شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

انسان کامل و الگوی جامع


انسان کامل و الگوی جامع
رهیافت هایی از اندیشه های امام خمینی درباره جامعیت شخصیت امیرمومنان (ع ) و برداشت های انحرافی از سیره و روش آن پیشوای الهی اسلام به دنبال تربیت و پرورش انسان کامل است و مجموعه ای به نام دین که از معارف و تعالیم و دستورالعمل های گوناگون در همه ابعاد و شئون زندگی دنیا تشکیل می شود در پی پروردن چنین موجودی می باشند.
انسان کامل کیست چه مشخصه هایی دارد چگونه می توان او را شناخت و چسان باید به این مرتبه راه یافت انسان کامل سطح اندیش نیست که عمیق است . یکسو نگر نیست که همه سونگر است . نه خاکی محض است و نه افلاکی مطلق که هم خاکی و هم افلاکی است .
نه درجسم و تن خلاصه می شود و نه درروح و روان که او جسم و روح را در کنار هم می پرورد. هم عابد است و هم مجاهد. هم به امور فردی اهتمام می ورزد و هم به امور اجتماعی . دیانت را از سیاست جدا نمی داند. هم دنیا را دارد و هم آخرت را. همچنان که مهر دارد قهر دارد. همچنان که فعالیت های فردی دارد به کوشایی های اجتماعی نیز می پردازد. راغب به فعالیت های اقتصادی است و نان از فکر و عمل خویش می خورد. همچنان که اخلاقی است سیاسی است . همان گونه که به تقابل با دشمنان درونی می پردازد به مبارزه با دشمنان بیرونی اهتمام می ورزد. و همان طور که به خودسازی اشتغال دارد در جامعه سازی نیز کوشاست ...
اسلام می خواهد از انسان شخصیتی بسازد که جامع همه خیرها و نیکی ها و ارزش ها و هنجارهای فردی اجتماعی سیاسی فرهنگی علمی اقتصادی نظامی عبادی اخلاقی و تربیتی باشد.
اسلام زیباترین و کامل ترین آموزه هاو تعالیم را برای پرورش انسان کامل و جامع ارائه می دهد و در کنار این معارف و قوانین الگوهای عملی نیز به بشریت عرضه می دارد.
پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) اسوه ها و الگوهای کامل انسانیت هستند که تمام اسما و صفات الهی و تعالیم و ارزش های اسلامی در وجود مقدس و مطهر آنان تجلی یافته است .
اینک سخن ما درباره یکی از این الگوهای هدایت و کمال و رستگاری می باشد و او وجود شریف حضرت مولی الموحدین علی بن ابیطالب (ع ) است .
حضرت امام خمینی ـ با همان مشخصه ها و ویژگی های منحصر به فردی که درباره تبیین و تشریح ابعاد وجودی پیشوایان دین (ع ) دارند و بارها آن را تمجید کرده ایم ـ شخصیت جامع و ملکوتی امیرمومنان (ع ) را توصیف می نمایند.از میان بیانات مختلف و گسترده امام خمینی در باره این موجود جامع و الگوی کامل وصفی را به صورت گزیده به تعمق می گذاریم :
« ... باید ما تاسف بخوریم از این که نگذاشتند دست های خائن برای جنگ هایی که در زمان تصدی ایشان به امور بود آن جنگ ها و جنگ افروزها نگذاشتند که چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفی که دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتی است که دارای ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهی است که دارای تمام اسما و صفات است . تمام اسما و صفات الهی در ظهور و در بروز در دنیا و درعالم باواسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است . و ابعادی که از او مخفی است بیشتر از آن ابعادی است که از او ظاهر است . همین ابعادی هم که دست بشر به آن رسیده است و می رسد در یک مردی در یک شخصیتی جمع شده است . جهات متناقض جهات متضاد انسانی که در حال اینکه زاهد و بزرگ ترین زاهد است جنگجو و بزرگ ترین جنگجو است در دفاع از اسلام این ها در افراد عادی جمع نمی شود آنکه زاهد است به حسب افراد عادی جنگجو نیست . آن که جنگجوست زاهد نیست . در عین حالی که در معیشت آن طور زهد می کردند و آن طور در خوراک و در آن چیزها به حداقل قناعت می کردند قدرت بازو داشتند... و این هم جز اموری است که جمعش جمع متضادین است .
در عین حالی که دارای علوم متعدده و دارای علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامی است در عین حال می بینیم که در هر رشته ای مردمی که اهل آن رشته اند او را از خودشان می دانند. پهلوان ها حضرت امیر را از خودشان می دانند فلاسفه حضرت امیر را از خودشان می دانند عرفا حضرت امیر را از خودشان می دانند فقها حضرت امیر را از خودشان می دانند هر قشری که اهل یک رشته است حضرت امیر را از خودش می داند و حضرت امیر از همه است دارای همه اوصاف است و دارای همه کمالات . » (۱ )
● رهیافت ها
۱) باید به جامعیت اسلام دیده گسترد و این دین مبین و رهایی بخش را که دستورات و روش های زندگی می باشد محدود به نگرش های سطحی و ظاهری ننمود.
توجه به جامعیت اسلام از جنبه فکری و نظری یک ضرورت اولیه و حیاتی است و این نخستین گام اساسی برای دست یابی به شناخت و بینش کامل نسبت به تعالیم و قوانین سعادت آفرین این دین می باشد. در این نگرش اسلام نه در فقه محدود می شود نه در اخلاق نه در تربیت نه در عرفان نه در اقتصاد نه در سیاست نه در جهاد و مبارزه که اسلام همه این هاست و مجموعه تمام علوم اسلامی و دینی که سعادت و رستگاری انسان را به ارمغان می آورند به صورت معرفت و شناخت کامل دینی جریان فکری فرد و جامعه را سامان دهی می کنند.
تا نگرش به جامعیت اسلام از جنبه فکری و نظری مورد توجه قرار نگیرد تحقق جامعیت عملی تعالیم و ارزش های آن محال و ناممکن خواهد بود. زیرا شناخت های فکری ونظری زیرساخت های اسلام عینی و عملی می باشند و تا نگرش های جامع علمی به این دین جامع و کامل محقق نگردند جامعیت این تعالیم و دستورات در عمل فرد و جامعه متجلی نمی شود. تحقق جامعیت اسلام مسلمان کامل می پرورد و در پی آن « جامعه » با چنین پرورده های سالم تشکیل می شود و چنین جامعه ای رشد یافته و بالنده و پویا می باشد. افراد این جامعه از اسلام یک سویه فاصله دارند و از آنجا که با آموزه ها و ارزش های اسلام جامع تربیت شده اند شخصیتی سالم و کامل و مفید و سازنده دارند.
۲) مسلمانی و تبعیت از اسلام و پرداختن به عبادت و پرستش با فعالیت های اقتصادی و کار و تلاش به منظور تامین نیازهای مالی هیچ منافاتی ندارد و هرگز کسی نمی تواند به بهانه گرایش به امور معنوی از امور مادی فاصله بگیردو فعالیت های سالم و مشروع اقتصادی را رها سازد.
آیا جز این است که امیرمومنان (ع ) الگوی کامل برای پیروی از اسلام و پرورش شخصیت سالم و رسیدن به نقطه کمال مطلوب می باشد
آیا علی (ع ) که در عبادت و پرستش بسیار دقیق و پرتلاش بود و نماز و ذکر و خلوت و گریه های مستمرش در فراق حضرت محبوب زبانزد می باشد به کار و تلاش اهتمام نمی ورزید
به این رهنمود امام خمینی توجه کنیم که به نمونه ای از گرایشات عملی امیرمومنان (ع ) به کار و تلاش اقتصادی تصریح می نماید :
« همان آدمی که این علوم معنوی را به مردم یاد می داد و کسی هم مثل او بعد از رسول الله (ص ) حقایق را نمی دانست همان روزی که با او بیعت کردند به حسب تاریخ کلنگش را برداشت و رفت سراغ فعالیتش منافات با هم ندارند . » (۲ )
۳) متاسفانه در طول تاریخ بسیار تجربه شده است ـ و هم اکنون نیز این تجربه تلخ تداوم دارد ـ که گروه هایی از مسلمانان در پیکره جهان اسلام و در ایران و خارج از ایران اسلام را در امور عبادی خلاصه می کنند و ذکر و دعا و نماز و روزه را محور مطلق مسلمانی خویش قرار می دهند. همچنین گروهی دیگر از مسلمانان همه چیز را در اخلاق خلاصه می کنند و چنین می پندارند که وظیفه و مسئولیت دیگری به عهده ندارند. این دو گروه از مسلمین از « جهاد » که یکی از مهم ترین و حیاتی ترین قوانین اسلام می باشد و حافظ موجودیت دین و سرزمین های مسلمین است کناره می گیرند و از این بدتر به نکوهش جهادگران عرصه های نبرد حق علیه باطل می پردازند و شگفت انگیز این که با توجیه های به ظاهر شرعی و عقلی ـ و در اصل نفسانی و نامعقول ـ از مقابله با دشمنان مهاجم و متعدی پرهیز و اجتناب می نمایند.
حقیقت این است که چنین افراد و گروه هایی جز آن که اسیر خواهش های نفس باشند و متمایل به راحت طلبی و گریزان از سختی های جهاد و نبرد با متجاوزان هیچ دلیل و انگیزه دیگری برای ترک جهاد ندارند. این حالت و رخوت ادامه همان مشکلات و رنج هایی است که در تاریخ اسلام مصداق های فراوانی پیدا کرد. مردم متزلزل و راحت طلب کوفه که حضرت علی (ع ) پیوسته آنان را به آمادگی برای جهاد با دشمنانی دعوت می کرد که به شهرهای کشور اسلامی تجاوز می کردند و جان و مال و ناموس مردم را در معرض تهدید و خطر قرار می دادند یک نمونه بارز تاریخی می باشد. مردمی که حضرت امام حسن (ع ) را در جهاد با معاویه تنها گذاشتند و علیه او شوریدند نمونه دیگر تاریخی است . مردمی که با ارسال نامه های خود حضرت امام حسین (ع ) را برای تشکیل حکومت فرا خواندند و سپس باتهدید و رعب های ایجاد شده توسط دشمن و نیز تطمیع های ویژه انجام شده توسط عوامل معاویه صحنه جهاد با معاویه را به صحنه جهاد با امام حسین (ع ) تعویض و تبدیل کردند نمونه سوم تاریخی می باشد.
این ضعف ها و کناره گیری ها از جهاد با جبهه کفر و الحاد و استکبار در همه اعصار در حالی توسط گروه هایی از مسلمین به وجود آمد که قرآن کریم با شدت و صراحت به جنگ و نبرد با دشمنان فرمان می دهد(۳ ) و جهادگران صحنه های نبرد حق علیه باطل را محبوب خدا معرفی می نماید(۴ ) و آشکارا و نمایان از فضیلت بزرگ جهاد کنندگان بر نشستگان و تارکان نبرد با باطل سخن می گوید(۵ )
امیرمومنان (ع ) که جامع همه صفات و الگوی اسلام برای مسلمانان است در همان حال که در بالاترین مراتب امور عبادی و معنوی قرار داشت به جهاد با دشمنان اهتمام می ورزید چنان که امام خمینی تصریح می نماید که امیرمومنان (ع ) هم مرد نماز و عبادت بود هم مرد شمشیر و جهاد(۶ )
۴) اسلام بین دنیا و آخرت موازنه به وجود می آورد و هر دو را در کنار هم و مکمل زندگی سالم و سعادت بخش انسان می داند.
در تعالیم اسلام تصریح شده است که هیچ مسلمانی حق ندارد به این تفکر ناصحیح و عمل باطل گرایش یابد که آخرت گرایی با ترک دنیا تحقق می یابد و باید به انزوا و گوشه گیری بپردازد تا به مراتب و درجات ایمان و حیات جاودان آخرت دست یابد!
از نگاه تعالیم اسلام نه ترک دنیا برای آخرت صحیح است و نه ترک آخرت برای دنیا. این هر دو بیراهه است و راه اصلی و مقصد رسان دنیا و آخرت در کنار هم و تامین نیازی های صحیح مادی به همراه برآورده کردن نیازمندی های معنوی می باشد.
در قرآن کریم از یکسو با آیاتی مواجه می شویم که به مذمت و نکوهش دنیا می پردازند و باتعابیری چون مایه غرور و فریب (۷ ) و ابزار لهو و لعب و سرگرمی (۸ ) از آن یاد می کنند . این آیات به « دنیای مذموم و ناپسند » نظر دارند همان دنیایی که باعث می شود گروه هایی از انسان ها آخرت را برای رسیدن به آن رها سازند و معنویت را در مسلخ تمایلات نفسانی و ثروت و شهوت نامشروع قربانی نمایند. در کنار این آیات با آیات دیگری مواجه می شویم که به صراحت و روشنی اعلام می نمایند که بهره برداری خویش از نعمت های دنیا را رها نکنید(۹ ) و از رزق و روزی های پاک و زینت های حلال دنیا استفاده نمائید . (۱۰ ) این آیات شریفه به « دنیای ممدوح و پسندیده » نظر دارند که به صورت ابزار و وسیله برای گذران زندگی و تامین نیازهای مادی و تحقق رفاه متعادل و آرامش بخش به بهره وری می رسند و در واقع این نوع دنیا گرایی در خدمت آخرت گرایی می باشد که رسیدن به مراتب ایمان و تقوا و در نهایت درک حیات جاودان آخرت بدون عبور از دنیا و بهره برداری مشروع و حلال از نعمت های آن امکان پذیر نمی باشد.
