شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

معلم را اگر دریابیم


معلم را اگر دریابیم
هر سال با آغاز مهر ماه دانش آموزانی را می بینیم كه كتاب در دست در راه خانه و مدرسه اند. به چهره ها كه نگاه می كنی در می یابی كه دل مشغولی های فراوانی دارند كه كم رنگ ترین آنها درس و آموختن است. صبحها كه راهی محل كار (مدرسه) هستم می بینم، بیشتر آنها با چهره هایی خسته و خواب آلود با قدمهایی سنگین به سمت مدرسه در حركت اند و می توان فهمید كه آنها تا دیر وقت بیدار بوده اند، در كلاس درس حالت های یاد شده به اوج خود می رسند و در آنجا سخت ترین كارها گوش كردن است و نایاب ترین چیزها تمركز و توجه به كلاس!
نوشته زیر سعی دارد عواملی را كه بر تربیت و یادگیری فرد (در اینجا دانش آموز) تأثیر دارند، بر شمارد و به برخی از دلایل ناكارایی آنها در نظام آموزشی ما اشاره كند و البته منجر به انتقاد محض نشود و طبق روال راهكارهایی برای حل مشكل طرح كند. همانگونه كه می دانیم روانشناسان تربیتی و صاحب نظران این نحله سه عامل را بر تربیت و یادگیری انسان مؤثر می دانند كه به تعبیری معروف به مثلث تربیت هستند: خانواده، مدرسه و جامعه.
البته از چندین سال به این سو وراثت یا ژنتیك را به عنوان عامل چهارم تربیت نام برده اند و به علت این كه ما مبنا را بررسی رفتار پس از تولد در نظر گرفته ایم از آن صرف نظر می كنیم. حال باید ببینیم كه این سه عامل در چه وضعی هستند و چرا نتوانسته اند كاركردی قابل قبول داشته باشند. می دانیم كه قویترین و موثرترین عامل از بین عوامل یاد شده خانواده است. با توجه به آنچه كه اكنون می بینیم و وضعی كه خانواده با آن درگیر است این عامل موثر در حال حاضر بر اثر مشكلات فراوان دچار چالش جدی شده است.
به گفته روانشناسان مكانیسم سیر نیازها مادامی كه درگیر نیازهای سطح پایین یا نیازهای فیزیولوژیكی شامل: گرسنگی، تشنگی، سرپناه و ... است دیگر مجالی برای پرداختن به نیازهای سطح بالا مثل نیاز به تعلق و دوستی، نیازهای شناختی و در عالی ترین سطح نیاز به خود شكوفایی و كمال ندارد. سرنوشت جامعه از پیش روشن است چون سلول های آن كه همانا خانواده است دچار كم كاری و ناكارآمدی است. حال به عامل سوم كه مدرسه است می پردازیم. مدرسه دارای مداری است كه به گرد آن می چرخد و بی شك آن مدار معلم است، اما، علیرغم نقش تعیین كننده معلم در مدرسه، هنوز آن چنان كه باید به این عامل مهم بهای لازم داده نشده است. به عنوان نمونه، در سالهای اخیر طرحی تحت عنوان نظام هماهنگ پرداخت مطرح شده و دو دولت و دو مجلس پیرامون آن به بحث و رایزنی نشسته است، اما طرح همچنان بلاتكلیف در دالانهای تصمیم گیری گم شده است.
با توجه به مجموعه عوامل تأثیرگذار بر عامل اصلی مدرسه یعنی معلم درمی یابیم كه دیگر دغدغه معلم مطالعه و به روز كردن اطلاعاتش نیست. بلكه دغدغه او برابر كردن مخارج زندگی با درآمد است.
نكته مهم و درخور توجه آن است كه در بسیاری از كشورها در راستای بها دادن به شأن، جایگاه و ارزش معلم و تأمین حقوق مادی و معنوی او، میزان حقوق معلمان به اندازه ای است كه همواره برای دست یازیدن به اجرای نظام هماهنگ پرداخت، سعی بر آن است كه میزان دریافتی دیگر حقوق بگیران هم سطح حقوق معلمان شود، اما، در كشور ما سالهاست، بحث و بررسی برای افزایش حقوق معلمان برابر سطح حقوق كارمندان بعضی از دستگاهها و سازمانها ادامه دارد، اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
سوای این، از كمبودهای محسوس جامعه ما، جا نیفتادن مقوله تحقیق و پژوهش است. به طوری كه اغلب دانشجویان روش های انجام صحیح یك تحقیق را نمی دانند و این كاستی ریشه در مدارس دارد. برای برطرف كردن این كمبود باید فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی به طور اصولی در مدارس رواج یابد.
نكته دیگر توسعه ورزش به شكل اصولی و پایدار در مدارس است. بخشی از ناكامی های ورزشی در سطح كلان ناشی از بها ندادن به امر ورزش در مدارس است و برای جبران این كمبود، راهی جز، اختصاص بخشی از بودجه های كلان ورزشی به مدارس وجود ندارد.گنجاندن برنامه های تفریحی و هنری، ایجاد تغییر در كتاب های درسی و خارج كردن آنها از حالت انتزاعی و سوق دادن محتوای كتابها به سمت خلاقیت پروری و ایجاد روحیه پرسشگری، مشاركت دادن بدنه آموزش در تصمیم گیری و ایجاد فضای تعاملی و... از جمله پیشنهاداتی است كه می تواند، به سهم خود، تحولات چشمگیری در برنامه های آموزش و پرورش بویژه در سطح مدارس به وجود بیاورد.
نادر كریمی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید