امی بودن پیامبر

بعضی ها اعجاز قرآن را به این دلیل می دانند که از طرف خداوند و به وسیله ی شخصی امی فرستاده شده است. بعضی ها امی را بی سواد تلقی می کنند که این شناخت بسیار اشتباه است. اگر پیامبر بی سواد بود آیا این با حکمت خدا در تضاد نبود که وسیله ی هدایت بشر را توسط یک شخص بی سواد بفرستد:
در سوره ی عنکبوت می خوانیم که:
« و ما کنتَ تتلوا من قبلهِ من کتابٍ و لا تخطّهُ بیمینکَ اذاً لاَرتابَ المبطلون»
ترجمه: و تو پیش از فرود آمدن قرآن ، نوشته ای را نمی خواندی و نه با دستانت آن را می نوشتی؛ در آن صورت یاوه گویان دودل می شدند.
امی بودن پیامبر به این معنا نیست که او نعوذ بالله بی سواد است، زیرا خداوند متعال هرگز نبوت را به دوش شخص بی سواد نمی اندازد(خدا بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار دهد). بلکه امی بودن به این معناست که علم و دانش پیامبر به صورت آن دانشی که طبق روال آن زمان بود کسب نشده بود، بلکه او علم خدایی(لدنی) داشت.البته اعجاز بودن قرآن با توجه به این موضوع نفی نمی شود. زیرا جملات و یا کلماتی که در قرآن به کار رفته است و پیشگویی های آن و هزاران چیز دیگر که اعجاز قرآن را اثبات می کند دلیل بر معجزه بودن آن دارد و آورده شدن توسط یک فردی که به مکتب نرفته بود گوشه ای از اعجاز آن را به اثبات می ر ساند.
دلیل دیگری که پیامبر را امی می خواندند شاید به این خاطر بود که او اهل مکه بود و در آنجا مبعوث گردید. زیرا مکه آن زمان از شهرهای پر رونق در کسب و کار تجاری و پرجمعیت بود و مادر شهر ها نامیده می شد(ام القراء) و اهالی مکه را امی می گفتند.

ناصر آسیابانی

منبع : مطالب ارسال شده