دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


برداشت های مختلف و حقوق بشر


برداشت های مختلف و حقوق بشر
●اصل‌ پنجم؛
در مقدمه‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر، اصل‌ پنجم‌ به‌ عنوان‌ اصول‌ پذیرفته‌ شده‌ ملل‌ جهان‌ مطرح‌ شده‌ است‌ و در این‌ اصل‌ آمده‌ است: (از آنجایی‌ كه‌ مردم‌ ملل‌ متحد، ایمان‌ خود را به‌ حقوق‌ بنیادین‌ بشر و شان‌ و ارزش‌ فردی‌ انسان‌ و تساوی‌ حقوق‌ مرد و زن‌ مجددا در منشور تاكید كرده‌ و تصمیم‌ گرفته‌اند پیشرفت‌ اجتماعی‌ و معیارهای بهتر زندگی‌ را در آزادی‌ بزرگتر‌ ایجاد كنند.)
معنای‌ این‌ اصل‌ پذیرفتن‌ مفاهیم‌ حقوقی‌ و اجتماعی‌ است‌ كه‌ به‌ نمایندگی‌ از تمام‌ مردم‌ جهان‌ اعلام‌ شده‌ است‌ ولی‌ آیا برداشت‌ از واژه‌هایی‌ كه‌ در این‌ بخش‌ از مقدمه‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر آمده‌ است‌ مورد تایید همه‌ مكاتب‌ حقوقی‌ جهان‌ است؟
●برداشت‌های‌ مختلف‌ و حقوق‌ بشر
رعایت‌ حقوق‌ بنیادین‌ بشر و پیشرفت‌ اجتماعی، مورد نظر همه‌ ملت‌هاست، اما تعریف‌ دقیق‌ و مشخص‌ از حقوق‌ بنیادین‌ و پیشرفت‌ اجتماعی‌ چیست؟ آیا ملت‌های‌ جهان‌ اول‌ آنچه‌ را كه‌ برای‌ ملت‌های‌ جهان‌ سوم‌ به‌ عنوان‌ پیشرفت‌ اجتماعی‌ و دروازه‌ تمدن‌ تعریف‌ می‌كنند مورد نظر مردم‌ جهان‌ سوم‌ هم‌ هست؟ آنچه‌ كه‌ به‌ عنوان‌ هنر و فرهنگ‌ و به‌ معنای‌ فحشا و وابستگی‌ برای‌ مردم‌ جهان‌ سوم‌ سوغاتی‌ آورده‌ می‌شود همان‌ پیشرفت‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ بین‌ جهان‌ اول‌ و سوم‌ به‌ یك‌ معنی‌ تعریف‌ می‌شود و در این‌ روند اجتماعی، حقوق‌ بنیادین‌ مردم‌ جهان‌ سوم‌ حفظ‌ می‌شود؟
هرگز این‌ طور نیست‌ بلكه‌ تولید و استقلال‌ و درآمد اقتصادی‌ متعلق‌ به‌ جهان‌ اول‌‌ و فروش‌ معادن‌ و مصرف، مربوط‌ به‌ مردم‌ جهان‌ سوم‌ است‌ و این‌ واقعیتی‌ است‌ كه‌ تاریخ‌ معاصر روزگار ما ثابت‌ كرده‌ است.
●تساوی‌ حقوق‌ مردان‌ و زنان‌
از واژه‌ تساوی‌ حقوق‌ مردان‌ و زنان‌ (equal rights of men and women) چه‌ مفهومی‌ برداشت‌ می‌شود؟آیا تساوی‌ حق‌ زن‌ و مرد به‌ معنای‌ تشابه‌ كامل‌ حق‌ این‌ دو نوع‌ جنس‌ انسان‌ در تمام‌ مكتب‌های‌ حقوقی‌ است؟ درباره‌ تساوی‌ حقوق‌ زن‌ و مرد چه‌ قانونگذاری‌ اصل‌ حق‌ را برای‌ مرد وضع‌ می‌كند و سپس‌ مساوی‌ همان‌ حق‌ را برای‌ جنس‌ زن‌ وضع‌ می‌كند، سنجش‌ تساوی‌ حقوق‌ زن‌ و مرد بر پایه‌ چه‌ معیاری‌ است؟
در مباحث‌ گذشته‌ دانستیم‌ كه‌ حق‌ اعتباری‌ از اراده‌ كه‌ فعل‌ نفس‌ است‌ وضع‌ می‌شود حال‌ این‌ پرسش‌ مطرح‌ است‌كه اراده‌ چه‌ مقامی‌برتر در وضع‌ قوانین‌ مساوی‌ برای‌ جنس‌ زن‌ و مرد حسب‌ شایستگی‌های‌ آنها صلاحیت‌ دارد؟ بنا به‌ مكتب‌ فقه‌ امامیه‌ تشخیص‌ حقوق‌ مناسب‌ با ساختمان‌ وجودی‌ زن‌ و مرد كنكاش‌ در اراده‌ خالق‌ آن‌ دو است‌ زیرا همان‌ خدایی‌ كه‌ قوانین‌ فیزیكی‌ را برای‌ جهان‌ فیزیك‌ به‌ نحو احسن‌ وضع‌ كرده‌ است‌ و بشر روز به‌ روز بیشتر و بهتر به‌ رمز و راز قوانین‌ فیزیكی‌ از جسم‌ انسان‌ تا كهكشان‌های‌ آسمان‌ پی‌ می‌برد او شایستگی‌ دارد تا بهترین‌ قوانین‌ اعتباری مناسب‌ با ساختمان‌ وجودی‌ زن‌ و مرد را از ابتدای‌ حیات‌ تا آخر عمر وضع‌ كند و شناخت‌ این‌ قوانین‌ از طریق‌ مطالعه‌ در تعالیم‌ انبیا و اولیای‌ الهی‌ ممكن‌ و میسور است.
ولی‌ مكتب‌ حقوقی‌ لیبرالیسم‌ با حذف‌ اراده‌ خداوند در وضع‌ قوانین، تنها به‌ اراده‌ انسان‌ بسنده‌ می‌كند و براساس‌ مبانی‌ فكری‌ انسان‌ معیار تساوی‌ حق‌ زن‌ و مرد را تعریف‌ می‌كند و اكنون‌ ملاحظه‌ می‌كنید كه‌ وضع‌ ظاهری‌ جهان‌ در تعامل‌ زن‌ و مرد در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ به‌ چه‌ وضعی‌ رسیده‌ است.
● اصل‌ ششم‌ و هفتم‌
این‌ دو اصل‌ تعهد كشورها را نسبت‌ به‌ اصول‌ و آزادی‌های‌ بنیادین‌ تاكید می‌كند و در آن‌ دو اصل‌ آمده‌ است: (از آنجا كه‌ دولت‌های‌ عضو، خودشان‌ را متعهد ساختند تا احترام‌ جهانی‌ و رعایت‌ واقعی‌ حقوق‌ بشر و آزادی‌های‌ بنیادین‌ را با همكاری‌ سازمان‌ ملل‌ متحد تامین‌ كنند و از آنجا كه‌ فهم‌ مشترك‌ از این‌ حقوق‌ و آزادی‌ها بزرگترین‌ اهمیت‌ برای‌ اجرای‌ كامل‌ این‌ تعهد است.)
بنابراین‌ مجمع‌ عمومی‌این‌ اعلامیه‌ جهانی‌، حقوق‌ بشر را به‌ عنوان‌ یك‌ آرمان‌ مشترك‌ پیشرفت‌ برای‌ تمام‌ مردم‌ و تمام‌ ملت‌ها اعلام‌ می‌دارد تا هر فردی‌ و هر سازمانی‌ از جامعه‌ این‌ اعلامیه‌ را همواره‌ مدنظر داشته‌ باشند و با تعلیم‌ و تربیت، احترام‌ به‌ این‌ حقوق‌ و آزادی‌ها توسعه‌ یابد و با تدابیر مستمر ملی‌ و بین‌المللی، شناسایی‌ و اجرای‌ واقعی‌ آن‌ حقوق‌ چه‌ در میان‌ دولت‌های‌ عضو و چه‌ میان‌ مردمی‌كه‌ در قلمرو فضایی‌ آنها هستند تامین‌ شود.اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر با بیان‌ این‌ مقدمه‌ به‌ نگارش‌ مواد سی‌گانه‌ پرداخته‌ است‌ كه‌ به‌ واقع‌ حقوق‌ بنیادین‌ بشر را مطرح‌ كرده‌ است.‌ بی‌تردید چنین‌ منشور حقوقی‌ بعد از ظهور فاشیسم‌ در نیمه‌ اول‌ قرن‌ بیستم‌ در اروپا از مفاخر بشریت‌ در قرن‌ بیستم‌ بوده‌ است‌ ولی فهم مشترك از مكاتب حقوقی متفاوت باید حاصل شود تا اصل آزادی مذهب رعایت شود .در مباحث‌ بعدی‌ از دیدگاه‌ فقه‌ امامیه، حقوق‌ مندرج‌ در مواد اعلامیه‌ جهانی‌ را بررسی‌ خواهیم‌ كرد و به‌ طور منطقی‌ ملاحظه‌ خواهیم‌ كرد كه‌ چگونه‌ تحلیل‌ عقلانی، ما را به‌ سوی‌ خدامحوری‌ می‌برد و این‌ خواهش‌ نفسانی‌ است‌ كه‌ ما را به‌ سوی‌ میل‌های‌ نفس‌ به‌ جای‌ دعوت‌ عقل‌ فرا می‌خواند.
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید