پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
آقای شریعتمداری! اعتراف میکنم
جناب شریعتمداری!
سخت است دفاع کردن از خود آنگاه که هزار انسان بیسلاح و بیصدا، چشم به قلمهای من و شما دوختهاند تا برای دفاع از حقوق بربادرفته آنان در وانفسای وعدههای به زمین مانده دیگران بنویسیم، اما پیش از این بر<ویژه>هایی که روزنامه کیهان و نویسندگانش برای نویسنده این ستون نوشتهاند، سکوت و بیدفاع ایستادن، گزینه نخستم بود.
بارها در ستونهای ویژه <کیهان> مرا<دزد>، <بیادب> و<بینزاکت> خواندهاید. <عشوهگر>، <طناز> و<فاسد>م خواندید. <بلندگوی آمریکا>، <مزدور و<خائن>م خواندید اما نترسیدم، ولی اینبار واژههای دیگری بر پیشانیام داغ شد تا مزه <انصاف> را بچشم و بپذیرم که به این سادگیها هم نمیتوان برعکس همه کسانی که اهدای جایزه <منتقد منصف> به حسین شریعتمداری را مورد نقد قرار دادهاند، رفتار کرد و دستهگل روانه کیهان ساخت.
ماجرا از این قرار است که اینبار <کیهان> همانند روشهای پیشین خود، شلاق اتهام به دست گرفت و تا انتهای تحمل این شانههای نحیف، دستهایش را بالا برد و جدیتر از همیشه بر تن نزار ما فرود آورد که سهم من نیز در این میان وصل شدن به <محافل مرتبط با سرویسهای امنیتی اروپا و آمریکا> و حضور در <ارگان رسمی سازمان سیا و ارگان رسانهای سرویس امنیت هلند> شد تا چنین نتیجه بگیرد که بنده با حضور در این مراکز قصد <جنگ نرم رسانهای با ایرانیان و جمهوری اسلامی ایران> دارم. بیش از آنکه جدی باشد، به طنزی میماند این اتهام طویل و ثقیل اما سالهاست که بر گردههایمان همین طنزهای ساده سنگینی میکند و هر بار باید برای سادهترین اتهامات، دامن بالا بگیریم تا نسوزیم، آخر هر چقدر هم که ادعای شجاعتمان بشود، باز هم وقتی پای <سازمان سیا> و <ارگانهای امنیتی آمریکا و اروپا> در میان است و سوی دیگرش <مردم ایران>، دست و دلمان میلرزد که مبادا سکوت همیشگی نسل من در برابر اتهاماتی اینچنین، نسلی را به باد دهد. آری آقای شریعتمداری، ترسیدم، به همین راحتی. آنقدر ترسیدم که به جای پاسخ به نویسنده روزنامه به بزرگترش پناه آوردهام و خطاب نوشتهام اینک شمایید. کسی که هنوز مهر امضای رئیس دولت پای تقدیرنامهای که به نام <منتقد منصف> دریافت کرده، خشک نشده است. پس حوصله کنید و یک بار، فقط یکبار دیگر خبری را که در مهمترین صفحه روزنامهتان منتشر شده، بخوانید تا بدانید که چرا برعکس تمام آن خبرهای دیگری که علیه همین خردترین عضو جامعه مطبوعات ایران کار شده، سکوت نکردهام، خوب بخوانید:
<یادداشتنویس روزنامه <اعتماد ملی> که در محافل مطبوعاتی خود را <جوجه اردک زشت> معرفی میکند، به انگلیس رفت. <م. ع> که پیش از این خبرنگار پارلمانی یکی از روزنامههای زنجیرهای در مجلس هفتم بود، به سبب زیرپا گذاشتن شأن حرفهای روزنامهنگاری، از مجلس اخراج شد. وی اکنون در <حلقه ملکوت!> به عنوان یکی از منابع اینترنتی رادیو فردا (ارگان رسمی سازمان سیا) و رادیو زمانه (ارگان رسانهای سرویس امنیت هلند) حضور دارد. این حلقه، با بودجه مصوب پارلمان هلند برای جنگ نرم رسانهای با ایرانیان و جمهوری اسلامی ایران، تاسیس شد و مهدی خلجی (مشاور ارشد در موسسه واشنگتن، لابی پژوهشی اسرائیل درآمریکا)، مهدی جامی (مدیر رادیوزمانه، ارگان سرویس اطلاعات و امنیت هلند) و عباس معروفی (روزنامهنگار فراری) آن را اداره میکنند. <م. ع> همزمان با حضور در محافل مرتبط با سرویسهای امنیتی اروپا و آمریکا، همچنان برای روزنامه اعتماد ملی نیز یادداشتهای سیاسی مینویسد.>
