شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

هاله نورانی


هاله نورانی
● چشم سوم و رویت هاله نورانی
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده می‌شود و جایگاه آن در كالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیكی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند كه چشم سوم محلی برای دریافت ادراكات فراحسی، الهام و اشراق و وسیله‌ای برای ارتباط موجودات با یكدیگر در جهان هستی می‌باشد. از طریق آجنا می‌توان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مكانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با كمك آجنا می‌توان هاله‌ها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است كه تمرینات باز كردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریك كرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این كار شما را قادر می‎سازد كه انرژی اطراف سوژه‌ را دریافت كنید. البته بدون انجام این كار هم دیدن هاله‎ی تك‌رنگ‌ها ممكن است، اما اگر چشم سوم شما تحریك و باز نشده باشد، دیدن هاله‎ی یك موجود زنده بسیار مشكل خواهد بود.
به یاد بیاورید كه وقتی خیلی خیلی خسته و كاملاً فرسوده‌اید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید كه چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیده‎اید و به سختی می‎توانید چشمهایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید كه چه احساسی دارید وقتی چشمهایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمی‎دارند؟ به یاد بیاورید كه چه حالی دارید وقتی كه با چشمهایتان می‎جنگید تا آنها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالتها با تمركز و توجه كامل، در شما احساسی برمی‎انگیزد، مانند اینكه تلاش می‎كنید یك پرده‎ی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند كنید. در چنین حالتی ماهیچه‎های چشمهایتان خوب پاسخ نمی‎دهند، بنابراین كار شما تقریباً بطور كامل ذهنی است.
چند لحظه صبر كنید تا این حالت را به خوبی مجسم كنید. كوشش برای باز نگه‌داشتن چشمان خسته، یك تحریك ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد می‎كند و به تدریج باعث باز شدن آن می‎شود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمركز می‎كند. هنگامی كه آگاهی جسمی شما در یك قسمت از بدنتان متمركز می‎شود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار می‎دهید، كالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریك می‎كنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه كافی ادامه پیدا كند و تلاش ذهنی كافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد كرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی كه در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد (و بطور مستقیم در حال نگاه كردن به آن نیستید) انجام دهید، دید هاله‎ای خودبخود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن كه در اینجا شرح داده شد، شبیه تكنیك‎های دیداری باز كردن چاكرا است كه توسط اكثر استادان كار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس می‎شود. فقط به مراتب قوی‌تر و مؤثرتر است. تمرینهای دیداری كار با انرژی به تنهایی ضعیف و كند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشكل است.
ـ توصیه:
مركز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این كار به شما كمك خواهد كرد كه این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل كنید. با تمركز كامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بكشید. چنان كه گویی تلاش می‎كنید پلكهایتان را به زور باز كنید. اما به ماهیچه‌هایتان در این ناحیه اجازه ندهید كه منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش كاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور كنید كه چشمهایتان خیلی سنگین شده‎اند؛ به آنها اجازه دهید كه بسته شوند، و چند بار پلكهایتان را به‌هم بزنید. توجه كنید كه برای این كار از كدام ماهیچه‌ها استفاده می‎كنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به كار ببرید، اما دیگر به ماهیچه‌های پلكهایتان اجازه ندهید كه از فرمان اطاعت كنند.
این كار را دوباره و دوباره تكرار كنید ( بالا بكشید، بالا بكشید، بالا بكشید… ) چنان كه گویی یك وزنه‎ی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند می‎كنید.
این كار را بارها تكرار كنید، اما به خودتان ( یا هیچ یك از ماهیچه‎هایتان ) اجازه‎‎ی انقباض یا پاسخ ندهید. این كار در آغاز كمی دشوار است، اما با كمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا می‎كنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر می‎خواهید به روشن‌بینی و سایر توانایی‌های روحی دست پیدا كنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری كنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممكن است احساس كنید كه ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا می‎كشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشكالی ندارد و باز هم می‎تواند تأثیر لازم را برای باز كردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزه‎ی تمركز فعالیت ذهنی خود را كاهش دهید و آن را به ناحیه‎ی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود كنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریك كرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمركز یكنواخت و آرام شما روی یك شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد كرد. این انرژی به مركز بینایی مغز شما ارسال می‎شود و در آنجا بعنوان یك تصویر ( یك نوار روشن از نور رنگی) تفسیر می‎‌شود.
ـ توصیه:
هر گاه در انجام این عملكرد گشایشی ذهنی، تمركز و تسلط كافی كسب كرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا كنید، متوجه خواهید شد كه وزنه‎ی خیالی پشت چشمهای شما در یك سمت آسانتر از سمت دیگر بالا كشیده می‎شود،كه معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولا‎ً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمكره‎‎ی مغز شما است كه استفاده از یكی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمكره‎ی غالب). اگر این مورد برای شما ایجاد اشكال می‎كند، با یك فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربه‎های ساعت در ناحیه‎ی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریك كنید. منظور از جهت چرخش عقربه‎های ساعت این است كه صورت خود را به عنوان صفحه‎ی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده كنید كه قبلاً برای باز كردن چشمهای خسته به كار می‎بردید. اما اكنون آنرا برای چرخش به كار ببرید، چنان كه گویی با حركت چرخشی یك مداد، این ناحیه را تحریك می‎كنید. بهترین روش این است كه برای فعال كردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یك در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ كردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
ـ توجه:
به یاد داشته باشید كه همه‎ی این تمرینهای محرك انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابسته‎اند. برای اینكه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس كنید كه آنها واقعاً اتفاق می‎افتند.
● مشاهده‌ی هاله نورانی
برای مشاهده‌ی هاله باید آرامش و تمركز داشته باشید و چشمان خود را به روش مخصوصی متمركز كنید. باید به هاله خیره شوید، نه اینكه به آن نگاه كنید.
برای تمرین، به نور مطلوب و ملایم نیاز دارید ( نه تاریكی ). این نكته خیلی مهم است كه هیچ نور قوی مستقیماً به چشمان شما نتابد یا منعكس نشود. بهترین حالت این است كه نور از پشت و بالای سر شما بتابد. اگر در هنگام تمرین منبعی از نور ( مثلاً یك پنجره كه نور زیادی را وارد اتاق می‎كند ) در میدان دید شما قرار داشته باشد، شما را گیج خواهد كرد و دیدن هاله را مشكل‌تر خواهد ساخت. نور یك لامپ صد وات كه از بالا و پشت سر شما بتابد برای تمرین مناسب است.
