پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

به بهانه ۱۳ آبان


به بهانه ۱۳ آبان
۱۳ آبان امسال هم از راه رسید. مثل همه ۱۳ آبان های گذشته مصاحبه ها و پرسش و پاسخ ها و همایش های مختلف با موضوع ۱۳ آبان هم مثل سال های پیش به راه است و البته مجموعه برنامه ها مشمول ضریب کاهنده یی نیز شده است.
باز هم ۱۳ آبان رسیده و مثل اکثر ۱۳آبان هایی که گذشت، موضوع اصلی تسخیر لانه جاسوسی یا همان اشغال سفارت امریکا است.
۱۳ آبان ۵۸ را همه می شناسند. اولین پاسخ به سوالی در مورد مناسبت ۱۳ آبان همان موضوع مرتبط با سفارت امریکا است. ۱۳ آبان همه را به یاد دانشجویان خط امام می اندازد که سفارت امریکا را برای چند روزی تسخیر یا اشغال کردند تا پیام ملت را به امریکا که نماد حمایت از دیکتاتوری و استبداد شاهانه شاه پهلوی می دانستند، برسانند. ۱۳ آبان را همه به این مناسبت می شناسند چون آن چند روز ۴۴۴ روز به درازا کشید و در طول آن ۴۴۴ روز و بعد از آن در سالروز آن روز همه جناح ها و گروه ها و به ویژه تریبون های رسمی کشور به تایید و تکریم و تاکیدش پرداختند و موضوع اقدام دانشجویان در ۱۳ آبان ۵۸ تا همین امروز تبدیل شد به سیاست رسمی جمهوری اسلامی در قبال امریکا.
۱۳ آبان را همه به نام همان سالروز تسخیر یا اشغال سفارت امریکا یا لانه جاسوسی می شناسند، شاید چون پس از ۱۳ آبان ۵۸ و ۴۴۴ روز بعد از آن و تا به امروز هر روز به نوعی با تبعات اقدام آن روز دست و پنجه نرم می کنند.
اصلاً می خواستم به مناسبت اصلی ۱۳ آبان بپردازم؛ ۱۳ آبان ۵۷ را می گویم که مظلوم و مهجور مانده، درست مثل آن ۶۸ دانش آموزی که به رگبار دیکتاتوری و استبداد به خاک و خون کشیده شدند. دانش آموزانی که مظهر صداقت، صمیمیت و مظلومیت مردم بودند بر خاک افتادند تا انقلاب فراگیر شود. انقلاب حالا به عده خاصی که خودشان را وقف آن کرده بودند، اختصاص نداشت. دانش آموزانی که در سالروز ۱۳ آبان ۴۳ همراه با دانشجویان در دانشگاه تهران خود را فدا کردند، نبودند تا چند ماه بعد در جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران شرکت کنند.
دانش آموزانی که آن روزها خودشان تصمیم گرفته بودند به میدان بیایند و آنچه می گفتند و اعتراضی که می کردند اعتقادشان بود و سرچشمه اش عمق وجودشان بود. آنچه را می گفتند که باورشان بود و باور و گفتارشان یکی بود. کسی از آنان نپرسید که در خانه تان چه خبر است، پدر و مادرتان نماز می خوانند یا نه؟ کسی اول اصول و فروع دین نپرسید تا بعد از تایید دینداری شان به میدان مبارزه با دژخیم بیایند.
کسی ایراد نگرفت که فلانی چون موهایش بلند است یا رنگ پیراهنش زیادی روشن است یا آستینش از حدود شرعی کوتاه تر نیاید. یا آنکه بچه ها را به خانه بفرستند تا لباسی مطابق شؤون و مورد پسند بزرگ ترها بپوشند و بازآیند تا در مقابل کشتار و سرکوب، مظلومیت و اعتراض شان را فریاد کنند.
ای کاش ۱۳ آبان ۵۷ از یادمان نرود، از یادمان نرود نوجوانان و جوانان آن روز خودشان را باور کرده بودند، خالصانه و صادقانه از جان خود گذشتند تا به آنچه به آن ایمان داشتند، برسند. به ظاهرشان هرچه بود کسی کاری نداشت، باطن و درون شان گوهری نایاب بود و نوجوانان امروز هم کم از همشاگردی های ۳۰ سال پیش شان ندارند. فقط تفاوتش در این است که امروز از نوجوانان امروز و فرداسازان این کشور توقع ظاهری مطابق پسند خود دارند. ظاهر را چسبیده اند و درون را نمی بینند. درون همان است که همشاگردی های ۳۰ سال پیش شان داشتند، کاری به ظاهرشان نداشته باشید لطفاً.

سیدشهاب الدین طباطبایی
منبع : روزنامه اعتماد