جناب شریعتمداری بزرگوار! من از آنکه برای دومین بار و حتی به کرات از سوی روزنامه شما بر <زشت بودنام> صحه گذارده شود، نترسیدهام که اگر زیبایی شیوهای است که شما در نگارش برگزیدهاید من به زشتیام میبالم. از بازگشتم به سرزمینی که میدانم هنوز برای <انصاف> جایزه تعیین میکنند، هم نترسیدهام و همچنان مصرم در ابتدای سالی که نو میشود، به کشوری برگردم که مزد برخی از نویسندگانش، طرد است و اخراج و مزد برخی دیگر جایزه و سپاس. حتی از آنکه ماجرای انتشار فیش حقوقی نمایندگان مجلس هفتم را زیر پا گذاشتن شأن حرفهای خبرنگار، تعبیر کنید و بر اخراجم از مجلس ببالید، نترسیدهام. ترسم همه از آن است که این همه شیوه بدیعی باشد برای طرد روزنامهنگارانی که ماندن در وطن را با تمام دشواریهای مرسوم و ملموسکاریاش ترجیح میدهند. با این سیاق که به سازمانهای <مخوف> متصلشان سازید و فردا هر آنکه را که نپسندیدید، قصهای برایشان بسازید تا خوف به دلشان افتد و هرگز هوای بازگشت و نفس کشیدن در هوای دلچسب وطن به سرشان نزند ورنه هیچکس اگر نداند، خودم که میدانم به جز روزنامه اعتماد ملی، نان هیچ <رسانه> دیگری به سفره خانهام نیامده و زانوهایم اگر گاهی در برابر دشواری معمولی یک مسافرت ششماهه لرزیده باشد، دست و دلم اینک برای دفاع از خودم و قلمم نمیلرزد. حضورم در اروپا فقط برای کسب دانش و ادامه تحصیل است که آن هم فقط با تلاش خودم و کمک خانوادهام میسر شد و خوشحالم که از پول بیتالمال و نفت چیزی به سفرهمان نماسیده است. اصراری هم برای باور شما و اثبات این دشواری و سادگی در زندگیام ندارم، اما برای باور و پذیرش خطایتان در دادن نشانی غلط از مسوولیتم در رسانههایی که از آن نام بردهاید، اصرار دارم.
اصرار میکنم تا مبادا بیخیال از کنار خیالبافیهای یارانتان در تحریریه بگذرید و بگذارید به همین سادگی برای ایجاد رعب و وحشت در دل جماعتخبر، هرچه دلشان خواست بگویند تا شاید کارگر افتاد و ما ترسیدیم و دیگر چشمشان به جمال <زشت> ما در حوزههای خبری روشن نشود. جناب شریعتمداری شما که متصف به منصف بودن شدهاید، به راستی آبروی انسان که در نزد دینداران و مومنان با جان آدمی برابری میکند در مقابل آن همه لطفی که از جریده شما به من و امثال من رسیده است، در فردایی که به سریر قدرت تکیه ندارید در پاسخ او چه خواهید گفت؟ اگر فکر کردن به فردا در قاموس شما دیر است، لطفی بکنید و امروز به دوستانتان بگویید خرسند باشند که مقصود حاصل شد و من اینک سخت ترسیدهام، اما نه از نام و نشانیهای پرطمطراقی که دادهاند که از ایمان گمشده. آقای شریعتمداری! باز هم بهتر از من و نسل من میدانید که حضور در سازمانهای امنیتی آمریکا و اروپا و سازمان سیا و چه و چه، درست عین قبای گشادی است که به تن ما زار میزند، بگذار این قبای زاری که دوستانتان بر من پوشاندهاند را از تن در بیاورم و بیآنکه شکایتی به دادگاه ببرم به خودتان بگویم که بهتر میدانید سایه ما را هم در حوالی این نهادها که نوشتهاید راه نمیدهند تا چه رسد در <محفل>شان، پس یا شما شوخی را کنار بگذارید یا ما را هم در خندههایتان برای ساختن چنین طنزی در تحریریه خودتان شریک کنید، باورکنید، غریبه نیستیم که اگر بودیم به گلباران کردن خانهتان درست پس از دریافت جایزه از دست رئیس دولت اصرار و بر مثبت بودن این گام آقای رئیس اعتراف نمیکردیم، آخر از ما جز اعتراف کاری برنمیآید، پس اگر مقصود از این نوشته غریب در <کیهان> روز شنبه، اول ایجاد هراس بود و بعد اعتراف، به هر دو مقصودتان جامه عمل میپوشانم، شرط آنکه در مراسم ترس و اعترافم به جز قاضی و میز و کاغذ و قلم، ایمان هم باشد، آنجاست که دیگر لازم به دفاع هم نیست، دستها خودشان گواهی میدهند که تاکنون چه کردهاند. قلم زدهاند..
مسیح علینژاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران روز معلم آمریکا معلمان رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شهید مطهری شورای نگهبان
تهران زلزله هواشناسی معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت دلار دلار ایران خودرو قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو تورم قیمت
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه چین روسیه نوار غزه حماس عربستان ترکیه اوکراین
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری