شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

عراق، نقطه تلاقی تمام دعواهای جهان


عراق، نقطه تلاقی تمام دعواهای جهان
دکتر رضا سیف‌اللهی، مدرس دانشگاه، نخستین فرمانده نیروی انتظامی و کارشناس برجسته مسائل عراق، در گفت‌وگو با خبرنگار «تابناک»، به پرسش‌هایی درباره وضعیت عراق و مؤلفه‌های مؤثر در آن پاسخ داده است.
▪ ابتدا لطفا درباره مؤلفه‌های مؤثر بر عراق توضیح دهید.
ـ حال حاضر عراق به محل درگیری و برخورد استراتژی‌های گوناگون موجود در ساختار نظام بین‌الملل تبدیل شده است که مهم‌ترین علل و عوامل متعدد آن عبارتند از:
۱) اهمیت ژئوپلتیک عراق:
الف) عراق کشوری عربی است که در عین حال، ۲۵ درصد از جمعیت آن را کردها تشکیل می‌دهند.
ب ) با وجود این‌که اهل تشیع از اکثریت برخوردارند، در عین حال اهل تسنن نیز در این کشور از درصد قابل ملاحظه‌ای برخوردارند.
۲) از لحاظ منابع نفتی
۳) موقعیت جغرافیایی عراق در منطقه خاورمیانه
۴) پیشینه تاریخی و رژیم‌هایی که پیش از حمله آمریکا به عراق در این کشور روی کار آمدند؛ از جمله بارزترین آنها صدام و رفتار کنترل‌نشده او بود.
۵) درگیری‌های دو کشور ایران و عراق در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه جنگ تحمیلی با توجه به تأثیرات شگرفی که در دو کشور و منطقه بر جای گذاشت، بسیار مهم است.
این عوامل باعث شده عراق در دو ـ سه دهه گذشته در منطقه از موقعیت ویژه‌ای برخوردار باشد که حمله یکجانبه آمریکا به آن، باعث شد این کشور به محل تلاقی استراتژی‌های مختلف موجود در نظام بین‌الملل تبدیل شود.
مقوله امنیت عراق، مقوله‌ای است که باید فراتر از مرزهای جغرافیایی این کشور بررسی شود. بازیگران موجود در صحنه عراق، از تنوع مکانی و زمانی بسیاری برخوردارند. اما از شرایط سیاسی، انرژی، جغرافیای طبیعی و مسائل تاریخی عراق تنها در جهت معادلات عراق استفاده نمی‌شود، بلکه خاستگاه آن، معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی است.
یکی از مؤلفه‌های مؤثر در صحنه عراق کنونی، سیاست‌ها و استراتژی‌های آمریکاست که سرفصل آن هم حمله نظامی آمریکا به عراق بدون مصوبه شورای امنیت سازمان ملل به بهانه وجود سلاح‌های کشتارجمعی و مبارزه با تروریسم است.
هرچند مسائل و مشکلاتی که امروز در عراق برای آمریکایی‌ها پیش آمده، فراتر از انتظار بوده و چالش‌ها و شکست‌های پیش آمده، آنقدر سهمگین هست که آنها را به ادامه حضور نظامی در عراق مردد کند، در عین حال، با توجه به اهداف درازمدت و استراتژیک آمریکایی‌ها در منطقه که در قالب طرح «خاورمیانه بزرگ» دنبال می‌کنند و همچنین هزینه‌های چندین میلیارد دلاری این انتقال و از همه مهمتر بحث حیثیتی که الان آمریکایی‌ها دارند، این ساده‌اندیشی است که گمان کنیم آمریکایی‌ها در آینده‌ای نزدیک، حاضر به ترک عراق می‌شوند.
دودستگی که ما اکنون در هیأت حاکمه آمریکا و به ویژه دو جناح حاضر در صحنه سیاسی آمریکا می‌بینیم، در پی عدم تطبیق وضعیت موجود با آنچه از پیش درباره عراق در ذهن داشتند، بوده و هزینه‌ها و مشکلات حضور در عراق، فراتر از انتظارات و محاسبات آنها از آب درآمده است.
