پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عراق بعد از زرقاوی


عراق بعد از زرقاوی
همه چیز از یك پست مرزی در منطقه بی آب و علف میان عراق و اردن شروع شد. عملیات به آرامی آغاز شد بدون آنكه هیچ كس از آن اطلاعی داشته باشد یا توجهی را جلب كند. یك نگهبان مرزی توسط پلیس اردن دستگیر شد، اما این خبر آنقدر كم اهمیت بود كه حتی ارزش چاپ در مطبوعات محلی را هم نداشت، اما «محمد كاربولی» فقط یك نگهبان مرزی نبود. او را در ۲۲ ماه مه دستگیر كرده و همه آثار باقی مانده از وی را نابود كرده بودند و در یكی از ده ها زندان مخفی سرویس اطلاعاتی اردن مدفون شده بودتا درخفا مورد بازجویی قرارگیرد. اما پیامدهای دستگیری كاربولی به اندازه اصل خبر دستگیری قابل پنهان كاری نبود. چندین گروه از نیروهای ویژه آمریكا، سیا، سرویس های مخفی اردن و سرویس اطلاعات عراق سال هاست كه به دنبال ابو مصعب زرقاوی بودند. حالا كاربولی می توانست اولین نقطه پیشرفت در این تلاش چند ساله باشد.
پیش از این هم پیشرفت هایی صورت گرفته بود كه آمریكا آن را نقطه عطفی در عراق می خواند. اما این ماجرا اندكی متفاوت بود. كاربولی در عملیات مهم سرویس های اطلاعاتی اردن در جریان تحقیق درباره انفجار اخیر چند هتل در امان دستگیر شده بود. به نظر می رسید كه او به یك بمبگذار در ورود به اردن از خاك عراق كمك كرده و در نقل و انتقال سلاح، پول و تجهیزات مورد نیاز عوامل ناآرامی ها در عراق نقش مهمی داشته است.
كاربولی چند روز بعد از دستگیری لب به سخن گشود. اطلاعات او به آمریكایی ها داده شد و چند تیم اطلاعاتی اردنی هم كه اخیراً و به طور مخفیانه در عراق مستقر شده اند با خبر شدند. اردنی ها اخیراً بعد از تلاش بسیار موفق شده اند عواملی را در قبیله الدلیمی در فلوجه و رمادی و اطراف این دو شهر جذب كنند. این قبیله از شبه نظامیان تندرویی چون زرقاوی و حتی وقتی فرصت می یافتند بعضی عوامل این گروه های مسلمان را به قتل می رساندند. همین ارتباطات كمك كرد تا صحت اطلاعات به دست آمده از كاربولی به تایید برسد. در همان روزها بود كه موفق الربیعی از سیاستمداران بلندپایه عراق اعلام كرد، شبكه زرقاوی مورد نفوذ واقع شده است. در واقع كسی نتوانسته بود به شبكه زرقاوی نفوذ كند اما تاثیر این عملیات و كار اطلاعاتی بانفوذ در شبكه القاعده یكی بود.
نیروهای اطلاعاتی اردن و همكاران آمریكایی آنها فهرستی ۱۷نفره از افرادی كه باید در این عملیات در بغداد و غرب عراق زیرنظر گرفته می شدند تهیه كردند. در میان نیروهای اردنی، افسران اطلاعاتی و نیروهای مخفی واحد مخصوص ملك عبدالله پادشاه این كشور هم حضور داشتند كه برای انجام بی نقص این عملیات و گرفتن انتقام بمب گذاری های سال گذشته القاعده در اردن به عراق فرستاده شده بودند. این نیروها عراق را به خوبی می شناختند چون حتی در آخرین روزهای حكومت صدام هم در این كشور رفت و آمد داشتند. به همین دلیل در مواقعی كه نیروهای سیا و سرویس اطلاعاتی انگلیس به بن بست می رسیدند، این نیروها با نزدیك شدن به قبایل عراقی كمك زیادی به دست آوردند. اطلاعاتی كه توسط اردنی ها جمع آوری شده بود با كمك تكنولوژی اطلاعاتی مخصوص آمریكایی ها كامل شد. چندین میكروفون در خانه های مشخص شده كار گذاشته شد. یكی از این میكروفون ها صدای عبدالرحمان را ضبط كرد كه یك روحانی مذهبی به شدت محافظه كار است.
شیخ عبدالرحمان مشاور مذهبی و امین زرقاوی بود. بعد از به دست آمدن صدای عبدالرحمان، عملیات یك گام به جلو رفت. آمریكایی ها دو هواپیمای بدون سرنشین به اردن آوردند و هواپیماها شروع به تعقیب عبدالرحمان كردند تا به روستایی در ۱۰كیلومتری شمال شهر بعقوبه رسید. او می خواست به میهمانی شامی برود كه در خانه ای روستایی برگزار شده بود. میهمان ویژه این شام زرقاوی بود. همراه او سه زن و دو مرد دیگر هم آمده بودند. قرار بود چند نفر از قابل اعتمادترین نزدیكان در آن خانه جمع شوند و زرقاوی حتی یك لحظه به خیانت آنها و لو رفتن آن مكان فكر نمی كرد، اما نمی دانست عبدالرحمان تحت تعقیب است.
در اطراف آن محل پنج یا شش تن از تیم ویژه پیگیری و تجسس نیروی دلتای آمریكا در میان نخل ها پنهان شده بودند و آن خانه را زیر نظر داشتند. بعد از سال ها تعقیب و گریز، حالا هدف در چند متری آنها بود.
پیش از این هر بار كه به هدف نزدیك می شدند در چشم برهم زدنی آن را از دست می دادند. در همان اندك زمان باقی مانده تیم حاضر در محل به این تصمیم رسید كه نباید فرصت را از دست داد و نیرویی برای تدارك عملیات زمینی آماده كرد تا زرقاوی زنده دستگیر شود. كماندوهای حاضر در محل، نیروی انسانی و تجهیزات كافی برای حمله به آن خانه را نداشتند. با نزدیك شدن سحر و روشنایی هوا زرقاوی محل را ترك می كرد و دیگر همه چیز به پایان می رسید. گروه دلتا به مركز خبر دادند تا به سرعت حمله هوایی صورت گیرد. دو هواپیمای اف _ ۱۶ كه در چند كیلومتری آن محل مشغول انجام مأموریت دیگری بودند، برای انجام این بمباران فراخوانده شدند. بقیه عملیات همانی است كه حالا دیگر همه می دانند. یكی از شاهدان حاضر در محل می گوید كه پیش از بمباران صدای تبادل آتش را از خانه شنیده است.
بعدها پنتاگون جزئیات دقیق بعد از حمله را اعلام كرد. براساس آنچه پنتاگون منتشر كرده است، زرقاوی بعد از این بمباران ۵۲ دقیقه در حالت هوشیاری و بی هوش زنده بود، اما در اثر شدت جراحات جان داده است. بعضی گزارش های خبری در روزهای نخست حاكی از آن بود كه نظامیان آمریكایی زرقاوی را مورد ضرب و شتم قرار داده و كشته اند. پنتاگون با رد این گزارش ها و ارائه مدارك مربوط به كالبد شكافی زرقاوی اعلام كرد كه حتی اثری از شلیك گلوله هم در بدن او دیده نشده است.
به هر حال با این بمباران دیگر فرصتی برای فرار و پنهان شدن برای هیچ یك از ساكنان خانه وجود نداشت. همزمان با این بمباران، ۱۷مكان دیگر در بعقوبه و بغداد مورد هجوم نیروهای ویژه آمریكایی قرار گرفت. همه این مكان ها را اردنی ها شناسایی كرده بودند. در این حملات ده ها نفر دستگیر شدند و چندین دستگاه كامپیوتر توقیف شد.
۴۸ ساعت بعد از مرگ زرقاوی، ۳۹ مكان دیگر كه محل اختفا یا عملیات نیروهای القاعده در عراق بود، شناسایی شد و مورد حمله قرار گرفت.
در تمام سال هایی كه نیروهای آمریكایی به دنبال زرقاوی بودند، او با شگردهای خاص خود این نیروها را ناتوان كرده بود. یك روز با برقه زنانه می گریخت و روز دیگر در لباس پلیس عراق. او همواره به همراه گروهی از زنان و كودكان از یك نقطه در عراق به نقطه ای دیگر می رفت تا در ایست های بازرسی با دشواری چندانی روبه رو نشود. در دو سال گذشته بیش از شش بار كماندوهای آمریكایی در یك قدمی دستگیری زرقاوی بودند اما هر بار با همین شگردها این كار ناتمام می ماند.
مقامات نظامی اطلاعاتی آمریكا، عراق و اردن همگی اتفاق نظر دارند كه در هفته های اخیر اطراف زرقاوی تقریباً خالی شده بود. حتی بعضی اطلاعاتی كه به یافتن زرقاوی منجر شد با همكاری عوامل القاعده به دست آمده بود.
زرقاوی می دانست كه بالاخره روزی به دام می افتد. در ژانویه سال ۲۰۰۴ نیروهای اطلاعاتی آمریكا نامه ای ۱۷ صفحه ای از زرقاوی خطاب به بن لادن را به دست آوردند كه در آن او از موقعیت خود ابراز نگرانی كرده بود.
