یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


اونانیمیسم


اونانیمیسم
● اونانیمیسم
«اونانیمیسم» مركب از كمله «اونانیم» (Unanime) به معنای «همدل، همرأی، متفق القول و همگانی» است كه در اصل از كلمه لاتین Unanimus ریشه گرفته است كه در قرن شانزدهم از زبان لاتین وارد زبان فرانسه شد.
در اوایل قرن بیستم، حدود سال ،۱۹۱۰ «اونانیمیسم» به مكتب ادبی اطلاق شد كه شاعر و نویسنده معروف فرانسوی، ژول رومن (۱۹۷۲ـ۱۸۸۵ Jules Romains) به یاری ژرژ شنویر (G.Cheneviere) آن را در پاریس بنا نهاد. البته باید این نكته را متذكر شد كه شاعران و هنرمندان «گروه صومعه » (Groupe dAbbaye) پیش از این باعث ایجاد جریان ادبی در فرانسه شده بودند كه در شكل گیری پایه های اولیه این مكتب بسیار مؤثر و دخیل بود.
گروه Abbaye متشكل از هشت شاعر و نویسنده با نامهای رنه آركو (R.Arcos)، شارل ویل دراك (Ch. Vildrac)، پیر ـ ژان ژوو(P-J.Jouve) ژرژ دوهامل(G. Duhamel)، آلبر دواین (A.Doyen) كوك دورتن (L.Durtain) به علاوه ژول ورن و ژرژ شنویر بود. در سال ۱۹۰۶ این گروه به نیت اینكه دور از هیاهوی شهری باشند و به یك آرامش، همبستگی و زندگی مشترك هنرمندانه دست پیداكنند در خانه ای روستایی به دور هم گرد آمدند و بردر این خانه تابلویی با این عنوان «Abbaye، گروه برادرانه هنرمندان» نصب كردند و برای گذران زندگی و كسب درآمد در همان خانه انتشارات Abbaye را تأسیس كردند. آنان با تأثیرگرفتن از اندیشه دموكراتیك و گرایشهای سوسیالیستی، در جست وجوی زبانی نو و سبكی تازه بودند تا افكار و عقاید خود را در ارتباط با ستایش «اصالت زندگی حقیقی» بیان كنند. اما بتدریج، مشكلات مالی و اختلاف نظرهای آنان باعث جدایی و از هم پاشیدن «گروه هنرمندان Abbaye» شد. اما در همان مدت كوتاه نیز فعالیت این گروه برتاریخ شعر و ادب فرانسه بسیار تأثیر گذاشت.
بعداز از بین رفتن گروه Abbaye، ژول رومن كه یكی از اعضای این گروه بود، سعی كرد كه اهداف این گروه را در مكتب اونانیمیسم دنبال كند و در این راه شنویر نیز با او همكاری كرد و بدین ترتیب نطفه این مكتب با افكار «گروه صومعه» شكل گرفت. در سال ،۱۹۰۸ انتشارات Abbaye كتابی باعنوان «زندگی همگانی» (La Vie Unanime) اثر ژول رومن را منتشر كرد كه در واقع مرامنامه مكتب اونانیمیسم محسوب می شود.
طرز تفكر و نگرش رومن به عنوان بانی این مكتب و در پی او عقاید اونانیمیست ها بسیار متأثر از ادبیات قرن نوزدهم بود. هوگو و عقیده او در مورد نقش شاعر در جامعه، مترلینگ و اشعارش در مورد زندگی روزمره شهری، زولا و نظراتش در ارتباط با اجتماع و همچنین والت ویتمن به عنوان شاعر دنیای ادب نو، از جمله شخصیتهایی بودند كه اونانیمیستها بسیار از آنان الهام و تأثیر گرفتند.
اونانیمیستها معتقدند كه در وجود هركس دونوع احساس و افكار وجود دارد. نخستین افكار و احساساتی كه ویژه درون و خاص هر فرد است و دیگر افكار و احساساتی كه از طرف اجتماع و افراد جامعه و در كل محیط پیرامون(مانند خانواده، همكاران، گروههای اجتماعی و حتی محیط زندگی) برفرد تلقین وتحمیل می شود. مكاتب ادبی و هنری تا پیش از اونانیمیسم اعتقاد داشتند كه فرد برای رسیدن به كمال و بلوغ باید افكار و احساسات درونی خود را رشد و پرورش دهد. در حالی كه پیروان مكتب اونانیمیسم عكس این موضوع را معتقد بودند.از نظر آنان جامعه و دنیای خارج بیشترین تأثیر را بر فرد می گذارد و منشأ شكوفایی نیروهای او برای رسیدن به كمال است. احساسات وعقاید فرد در اجتماع ذوب می شود و حركت جامعه خواه ناخواه فرد را با خود همراه می كند. چرا كه نیرو و درایت جامعه برنیرو و افكار افراد ارجحیت و تسلط دارد و این نیرو باعث هماهنگی، همدلی و وحدت نظر در جامعه می شود.
البته این طرز تفكر و جهان بینی اونانیمیست ها متأثر از عقاید فلسفی «آگوست كنت» و نظرات جامعه شناختی «دوركیم»(جامعه شناس فرانسوی) و آرای فلسفی ایده آلیسم بود.
مكتب اونانیمیسم برای جامعه بشری پیام آزادی، دموكراسی، دوستی و همبستگی داشت. از آنجایی كه آنان جامعه را منشأ تكامل و بلوغ فكری و روحی انسان می دانستند، معتقد بودند كه افراد جامعه باید بدون خودخواهی در شادی و غم یكدیگر شریك باشند و به دور از انزوا و گوشه گیری در جامعه حضوری فعال و مؤثر داشته باشند.
ژول رومن با بررسی كوچكترین اجتماع كه یك زوج آن را تشكیل می دهد تا بزرگترین اجتماع كه یك كشور یا شاید جهان را شامل می شود به این نتیجه رسید كه این همدلی، همبستگی و وحدت نظر(اونانیم) مبتنی بر قوه اختیار و انتخاب افراد بدون اعمال هرگونه فشار و جبری است كه از احساسات درونی هر فرد نشأت می گیرد.
از نظر اونانیمیستها، فرد همانطور كه با خانواده و محیط خانه خود رابطه برقرار می كند به همان اندازه نیز با افراد جامعه و تمام اجزای جاندار و غیرجاندار شهر خود(مانند خیابانها، میادین، درختان، ساختمانها و…) رابطه برقرار می كند و از شهر و جامعه شهری خود تأثیر می پذیرد و به نوعی دلبسته و وابسته آنها می شود. در اندیشه اونانیمیستی اشیاء و اجزای بی جان جامعه شهری همانند تمام افراد آن جامعه دارای روح و احساس هستند كه در درون جامعه انسانی اهمیت و ارزش پیدا می كنند و برتك تك شهروندان آن جامعه تأثیر می گذارند.
اونانیمیستها همین خصوصیت روح بخشیدن به شهر و جامعه و ارتباط و تأثیر آن برافراد جامعه را موضوع و مضمون اصلی آثار خود قرارداده بودند و در آثار خود بدون استفاده از كنایه و نماد در قالب نظم یا نثر این مضامین را به تصویر می كشیدند. اشعار اونانیمیستها بیانگر احساس انسان در برابر زندگی پیرامونش همراه با تصویرسازی و اندرزگویی بود.
از جمله آثار اونانیمیستی می توان رمان بلند «رادمردان» Les hammes de bonre volonte اثر ژول رومن را ذكر كرد كه تحولات جامعه فرانسوی و بطور كلی جامعه اروپایی را در سالهای بین ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۳ را با دیدی اونانیمیستی به تصویر كشیده است.
مهدی طاهباز
منبع : ساغر سکوت