● مشاهده‌ی هاله نورانی اشیاء
۱) مرحله‌ی اول:
كتابی را در كاغذی به رنگ آبی یا قرمز روشن بپیچید و آن را به عنوان موضوع تمرین به صورت عمودی روی یك میز به فاصلهٔ حدود ۲ متر از خود قرار دهید. سپس با عقب و جلو رفتن، فاصله‎ی خود را با موضوع چنان تنظیم كنید كه آن را كاملاً راست ببینید. البته حداقل فاصله، نباید كمتر از ۲/۱ متر شود. زمینه‎ی پشت موضوع باید ساده و نسبتاً خنثی باشد. در برابر دیواری با رنگ روشن یا كاغذ دیواری زرق و برق دار به موضوع نگاه نكنید. اگر رنگ دیوار مناسب كار شما نیست، یك تكه پارچه یا كاغذ با رنگ خنثی را به عنوان پرده روی دیوار آویزان كنید. برای این منظور میتوان از یك ملحفه یا چند برگ كاغذ الگوی خیاطی استفاده كرد.
ـ توجه:
- شما كتاب را فقط به عنوان یك پشتیبان و پایه برای كاغذ رنگی به كار می‎برید، یعنی آنچه می‎خواهید ببینید هاله‎ی كاغذ رنگی است نه هاله‎ی كتاب. می‎توانید به جای كتاب آجری را در كاغذ رنگی بپیچید، یا یك تكه كاغذ رنگی را روی دیوار آویزان كنید.
- هاله‎ی رنگهای آبی و قرمز، روشن‌ترین و آسان‌ترین هاله‌ها برای دیدن هستند.
- روشنی و درجه رنگ هاله‎ی یك رنگ، به سایه و درجه‌ی آن رنگ بستگی دارد. بنابراین تنها از رنگهای خالص و روشن استفاده كنید.
- می‎توانید از هر شیئ دارای رنگ روشن به عنوان موضوع استفاده كنید: لباس‎ها، قوطی‎های آشپزخانه، اسباب بازیها، یا حتی تكه‌ای كاغذ رنگی كه به دیوار وصل شود، همه برای این منظور مناسبند.
۲) مرحله‎ی دوم:
چشمانتان را ببندید، چند نفس عمیق بكشید و به خود آرامش بدهید. وقتی كاملا‎ً احساس آرامش كردید، به طرف موضوع نگاه كنید. چشمان خود را روی فضای كنار و پشت موضوع متمركز كنید و در عین حال روی چیز خاصی متمركز نشوید. به عبارت دیگر، شما به دیوار پشت موضوع خیره می‎شوید، اما روی آن تمركز نمی‎كنید.
نكته‎ی اصلی این است كه با آرامش كامل چشمانتان را متمركز كنید و موضوع را با دید محیطی خود ببینید ( منظور از دید محیطی، بخش محیطی یا كناری میدان دید شما است نه گوشه‎ی چشمانتان ).
با ملایمت و آرامش چشمان خود را خیره كنید. به این تمركز آرام عادت كنید، چنان كه در هنگام تمرین، چشمها یا پیشانیتان را منقبض نكنید. توجه كنید كه شما باید با تمركز قوی و در عین حال بسیار آرام و یكنواخت خیره شوید، چنان كه انگار با چشمان باز در رؤیا به سر می‎برید.
هر گاه نیاز به پلك زدن دارید این كار را انجام دهید، وگرنه چشمانتان دچار انقباض، سوزش و آب ریزش می‎شوند. بدون تغییر دادن تمركزتان بطور طبیعی، پلك بزنید و ذهنتان را مشغول آن نكنید. پلك زدن تنها باعث خواهد شد كه هاله برای مدت یك یا دو ثانیه ناپدید شود، اما اگر آرامش خود را حفظ كنید و به تمركز آرام خود ادامه دهید، هاله دوباره به سرعت ظاهر خواهد شد. یادگیری حفظ تمركز در هنگام پلك زدن طبیعی، بخش مهمی از یادگیری مشاهده‎ی هاله است.
۳) مرحله‎ی سوم:
پس از اجرای كامل مراحل قبل، چند كتاب را در كاغذهای رنگی با رنگهای اصلی متفاوت بپیچید. هر چه رنگ كاغذ روشن‌تر باشد، هاله نیز روشن‌تر و مشاهده‎ی آن آسانتر است.
هر یك از كتابها را جداگانه مشاهده كنید و در هر مورد رنگی را كه می‎بینید بنویسید. كتابها را دو تا دو تا مشاهده كنید و ببینید كه چگونه رنگهای هاله‎های آنها بر یكدیگر اثر می‎كنند. كتابها را جابجا كنید، آنها را با هم مخلوط كنید، آنها را روی هم، یا به صورت ردیفی كنار هم قرار دهید و مشاهده كنید.
● مشاهده‌ی هاله نورانی گیاهان
یك گلدان گیاه یا چند گل تازه را برای دیدن هاله‎ی آنها مورد مطالعه قرار دهید. هاله‎ای كه اطراف آنها می‎بینید یك هاله‎ی زنده است. اثر رنگهای هاله‌ای گلبرگها و برگها را بخاطر بسپارید. سایه رنگ نارنجی كه در اطراف بخشهای سبز گیاهان مانند ساقه‌ها و برگها می‎بینید، مربوط به هاله‎ی رنگ سبز است، همانطور كه در بررسی كتاب سبز، هاله‎ای به این رنگ را مشاهده كردید. رنگهای گلبرگها، هاله‌ای به رنگهای دیگر ایجاد خواهند كرد.
هاله‌های زنده، ظریفتر و مبهم‌ترند و بنابراین دیدن آنها كمی مشكل تر از دیدن یك هاله‎ی تك رنگ است. اگرچه با تمرین مشاهده‎ی هاله‎ی گیاهان نیز آسانتر خواهد شد.
هاله‎ی یك درخت را مشاهده كنید. درختی با اندازه‎ی مناسب انتخاب كنید، كه بتوانید آن را بطور مشخص و برجسته در زمینه‎ی آسمان نگاه كنید. بهترین روش مشاهده‎ی درخت، این است كه در ساعات اول یا انتهای روز در حالی كه خورشید پشت سر شما است به آن نگاه كنید. اگر نور خورشید، یا هر بازتاب قوی دیگر به چشمان شما بتابد، دیدن هاله‎ی درخت بسیار مشكل خواهد شد. هاله‌ی اطراف درخت به مراتب باشكوه‌تر و قوی‌تر از یك گیاه كوچك است. رنگ هاله‎ی یك درخت، نه تنها به رنگ برگها و پوسته‎ی درخت، بلكه به رنگ آسمان نیز بستگی دارد. در یك روز آفتابی، هاله‎ی یك درخت به صورت سایه‌ای از رنگ آبی به نظر می‎رسد. در یك روز ابری هاله‎ی درخت به رنگ خاكستری -كرم دیده می‎شود.
