یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

برخورد پیامبر با منافقین


برخورد پیامبر با منافقین
یكی از آسیب ها و تهدیدات هر جریان فكری، سیاسی و اجتماعی، عناصری هستند كه در درون آن نفوذ دارند و حركتی تخریبی را از داخل سازمان می دهند. گاه لطماتی كه از این حیث به جریان ها و تشكل ها وارد می شود، بسیار سنگین تر و كاراتر از ضرباتی است كه دشمنان رودررو و آشكار وارد می آورند.
بی جهت نیست همه كشورها و در میدان جنگ ها، سران قوم نسبت به ستون پنجم حساسیت ویژه دارند و تلاش فراوان می كنند در جبهه مقابل نفوذ پیدا كنند ضمن اینكه مانع چنین كاری در مورد خودشان شوند.
امروز هم مشاهده می كنیم بسیاری جریان ها كه حتی در برخورد با دشمنان آشكار پیروز و موفق بوده اند، در برخورد با این مشكل درونی عاجز مانده یا به بیراهه رفته اند. با این وصف برخورد با چنین پدیده ای به ظرافت ها و پیچیدگی های خاصی نیاز دارد كه كمتر رعایت می شود.
● نفاق چیست
نفاق شناخته شده و متداولی كه همه از آن آگاه هستند و به ویژه در تاریخ اسلام معروف است دوگانگی میان «درون» و «بیرون» یا «بود» و «نمود» یك فرد است. تضاد میان آنچه در دل هست با آنچه بر زبان می گذرد.
منافق كسی است كه در باطن به جریانی كه در آن است ایمان ندارد اما به اقتضای مصلحتی و منفعتی، از ایمان دم می زند. مجموعه آثار ۲۴ انسان ص ۱۵۸، زنده یاد دكتر شریعتی.
● منشاء تاریخی نفاق
قبل از ظهور اسلام، دو قبیله اوس و خزرج در نزاعی دایمی سال ها علیه یكدیگر مبارزه می كردند. مقارن ظهور اسلام هماهنگی هایی بین این دو قبیله به وجود آمد. هر دو درصدد رفع اختلافات و پایان بخشیدن به نزاع كهن و اتحاد با یكدیگر بودند و برای ایجاد چنین وحدتی پذیرش رهبری مشتركی برای هر دو قبیله لازم بود. قرار بود فردی به نام «عبدالله بن ابی» را كه از اشراف قبیله اوس بود به رهبری خویش برگزینند. لكن انعقاد پیمان معروف به عقبه كه مفاد اصلی آن موضوع رهبری پیامبر بود، وضع را كاملا دگرگون كرد. آنها از پیامبر درخواست كردند كه چنانچه به اختلافات فیمابین دو قبیله پایان دهد او را عزیزترین خویشاوند خویش خواهند دانست و مطیع او خواهند شد.
با ورود پیامبر به یثرب و موفقیت او در جهت برطرف كردن موارد اختلاف، مردم به او ایمان آوردند و عبدالله بن ابی از موقعیت و توجه عمومی افتاد و خود به خود به انزوا كشیده شد. به همین دلیل كینه پیامبر را در دل گرفت و با شیوه های پیچیده از درون درصدد نابودی و متلاشی كردن تشكیلات نوپای اسلام برآمد. پیامبر نیز متقابلا با او و همدستانش برخورد می كند. در جاهایی كه مناسب است راهنمایی و ارشاد و تالیف قلوب می نماید گاهی نیز لازم است كه در مقابل توطئه های آنان بایستد و قاطعیت به خرج دهد. نحوه عملكرد پیامبر و موضع گیری های ایشان در برخورد با منافقین در آیات قرآن منعكس است.
● شیوه برخورد با این پدیده
▪ برای جلوگیری از دسیسه ها و آسیب های این جریان به طور كلی دو روش برخورد را می توان در پیش گرفت:
۱ برخورد تشكیلاتی و عملی با این جریان و تكیه بر نفی و حذف آنها.
