دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نبرد قبل از آغاز


نبرد قبل از آغاز
استخر المپیک جایی‌که مدال‌های رشته شنای المپیک پکن در آن تقسیم می‌شود، جایی نیست که رقابت از آن آغاز می‌شود، بلکه رقابت شناگران از جایی شروع می‌شود که در آن آبی وجود ندارد، مکانی که ورزشکاران خودشان را آماده می‌کنند.
کمی قبل از آغاز رقابت در استخر ۵۰ متری «مکعب آبی»، شناگران ۳۰ دقیقه را در اتاق آمادگی به استراحت می‌پردازند. این اتاق مانند استودیوهای تلویزیونی سبزرنگ است. جایی که در آن بیشتر از اینکه بوی دوستی به شام برسد، بوی دشمنی استشمام می‌شود.
«جان ناب» برنده پنج مدال طلا از المپیک مونترال می‌گوید: «این شاید اضطراب‌آورترین لحظه المپیک باشد، نه جایی برای پنهان شدن است و نه مکانی برای فرار کردن.» گوش کردن به «mp۳ player» شاید راه مناسبی برای فرار از استرس باشد. مایکل فلپس یکی از این شناگران است، او که در تلاش برای کسب هشت مدال طلا در پکن است می‌گوید، در اتاق آمادگی آهنگ‌های «ریک راس» و «جی-زد» گوش می‌کند و «داراتورس» هم‌تیمی فلپس که سابقه حضور در پنج المپیک را دارد برای از بین بردن سکوت با کناردستی‌هایش صحبت می‌کند. حرف‌هایی که او می‌گوید پس از مسابقه هرگز آنها را تکرار نمی‌کند! گذشته از اضطراب فراوان اتاق آمادگی، این اتاق محلی است که قهرمانان از آن خاطرات زیادی دارند. در المپیک ۱۹۷۶ و قبل از مسابقه ۲۰۰ متر پروانه، «استیو گرگ» و «مایک برونر» آمریکایی در اتاق آمادگی روبه‌روی «راجر پیتل» از آلمان‌شرقی نشسته بودند. پیتل شناگری بود که تابستان همان سال رکورد چهارساله «مارک اسپیتز» را شکسته بود. برونر به خوبی آن لحظات را به یاد می‌آورد: «ما خیلی با راجر تفریح کردیم.
با هم می‌گفتیم، فکر می‌کنی او بتواند به انگلیسی صحبت کند؟ شاید نه. من هیچ واکنشی در صورت او ندیدم، شاید متوجه نمی‌شد. بعد یکی از ما گفت، می‌دانی اگر آمریکایی‌ها اول، دوم و سوم شوند، آنها او را به سیبری می‌فرستند، «پیتل از خجالت سرخ شد و برونر می‌گوید او و گرگ به همدیگر نگاه کرده و یکی از آنها می‌گوید، به نظرم او انگلیسی بلد است.» و در هنگام رفتن به سوی سکوها بود که، برونر می‌گوید: «برایمان واضح بود که او را گرفته‌ایم.»
برونر در آن مسابقه طلا گرفت و رکورد جهانی پیتل را نیز شکست. گرگ نقره گرفت، «بیلی فورستر» دیگر شناگر آمریکایی برنز گرفت و پیتل چهارم شد. مارک اسپیتز خاطره جالبی از اتاق آمادگی در المپیک ۱۹۷۲ دارد، او که به همراه مربی‌اش «شرم‌چاوور» در اتاق حضور داشت، می‌گوید: «به شرم گفتم، حالم خراب است و احساس می‌کنم تمام عضلاتم گرفته است.
شرم شروع به مالیدن شانه‌هایم کرد، در حالی‌که سایر شناگران با دهان باز به ما نگاه می‌کردند. راستش را بخواهید هیچ مشکلی نداشتم و فقط می‌خواستم حریفانم فکر کنند مصدوم هستم.» اسپیتز در آن تورنمنت هفت مدال طلا گرفت و همه آنها نیز با شکستن رکورد جهان همراه بود.
اما اوضاع در اتاق آمادگی همیشه هم این‌قدر خوب نیست و ورزشکاران در آن به شوخی و خنده نمی‌پردازند. در همان المپیک ۱۹۷۲ قبل از مسابقه ۴۰۰ متر مختلط انفرادی «تیم مک‌کی» ناگهان به سمت سطل آشغال می‌دود و در آن استفراغ می‌کند، آن هم پیش چشمان متعجب سایرین از جمله هم‌تیمی‌اش «گری‌هال»: «من هم خیلی مضطرب بودم و تمام آن روز هیچ‌چیزی نخورده بودم. این قضیه هم داشت حالم را به هم می‌زد. باید بلند می‌شدم و آنجا را ترک می‌کردم. کاری که معمول نبود اما انجامش دادم»؛ هال که در آن زمان رکورددار جهان بود پنجم شد، در حالی‌که مک‌کی نقره گرفت. هال می‌گوید به مک‌کی پیشنهاد کمک داده، اما او در حالی‌که پشتش را به او کرده، جواب منفی داده است: «مک‌کی همیشه قبل از مسابقات حالش بد می‌شد.»
«دونادی وارونا» در المپیک ۱۹۶۴ در ۱۰۰ متر پروانه نمایش ناامیدکننده‌ای داشت و چهارم شد. ماده بعدی ۴۰۰ متر مختلط انفرادی بود و او به عنوان رکورددار جهان شانس اول قهرمانی در این ماده به شمار می‌رفت.
او در اتاق آمادگی تصمیم گرفت استراتژی‌اش را با سایر شناگران که دو آمریکایی نیز در بین‌شان بودند، در میان بگذارد: «به آنها هشدار دادم که می‌خواهم مرتکب خطای استارت شوم. بقیه دخترها به یکدیگر نگاه کردند و تا سال‌ها بعد نمی‌دانستم که از تاکتیکی روانی استفاده کرده‌ام. من آنها را دودل کرده بودم: آیا او می‌خواهد واقعا این کار را بکند یا فقط می‌خواهد ما فکر کنیم چنین کاری می‌کند؟» او مرتکب خطای استارت شد، اما در شروع مجدد با پنج ثانیه اختلاف قهرمان شد.
منبع: نیویورک تایمز
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید