سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


نکاتی درباره دینی شدن سینما


نکاتی درباره دینی شدن سینما
مرحوم دکتر «محمد مددپور» نامی آشنا در حوزه نظریه پردازی هنر است.
این فیلسوف هنر را بیشتر به عنوان ناقد و تئوریسین هنرهای تجسمی، به خصوص هنرهای اسلامی می شناسند. غالب آثار این اندیشمند فقید نیز در همین حوزه است. کتاب هایی چون «حقیقت و هنر دینی»، مجموعه ۵ جلدی «آشنایی با آرای متفکران درباره هنر»، «حکمت انس و زیبایی شناسی عرفانی هنر اسلامی»، «پارادایم های زیبایی شناسی هنرهای معاصر»، و... با تمرکز روی هنرهای تجسمی نوشته شده اند. اما در میان تألیفات پرشمار مددپور کتاب هایی در زمینه سینما نیز دیده می شود. «سیروسلوک سینمایی»، «سینمای اشراقی» دو کتابی هستند که موضوع محوری شان سینماست. کتاب «ماهیت تکنولوژی و هنر تکنولوژیک» هم وجه غالبش سینمایی محسوب می شود. اما به تازگی کتابی با عنوان «دین و سینما» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است که باید آن را چکیده اندیشه های این استاد فلسفه هنر درباره سینما دانست.
همچنان که از نام کتاب برمی آید، رابطه، تعامل و نسبت دین و سینما در آن بررسی شده است. تقدم کلمه «دین» بر «سینما» گویای این است که مسئله اصلی نویسنده دین است. در واقع کتاب به بررسی این که سینما، به عنوان یک پدیده فرعی و غیرضروری چگونه می تواند با دین، به عنوان یک پدیده اصلی و ضروری تعامل برقرار کند.
با توجه به این که مددپور از متأثران اندیشه احمد فردید (از فلاسفه معاصر) بود و همچنین ارادت خاصی هم به شهید سید مرتضی آوینی داشت - کتاب به این معلم مرگ آگاهی تقدیم شده است- از پیش می توان نگاه انتقادی نویسنده به سینما را پیش بینی کرد. مددپور از طرفداران گرایش تفکیک- در حوزه فلسفی- است. به این معنی که از نظر شناختی و معنایی، میان فرهنگ و اندیشه اسلامی با روح پدیده های جدید غربی و تکنولوژیک تمایز قائل است. مددپور در فصل اول کتاب «مابعدالطبیعه و مافی الطبیعه سینمای نفسانی» در این باره نوشته: «تأثیر تفکر جدید غرب در سینمای ایران، در ضمن خود نحوی تلقی جدایی تفکر غرب و سینما و القاء پلورالیسم را دربرداشته است، حال آن که اساساً غرب و سینمای کنونی نسبت عموم و خصوص مطلق را با یکدیگر دارند. اگر نقاشی، موسیقی، معماری و شعر در هر یک از تمدن ها و فرهنگ ها به وجود آمده باشند، و اگر بتوان نقاشی غربی و نقاشی هندی را به عنوان دو نوع نقاشی با ابداع عواملی دیگر پذیرفت، برای سینما چنین مرزی وجود نخواهد داشت. سینمای کنونی به ذات ، هنری غربی است، و به عبارتی هنری است مجلای نظام تکنیک».
در ادامه این مبحث درباره تلاش برای اسلامی کردن سینما در ایران آمده است:
«این توهم صدساله منورالفکران و علمای متجدد، یعنی اسلامی کردن Islamization همه اشیاء و امور از جمله هنر و تکنولوژی غرب هنوز بر اذهان بسیاری از ساده اندیشان مسلط است» و در این میان سینما را هم جزوی از همین جریان دانسته است . در واقع، کتاب «دین و سینما» در پی تحلیل این گزاره است که سینما ظرفی نیست که هر مظروفی را بتوان در آن ریخت، بلکه به محتوای خود شکلی بنابر ماهیت تکنولوژیک خودش می دهد. در این باره نوشته شده است: «تلقی سینما و هنر چونان یک ابزار، بسیار سطحی است. طبق این تلقی، هنر و سینمای جدید به مثابه ابزار عادی به خدمت این و آن درمی آیند. علی رغم این نظریه همگانی اکنون شاهدیم که پس از ۱۵ سال (از ابتدای انقلاب، در زمان نگارش کتاب) نتوانسته ایم سینما و هنر را به خدمت (اسلام و انقلاب) گیریم.»
این بخش های کتاب، تنها برای معرفی جهت گیری آن ذکر شد. والا با مرور این چند خط نمی توان به عمق نظریات مددپور درباره سینما پی برد. زیرا او استدلال ها و شاهد مثال های بسیاری درباره این حرف ها آورده است. کتاب «دین و سینما» مرجع مناسبی برای افرادی است که در حوزه رسانه و دین فعال هستند یا تحقیق و مطالعه می کنند و یا این که دغدغه آن را دارند. در این کتاب، علاوه بر فصل مورد اشاره، فصول دیگری با عناوین «انکشاف عالم دین در جهان سینمایی»، «سینمای دینی آوردن غیب به عالم شهادت»، «سینمای دینی آسمانی است»، «نکاتی درباب سینمای دینی»، «مبانی صوری و معنوی سینمای دینی»، «حکمت معنوی سینما»، «سینمای آینده جهان»، «چرا در سینمای کنونی امام زمان غایب است؟»، «سینمای حاتمی کیا در مقام محاکات »، «توهم شبه فلسفی یا تحلیلی» و «سیر و سلوک سینماگران و گسسته خردی سینمای ایران» آمده است.
آرش فهیم
منبع : روزنامه کیهان