۲ آگاه كردن توده ها و آشكار كردن مواضع واقعی این جریان
در روش اول دو جریان در تقابل با یكدیگر قرار می گیرند و علیه یكدیگر جبهه بندی می كنند. نتیجه این سیر به برخوردهای عملی و فیزیكی نیز كشیده می شود.
در روش دوم تلاش عمده بر حذف و نفی جریان مقابل نیست بلكه در جذب عناصر ساده و صادقی است كه فریب شعارها و ادعاهای كاذب را می خورند. به جای نفی ادعاها و شعارها آنها را دعوت می كند به شعار و ادعاها عمل كنند.
به نظر می آید خط مشی پیامبر بر روش دوم منطبق بوده است.
● توصیف و تبیین پدیده نفاق
تكیه قرآن بر این است كه در قدم اول باید منافقین خوب شناخته شوند چون آنها آنچه را در سینه دارند پنهان می كنند و به راحتی نمی توان آنها را شناخت و در صورت عدم شناسایی نمی توان برخورد مناسب و بجایی با آنها داشت. قرآن در آیات بسیاری ویژگی های منافقین را توضیح می دهد تا كاملا آنها را معرفی كند. اما این توصیف نیز جدا از عمل اجتماعی نیست. این ویژگی ها در برخورد با مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره بروز و ظهور می كند و كاملا دور شدن ایشان را از درجات ایمان نشان می دهد. چنانكه در آیات ۱۶۶ و ۱۶۷ سوره آل عمران آمده است: و ما اصابكم یوم التقی الجمعان فباذن الله و لیعلم المومنین و لیعلم الذین نافقوا...
آنچه كه روز برخورد دو گروه به شما اصابت كرد پس به اذن خداوند بود تا مومنین از كسانی كه نفاق می ورزند شناخته شوند.
مشاهده می شود در اینجا به آنها عنوان منافق نداده بلكه از عبارت «الذین نافقوا» استفاده كرده است. شاید به این دلیل كه هنوز نفاق در وجود آنان ثابت نشده و به صورت وجه غالب و حاكم شخصیت آنها در نیامده است. در ادامه آیه آمده است: «و قیل لهم تعالوا قاتلوا فی سبیل الله او ادفعوا قالوا لو نعلم قتالا لاتبعناكم هم للكفر یومئذ اقرب منهم للایمان یقولون با فواههم مالیس فی قلوبهم و الله اعلم بما یكتمون.»
به آنها گفته شد بیایید در راه خدا جنگ كنید یا دفاع كنید گفتند اگر جنگی را می دانستیم حتما از شما تبعیت می كردیم یعنی آنها را دعوت می كند در یك عمل دفاعی كه یك نیاز جمعی است شركت كنند. سپس قرآن پرده از مواضع آنها برمی دارد و اعلام می كند آنها نسبت به كفر در آن روز نزدیك تر بودند تا نسبت به ایمان و با دهانشان چیزهایی را می گویند كه در قلبشان نیست.
اینكه ادعا و گفتار منافقین با رفتار و عملشان و آنچه در قلب شان می گذرد مغایرت دارد در این عمل اجتماعی مثل دفاع و جنگ آشكار می شود كه در بسیاری از آیات مطرح شده است. در چنین حالتی است كه یا باید از ادعاها و فریب دادن مردم دست بردارند و ماهیت واقعی خود را اذعان كنند یا این دوگانگی ادعا و عمل بر ناظرین آشكار می شود. مثلا در آیه ۱۱ و ۱۲ سوره حشر می خوانیم كه آیا ندیده ای كسانی را كه نفاق می ورزند به برادران اهل كتابشان كه كافر شدند چه می گویند به برادران كافرشان از اهل كتاب قول می دهند كه اگر آنها از شهر خارج شدند با آنها خارج شوند ولی این كار را نمی كنند یا از نیمه كار برمی گردند. قرآن در آیات ۱۳ و ۱۴ همین سوره علت این حالت آنها را عدم تفقه و تعقل می داند.
از دیگر ویژگی های منافقین آن است كه به جای آن كه عملا وفاداریشان را نشان دهند، سوگند خوردن به خدا را مستمسك خود قرار می دهند تا پیامبر و مومنین را راضی كنند. آیه ۹۶ سوره توبه.
قرآن این عناصر و در حقیقت این روش ها را پلید می شمرد و توصیه می كند از آنها دوری كنید. آیه ۹۵ سوره توبه «فاعرضوا عنهم انهم رجس.»
آنها عمل صالح و ناشایست را با هم خلط می كنند ولی كسانی كه به این اشتباه خود معترفند امید به توبه آنها می رود. آیه ۱۰۲ سوره توبه آنها پیوسته ترس از این دارند كه آنچه در قلب هایشان می گذرد برملا شود و طی نزول سوره ای مشت هایشان باز شود. آیه ۶۴ سوره توبه به این حالت درونی آنها اشاره دارد «یحذر المنافقون ان تنزل علیهم سوره تنبئهم بما فی قلوبهم» یا «قل استهزوا ان الله مخرج ما تحذرون» به آنها بگو استهزا و مسخره كنید به درستی كه خداوند آنچه را كه از آن می گریزید محقق می كند. ویژگی دیگر اینكه آنها گمان بد نسبت به پروردگار دارند. آیه ۶ سوره فتح عمده ترین ویژگی آنها دروغگو بودن است اگرچه شهادت بر رسالت پیامبرص دهند سوره منافقون آیه ۱ اما خداوند شهادت می دهد كه منافقان دروغگو هستند. در آیات بعدی در این سوره توضیح می دهد كه آنها سوگند می خورند تا انحراف و مانع در راه خدا ایجاد كنند یصدون عن سبیل الله.
از ویژگی های دیگر منافقین بی توجهی آنها به امور معنوی و خلوص و یكرنگی است، این گرایش در رفتارشان نمود هایی پیدا می كند مانند: كسالت در نماز، یاد خدا نكردن، دودل و مردد بودن و متمركز نبودن در یك جهت. آیات ۱۴۲ و ۱۴۳ سوره نسا دیگر اینكه برخلاف اصول امر به منكر و نهی از منكر و نهی از معروف می كنند و دست هایشان را از دادن صدقات و كار خیر بسته نگه می دارند و خدا را فراموش می كنند آیه ۶۷ سوره توبه از ویژگی های دیگر اینكه به عهدشان پایبند نیستند، با خدا عهد می بندند كه اگر صاحب امكانی شوند، صدقه دهند و نیكو كار گردند ولی از این كار دریغ می كنند. آیه ۷۵ سوره توبه و نه تنها خود از دادن صدقات خودداری می كنند بلكه صدقه دهندگان از مومنین را نیز مسخره می كنند. آیه ۷۹ سوره توبه اما همان طور كه در مورد هدایت می توان دو مرحله و دو نوع در نظر گرفت: هدایت اولیه «اناهدیناه السبیل اماشاكرا و اما كفورا» سوره دهر و هدایت ثانویه كه بر اثر اعمال مومنین حاصل شده و شخص از هدایت بیشتری برخوردار می شود «ذلك الكتاب لاریب فیه هدی للمتقین» آیه ۲ سوره بقره و آیات ۱۸ زمر ۲۳ زمر و غیره.
در مورد نفاق هم همین طور است یعنی قرآن حكایت از نفاق دیگری دارد كه حاصل عملكرد افراد و در حقیقت نفاق ثانویه یا فزاینده است. در آیه ۷۷ سوره توبه بعد از ذكر صفات منافقین مثل سوگند دروغ و برگشت از حقیقت و معاهده با خداوند می فرماید: «فاعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه». ۷۹ توبه خداوند نفاق دیگری را در قلوب آنها پی می گیرد كه به خاطر خلف وعده آنان و تكذیب شان است.
● تذكر به پیامبر در مورد شناسایی منافقین
شناخت منافقین در مراحل اولیه بسیار سخت است. چون آنچه را كه در دل دارند پنهان می كنند. این مرور زمان و گذشت روزگار است كه بر اثر عملكرد آنها، آنچه در درونشان می گذشته در بیرون نمود پیدا می كند. پس خداوند به كمك پیامبر می آید و با هشدار، حالت های آنها را برای پیامبرص بازگو می كند.
●● نحوه برخورد پیامبر با منافقین
● آگاهی بخشی
مهم ترین و مستمرترین برخورد روش توضیحی است. در هر موردی درصدد روشن كردن و تفكیك روش های منافقین با روش های اصولی و صحیح برمی آید.
با بررسی آیات متوجه می شویم كه خیلی وقت ها قرآن، عاقبت منافقین را به خدا واگذار می كند و آنچه را خداوند برای آنها در دنیا و آخرت در نظر گرفته بیان می دارد.
در بعضی آیات روش ها و ویژگی های آنها را معرفی می كند و چهره آنها را از زیر نقاب نفاق بیرون می كشد.
در بعضی آیات به پیامبر و مومنین هشدار می دهد و در برخی دیگر به پیامبرص امر یا خطاب می كند كه چگونه با آنها برخورد نماید. به نظر می رسد شدت و ضعف برخورد پیامبر با آنها به درجه نفاق آنها و شدت و ضعف اثرات اجتماعی عملكرد آنان در جامعه مسلمین بستگی داشته باشد.
● اصلاح
گروهی از منافقین كسانی هستند كه به گناهشان اعتراف كرده عمل صالح و ناشایست را خلط نموده اند. این گروه را امید است كه بخشوده و اصلاح شوند.
«ماخرون اعترفوا بذنوبهم و خلطوا عملا صالحا و اخرسیئا عسی الله ان یتوب علیهم ان الله غفور رحیم.» آیه ۱۰۳ سوره توبه. این گروه در مقابل كسانی هستند كه خداوند در آیه قبل وعده كرده كه به زودی دو بار آنها را عذاب خواهد كرد و سپس به عذاب بزرگ برگشت داده می شوند.
● حفظ فاصله ها و مرز ها
گروهی دیگر از منافقین كسانی هستند كه در مقابل دعوتی كه از آنان به سوی حق به عمل آمده برخورد عملی كرده و مانع از پیامبر و اهداف او می شوند و هنگامی كه به علت عملكردشان مصیبتی به آنها می رسد سوگند می خورند كه غیر از احسان و توفیق و همراهی با مومنین نمی خواستند. در اینجا خداوند دستور اعراض از آنها را به پیامبر می دهد.
واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول...
● فریبكاری
در مواردی از فریبكاری آنها و فریب خوردن مومنین یاد می كند و می كوشد این هوشیاری را در میان افراد صدیق ایجاد كند كه توجه به این روش فریبكاری داشته باشند.
و من الناس من یقول امنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمومنین. یخادعون الله والذین امنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون. آیات ۸ و ۹ بقره
و از بین مردم كسی است كه می گوید به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم ولی آنها مومن نیستند. با خداوند و كسانی كه ایمان آوردند خدعه می كنند در حالی كه این خدعه علیه خودشان است و نمی فهمند.
ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم... آیه ۱۴۲ سوره نساء.
و من الناس من یعجبك قوله فی الحیوه الدنیا... آیات ۲۰۴ تا ۲۰۶ سوره بقره.و از مردم كسی هست كه گفتار او در زندگی دنیا تو را به شگفت می آورد و خدا را بر آنچه در قلبش هست به شهادت می گیرد. در حالی كه دشمن ترین دشمنان است سعی می كند در زمین فساد كند و اقتصاد و نسل را از بین ببرد. در حالی كه خداوند فساد را دوست نمی دارد و هنگامی كه به او گفته می شود تقوا داشته باشد غرور و عزت دروغین او را به گناه می كشاند.
ظاهر منافقین آن قدر فریبنده است كه حتی كسی مثل شخص پیامبر را كه از درایت كافی و آگاهی برخوردار است به شگفت می اندازد. در سوره توبه آیه ۱۰۱ نیز خداوند مستقیما به ایشان می فرماید: «لاتعلمهم نحن نعلمهم سنعذبهم مرتین ثم یردون الی عذاب عظیم» تو آنها را نمی شناسی، ما آنها را می شناسیم به زودی دوبرابر آنها را عذاب می كنیم سپس به سوی عذاب بزرگ برگشت داده می شوند.
● تغییر مواضع در شرایط سخت
▪ آیات ۶۳۶۲ سوره نساء
و هنگامی كه به ایشان گفته شد به سوی آنچه خداوند نازل كرده و به سوی رسول بیایید، منافقین را می بینی كه سخت مانع مردم از گرویدن به تو می شوند. پس چگونه است حال آنان هنگامی كه مصیبتی به خاطر آنچه كه انجام داده اند به آنها می رسد، نزد تو می آیند و خدا را سوگند می خورند كه ما غیر از خوبی و توفیق نمی خواستیم آنان همان كسانی هستند كه خداوند می داند آنچه را در قلوبشان هست. پس اعراض كن از ایشان و موعظه كن ایشان را و گفتاری بلیغ و رسا به ایشان بگو.
و در آیه بعد می فرماید: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاووك فاستغفروالله...» ۶۴ نساء و اگر ایشان هنگامی كه به خود ظلم كردند نزد تو آمده و طلب بخشایش از خدا می كردند و رسول هم برایشان طلب بخشایش می كرد حتما خداوند را بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند. پس این گروه از منافقین با اینكه پیامبر دستور اعراض از ایشان را دارد ولی با این حال در توبه و اصلاح باز است. و اگر برگردند خداوند آنها را می آمرزد. در ادامه آیات می فرماید كه عده كمی از آنها تسلیم می شوند حال آنكه اگر به موعظه پیامبر گوش فرادهند به نفع آنان است و تثبیت حق در وجودشان شدیدتر می شود. آنگاه از اجر عظیم و هدایت به صراط مستقیم برخوردار می شوند.
اما در سوره توبه آیات ۹۳ به بعد از منافقینی صحبت می كند كه در حالی كه توانگر بودند ولی پشت پیامبر را خالی كردند و با عذر و بهانه در خانه نشستند و به یاری مومنین برنخاستند اینها مهر بر دل هایشان خورده و فهم خود را از دست داده اند. اینجا نیز به پیامبر امر می شود كه از آنها اعراض كند چون در رده فاسقین درآمده اند و خداوند از قوم فاسق راضی نخواهد بود و راه بر آنان بسته شده است.
«انما السبیل علی الذین یستاذنونك و هم اغنیاء رضوا بان یكونوا مع الخوالف... ۹۳ و ۹۴ توبه.
خداوند در این آیات می فرماید كه آنها هنگام مراجعه به شما عذرتراشی می كنند. به آنها بگو عذر نیاورید ما هرگز اعتماد به شما نمی كنیم، محققا خداوند از اخبار شما ما را مطلع كرده است و به زودی خدا و رسول عمل شما را نشان می دهند، پس به سوی عالم غیب و شهادت برمی گردید، و از آنچه كرده اید، خبردار می شوید.
و باز در ادامه آیات می فرماید:
سیعلنون بالله لكم اذا انقلبتم الیهم لتعرضوا عنهم... ۹۵ توبه.
این گروه به زودی برای شما قسم به خدا می خورند زمانی كه به آنها رو می كنید تا از آنها درگذرید. پس از آنها دوری كنید به درستی كه ایشان پلید هستند و جایگاهشان جهنم است جزایی سبب آنچه خود كردند. در این آیه لحن برخورد شدیدتر است چرا كه در آیه بعد می فرماید: «یحلفون لكم لترضوا عنهم فان ترضوا عنهم فان الله لایرضی عن القوم الفاسقین» ۹۶ توبه برای شما سوگند می خورند تا شما را راضی كنند تا بتوانند از امكانات اجتماعی مسلمین برخوردار شوند پس اگر شما از ایشان راضی شوید خداوند از آنها راضی نخواهد شد چون فاسق هستند و فسق در وجودشان ریشه دوانده.
● درجه بندی
گروه بعدی منافقین آن كسانی هستند كه نفاق در دل آنها جاگیر شده و به صورت رویه عادی آنها در آمده است. در سوره منافقون از آنها با لفظ «كاذبون» یاد می كنند. اینها نیز شهادت به دروغ می دهند و سوگندهاشان را وسیله مانع و انحراف در راه خدا قرار می دهند، بد عمل می كنند، بعد از ایمان، كفر ورزیده اند، پس مهر بر دل هاشان خورده و تعقل و تفقه نمی كنند. شكل ظاهریشان پیامبر را به شگفت می آورد به طوری كه گفتارشان را گوش می كند در حالی كه همانند چوب های خشك توخالی هستند و هر بانگی غیرخود را علیه خود می دانند.
در این آیات ۸۱ سوره منافقون به پیامبرص امر شده كه از آنها برحذر باشد و آنان را دشمن نامیده «هم العدو فاحذرهم» سپس خداوند آنها را نفرین می كند «قاتلهم الله فانی توفكون» خداوند آنها را بكشد چگونه افك و تهمت می بندند. چون به آنها گفته می شود كه بیایید تا خدا و رسول برایتان طلب بخشایش كنند، سرشان را می پیچند و آنها را می بینی كه مانع راه خدا می شوند، در حالی كه مستكبر و مغرور هستند.
اینها از مغفرت خداوند دورند چون فاسقند و خداوند فاسقین را هدایت نمی كند. از كارهایشان این است كه نه تنها خود انفاق نمی كنند، بلكه مانع از انفاق دیگران به افراد نزدیك پیامبر می شوند تا آنها از دور او پراكنده گردند. در حالی كه خزائن آسمان ها و زمین دست خدا است و منافقین نمی فهمند.
در آیات ۶۴ به بعد سوره توبه نیز می فرماید:
«یحذر المنافقون ان تنزل علیهم سوره تنبئهم بما فی قلوبهم... در این آیه خداوند منافقین را كه نفاق در وجود آنها ثابت شده و مرتب باعث آزار پیامبر می شوند هشدار می دهد و تهدید می كند كه حتما آنها را رسوا و راز دلشان را برملا خواهد كرد. پیامبر را نیز فرمان می دهد كه با آنها محاجه كند و بگوید آیا خدا و آیات او و رسولش را استهزا می كنید «قل ابالله و آیاته و رسوله كنتم تستهزون» عذر نیاورید محققا بعد از ایمان تان كافر شدید «لاتعتذروا قد كفرتم بعد ایمانكم» و در نهایت مجرمین از آنها را به عذاب خداوند وعده می دهد در حالی كه از عده ای دیگر چشم پوشی می كند.
● تقدس نمایی
و در آیه ۱۰۷ سوره توبه از كسانی صحبت می كند كه نفاق خود را در لوای ظاهر ایمانی خود پنهان كرده اند و می خواهند اذهان عمومی و مردم عامی را زیر پوشش عبادت و تاسیس مسجد و... جلب كنند. و قرآن پرده از چهره آنان برمی دارد كه هدفشان چیزی نیست جز تفرقه بین مومنین و كمین كردن به نفع كسانی كه محارب خدا و رسولش هستند، آنها سوگند می خورند كه جز نیكی اراده ای نداشتند و نخواستند و خداوند نیت های پلید آنها را برملا می كند و به پیامبر فرمان می دهد «لاتقم فیه ابدا» هرگز در آن قیام نكن و به نماز نایست. «لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه» هر آینه مسجدی كه اساس آن از اولین روز بر تقوی و رعایت امر خدا گذاشته شود سزاواتر است كه در آن به پا خیزی و قیام كنی. چون «فیه رجال یحبون...» در آن مردانی هستند كه دوست دارند تا پاكیزه شوند و طهارت پیدا كنند و خدا پاكان را دوست دارد، آیا كسی بنیان كارش را كه بر تقوای الهی و خشنودی او قرار داده بهتر است یا كسی كه بنیانش را بر پایه سستی قرار دهد در كنار سیلی كه به زودی به ویرانی كشد و عاقبت به آتش جهنم روانه شود.
و در آیه ۱۱۰ توبه می فرماید: «این منافقان همیشه بنیانشان بر شكی نهاده شده كه در قلوب آنها جا دارد. مگر آنكه قلوبشان از آن جدا شود.»
● نهی از دنباله روی
در آیاتی پیامبر و یارانش را از اینكه دنباله رو و مطیع منافقین شوند باز می دارد.
آیه اول احزاب یا ایها النبی اتق الله ولی تطع الكافرین و المنافقین...
ای پیامبر تقوا كن و از كافران و منافقان پیروی نكن.
همچنین آیه ۱۴ احزاب به این موضوع اشاره دارد.
در همه موارد فوق آنچه فصل مشترك است این است كه تلاش و تكیه اصلی بر آگاه كردن و هوشیار كردن مردم است. در كنار این مسئله برخورد هشدار دهنده و ارشادی با منافقین را مشاهده می كنیم. یعنی از طریق كار توضیحی و آگاهی بخشی عملا كارایی منافقین را كه فریب مردم است از بین می برد.
● تاكید بر قاطعیت و مرزبندی
مهمترین چهره شاخص نفاق در آن دوره عبدالله بن ابی بود. هنگامی كه وی درگذشت بنا به نقل برخی تواریخ و تفسیرها پیامبر بر جنازه او نماز خواندند و می خواستند در مراسم خاكسپاری او شركت كنند و با او همچون سایر مومنین رفتار كنند. در این زمان آیه ای آمد كه او را از این كار بازداشت و بر لزوم مرزبندی و مبارزه قاطع با چنین عناصری تاكید ورزید.
آیه ۷۲ سوره توبه: یا ایها النبی جاهدو الكفار و المنافقین و اغلظ علیهم. همچنین آیه ۹ سوره تحریم به این موضوع اشاره دارد.
این گروه كاملا نفاق خود را عملی كردند و بعد از اسلامشان كفر ورزیدند.
نیز از آنچه خداوند بی نیازشان كرده بود بخل ورزیدند و در راه خدا ممانعت به عمل آوردند حتی صدقه دهندگان و انفاق كنندگان از مومنین را مورد طعن قرار داده و مسخره كردند و تازه از اینكه خلاف دستور رسول خدا در خانه هایشان نشستند و به جنگ نرفتند خوشحال هم شدند. اینها دیگر هیچ راهی برایشان نمانده چه پیامبر برای آنها استغفار بكند و چه استغفار نكند خداوند هرگز آنها را نمی آمرزد. آیات ۷۳ تا ۸۰ سوره توبه
در این آیات و در مورد این منافقین پیامبر باید محكم بایستد. به ایشان می گوید هرگز با من خارج نخواهید شد و هرگز همراه من با دشمن جنگ نخواهید كرد پس همان طور كه اول دفعه راضی به نشستن در خانه هایتان شدید باز هم با برجای ماندگان بنشینید و باز هم پیامبرص دستور دارد برای احدی از آنان اگر مردند نماز نخواند و بر قبر او نایستد. چرا كه آنان به خدا و رسولش كافر شدند و مردند در حالی كه فاسق بودند. آیه ۸۴ سوره توبه.
لفظ جاهد به معنی سعی و تلاش و كوشش است كه در نهایت در رابطه با كفار همان معنای جهاد و جنگ را می دهد و از طرف پیامبر هم عملی شده است. ولی در رابطه با منافقین به نظر اكثر مفسرین فرق دارد. از این جهت كه ایشان تظاهر به اسلام می كردند و تظاهر به كفر و دشمنی نداشتند. حتی از سایر مسلمانان هم خود را مسلمان تر جلوه می دادند و چه بسا مفهوم جهاد در رابطه با منافقین و شدت گرفتن برایشان واغلظ علیهم بنا به اقتضای مصلحت بوده است ممكن است معاشرتشان تحریم شود یا تبعید شوند. به هر حال آنچه كه رسیده این است كه سنت رسول خدا بر جنگ با آنان جاری نشده و آن جناب در تمام عمر با هیچ منافقی نجنگیده است. المیزان تفسیر آیه ۹ سوره تحریم.
اكرم الملوك غفاری
كارشناس ارشد علوم قرآنی
منبع : روزنامه شرق