اما باز هم دو طیف حاکم در آمریکا، عراق را کشوری می‌دانند که می‌توان با آن معادلات منطقه‌ای را تعیین کرد و در اصل می‌دانند که سرنوشت منطقه با آن گره خورده و به همین لحاظ، سیاست خارجی آمریکا، ایجاب می‌کند که آنها برای این کشور محاسبات خاصی داشته باشند. البته این برنامه‌ها ابعاد گوناگون نظامی، سیاسی، فرهنگی، اطلاعاتی ... را در بر می‌گیرد و لازم است برای ما شناخته شود و به نحوه تأثیرات آنها در منطقه پی ببریم.
▪ در معادلات عراق، کشورهای همسایه و قدرت‌های دیگر چه نقشی ایفا می‌کنند؟
ـ مبحث دیگر درباره عراق، کشورهای همسایه هستند که هر کدام فرصت‌ها و تهدیدهایی در عراق و جریانات آن دارند؛ ایران را می‌توان به لحاظ پیشینه تاریخی و همچنین داشتن مرزهای آبی و خاکی بسیار حساس، مهمترین کشور همسایه عراق دانست.
در طول تاریخ معاصر اخیر ایران از ناحیه عراق تهدیدهای مرزی را همواره احساس کرده که در نهایت منجر به امضای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر شد و اکنون نیز با توجه به این‌که مسائل مرزی فیمابین به طور کلی حل نشده است اما دو کشور راضی هستند که قرارداد ۱۹۷۵ مبنا باشد. ایران با عراق دارای مسائل مشترک فرهنگی بسیار عمیقی است.
هرچند بین فرهنگ شیعه شیعیان ایران و عراق تفاوت‌هایی است، ولی نقاط مشترک آرمانی بین دو فرهنگ وجود دارد که عتبات عالیات مستقر در عراق، باعث تعلق اهداف فرهنگی و اعتقادی بین دو ملت شده همچنان که در حادثه تأسف‌بار سامرا ما دیدیم که جامعه عراق و ایران به شدت متأثر شدند.
از سوی دیگر در بین کردهای ایران و عراق یک رابطه دیرینه‌ای وجود دارد که حتی در زمان صدام ایران رابطه بسیار فعالی با کردهای منطقه داشت.
اینها تعلقاتی است که در طول زمان‌های طولانی و در یک فرآیند تاریخی شکل گرفته و باعث شده است دو کشور در برخی مسائل، هم‌سرنوشت باشند، همچنانکه در برخی از مسائل اختلاف نظر دارند.
ترکیه، همسایه دیگر عراق است و مسائل مرزی با عراق و همچنین قضیه «پ.ک.ک»، برای ترکیه در حد یک بحران ملی مطرح است و دستور نخست امنیتی آنهاست. ترکیه بر این باور است که شمال عراق، مأمن کردهای ترکیه شده و این مسئله و نیز تبادلات اقتصادی و سیاسی و هم‌مرزی سبب گشته که روابط ترکیه و عراق، یکی از مؤلفه‌های مهم و مؤثر در منطقه و مسائل عراق باشد.
کویت، همسایه جنوبی عراق که یک جنگ مستقیم با این کشور را نیز تجربه کرده، بازیگر دیگر این صحنه است. کشور و دولت کویت، چون جمعیت و وسعت کمی دارد و طبعا از نظر نظامی با عراق برابری ندارد، برای تأمین امنیت خود، همواره به نظام بین‌المللی به ویژه آمریکا متوسل شده است.
از سوی دیگر، در سوریه حزب بعث حاکم است که با حکومت سابق عراق مشترک بوده. همچنین بین سه حزب بعث ترکیه، ‌عراق و سوریه، ارتباطات و تعلقاتی بوده است. هرچند بین سیاست‌های دو دولت سوریه و عراق تفاوت‌‌هایی در گذشته وجود داشته، ولی در نهایت یک سری اختلافات و همکاری‌ها را در رابطه متقابل این دو کشور، می‌بینیم.
چون ایران و سوریه در ساختار هژمونی آمریکا قرار ندارند، به همین دلیل این دو کشور در مورد مسائل امنیتی عراق به گونه‌ای کاملا کنترل‌شده وارد می‌شوند تا مراقب هرگونه سوءاستفاده احتمالی آمریکایی‌ها باشند.
محور مؤثر بعدی در عراق، عربستان است. دولت و مردم عربستان نیز از رفتار آمریکایی‌ها در منطقه خرسند نیستند و از این‌که آمریکا یکطرفه به دو کشور عراق و افغانستان که عربستان در آنها پایگاه نسبتا خوبی داشت، حمله کرد، عصبانی هستند و این نارضایتی را در قالب‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی ـ اطلاعاتی نشان می‌دهند.
یکی از دلایل عصبانیت سعودی‌ها از سیاست‌های آمریکا، به این مسئله برمی‌گردد که زمانی در عراق، اکثریت قاطع سنی، ساختارهای سیاسی، نظامی و امنیتی را در دست داشتند، اما پس از حمله آمریکایی‌ها، این ساختارها به نسبت وزنی بین کردها، شیعیان و اهل سنت تقسیم شده است.
اما ... به جز کشورهای همسایه عراق، دیگر قطب‌های دنیا نیز بر سر عراق حرف دارند که مهمترین آنها اتحادیه اروپا و روسیه است.
در گذشته فرانسه در عراق دارای جایگاه بوده و اکنون، هم به لحاظ منابع نفت موجود در عراق و هم به دلیل معادلات بین‌المللی، مسائل عراق را از نزدیک پیگیری می‌کند.
روسیه نیز پیش از فروپاشی شوروی پایگاهی مستحکم در عراق داشت، چراکه این کشور در گذشته، از نظر سیاسی و نظامی وابسته به بلوک شرق بود و روس‌ها اکنون خواستار احیای منافع از دست رفته خود در عراق هستند. چنانکه می‌بینیم پوتین در سفر خود به ایران، نسبت به حضور نظامی آمریکایی‌ها در عراق از بعد نظامی هشدار داد که آمریکایی‌ها باید عراق را ترک کنند.
با بررسی استراتژی‌ فعال در عراق، به این واقعیت می‌رسیم که در عمل، دو استراتژی در عراق، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ یکی استراتژی‌های آمریکا و دیگری استراتژی‌های ایران.
▪ کمی هم درباره ساختار حکومتی و جمعیتی عراق توضیح دهید.
ـ ساختار خود عراق اساسی‌ترین مؤلفه است. به طور عمده، سه جبهه شیعیان، سنی‌ها و کردها ساختار حکومتی عراق را تشکیل می‌دهند که هر یک از اینها نیز به دسته‌های گوناگونی تقسیم می‌شوند، برای مثال، بین شیعیان گروه‌های تندرو، انقلابی و محافظه‌کار و ... هستند که سبب شده تا کردها بیشترین بهره را ببرند زیرا از یک سو بین آنها (کردها) وحدت حکمفرماست و از این واقعیت نمی‌توان چشم‌پوشی کرد که حساسترین نقاط جغرافیایی عراق مثل مناطق نفت‌خیز جنوب در اختیار شعیان است. آنها رفتار دیپلماتیک دارند. رفتار آنها بر مدار خودشان تنظیم شده و به همین دلیل، هم در داخل عراق و هم در ارتباط با قدرت‌های مؤثر منطقه، از لحاظ سیاسی، حاکمیتی، اقتصادی و دیگر مسائل، بیشترین سود را به دست آورده‌اند.
موضوعی که برای همه استراتژی‌ها و جریانات درون عراق مطمع نظر است، تأثیر منابع نفت و انرژی روی معادلات انرژی دنیاست، البته بعد اقتصادی منابع انرژی عراق نیز عامل مهم و انکارناشدنی است.
دولت عراق آشکارا دریافته که مؤلفه‌های سرنوشت‌ساز در عراق، آمریکا و ایران است، برای همین از آنها دعوت کرد تا با یکدیگر بر سر مسائل عراق مذاکره کنند. از یک سو، ساختار سیاسی و حکومتی عراق بهترین حالت برای ایران است و بهتر است به برقراری ثبات و امنیت در این کشور کمک شود، اما از سوی دیگر آمریکایی‌ها از برقراری امنیت در عراق برای خود یک پیروزی می‌سازند. حال ایران چگونه می‌تواند این تضاد منافع را حل کند؟
اساسا آمریکایی‌ها نه تنها برای عراق، بلکه برای کل منطقه برنامه بلندمدت طراحی کرده‌اند. آنها می‌خواهند از عراق، یک واحد نمونه و الگو بسازند. اگر آنها عراق را ترک کنند، شکست خورده‌اند و به همین خاطر، یقینا تمایلی به استقلال و حاکمیت دولت عراق ندارند و به دنبال استقرار یک رژیم وابسته و کنترل‌شده با یک سری اختیارات محدود هستند، برعکس ایران به دنبال استقرار یک حکومت مقتدر و قوی در عراق است که ساختار حاکمیت آن را خود عراقی‌ها تشکیل دهند و روابط آنان با دیگر کشورهای منطقه، صلح‌آمیز بوده و برای هیچ کشوری تهدیدآمیز نباشد. برای ایران همین کافی است، عراقی‌ها نیز این راهکار را پذیرفته‌اند و به همین دلیل به رغم میل آمریکا، روابط عراق با ایران روز به روز تقویت می‌شود.
بارها ایران، عربستان، آمریکا و انگلستان، یکدیگر را به تحریک گروه‌های داخلی عراق متهم کرده‌اند. به نظر شما، چقدر این گروه‌ها از خارج عراق خط می‌گیرند؟
سیف‌اللهی: همان‌گونه که گفتیم، در عراق استراتژی‌های مختلفی فعال است و تاکنون هم اتهام زدن به یکدیگر، چیزی را حل نکرده است. باید بپذیریم که این استراتژی‌ها هر کدام در حوصله زمانی و مکانی خود و بنا به تعریفی که از فرصت‌ها و تهدیدهای مسئله عراق دارند، اجرا شود، اگر استراتژی‌های حاضر در عراق تمایل داشته باشند اوضاع عراق را به سمتی بکشانند که منطقه و منافع آنها کمتر تهدید شود، باید نقشه‌ای طراحی کرده و اجرای این نقشه را نیز به خود عراقی‌ها واگذار کنند. چون اگر بخواهند خود این کشورها در عراق فعال باشند و حاکمیت و قلمرو عراق را نقض کنند، مسائل امنیتی عراق هیچ وقت حل نخواهد شد. دولت و ملت عراق با سیاست‌های ایران در عراق موافقند. اصلا کدام کشور و ملتی است که نخواهد خودش ارباب خود بوده و همه کاره خودش باشد؟ در صورتی که تمامی اینها با منافع و سیاست‌های آمریکایی‌ها در تعارض است.
▪ البته برخی ایران را متهم می‌کنند که حرف و عملش در عراق یکی نیست و حتی این دو با هم متضادند؟
ـ این‌گونه نیست؛ زیرا اصلا تنها راه‌حل ما همین است؛ این راه‌حل هم ملی است، هم اسلامی. راهی منطقی است که ملت و دولت عراق نیز آن را قبول دارند. درواقع یکی از مؤلفه‌هایی که باعث شکست آمریکایی‌ها در صحنه سیاسی دنیا شده، سیاست‌های ابلاغی، یکجانبه‌گرا و بدون توجه به زیرساخت‌های فرهنگی هر منطقه است. برای همین، نه تنها در عراق و افغانستان شکست می‌خورند، بلکه با این سیاست در هر جای دیگر شکست خواهند خورد.
آمریکایی‌ها باید بپذیرند که امروز دیگر تهدید و ارعاب از راه نظامی دیگر اثر ندارد و در درازمدت هرگز جواب نمی‌دهد.
▪ آیا می‌توانیم ارتباطی بین موضوع هسته‌ای ایران و موضوع عراق در مذاکرات ایران و آمریکا بیابیم؟
ـ شاید تا حدودی مبحث هسته‌ای و عراق به هم گره خورده باشند، ولی به نظر من، بحث فراتر از این حرف‌هاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رابطه آمریکا با ما دچار چالش شدید شد، چون تا پیش از آن، منافع آمریکا در منطقه توسط ایران تأمین می‌شد و پس از بهمن ۵۷ آمریکا منافعش را در ایران و منطقه از دست رفته دید.
اگر فرض کنیم سخنان و ادعاهای آنان در مورد دخالت ایران در عراق درست باشد، آیا گمان می‌کنید به ما بگویند شما حرکت اتمی خود را به جلو ببرید و مثلا در عراق دیگر دخالت نکنید؟
سیف‌اللهی: به نظر من چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و این موضوعات هموزن نیستند؛ حتی اگر مسئله اتمی ایران حل شود، آنها بهانه‌های جدیدی مثل حقوق بشر می‌آورند. این بهانه‌ها تمام‌شدنی نیست زیرا چالش ایران و آمریکا فراتر از این موضوعات است.
▪ نظرتان درباره حضور گروه «پ.ک.ک» در شمال عراق و تأثیر تحرکات آنان و واکنش‌های ترکیه به آن در امنیت عراق چیست؟
ـ سرنوشت کردها، مسئله حساسیت‌برانگیزی است. آمریکایی‌ها می‌خواهند برای تعدیل سیاست‌های دولت ایران، ترکیه و سوریه، نیروهای کرد را مقابل دولت‌های مرکزی این کشورها قرار دهند تا منافع خودشان در منطقه تأمین شود.
اما کردهای منطقه نباید محل سوءاستفاده از استراتژی‌های استعمارطلبانه شوند و باید مراقب باشند و هستند. ارتباط با قدرت‌های بزرگ استعمارگر یک بحث است و سرنوشت خود و ملت خود را در اختیار آنها قرار دادن بحث دیگر که مسلما مبحث دوم یک سری مشکلات و اصطکاک‌ها و مسائلی را به وجود می‌آورد. پیروی کردها از سیاست‌های استعماری، باعث می‌شود که همه دولت‌ها و کشورهای منطقه جلوی آنها موضع بگیرند؛ بنابراین، این یک تهدید جدی است که متوجه آنهاست.
از سوی دیگر، دولت ترکیه باید یک حداقلی را برای حل این مسئله ملی قایل باشد. به نظر من با برخورد نظامی با گروه «پ.ک.ک» مشکل حل نمی‌شود. شاید با اقدام نظامی، سکوت و سرکوب در کوتاه‌مدت حاصل شود، ولی باعث وسیع‌تر شدن ابعاد قضیه خواهد شد.
من بر این باورم که برای حل این موضوع، باید روش دیگری را پیش گرفت؛ هرچند که روش پیچیده‌ای خواهد بود.
درباره حملات تروریستی گروه «پ.ک.ک» در داخل ایران و ادعای دولت‌های ترکیه مبنی بر استفاده «پ.ک.ک» از خاک ایران برای ضربه زدن به ترکیه هم باید گفت، با کنترل‌های اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مجموعه‌ای از برخوردهای اقتصادی، باید حرکات آنها را کنترل کرد. اگر در تنظیم برنامه‌ها و استراتژی‌ها دقت شود و بخواهیم، می‌توانیم به راحتی مسئله را کنترل کنیم. این در حالی است که در این چند سال اخیر، این تروریست‌ها چندین نفر از نیروهای ایرانی و فرماندهان را به شهادت رسانده‌اند.