امیر مومنان (ع ) که انسان کامل و الگوی جامع سعادت و کمال می باشند به تبعیت از وحی الهی و قوانین قرآن در کنار نهی از دنیای مذموم پیوسته به بهره برداری از مال برای تحقق زندگی سالم و سعادتمند تصریح دارند. امام علی (ع ) گرایش به دنیای ممدوح و فعالیت های اقتصادی را موجب نیرومندی انسان می دانند(۱۱ ) و مال حلال را وسیله تحقق حقوق مردم معرفی می کنند(۱۲ ) و از آنجا که ثروت مشروع را لازم و واجب می دانند و قدرت اقتصادی جامعه را یک اصل حیاتی برمی شمرند به بذل مال و رفع تنگناها و شکاف ها برای زدودن فقر و محرومیت از جامعه فرمان می دهند . (۱۳ )
۵) برداشت های ناصواب از تعالیم اسلام و فاصله گرفتن از جامعیت دین از یکسو و فقدان شناخت های لازم نسبت به شخصیت جامع امیرمومنان (ع ) از سوی دیگر موجب گردید که در بستر زمان فرقه ها و گروه هایی شکل گیرند و رشد کنند که هم نگرش یک سویه به اسلام داشتند و هم به شخصیت علی (ع ) که به تعبیر امام خمینی جهات متضاد در او متجلی شده و جمع متضادین است نگرش ناقص و تنگ و یک سویه داشتند.
یکی از این تفکرات سطحی و یک سویه نسبت به اسلام و شخصیت حضرت علی (ع ) « صوفی گری » است و فرقه ای که در عمل به این تفکرات ناقص و باطل به وجود آمد « صوفیه » می باشد.
صوفی گری به نام عرفان با عرفان اصیل اسلامی که ریشه در قرآن و تعالیم و سیره ائمه دین (ع ) دارد به مبارزه برخاستند و با تکثر به شاخه های گوناگون به رفتار و اعمالی پرداختند که هیچ تطابق و سنخیتی با اسلام نداشت .
فرقه های صوفیه اسلام را به انزوا و گوشه گیری ذکر و عبادت با به وجود آوردن بدعت هایی چون رقص و سماع محدود کردند و فعالیت های اقتصادی را مذمت کردند و قوانین سیاسی اسلام را نفی نمودند.
به مرور زمان مشخص شد که صوفیان برخلاف ظاهر که به زهد و ترک دنیا می پرداختند در باطن به شدت علاقمند به دنیا هستند و تا آنجا در این میدان پیش تاختند که با دربار سلاطین نیز مرتبط شدند و این وضعیت در بستر تاریخ تداوم یافت تا این که در عصر و زمان ما مورد حمایت قدرت های استعماری قرار گرفتند و نظریه پردازان و مروجان اسلام شاهنشاهی اسلام غربی و اسلام آمریکایی به شدت به نهادینه کردن آموزه های عرفان صوفیانه متمایل شدند!
نمونه بارز این بهره برداری استعماری از صوفیه تشکیل اجلاس در واشنگتن توسط مرکز بین المللی نیکسون در دوم آبان سال ۱۳۸۲ می باشد . در این اجلاس تحقیق به عمل آمده ای مطرح می شود و نتایجی حاصل می گردد و راهکارهایی برای مقابله با اسلام اصیل و عرفان ناب اسلامی ـ که علمای اسلام با جرعه گیری از آبشخور زلال قرآن و سیره ائمه دین (ع ) به نشر آن اهتمام دارند ـ ارائه می گردد که ترجمه متون قدیمی صوفیه تشویق به احیای فرهنگ و ارزش های صوفی گری سنت بازدید از زیارتگاه های صوفیه و ارتباط با کشورهای مسلمان نشین برای زمینه سازی های مساعد برای ترویج صوفی گری از آن جمله هستند.
