سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

من که هستم؟ - who am i?


سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : هنگ‌کنگ
محصول : باربی تونگ
کارگردان : بنی چان و جکی چان
فیلمنامه‌نویس : لی رنولدز، سوزان چان و جکی چان
فیلمبردار : هانگ سانگ‌پوننیتان وانگ
آهنگساز(موسیقی متن) : نیتان وانگ
هنرپیشگان : جکی چان، میشل‌فر، میرائی یاماموتو، ران اسمرچاک، اد نلسن، تام پامپرت و گلوری سایمن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه.


آفریقای جنوبی، سال ۱۹۹۶. گروهی مأمور سیا، سنگ با ارزشی را از دل زمین بیرون می‌کشند که قابلیت غریبی به‌عنوان منبع انرژی دارد. این گروه توسط گروه دیگری از مأموران فاسد و بدطینت سیا غافل‌گیر و سوار هلی‌کوپتری می‌شوند که سقوط می‌کند. ̎مأموران فاسد و بدطینت سیا غافل‌گیر و سوار هلی‌کوپتری می‌شوند که سقوط می‌کند. ̎مأمور جکی̎ (چان) زنده می‌ماند ولی وقتی در دهکدهٔ قبیله‌ای آفریقائی چشم‌باز می‌کند، می‌فهمد دچار فراموشی شده است. او بقایای هلی‌کوپتر را پیدا می‌کند. قوطی کبریتی که در گوشه‌ای افتاده، رد پائی را در خود پنهان دارد و در آن با خطی عجیب این جملهٔ سربسته را نوشته‌اند: ̎یازده تا پائین، یکی خیلی زیادی̎. وقتی ̎جکی̎ به ژوهانسبورگ برمی‌گردد، ̎کریستین̎ (فر)، خبرنگار روزنامه، با او تماس می‌گیرد. مقاله‌ای که ̎کریستین̎ برمبنای تجربهٔ ̎جکی̎ چاپ می‌کند، مأموران فاسد سیا را نگران می‌کند؛ بنابراین ̎جکی̎ را می‌ربایند و نزد رئیس‌شان، ̎مورگان̎ (اسمرچاک) می‌برند. ̎مورگان̎ دستور قتل ̎جکی̎ را می‌دهد ولی ̎جکی̎ فرار می‌کند. ̎جکی̎ دوباره با ̎کریستین̎ ملاقات می‌کند؛ ̎کریستین̎ در این فاصله پی برده که ̎یازده تا پائین، یکی خیلی زیادی̎، یک کد است. رمزگشائی این کد، سروکارشان را به روتردام، مقر ̎مورگان̎ می‌کشاند. ̎جکی̎ مخفیانه وارد عمارت مقر ̎مورگان می‌شود و در همان حال، ̎کریستین̎ که خود را مأمور سیا جا زده، ترتیبی می‌دهد که آن عمارت بیست و چهار ساعته تحت مراقبت قرار گیرد. ̎جکی̎ یک دیسک کامپیوتری را به چنگ می‌آورد که حاوی اطلاعاتی دربارهٔ تلاش‌های ̎مورگان̎ برای فروش سنگ به دلالان اسلحه است. در همین حال ، ̎مورگان̎ که ناپدید شده توسط نیروهای ارتش که عمارت را محاصره کرده‌اند، دستگیر می‌شود. به ̎جکی̎ می‌گویند که سیاکاری خواهد کرد تا او هویت اصلی‌اش را دوباره به دست آورد...
● داستان فیلم یکی از قصه‌های ازلی و ابدی سینما را به‌کار می‌گیرد: از بین رفتن حافظهٔ یک نفر و جست‌وجو به دنبال هویت گم شده. اما این قصه و تمام ماجراهای رعی و کشمکش‌های فیلم در خدمت شگل‌ گرفتن یکی از آثار ̎کمدی‌تر̎ جکی چان به‌کار گرفته شده است. گلوله‌های زیادی شلیک می‌شوند، ولی تیرخوردن کسی را نمی‌بینیم، آدم‌ها زیاد هم دیگر را کتک می‌زنند، ولی خون از دماغ کسی نمی‌آید و حتی صحنهٔ سر خوردن دیوارهٔ مورب آسمان خراش در فصل نهائی فیلم، بیش از آن‌که هیجان‌انگی باشد، مفرح است (چیزی مثل آویزان شدن هارولد لوید از ساعت آسمان خراش در ایمنی، آخر از همه، ۱۹۲۳). اما این بار موقعیت‌ها هم کمیک‌ترند: گرفتار شدن جکی‌چان در میان مردم یکی از قبایل آفریقائی و هم شکل شدنش با آنان؛ صحنه کمک کردنش به یک آدم مارگزیده که خواهرش فکر می‌کند جکی‌چان دارد او را می‌خورد؛ واریز کردن پول یک معاملهٔ هنگفت خیانت‌آمیز به حساب به‌بچه‌های بی‌سرژرست. عنوان‌بندی پایانی هم ـ مثل همیشه حس کمیک فیلم را تشدید می‌کند. در مجموع من که هستم؟ را می‌توان در کنار غرش در برانکس (استنلی تونگ، ۱۹۹۶) یکی از کامل‌ترین آثار او به شمار آورد.