یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


«خلیج فارس» هویت چند هزار ساله هر ایرانی


«خلیج فارس» هویت چند هزار ساله هر ایرانی
بسیاری از نویسندگان و سیاحان در طی ده ها قرن به صورت مكتوب در آثار خود نام «خلیج فارس» یا «پرشین گلف» را به كار برده اند و هزاران نقشه معتبر در دنیا وجود دارد كه درستی این نام را نشان می دهند، اما با وجود حقانیت این واقعیت تاریخی، نام «خلیج فارس» همواره به گونه ای جعل می شود.
به كار بردن اصطلاح خلیج برای یك شركت هواپیمایی كه با هزاران پرواز این اصطلاح را به همه مسافران در فرودگاه های سراسر دنیا گوشزد می كند و یا كلمه خلیج عربی روی بسته كبریت و حتی چاپ نقشه جعلی در مجله ای همچون نشنال جیوگرافی و اكنون حذف نام فارس از كنار «خلیج فارس» در موزه لوور پاریس، نشان از اراده ای پشت پرده می دهد كه می خواهد یكی از مهم ترین خلیج های دنیا را بی نام بگذارد و نام تاریخی آن را تحریف كند، اما نام «خلیج فارس» نه یك مسأله نژادی و قومی مربوط به چند صد سال قبل، بلكه واقعیتی تاریخی است كه از هزاران سال به صورت مكتوب وجود داشته و دارد.
وجود صدها سند و دلیل تاریخی از آغاز تاریخ مكتوب دنیا كه نام «خلیج فارس» بر آن ها ثبت شده، نشان می دهد كه «خلیج فارس» از آغاز تمدن مكتوب در همه منابع و مراجع جهان وجود داشته و ریشه این نام در اعماق تاریخ مستحكم شده است.
آثار باستانی برجای مانده از شهرك های ساحلی «خلیج فارس» همانند بوشهر، خارك، سیراف و بندر طاهری حكایت از وجود تمدنی ۶۰۰۰ ساله در سواحل جنوبی كشورمان می دهد و از این رو بی دلیل نیست كه «خلیج فارس» در طول تاریخ با نام سرزمین ایران توصیف شده است.
هرچند به دلیل نبود تاریخ مكتوب از بسیاری مسائل و حوادث دوره تمدن عیلامی، ماد و آشور، اطلاع دقیق و روشنی وجود ندارد اما در كهن ترین نامگذاری ها، آشوریان دریای جنوبی ایران را «نارمرتو» به معنای «رود تلخ» نامیده اند كه پس از مهاجرت آریاییان و حركت آن ها به جنوب ایران از حدود ۳ هزار سال قبل، قوم پارس كه حكمرانی خود را بر منطقه آغاز كرد، نام خود را به خلیج مزبور گذاشتند.
همچنین وقتی دریانوردان یونانی در هزاره اول قبل از میلاد وارد سواحل «خلیج فارس» شدند همه جا كشتی ها و دریانوردانی بودند كه به پارس شهرت داشتند در نتیجه یونانیان نه تنها نام پارس را به همه فلات ایران اطلاق كردند، بلكه دریای پارس را «پرسیا» خواندند.
دكتر «پرویز افشاری»، رئیس مركز مطالعات خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه در همایشی با نام «خلیج فارس، هویت چندهزار ساله هر ایرانی» در دانشگاه منابع طبیعی گرگان در این مورد می گوید: هخامنشیان در زمان خود یعنی ۶۰۰ سال قبل از میلاد تجربه دریانوردی نداشتند و از طریق فینیقی ها این كار را آموختند. مورخان عرب و غیرعرب در این مورد آورده اند كه ایرانیان با این كه از آغاز سابقه دریانوردی نداشتند اما با آموختن این فن، خود سرآمد دریانوردی شدند. به طوری كه كشتی های ایرانی نه تنها كار حمل ونقل را انجام می دادند، بلكه برای غیرایرانیان به دریانوردی می پرداختند. آن ها برای راهنمای دریانوردان ممالك دیگر نقشه استخراج می كردند و در اختیار آنان می گذاشتند. بعد از هخامنشیان سلسله اشكانیان و ساسانیان نیز جهت ارتباط با كشورهای دوردست از راه «خلیج فارس» با كاربرد نام «خلیج فارس» استفاده می كردند.
این روند در طی صدها سال ادامه داشت تا این كه جایگاه «خلیج فارس» از زمان صفویه پررنگ تر شد و با اخراج نیروهای اشغالگر پرتغالی توسط شاه عباس و نامیدن بندر گنگ به بندرعباس اهمیت این منطقه بیشتر نمایان گشت. بعد از انقراض صفویه در زمان سلسله افشاریه، زندیه و بخصوص در عهد قاجار، ارتباط دریایی در سیاست جهانی اهمیت ویژه ای پیدا كرد و همزمان قدرت ایران به دلیل وجود دولت های استعمارگر آلمان، هلند، ایتالیا، اسپانیا، روسیه و از همه بیشتر انگلیس در تسلط بر این منطقه كم شد. زیرا رقابت سرسخت روسیه تزاری و انگلیس برای بهره بردن از موقعیت تجاری و منابع گرانقیمت نفتی «خلیج فارس» قدرت ایران را تضعیف نمود و به ناچار دست دولت انگلیس را در نحوه اداره كردن این منطقه، بازتر كرد. از این رو اگر بخواهیم بدانیم تحریف نام «خلیج فارس» از چه زمانی شروع شد، باید داستان نفت ایران را دوباره مرور كرد.
با وجود این كه در همه دوران حاكمیت استعماری پرتغال (۱۶۲۲-۱۵۰۷) و در همه مكاتبات و اسناد دولت بریتانیا همواره آب های جنوب ایران «خلیج فارس» نامیده شده بود، پس از مصادره اموال شركت نفت انگلیس و اخراج شركت های انگلیسی و قطع روابط دو كشور، برای نخستین بار وزارت مستعمرات انگلیس در مكاتبات خود این نام جدید را متداول ساخت. در واقع ترور این نام تاریخی از آن زمان شروع شد.
در سال ۱۹۶۶ نیز سر چارلز بلگریو نماینده سیاسی انگلیس در «خلیج فارس» در زمانی كه هنوز امارات عربی مستعمره انگلیس بود در پایان مأموریت خود كتابی تحت عنوان خلیج عربی منتشر ساخت و عنوان نمود كه اعراب دوست دارند «خلیج فارس» را «خلیج عربی» بنامند.
در این رابطه گزارشی به اسم «نام خلیج فارس» در اداره اسناد بریتانیا وجود دارد كه مكاتبه كارگزاران انگلیسی در منطقه را این طور آورده كه آن ها ضمن اعتراف به تاریخی بودن نام «خلیج فارس» خطرات این نام را علیه منافع انگلیس و ضرورت تغییر آن به خلیج عربی را متذكر می شوند.
افشاری می گوید: نخستین تلاش های رسمی و علنی برای تغییر نام «خلیج فارس» به اواسط دهه ۱۹۳۰ بازمی گردد زمانی كه دست سیاست استعماری انگلیس پشت این قضیه بود. در سال ۱۹۳۰ سر چارلز بلگریو انگلیسی مشاور سیاسی امیر بحرین در آن زمان كه جزو ایران به حساب می آمد، پرونده ای تشكیل داد كه در آن به دولتمردان انگلیسی توصیه كرد از آنجایی كه سیاست انگلیس تفرقه بینداز و حكومت كن است، برای قوی شدن جایگاه انگلیس كلمه خلیج عربی را به جای «خلیج فارس» به كار ببریم. دولتمردان انگلیسی چون در حال رقابت با آلمان بودند و آلمان درحال قدرت گرفتن در منطقه بود با بررسی پرونده، این امر را به صلاح ندانستند و در این برهه از زمان این اقدام صورت نگرفت و مدتی مسكوت ماند. اما در سال ۱۹۶۳ روزنامه تایمز چاپ انگلیس با به كار بردن نام خلیج عربی نشان داد كه انگلیسی ها بر این تصمیم اصرار دارند.
برخی از رهبران كشورهای عربی نیز در این خصوص آغازگر بودند، به طوری كه بعد از جنگ جهانی دوم، كشور عراق از سال ۱۹۵۷ خلیج عربی را در تبلیغات خود به كار برد و به دنبال وقوع كودتاهای متعدد در سال ۱۹۵۸ عبدالكریم قاسم قدرت را در عراق به دست گرفت و تبلیغات ضد ایرانی و ضد فارسی را افزایش داد.
افشاری در خصوص علت این امر توضیح می دهد: به علت رقابتی كه عبدالكریم قاسم با جمال عبدالناصر رهبر مصر داشت برای این كه توجه جهان عرب را به سمت عراق جلب كند و بگوید عراق رهبری جهان عرب را به عهده دارد برای نخستین بار نام جعلی خلیج عربی را در رابطه با «خلیج فارس» به كار برد. اما این سیاست به علت اختلاف در داخل عراق و نداشتن جایگاهی همچون مصر در جهان عرب، چندان موفق نشد و قضیه مسكوت ماند.
در سال ۱۹۶۰ به دنبال قطع روابط ایران و مصر و پس از جنگ های اعراب و اسرائیل، در كنگره حزب بعث كه در دمشق با حضور رهبران سوریه، عراق و مصر صورت پذیرفت رهبران عرب برای مخالفت با شاه سابق ایران به طور رسمی خواستار تغییر نام «خلیج فارس» به خلیج عربی شدند و تقاضا كردند كه در مكاتبات رسمی از به كار بردن نام «خلیج فارس» خودداری گردد.
در این راستا نام خیابان «خلیج فارس» در مركز قاهره كه بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت داشت را به نام یكی از شخصیت های مصری تغییر دادند. به دنبال اختلافات و درگیری های سال ۱۹۷۰ بین ایران و عراق و سوء تفاهمات سال ۱۹۷۱ با امارات متحده عربی، بسیاری از رهبران متعصب كشورهای عربی واژه خلیج عربی را به طور گسترده در رسانه های گروهی خود به كار بردند و از نام «خلیج فارس» خودداری كردند. از آن زمان نه تنها نام امپراتوری پارسی مورد تحریف و تجاهل قرار گرفته حتی فارسی ستیزی به گونه ای در كتب رسمی و غیررسمی تبلیغ شده است كه رهبری این اقدام های تحریك آمیز را از دهه ۷۰ تا ۹۰ میلادی صدام برعهده داشت.
افشاری عقیده دارد بعثی ها كه قدرت را از سال ۱۹۶۸ در عراق در دست گرفتند بشدت و بیشتر از مصری ها پیگیر به كار بردن كلمه جعلی« خلیج عربی» به جای «خلیج فارس» بودند. تا آن زمان در همه كتب تحصیلی مقاطع مختلف جهان عرب همواره كلمه «خلیج فارس» به كار می رفت ولی از آن زمان صدام كار خود را آغاز و به جای كلمه «خلیج فارس»، خلیج عربی را به كار بردند.
به گفته وی، ایران پس از این اتفاقات اقدام هایی انجام داد از جمله این كه از طریق سازمان ملل بر نام تاریخی «خلیج فارس» تأكید كرد. در سال ۱۹۷۱ برای چند بار سازمان ملل در بخشنامه ای به همه نمایندگی های كشورهای عضو تأكید كرد، نام این خلیج، «خلیج فارس» است و از تمام كشورها می خواهیم در به كار بردن نام تاریخی آن دقت كنند.
افشاری می افزاید: هر ساله و به مدت ۱۵ سال است كه مراسمی در خصوص پاسداشت نام «خلیج فارس» در ایران تشكیل می شود. درآغاز كشورهای عربی در آن حضور نمی یافتند اما اكنون برخی مدعوین از این كشورها حضور می یابند. یكی از آن ها در همایش اصفهان گفت: ۳۰ سال است در كتاب های ما خلیج عربی را نگاشته اند، حالا برای اینكه «خلیج فارس» بگوییم كار فرهنگی ویژه ای نیاز است.
افشاری ادامه می دهد كه توجه به نام «خلیج فارس» در دستور كار همه دولت های جمهوری اسلامی قرار داشته، حدود ۳ سال قبل در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی مصوبه ای به تصویب رسید كه در آن تأكید شده بود مسئولان موظفند حداكثر توان خود را در راستای پاسداشت این نام به كار برند كه در زمان دولت دكتر احمدی نژاد نیز این مصوبه مورد تأكید قرار گرفته است.
وی درخصوص اقدام هایی كه می توان انجام داد، اعتقاد دارد: نامگذاری حداقل یك خیابان یا میدان، استادیوم و حتی بیمارستان در هر شهر به نام «خلیج فارس» مانند اتوبان «خلیج فارس» تهران، تشكیل انجمن های مردمی در این زمینه، راه اندازی سایت های اینترنتی، ایجاد رشته «خلیج فارس» شناسی در مقاطع فوق لیسانس و دكترا، چاپ نشریات و مقالات، برگزاری همایش ها، انجام پایان نامه هایی با نام «خلیج فارس»، برگزاری همایش های پاسداشت این نام در دانشگاه ها و مراكز آموزشی از جمله اقدام هایی است كه برای دفاع از خاك و تاریخ كشورمان می توان انجام داد.
رئیس مركز مطالعات «خلیج فارس» و خاورمیانه وزارت امور خارجه عقیده دارد، آنچه همه ایرانیان را ناراحت می كند، تحریف نام تاریخی این مكان است وگرنه همه كشورهای همسایه در «خلیج فارس» سهم دارند. اگر می گویم «خلیج فارس» این به آن معنا نیست كه همه «خلیج فارس» به ما تعلق دارد. همان طور كه هیچ كس نمی گوید چون با دریای عمان ساحل طولانی داریم پس این دریا نامش دریای ایران است.
میلاد عقیلی
منبع : روزنامه ایران