فاصله‎ی مناسب برای دیدن هاله‎ی درخت، بستگی به اندازه‎ی آن درخت دارد. شما باید بتوانید تا نوك درخت را بطور كامل در میدان دید خود داشته باشید. حداقل فاصله‎ی شما از درخت، باید تقریباً سه برابر بلندی آن درخت باشد.
هاله‎ی یك درخت، بسته به اندازه و قدرت آن درخت می‎تواند عظیم باشد. گاهی می‎توانید در بالاترین قسمت هاله‎ی یك درخت، یك جلوه‎ی فواره‎ای مشاهده كنید، مانند اینكه هاله‎ی درخت، از نوك آن بیرون پاشیده می‎شود. دقیقاً مشخص نیست كه چه چیزی این پدیده را ایجاد می‎كند، و در مورد هر درختی هم مشاهده نمی‌شود. بعضی معتقدند كه روح درخت یا روح طبیعت كه درون درخت زندگی می‎كند این پدیده را ایجاد می‎كند. به نظر می‎رسد كه بعضی از درختان دارای نوعی شعور و آگاهی هستند، بنابراین ممكن است این عقیده صحیح باشد.● مشاهده‌ی هاله نورانی حیوانات
در این تمرین، از یك حیوان استفاده كنید: یك سگ، گربه، شتر، گاو، یا هر حیوان دیگری كه در دسترس شما است. حیوان را در هنگام استراحت، مورد مشاهده قرار دهید. هاله‎ی حیوان ازلحاظ تنوع رنگها مانند هاله‎ی انسان نیست، اما به هر حال مطالعه‌ی هاله‎ی حیوان نیز تمرین خوبی است. به یاد داشته باشید كه رنگ پشم حیوانات بر رنگ هاله‎ی آنها اثر می‎گذارد.
در هاله‎ی یك حیوان، بیماری قابل تشخیص است. همانطور كه هاله‎ی انسان بیماری را نشان می‎دهد. بنابراین مشاهده‎ی هاله‎ی حیوانات، تمرین خوبی برای تشخیص نشانه‎های اولیه‎ی بیماری در یك هاله است.
● مشاهده‌ی هاله نورانی انسان
در این مرحله، می‌توانید هاله‎ی خود را مشاهده كنید. این كار را می‎توانید در محیط بیرون، در حالی كه خورشید پشت سر شما است، یا درون خانه در برابر یك زمینه‎ی خنثی انجام دهید. دست خود را دور از بدن نگهدارید و هاله‎ی دست و ساعد را مطالعه كنید. همچنین می‎توانید دراز بكشید و هاله‎ی پاهای خود را مشاهده كنید.
▪ مشاهده‎ی هاله‎ی دیگران:
در آغاز بهتر است هاله‎ی افراد دیگر را در دو مرحله مشاهده كنید:
۱) مرحله‌ی اول:
از سوژه ( فرد مورد نظر ) بخواهید كه یك لباس رنگی بپوشد ( نوع لباس مهم نیست ). می‎توانید از هر رنگی به جز آبی استفاده كنید ( رنگ آبی را مورد استفاده قرار ندهید، زیرا این رنگ غالب می‌شود و رنگ زرد تفكر را كه اغلب در اطراف سر دیده می‌شود محو و پنهان می‌كند. )
ناحیه‌ی گردن باید برهنه باشد. ابتدا ناحیه‌ی شانه را به همان روشی كه در قسمت مشاهده‌ی هاله‌ی اشیاء شرح داده شد مشاهده كنید. خواهید توانست هاله‌ی رنگ لباس را كه در اطراف شانه انباشته و تقویت می‌شود به راحتی مشاهده كنید.
یادتان نرود كه همراه با همه‌ی این تمرینها ، انجام فعالیت گشایشی ذهنی را نیز ادامه دهید.
وقتی هاله‌ی پیراهن را در اطراف شانه به روشنی مشاهده كردید، نگاه خود را كمی بالاتر ببرید به طوری كه به فضای پشت ناحیه‌ی برهنه گردن خیره شوید. هاله‌ی پیراهن را در میدان دید خود نگهدارید و ببینید كه چه رنگهای دیگری را می‌توانید اطراف گردن مشاهده كنید.
این تمرین شما را مطمئن می‌كند كه چشمها و چشم سوم شما هماهنگ با هم عمل می‌كنند، همانطور كه در مورد كتاب این هماهنگی وجود داشت.
مستقیماً روی گردن سوژه خیره نشوید. همیشه باید هاله‌ها با دید محیطی مشاهده شوند. در این مرحله باید بتوانید رنگی كمی متفاوت را بالای هاله‌ی پیراهن، در اطراف سر و گردن مشاهده كنید.
اكنون نگاه خود را كمی بالاتر ببرید بطوری كه خط نگاه شما همسطح با ناحیه‌ی سر باشد. همچنان با آرامش خیره شوید و چیزی را تغییر ندهید. شما باید بتوانید در اطراف ناحیه‌ی سر مقداری رنگ زرد مشاهده كنید.
وقتی هاله‌ی سر و گردن را مشاهده كردید، از سوژه بخواهید مقداری محاسبه‌ی ذهنی ریاضی انجام دهد یا سخت درباره‌ی چیزی فكر كند. دقت كنید كه وقتی سوژه این كار را انجام می دهد، هاله‌اش درخشانتر می‌شود.
۲) مرحله‌ی دوم:
از سوژه بخواهید كه بعضی از لباسهای رو را از تن درآورد. ناحیه‌ی برهنه‌ای از پوست را در برابر یك زمینه‌ی خنثی بررسی كنید ( به همان روش مشاهده‌ی هاله‌ی كتاب ). ناحیه‌ی بالای بازو و شانه بهترین نقطه برای شروع بررسی است.
در مشاهده‌ی پوست برهنه، اولین چیزی كه خواهید دید نوری ضعیف و لرزان و مبهم در هوا ، در فضای كنار پوست است. سپس خواهید دید كه هاله‌ی اتری ، از پوست پدید می آید. این هاله مانند دودی به رنگ آبی‌كمرنگ است كه به پوست متصل می‌باشد. هاله‌ای كه می بینید كاملاً مشخص است و بطور طبیعی حدود نیم اینچ (۳/۱سانتی متر ) قطر دارد.
اگر تمركز خود را حفظ كنید رنگهای اصلی هاله، شروع به تشكیل و تمایز خواهند كرد. ابتدا یك نوار باریك رنگی را می بینید كه مرز هاله را مشخص می‌كند. این نوار رنگی تا مدت كمی پدیدار و ناپدید یا بزرگ و كوچك می‌شود. این قسمت ممكن است ناامید كننده باشد، اما اگر به كار خود ادامه دهید مشاهده‌ی آن آسانتر خواهد شد. نوار رنگی به تدریج بزرگتر ، پهن‌تر و مشخص‌تر خواهد شد. اگر تمركز خود را حفظ كنید، پهنای آن به چند اینچ یا بیشترخواهد رسید. در ضمن تشكیل رنگ، ممكن است هاله‌ی اصلی بارها ناپدید و دوباره پدیدار شود. علت آن پلك زدن و تغییرات جزئی كانون بینایی است و قابل پیشگیری نیست.
ـ توصیه:
روشنی هاله‌ی یك شخص تا حدود زیادی به خلق و احساس او بستگی دارد. اگر شخص احساس شادی و سر زندگی داشته باشد، هاله‌ی اوبسیار قوی‌تر، بزرگتر و روشن‌تر خواهد بود. سعی كنید موسیقی مورد علاقه‌ی شخص داوطلب را پخش كنید یا برای او چند لطیفه تعریف كنید و او را به خنده بیندازید. این كار انرژی هاله را افزایش خواهد داد و دیدن آنرا برای شما ساده‌تر خواهد كرد.
● هاله نورانی
هاله، میدانی از انرژی است (انرژی الكترومغناطیسی و سایر انرژی‌های عالی‌تر) كه همه‌ی موجودات زنده را احاطه كرده است، و به عقیده‌ی بعضی در اطراف همه‌ی ذرات اتمی و موجودات زنده و غیر زنده وجود دارد. برای اطلاع افراد شكاك یا علم‌گرا باید گفت كه ما خوش شانسیم كه در زمانی زندگی می‎كنیم كه جدیدترین تكنولوژی، ما را قادر به مشاهده و اندازه گیری این میدانهای انرژی می‎سازد. تكنولوژی ما آنچه را كه عرفا برای قرنها تعلیم می‎داده‌اند اثبات می‎كند. ما می‌توانیم هاله‌ی انسانها را از طریق بینایی یا به روشهای دیگر درك و تفسیر كنیم.
هاله‌های ما همواره در حال تعامل با یكدیگر و محیط اطراف هستند. هر چه این تعامل طولانی‌تر یا كامل‌تر باشد، تأثیر آن بر هاله‌ها بیشتر خواهد بود. به همین علت هاله‌های اعضای خانواده، دوستان قدیمی و زوجهای چندین ساله بسیار مشابه به نظر می‎رسد.
انرژی باقیمانده از تعامل‌های هاله‌ای بر اشیاء و مكانها نیز تأثیر می‎كند و این تأثیر بر آنها نقش می‎بندد. مثلاً توجه كنید كه خانه‎های مختلف چه احساسات متفاوتی را در ما بر می‎انگیزند. هر خانه‌ای بسته به اینكه چه كسانی در آن زندگی می‎كنند، هاله‌ای مخصوص به خود دارد، و در هر خانه هر اتاقی بسته به اینكه چه كسی در آن زندگی می‎كند و می‎خوابد، احساس منحصر به فرد دارد. خانه‎ای كه بیشتر وقتها خالی از سكنه است، خالی‎تر از خانه‎ای كه سرشار از زندگی روزانه است به نظر می‎رسد، حتی اگر در حال حاضر در خانه دوم هیچ كس نباشد. چنین خانه‌ای را با اتاق یك هتل مقایسه كنید.
چنین اتاقی به طور مداوم تحت تأثیر تعامل متغیر و سطحی انرژی‌های متعدد و متفاوت است. ما باقی مانده‌ی انرژی خود را در همه‌ی مكانها به جا می‎گذاریم. چیزهایی كه ما با آنها تعامل بیشتر یا عمیق‌تری داریم (مانند لباسها، جواهرات، ماشین، تخت خواب، صندلی مورد علاقه، حیوان خانگی، یا اشیاء مورد علاقه) بیشتر و عمیق‌تر تحت تأثیر انرژی‌های ما قرار می‎گیرند و این تأثیر بر آنها عمیق‌تر نقش می‎بندد. آنچه افراد در هنگام انجام سایكومتری (روان‌نگری و روان‌سنجی اشیاء) تفسیر می‎كنند، همین انرژی باقیمانده است. همچنین انرژی باقیمانده از حوادث بسیار سخت و دلخراش است كه باعث می‎شود مكانی حالت “ روح زده ” پیدا كند، كه نوعی پارگی در ساختار زمان و مكان، یا دریچه‌ای به گذشته است.
ما نوعی آگاهی قبلی نسبت به هاله‎های دیگران داریم، اگرچه بیشتر این آگاهی در سطح ناخودآگاه شكل می‎گیرد. ما بر اثر مجاورت با بعضی افراد دچار احساس تخلیه و فقدان انرژی می‎شویم، در حالی كه بعضی دیگر به ما انرژی می‎دهند. ما با بعضی افراد احساس سازگاری و هماهنگی می‎كنیم، در حالی كه با بعضی دیگر احساس ناسازگاری داریم. هرگاه نوسان انرژی شخصی با ما مشابه یا یكسان باشد، نسبت به او احساس جاذبه می‎كنیم، اما با كسی كه روی طول موجی كاملاً متفاوت است، راحت نیستیم. زبان ما انعكاس آگاهی ناخودآگاه ما از تعامل انرژی نهفته در پس این تجربه‌ها است.
وقتی احساس می‎كنیم كه كسی به ما نگاه می‎كند ، در واقع از انرژی او كه با ما تعامل انجام می‎دهد آگاه می‎شویم. این پدیده برای یك روشن‌بین قابل دیدن است.
یكی از اساتید متافیزیك نقل می‌كند كه: من سالها پیش هنگامی كه برای دیدن هاله‎ها شروع به تمرین كرده بودم، نمونه جالبی از این پدیده را تجربه كردم. من منتظر یكی از دوستانم بودم تا با او در یك خانه‌ی بزرگ اشتراكی كه او با حدود یك دوجین دانشجوی دیگر در آن شریك بودند شام بخوریم. در حالی كه با آرامش در آنجا نشسته بودم و اطراف را نگاه می‎كردم، متوجه مرد جوانی شدم كه وارد اتاق ناهارخوری شد. او به دوست من نگاه كرد كه رویش به سمتی دیگر بود و بشقابش را آماده می‎كرد. در این هنگام من رشته‌ای از انرژی به رنگ قرمز تیره را مشاهده كردم كه از شبكه‌ی خورشیدی آن مرد خارج شد، عرض اتاق را طی كرد و میدان انرژی دوست من را كاملاً احاطه كرد. همین كه این رشته با هاله‌ی او تماس پیدا كرد، او از حركت باز ایستاد، سپس برگشت و مستقیماً به مرد نگاه كرد، در حالی كه آثار رنجش در چهره‎اش دیده می‎شد. در این لحظه رشته‌ی انرژی ناپدید شد. بعداً كه من آنچه را دیده بودم به دوستم گفتم، او توضیح داد كه آن مرد كسی بود كه به شدت باعث ناراحتی او بود، زیرا همواره او را آزار میداد. در آن هنگام بود كه من توانستم آنچه را كه شاهد بودم آگاهانه جمع بندی كنم. آن مرد در حال خیال پردازی درباره‌ی دوست من بود، و من این خیال پردازی و واكنش دوستم را در سطح ناخودآگاه مشاهده كرده بودم. او به سادگی احساس كرده بود كه كسی به او نگاه می‎كند و احساس ناراحتی كرده بود، در حالی كه علت آن را آگاهانه نمی‎دانست، تا وقتی كه برگشته، آن مرد را دیده بود.
همچنین او نقل می‌كند كه: اولین هاله‌ای كه مشاهده كردم، هاله‌ی یكی از استاتیدم در دانشگاه میشیگان بود. من برای دیدن هاله‌ها سعی نكردم، بلكه این پدیده به صورت اتفاقی برایم رخ داد. من در حالی كه خیلی خسته بودم در یك سالن كنفرانس بزرگ نشسته بودم، روبرویم چند نفر از دانشجویان ظاهراً در خوابی راحت بودند. من در حالت نیمه خلسه بودم، آرام و سبكبال. همچنان كه توجهم بین درون و بیرون سرگردان بود، درخششی به رنگ زرد طلایی در اطراف سر استادم شروع به پدید آمدن كرد. هنگامی كه او به طرف جلو به سوی میكروفون حركت می‌كرد و در نور اتاق قرار می‎گرفت، دیدن این درخشش مشكل‌تر می‎شد، اما وقتی او به طرف عقب حركت می‎كرد و از روشنایی خارج می‎شد درخشش باز پدیدار می‎شد. وقتی كمی تمركز بینائیم را تغییر دادم، درخشش، روشن‌تر، بزرگتر و واضح‌تر شد. شگفت زده شده بودم.
من كه آن زمان اطلاعات چندانی درباره‌ی هاله نداشتم، نمی‎دانستم كه آیا آنچه می‎دیدم هاله بود یا نه. سپس شروع به نگاه كردن به اطراف سالن كم نور كردم، و از مشاهده‌ی هاله‌های اطراف سرهای دانشجویان متحیر شدم.
این تجربه را به این دلیل برای شما بازگو كردم كه بعضی از اجزای كلیدی شرایط ایده‌آل برای درك هاله‌ها را مشخص می‎كند:
۱) من در حالت مدی‌تیشن (آرامش و سكوت كامل ذهن) قرار داشتم، و بسیاری از تجربه‌های جالب روحی و معنوی در حالت مدی‌تیشن كسب شده‌اند. مدی‌تیشن تكنیك مهمی است كه در تمام جهان برای تكامل روحی و معنوی تجویز می‎شود. هنگامی كه شخص گفتگوی بی وقفه‌ی ذهن آگاه را متوقف می‎كند، زمزمه‌ها و انرژی‌های ظریف قابل درك می‎شوند.
۲) استاد، موضوع ادیان شرقی را تدریس می‎كرد. نكته‎ای كه من در آن زمان به آن توجه نكرده بودم، این است كه او بدون شك سالها وقت، صرف مدی‌تیشن و تمرین معنوی كرده بود. هر چه شخصی سالم‌تر و از لحاظ معنوی تكامل یافته‌تر باشد، هاله‌ی او بزرگتر و روشن‌تر خواهد بود. به همین دلیل است كه تصویر مسیح، قدیسان و سایر افراد پارسا در طول تاریخ با هاله‎هایی در اطراف سرشان نقاشی شده است. هاله‌های آنها چنان روشن بوده است كه به آسانی توسط هنرمندان و احتمالاً همه‌ی مردم درك می‎شده است.
۳) من در آرامشی عمیق بودم. ذهن من خالی و آزاد بود و چشمانم روی نقطه‌ی خاصی متمركز نبودند. این حالت نیمه خلسه بسیار مهم است، مخصوصاً در هنگام یادگیری مشاهده‌ی هاله‌ها.
۴) استاد من در حال صحبت برای گروه بزرگی از مردم بود. احساسی كه یك شخص هنگام صحبت كردن در برابر یك جمعیت شنونده تجربه می‎كند (چه شادی بخش و چه وحشت زا) تا حدود زیادی از انرژی عظیم روحی / هاله‌ای منشاء می‎گیرد، كه از طرف جمعیت به واسطه‌ی توجه آنها به طرف گوینده جریان پیدا می‎كند. این جریان انرژی، انرژی یا هاله‌ی گوینده را به شدت تقویت می‎كند. آسان ترین هاله‎ها برای دیدن، هاله افرادی است كه در برابر یك گروه به تدریس، اجرای نقش یا صحبت مشغولند. اگر شخص در حال تدریس یك موضوع معنوی باشد مقدار انرژی قابل مشاهده، شگفت آور است.
جالب ترین جلوه‌های هاله‌ای را، من هنگام تماشای ورود انرژی متافیزیك به بدن یك مدیوم (فرد واسط بین زندگان و مردگان) مشاهده كرده‌ام. من عملاً وقوع این پدیده را دیده‌ام (هر چند در این مورد كمی مشكوكم، زیرا تجربه‌های خود من در زمینه‌ی ارتباط روحی، متفاوت بوده‌اند). من یك مدیوم را هم دیده‎ام كه می‎گوید این پدیده عملاً رخ می‎دهد و او اطلاعات را از روحی خارج از بدن خود، یا از “ خود برتر ” خود دریافت می‎كند. مشاهده‌ی چنین حالتی خیره كننده است.● هاله نورانی
اول، قبل از اینكه پا به این ماجراجویی جدید بگذارید، خواسته‌های خود را بررسی كنید و به یاد داشته باشید كه همواره مسؤولانه رفتار كنید. همزمان با پیشرفت توانایی‌ها و مهارت‌های معنوی، كسب سطح بالایی از درستی و صداقت بسیار مهم است. هرچه ما قوی‌تر می‎شویم، بازتاب اعمال ما نیز چه خوب و چه بد قوی‌تر و سریع‌تر می‎شود. ما باید همزمان با پیشرفت توانایی هایمان، تعهد و خرد بیشتری نیز كسب كنیم.
با در نظر گرفتن این نكته، مشخص است كه اجازه گرفتن از دیگران قبل از بررسی هاله‌ی آنها مهم است. (نشستن در عقب یك سالن سخنرانی و تماشای درخشش اطراف سر اشخاص یك چیز است و بررسی هاله‌ی یك دوست برای كسب اطلاعاتی كه نمی‎خواهیم او بداند و به دنبال آن هستیم، چیز دیگر) همچنین تحمیل بررسی‌ها یا توصیه‌های خود به دیگران كار خردمندانه‌ای نیست. اگر بخواهیم از ادراكات خود به دیگران بهره‌ای برسانیم، بهتر است به ندای شهود خود گوش فرا دهیم و با عشق و علاقه كار كنیم تا بتوانیم از كار خود به دیگران بهره و الهام ببخشیم. همچنین مهم است كه اگر معنی چیزی را نمی‎دانیم، این را با صداقت اعتراف كنیم. این كه ما می‎توانیم هاله دیگران را ببینیم به این معنی نیست كه جواب همه‌ی سئوالها را داریم. به دیگران و به پدیده هاله احترام بگذارید.
اگر هنوز هم مشتاق دیدن هاله‎ها هستید، اراده كنید كه این فرآیند یا مهارت را فوراً، از هم اكنون آغاز كنید. (البته اگر هاله را ندیدید نا امید نشوید،‌ زیرا یادگیری این مهارت زیاد مشكل نیست و نیاز به ماهها مراقبه و تمرین ندارد) . اگر باور داشته باشید كه می‎توانید هاله‌ها را ببینید، خواهید توانست. اكنون تصمیم بگیرید، و بدانید كه خواهید توانست این مهارت را كسب كنید.
ما طی سالها افراد بسیاری را دیده یا آموزش داده‎ایم كه قادر به دیدن هاله‌ها شده‌اند، و ما در اینجا موفق‌ترین تكنیك‎ها را توضیح خواهیم داد.
یك اتاق كم نور برای دیدن هاله‎ها مناسب است. هنگام طلوع یا غروب آفتاب بهترین زمان برای دیدن هاله است، زیرا در این زمان نور داخل خانه مناسب است و شما نیز احتمالاً در حالت آرامش و كمی خسته هستید. دیوار پشت سوژه باید ساده و به رنگ روشن باشد. در سمت دیگر اتاق بنشینید، بهتر است به دیوار مقابل تكیه دهید یا چهار زانو كف اتاق بنشینید. هم سوژه و هم مشاهده كننده (یا مشاهده كنندگان) باید در وضعیتی راحت قرار داشته باشند.
سوژه می‎تواند به سادگی بنشیند، یا با تمركز روی تجسم جریان انرژی در طول ستون فقرات و خروج آن از فرق سر، هاله‌ی خود را تقویت كند. مشاهده كننده باید در حالت آرامش قرار گیرد، نفس‌هایی عمیق و یكنواخت بكشد، برای چند دقیقه روی سوژه تمركز كند، و سپس به فضای اطراف سر سوژه خیره شود. خیرگی باید آرام و بدون تمركز باشد. وقتی بیننده توانست نور اطراف سر سوژه را مشاهده كند، سوژه و بیننده می‎توانند به بازی بپردازند، به این صورت كه سوژه هاله‌ی خود را بالا بفرستد، یا به درون بكشد و بیننده آنچه را كه می‎بیند توصیف كند.
این روش دیدن هاله با چشم فیزیكی است، اگرچه ما اغلب احساس می‎كنیم كه برای دیدن هاله، تركیبی از چشمهای فیزیكی و چشمهای كالبد اختری خود را به كار می‎بریم. روش قابل قبول دیگر برای دیدن هاله، این است كه چشمهایتان را ببندید، هاله‌ی شخص را مجسم كنید، و به آنچه می‎بینید اعتماد كنید. شما همچنین می‎توانید یك طرح كلی از بدن سوژه را روی كاغذ رسم كنید و به قوه‌ی شهود خود اجازه دهید كه شما را در ترسیم هاله راهنمایی كند. نتایج این روش در مقایسه با روش چشم فیزیكی بطور كلی یكسان است، و پایه و اساس آن اعتماد و اتكای شخص به قوه‌ی شهود خود است.
اگر تمرینهای بالا را امتحان كرده، هنوز موفق نشده‎اید، ممكن است به دلیل قوی‌تر بودن حس لامسه یا شنوایی شما در این زمینه باشد. بعضی از مردم پدیده‌ها را به روشی متفاوت با دیگران می‎بینند، و این هیچ اشكالی ندارد. افراد «لامسه‎ای» می‎توانند با حركت دادن دست خود در اطراف بدن سوژه، هاله را احساس كنند. بسیاری از شفادهندگان ذاتی حس لامسه‎ی بسیار قوی دارند و انرژی را با دستهایشان احساس می‎كنند، و به همین ترتیب بیماری و عدم تعادل را تشخیص می‎دهند. آنها می‎توانند رنگها و حتی مهم‌تر از آن معانی نهفته در پس رنگهای هاله را احساس كنند. افراد «شنیداری» می‎توانند خصوصیات هاله را بشنوند. این افراد می‎توانند با گوش دادن به مكالمه‌ی ذهن خود توصیفی درباره‌ی هاله بنویسند.
كلید موفقیت این است كه به آنچه درك می‎كنید اطمینان كنید، به هر حال این ادراك شما است.
● هاله نورانی (تفسیر هاله)
در ابتدا ممكن است درخششی به رنگ سفید مایل به آبی در اطراف سر و بدن سوژه مشاهده كنید. آنچه می‎بینید كالبد اتری است. كالبد اختری (یك سطح خارج از كالبد اتری) جایی است كه درك رنگها آغاز می‎شود. هر چه به طرف سطح خارج هاله می‎رویم مهارت ما نیز باید خالص‌تر شود، زیرا هر چه از كالبد اتری به طرف كالبد اختری / عاطفی، كالبد ذهنی و بالاخره كالبدهای معنوی می‎رویم انرژی خالص‌تر و ظریف‌تر می‎شود. رنگهایی كه در فاصله‌ی ۳۰ سانتی‌متری از بدن دیده می‌شوند مربوط به احساسات هستند، ۳۰ سانتی‌متر دوم یا همین حدود مربوط به افكار، و بعد از آن مربوط به موضوعات معنوی است.
اطلاعات زیر درباره‌ی رنگها و معانی آنها به عنوان راهنمایی‌های كلی برای شما بیان می‎شود. به هر حال، در همه‌ی تجربیات شما مخصوصاً در موضوعات روحی / معنوی قضاوت نهایی به عهده قوه‌ی شهود شما است.
رنگمایه‎ها و رنگهای خالص و ملایم نشانگر انرژی مثبت یا سالم و ناب هستند. هرچه رنگ روشن‎تر و خالص‌تر باشد، انرژی مثبت‌تر است. هر چه رنگ تیره‌تر یا سنگین‌تر باشد، انرژی بیشتر آلوده به منفی گرایی، عدم تعادل یا ترس است. هر رنگ دارای سایه‌های (تونالیته‎های) بی‌شمار است، بنابراین فریب سادگی ظاهری لیست زیر را نخورید.
رنگ قرمز خالص و روشن در هاله بیانگر تمایل به مادیات است. شخصی كه این رنگ در هاله‌ی او غالب است فردی ورزشكار یا شهوانی، پرشور، با اراده و یا قوی است.
درخشش‌های قرمز رنگ اغلب نشانه‌ی خشم، قرمز تیره (متمایل به آلبالویی) احتمالاً نشانه‌ی شهوت، و قرمز مات اغلب نشانه‌ی رنجش و ناخشنودی است. در بررسی هاله از لحاظ بیماریهای جسمی، قرمز اغلب نشانه‌ی تحریك بیش از حد یا التهاب در آن ناحیه است.
نارنجی خالص نشانگر خلاقیت و عاطفه است. این رنگ اغلب شجاعت و شادی را نشان می‎دهد. نارنجی كدر می‎تواند نشانه‌ی تكبر و غرور باشد.
رنگ زرد خالص بطور خیلی شایع در اطراف سر مردم دیده می‎شود. این رنگ نشانگر تفكر و خرد است، و وفور رنگ زرد در هاله نشانه‌ی یك فرد اندیشمند است. این رنگ همچنین می‎تواند نشانه‌ی شادی و سرزندگی، یا خلق و خوی شاد باشد. زرد ناخالص می‎تواند نشان دهنده‌ی مشغله‌ی شدید ذهنی و عدم تعادل فكری، یا شخصی با ذهن بسته، متعصب یا خرده گیر باشد.
سبز روشن و خالص نشانگر شفا و رشد است، و اغلب مشخص كننده‌ی یك شفاگر است. بسیاری از پرستاران و شفادهندگان طب جایگزین، این رنگ را به صورت غالب در هاله‌ی خود دارند. پزشكان نیز ممكن است این رنگ را در ها‎له‌ی خود داشته باشند، اما همچنین ممكن است هاله‌ی آنها بیشتر به رنگ زرد به نشانه تفكر تمایل داشته باشد. رنگ سبز نشانه‌ی مهربانی و دلسوزی نیز هست. سبز كدر نشانه‌ی حرص و طمع است.
ممكن است در هنگام مشاهده‌ی هاله‌ی یك سخنران سایه‎ای به رنگ زرد – سبز كدر و بیمارگونه ببینید. این سایه نشان دهنده‌ی تفكری است كه در خدمت طمع و سودجویی قرار گرفته است و بطور كلی شخصی را نشان می‎دهد كه از تفكر خود برای كسب منفعت و برآوردن نیازهای خود استفاده می‎كند. البته نمی‎خواهیم بگوییم كه همه‌ی سخنوران افرادی سودجو هستند، یا سخنوری پیشه‌ی افراد طماع است! به هر حال اگر در هاله‌ی یك سخنران چنین رنگی را مشاهده كردید بهتر است درباره‌ی او بیشتر تحقیق كنید.
تونالیته‎های (سایه‌های) گوناگونی از رنگ آبی در هاله‌ها دیده می‎شوند. رنگ آبی بطور كلی نشان دهنده‌ی آرامش، معنویت و پارسایی است، و در هاله‌ی جویندگان حقیقت قابل مشاهده است. رنگ آبی اغلب نشانه‌ی تكامل روحی / معنوی است. آبی فیروزه‎ای می‎تواند نشانگر یك روح پرشور، جوان، ماجراجو و كنجكاو باشد. آبی سلطنتی روشن نشانه‌ی فرد صادق، درستكار و وفادار است. آبی روشن نشان دهنده‌ی قدرت بالای تجسم و شهود است. رنگ آبی كدر نشانه‌ی افسردگی و تنهایی و همچنین دلهره و نگرانی است.
رنگ بنفش و ارغوانی در هاله نشانه‌ی روحیه‌ی معنوی یا مذهبی است. بنفش سلطنتی، قدرت رهبری و اراده را نشان می‎دهد. بنفش مات نشانه‌ی خودپرستی، تكبر و عقده‌ی دیگر آزاری ( ستمگری ) است؛ چنین شخصی دیگران را به خاطر ضعف‌ها و خطاهای ناخواسته‎شان مورد سرزنش قرار می‎دهد.
رنگ صورتی در هاله بطور كلی نشانه‌ی عشق، عاطفه، مصاحبت و یگانگی و علاقه به زیبایی است. صورتی گرم یا سرخ فام ، عاطفه و ازخودگذشتگی واقعی را نشان می‎دهد. صورتی كدر می‎تواند نشانه‌ی ناپختگی، وابستگی و نیازمندی باشد.
رنگ طلایی نشان دهنده‌ی قدرت، پیشرفت معنوی، ازخودگذشتگی، الهام بخشی و هماهنگی (هارمونی) است. طلایی رنگی الهی است.
خاكستری به طور كلی نشانه‌ی ترس است. رنگ خاكستری سایر رنگهای هاله را نیز كدر می‎كند و خلوص آنها را ضایع می‎سازد. نقره‎ای جنبه‌ی مثبت این رنگ است و نماینده‌ی انرژی‎های ایزد بانوها (الهه‌ها) است. رنگ نقره‎ای همچنین نشانه‌ی خوشبینی، شهود و بیداری معنوی است.
رنگ قهوه‎ای اگر زنده و خالص باشد نشانه‌ی تعادل فكری و استقامت است. این رنگ دارای یك نوسان زمینی است. رنگ قهوه‎ای كدر می‎تواند علامت انسداد و اختلال در انرژی باشد.رنگ سیاه می‎تواند نشانه‌ی ترس یا نفرت باشد، همچنین نشان دهنده‌ی مشكلات، عدم تعادل و اعتیادها است. البته سیاه خالص و براق می‎تواند نشان دهنده‌ی حفاظت، رمز و راز یا دانشی باشد كه به طرز عاقلانه حفظ شده است.
رنگ سفید می‎تواند علامت پاكی، خلوص و راستی باشد، اما این رنگ اغلب تركیبی از رنگهای متعدد است كه به خوبی درك و یا تفسیر نشده‎اند. گوی‎های سفید رنگ بالای شانه‎های سوژه اغلب نشانه‌ی نگهبانان معنوی یا فرشتگان محافظ هستند كه در زندگی فرد، مهم و تأثیرگذار هستند.
تركیب رنگها نشان دهنده‌ی تركیب جنبه‎های گفته شده است. مثلاً تركیب آبی / سبز می‎تواند نشان دهنده‌ی فردی باشد كه از طریق جستجوی معنوی برای حقیقت، در حال بهبود است.
در مشاهده‌ی هاله، گوش دادن به ندای شهود خود، برای تفسیر آنچه می‎بینید مهم است. برای درك آنچه می‎بینید از آن سئوال كنید و سیستم ادراك خود را بر پایه‌ی تجربیات خود تقویت كنید.
● چاکراها در هاله نورانی
در هاله‌ی انسان ساختار‌هایی تحت عنوان چاكرا (كانون انرژی) وجود دارد. این مراكز مسؤول تبادل انرژی بین هاله‌ی انسان و هاله‌ی كیهان (ارسال و دریافت انرژی) و همچنین مسؤول متعادل كردن انرژی در سطوح مختلف هاله می‌باشند. چـاكراهـا به دو نـوع اصلـی و فـرعی تـقسیم می‌شوند، تعداد چاكراهای اصلی هفت و فرعی بیست‌و‌یك می‌باشد. چاكراها شبیه قیف هستند، انتهای باریك چاكراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت خارجی‌ترین لایه‌ی هاله قرار گرفته است.
چاكراهای اصلی در طول ستون فقرات تا مغز قرار گرفته‌اند و با شماره‌های یك تا هفت نام‌گذاری می‌شوند. این چاكراها به ترتیب شماره (از یك تا هفت) در انتهای ستون فقرات، راستای ناف، انتهای جناغ سینه، راستای قلب، گودی گردن، پیشانی و فرق سر قرار دارند. رنگ این چاكراها به ترتیب (از یك تا هفت) قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش است.
هریك از این چاكراها با گروهی از عملكردهای جسمی، روانی و روحی در ارتباط است. سالم، باز و فعال بودن هر چاكرا باعث می‌شود عملكردهای مربوطه نیز ایده‌آل باشد. برای فعال سازی چاكراها از تكنیك‌های مختلف جسمی و ذهنی استفاده می‌شود . در ادامه نمونه‌ای از تكنیك‌های ذهنی آمده است.
این تمرین را می‌توان با هر روشی انجام داد (خوابیده به پشت طوری كه دستها و بازوها در كنار بدن باشد و یا نشسته روی صندلی راحتی) انتخاب روش به شما بستگی دارد كه با كدامیك راحت‌تر باشید. بعد از اینكه نشسته یا خوابیدید یك نفس عمیق از راه بینی بكشید (دم عمیق)، آنرا حبس كنید، سپس آرام از طریق دهان بیرون بدهید (بازدم عمیق)، چند ثانیه به ریه استراحت بدهید. (این كار را سه مرتبه تكرار كنید)
حالا چشمان خود را ببندید، تصور كنید كه می‌خواهید برای قدم زدن به جنگل بروید، دری مقابل دیده‌گان شما قرار دارد، جلو بروید و در را باز كنید و به بیرون قدم بگذارید. راهی باریك و روشن كه از میان درختان می‌گذرد به چشم می‌خورد ، شما در این راه قدم بگذارید و جلو بروید…
شما در پایین جاده در سمت راست درختان بلندی را می‌بینید ، در این میان درخشندگی سیب‌های قرمز توجه شما را جلب می‌كند، از میان سیب‌های بی‌شمار سیبی قرمز را انتخاب كنید. سیب را در دست دارید و جریان رنگ قرمز را در خود احساس می‌كنید. این سیب قرمز اولین چاكرای شما را (چاكرای ریشه) شارژ می‌سازد. می‌توانید سیب قرمز را بخورید. به راه رفتن ادامه دهید، در حالی كه آگاهی كامل بر قدم زدن دارید. شما تا نزدیكی گلهای نارنجی زیبایی كه همه یك اندازه و یك شكلند پیش می‌روید. دسته گلی را از این گلهای نارنجی انتخاب كنید و جریان ملایم رنگ نارنجی را در خود حس كنید. رنگ گلهای نارنجی دومین چاكرای شما را (چاكرای خاجی) شارژ می‌سازد. شما می‌توانید این دسته گل نارنجی زیبا را برای خودتان داشته باشید.
جلوتر بروید تا به كنار پرنده‌های زرد خوش رنگ، خوش آواز و زیبا برسید. دست خود را آرام روی بالهای یك پرنده بكشید و به آوازش گوش دهید. جریان رنگ زرد پرنده را كاملاً در خود احساس كنید. چاكرای سوم شما (شبكه‌ی خورشیدی) بوسیله‌ی رنگ زرد پرهای زیبای پرنده شارژ می‌شود. شما سبك پریدن پرنده زرد را مشاهده می‌كنید تا پرنده محو شود. و همیشه شیرینی آواز پرنده‌ای زرد را به خاطر خواهید داشت.
به آرامی به سمت راست بروید. چمن زار سر‌سبز و وسیعی را در مقابل خود ببینید و روی فرش سبزی از علف‌ها بنشینید. دست خود را در علفهای سبز فرو ببرید و آنرا لمس كنید و این جریان رنگ سبز را احساس كنید. این رنگ سبز علفها چاكرای چهارم شما را (چاكرای قلب) شارژ می‌كند. شما می‌توانید از تازگی علفها لذت ببرید.
كمی جلوتر در نزدیكی شما صدای آبشاری به گوش می‌رسد، به راه خود ادامه دهید تا آبشار را مشاهده كنید و از پایین آمدن قطرات آب شاداب شوید. در دریاچه‌ی پایین آبشار، رنگ آبی آب را ببینید. دستهای خود را به آرامی در سردی و خنكای آبی آب فرو ببرید و جریان این رنگ آبی را با تمام وجود حس كنید. این رنگ آبی آب پنجمین چاكرای شما را (چاكرای گلو) شارژ می‌سازد. مقداری از این آب بنوشید و لذت ببرید.
به راه خود ادامه دهید و حركت و جنبش پروانه‌ای نیلی رنگ را ببینید. با انگشت آنرا لمس كنید. از نوسان و جریان این رنگ نیلی آگاه باشید و آنرا حس كنید. پروانه نیلی رنگ كه روی انگشتان شما نشسته چاكرای ششم شما را (چشم سوم) شارژ می‌سازد. بعد پریدن آرام و محو شدن پروانه را می بینید.
به آخر راه كه رسیدید دره‌ی عمیقی پوشیده با گلهای بنفشه را مشاهده می‌كنید. دسته‌ای از گلها را انتخاب كنید. جریان رنگ بنفش گلهای بنفشه را حس كنید و اجازه دهید تا چاكرای هفتم شما را (چاكرای تاج) شارژ سازد.
به آرامی به عقب برگردید و رقص رنگین كمانی را در پهنه‌ی آسمان مشاهده كنید. شما نیز دارای یك رنگین كمان هستید، كه در روشنایی، خوشی، خنده و آشتی با عشق آنرا در هاله‌ی خود دارید. جریان تمامی رنگهای رنگین كمان را ( بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز ) در خود احساس كنید و سرشار از این رنگ‌ها باشید.
در پایان این سفر رویایی، رنگین كمان كمرنگ و كمرنگ‌تر می‌شود، برگردید و پشت در بایستید، در را بازكنید و به داخل قدم بگذارید. حال داخل اتاق هستید، چشمان خود را باز كنید.
هر زمان كه شما بخواهید و اراده كنید می‌توانید این سفر را به یاد بیاورید و تكرار كنید.
دکتر مطلب برازنده
کتاب هاله نورانی ، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر


همچنین مشاهده کنید