صوفی گری که امروز ملعبه قدرت ها و گروه های معاند با اسلام قرار گرفته است از دوره حیات امام علی (ع ) و با برداشت انحرافی از عرفان امیرمومنان (ع ) و سیر و سلوک او به وجود آمد و با جدا کردن قوانین اجتماعی و سیاسی و حکومتی اسلام رشد و نمو یافت و حال آن که حضرت علی (ع ) با آن شخصیت جامع در همان حال که به سیر و سلوک الی الله می پرداخت به تشکیل حکومت و اداره جامعه اسلامی نیز اهتمام داشت .این سخن عمیق حضرت امام خمینی را که برداشت های انحرافی صوفیه از شخصیت معنوی و عرفانی امیرمومنان (ع ) را منسوخ اعلام می نماید و حقیقت عرفان اسلامی را آشکار می کند پایان بخش این نوشتار قرار می دهیم و خوانندگان گرامی را به تفکر و تعمق در رهیافت های پنجگانه ای که از نظر گذشت دعوت می نمائیم :
« در سیر الهی لازم نیست که انسان یک گوشه بنشیند و بگوید من می خواهم سیرالی الله داشته باشم خیر سیر الی الله همان سیره و روش انبیا و خصوصا پیغمبر اسلام و ائمه معصومین است که در عین حالی که در جنگ وارد می شدند و می کشتند و کشته می دادند و حکومت می کردند همه چیز سیر الی الله بود. این طور نبود که آن روزی که حضرت امیر مشغول است سیر الی الله نباشد و فقط در هنگامی که نماز می خواند سیر الی الله باشد. هر دویش سیرالی الله بود . لذا پیغمبر می فرماید : ضربت علی در روز خندق افضل از عبادت ثقلین است . » (۱۴ )
پاورقی :
۱ ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج ۱۹ ص ۶۴ ـ۶۳
۲ ـ سیمای معصومین (ع ) در اندیشه امام خمینی تبیان (آثار موضوعی ) دفتر دوازدهم ص ۲۱۹
۳ ـ قرآن کریم سوره حج (۲۲ ) . آیه ۳۹ ـ سوره توبه (۹ ) آیه ۱۲ سوره انفال (۸ ) آیه ۳۹
۴ ـ سوریه صف (۶۱ ) آیه ۱
۵ ـ سوره نسا (۴ ) آیه ۹۵
۶ ـ سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی ص ۲۱۸
۷ ـ سوره حدید(۵۷ ) آیه ۲۰
۸ ـ سوره عنکبوت (۲۹ ) آیه ۶۴
۹ ـ سوره قصص (۲۸ ) آیه ۷۷
۱۰ ـ سوره اعراف (۷ ) . آیه ۳۲
۱۱ ـ غررالحکم تنظیم موضوعی به کوشش سیدهاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج ۲ ص ۴۴۷
۱۲ ـ همان مدرک ص ۴۵۲
۱۳ ـ همان مدرک ص ۴۵۸
۱۴ ـ سیمای معصومین (ع ) در اندیشه امام خمینی ص ۲۲۱ ـ ۲۲۰
برداشت های ناصواب از تعالیم اسلام و فاصله گرفتن از جامعیت دین از یکسو و فقدان شناخت های لازم نسبت به شخصیت جامع امیرمومنان (ع ) از سوی دیگر موجب گردید که در بستر زمان فرقه ها و گروه هایی شکل گیرند و رشد کنند که هم نگرش یک سویه به اسلام داشتند و هم به شخصیت حضرت علی (ع ) که به تعبیر امام خمینی جهات متضاد در او متجلی شده و جمع متضادین است نگرش ناقص داشتند و یکی از این فرقه ها « صوفیه » است
حضرت علی (ع ) در کنار نهی از دنیای مذموم گرایش به دنیای ممدوح و فعالیت های اقتصادی را موجب نیرومندی انسان می دانند و ثروت مشروع را وسیله تحقق حقوق مردم معرفی می کنند و قدرت اقتصادی جامعه را یک اصل حیاتی برمی شمرند
اسلام می خواهد از انسان شخصیتی بسازد که جامع همه خیرها و نیکی ها و ارزش ها و هنجارهای فردی اجتماعی سیاسی فرهنگی علمی اقتصادی نظامی عبادی اخلاقی و تربیتی باشد و برای تحقق این هدف ضمن ارائه زیباترین و کامل ترین آموزه ها و تعالیم الگوهای عملی نیز به بشریت عرضه می دارد که وجود شریف و مقدس امیرمومنان (ع ) یک از آن هاست
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید