بود با اعلان ضمنی طرف ایرانی، تا برقراری رابطه نهایی تنها یک گام مانده باشد. در ادامه می خواهم با فراتر رفتن از این تلقی ساده باکمک نظریه بازی ها تنها برخی از پیچیدگی های وضعیتهای مختلف برای مذاکره میان ایران و آمریکا را تصویر نماییم.
از آنجایی که شعار "تغییر"و"مذاکره " را طرف آمریکایی داده است، پس آغازگر بازی او خواهد بود.مطالعه پیشینه و مواضع انتخاباتی باراک اوباما می گوید که تیم جدید درسیاست ها، تاکتیکها و برنامه ریزی ها با تیم سابق مشکل داشته است. پس حفظ موقعیت سیاسی و پرستیژ بین المللی آمریکا همچنان مدنظراست.پس نه به این راحتی پشت میزمذاکره قرار می گیرند و نه به هرطرف ایرانی راضی می شوند. برای ایشان در تحلیل اول اصلاح طلبان یا طیف راست سنتی بسیار خوشایند تر است تا طیفی که احمدی نژاد نماینده آنان است. آنان از این مسئله بیم خواهند داشت که هرگونه اقدام به برقراری ارتباط ولو در حد گفتگو که با سبقت آمریکا همراه باشد، مهر تاییدی بر سیاست خارجی احمدی نژاد تلقی گردد.دموکراتها همواره رابطه بهتری با اسراییل نسبت به جمهوری خواهان داشته اند و اوباما نیز بارها کوشید این اطمینان خاطر را به سیاستمداران تل آویو بدهد که از اسلاف خود در این رابطه هیچ کم ندارد. گمانه زنی های اولیه از ترکیب احتمالی کابینه وی نیز نشان می دهد که این اطمینان چندان بیهوده نبوده است. انتخاب رام ایمانوئل به عنوان مسئول کارکنان کاخ سفید در اولین گام از انتصابات و دیگر گزینه های احتمالی دولت او نشان می دهد که اغلب یاران باراک را یا صهیونیستها یا افراد متمایل به اسراییل ، تشکیل خواهند داد. یک احتمال ضعیف تر هم وجود دارد که برخی انتصابات بیشتر جهت حفظ حسن اعتماد تل اویو باشد وگرنه متن کابینه را نیروهای غیر اسراییلی و معتدل شکل خواهند داد.اما به نظر می رسد انتخاب برخی از مهره ها از جمله هیلاری کلینتون و جو بایدن این تصور را کم پایه جلوه دهد. خصوصا اگر به یاد داشته باشیم که بسیاری از اعمال تحریم های یکجانبه از سوی آمریکا در دوران کلینتون علیه ایران وضع گردید.
اما در ارتباط با فضای داخل؛ شرایط سیاسی کنونی ایران این اجازه را نمی دهد تا هرکسی هر اقدامی را انجام دهد.
با مجموع این حالت ها ، وضعیتهای مختلف را بررسی می کنیم.بدترین موقعیت آن وقتی است که در ایران دولت تغییر کند و از آن طرف اوباما کابینه خود را با مهره های ضدایرانی و صهیونیستی بچیند. در این صورت انجام گفتگو بسیار بعید، در حد چند مجادله و تعارف و حداکثر یکی- دو جلسه مذاکره خواهد بود. کمی بهتر آن وقتی است که در ایران دولت تغییر کند، اما کابینه اوباما حداقل در سیاست خاورمیانه در دستان افراد معقول و طرفدار مذاکره و امتیازدهی بیافتد. در این صورت اگرچه طرفداران برقراری رابطه در آمریکا بسیار خوشحال و خوش بین باشند، اما اینکه وضعیت درونی و نیروهای مذاکره کننده چنین فرصتی را داشته باشند بسیار سخت خواهد شد. احتمال دارد در حالت خاصی، این مذاکرات به شورای امنیت ملی واگذار شود. حالت دیگر آن است که این بار مجددا دولت فعلی برسر کار بماند اما کابینه آمریکا حداقل در سیاست خاورمیانه، در دستان افراد ضد ایرانی و صهیونیستی باشد. در این صورت، وضعیت به دوران زمامت جرج بوش بازمی گردد. ایران آماده و آمریکا ناآماده. در خوش بینانه ترین حالت در این موقعیت پس از چند گفتگوی ساده در سطوح میانی دو دولت، مذاکرات متوقف و آمریکا به سمت سیاست های خشن روی خواهد آورد.اما حالت نهایی این ماتریس که بهترین وضع ممکن هم برای ایران و هم برای آمریکا خواهد بود آن است که در ایران وضعیت به شکل فعلی باقی بماند و در آمریکا کابینه غیر صهیونیستی علاقه مند به گفتگو.نمی گوییم یخ ها به سرعت آب خواهد شد بلکه آفتاب گرمی خواهیم داشت!
اما وضعیتی را که پیش بینی می کنیم این است که ابتدا کابینه اوباما در دست افراطیون قرار بگیرد. اسراییل به سختی تحولات آمریکا و گزینه های احتمالی اوباما را تحت نظر و توصیه دارد. از این روی که آنان حداقل این امید یا احتمال را می دهند که فضای سیاسی فعلی ایران تغییر کند تا موقعیت آمریکا در مذاکره تقویت شود. پس پنج-شش ماه منتهی به اتخابات ایران، احتمال گفتگو بسیار کم و در خوش بینانه ترین حالت یکی-دوجلسه در سطوح میانی خواهد بود. از این رو، عجیب نیست که پاسخ به نامه"تبریک " احمدی نژاد، هنوز پاسخی نیافته است. اما با استمرار سیاست خارجی فعلی ایران و تغییر نکردن فضای سیاسی کشور، آرزوهای سیاستمداران کاخ سفید رنگ می بازد و پس از چند هفته جدلی، بار دیگر روابط دو طرف به سردی خواهد گرایید. با گذشت نزدیک به دوسال از انتخاب اوباما، زمین گیر شدن نیروهای آمریکایی در خاورمیانه و بغرنج تر شدن سیاست خاورمیانه ای آمریکا، اوباما به این نتیجه خواهد رسید که بار دیگر زمینه گفتگو را فراهم آورد. در این حالت، وی یک خانه تکانی در سطح کابینه خویش انجام خواهد داد و افراد معتدل تر بر روند سیاست خارجی کاخ سفید حاکم خواهند شد. تنها درآن صورت است که به شکل جدی درگیر سازوکار برقراری رابطه و انجام مذاکرات عادلانه خواهند شد. بر این اساس به اوباما توصیه می شود با دادن پاسخ مکتوب به نحو مودبانه و صمیمانه به نامه همتای خود، باب گفتگو را باز نگه دارد.
نویسنده: مجید بهستانی
منبع : خبرگزاری فارس