زرقاوی در آن نامه نوشته بود: «عراق نه كوهی دارد كه بتوان در آن پناه گرفت و نه جنگلی كه در آن پنهان شد. پشت ما خالی است و هر لحظه ممكن است مورد خیانت واقع شویم.»
در آن زمان تعقیب و دستگیری زرقاوی و دستیاران ارشد او وظیفه نیروی ویژه مخفی موسوم به نیروی ۱۴۵ بود. این نیرو از عوامل اطلاعاتی ارتش، كماندوهای ضد تروریستی نیروی دلتا و گروه ۶ نیروی دریایی تشكیل شده بود. این نیرو به دستگیری صدام در دسامبر ۲۰۰۳ كمك كرد، اما تعقیب و جست وجوی زرقاوی كار دشوار و طاقت فرساتری بود. در اواخر سال ۲۰۰۴ نیروهای امنیتی عراق زرقاوی را در نزدیكی فلوجه دستگیر كردند اما او توانست با مذاكره و دادن امتیاز بگریزد. چند ماه بعد كماندوهای نیروی ویژه راه خودروی او را در غرب بغداد و نزدیك فرات سد كردند اما او باز هم توانست فرار كند. بعد از هر كدام از این اتفاقات، زرقاوی زیرزمینی تر می شد و امنیت شخصی اش را تقویت می كرد.
اما شرایط از ابتدای سال جاری میلادی روبه تغییر رفت. اطلاعاتی از بعضی عوامل ناآرامی ها در عراق و همچنین وفاداران حزب بعث و نزدیكان سابق و صدام بروز كرد كه حاكی از نارضایتی آنها از حملات زرقاوی علیه شیعیان عراق بود. دولت اردن هم بعد از انفجارهای نوامبر در امان كه القاعده مسئولیت آن را به عهده گرفته بود به طور بی سابقه ای همكاری با سرویس های اطلاعاتی آمریكا را افزایش داد.
به دلیل ماهیت شبكه القاعده عراق ارزیابی تأثیر مرگ زرقاوی بر روند تحولات آینده در این كشور دشوار است. اما كسی تردیدی ندارد كه مرگ زرقاوی حداقل در هفته ها و ماه های آینده به كاهش خشونت ها و انفجارها و خونریزی های عراق منجر نخواهد شد. تأثیر مرگ او بر تحولات آینده عراق به دو نكته بستگی دارد، اول میزان كنترل او بر شبكه القاعده عراق و دیگری اهمیت این سازمان در درگیری ها و حملات عراق. با توجه به هر دوی این نكات می توان چنین نتیجه گیری كرد كه القاعده عراق بعد از مرگ رهبر خود به كار و فعالیتش ادامه می دهد.
ساختار سازمان زرقاوی روشن و شفاف نیست و كسی نمی تواند به تفصیل بگوید او چقدر بر شبه جنگجویان خارجی در عراق كنترل دارد.
از سال ۲۰۰۳ تاكنون دست كم ۲۰ تن از فرماندهان زرقاوی در عراق دستگیر یا كشته شده اند، اما این سازمان همچنان به كار خود ادامه داده است.
ماهیت رفتارها و عملیات های خشونت آمیز زرقاوی اعتبار او را به شدت خدشه دار كرده و حتی بن لادن و ایمن الظواهری هم به راحتی نمی توانستند با زرقاوی اعلام نزدیكی كنند. سنی ها و حتی گروه های نظامی آنها كه در سال های اخیر علیه آمریكا مبارزه می كنند به شیوه كار زرقاوی انتقاد داشتند.
این سخنان و عملیات های بدون هماهنگی زرقاوی جامعه مسلمانان را در عراق دچار تفرقه كرده و به تنش میان سنی و شیعه دامن می زد. در جولای ۲۰۰۵ ظواهری در نامه ای به زرقاوی حملات او به شیعیان را زیر سؤال برده بود. در آن نامه هشدار داده شده بود كه، در میان مجاهدین درباره درستی این گونه حملات پرسش های جدی به وجود آمده است.
اگرچه القاعده به سرعت جانشین زرقاوی را معرفی كرده اما یافتن فردی با زكاوت و توانایی و البته سنگدلی زرقاوی كار آسانی نیست. از سوی دیگر مرگ زرقاوی شروعی تازه برای سنی های عراق خواهد بود. حالا دیگر سنی ها كنترل اوضاع و رهبری عملیات و حملات ضد آمریكایی را در اختیار دارند و می توانند در چنین مقامی پشت میز مذاكره با آمریكایی ها بنشینند و امتیاز بگیرند.
مرگ زرقاوی به تنهایی اتفاق مهمی نیست. او یك استراتژیست برجسته نبود و به سرعت جانشین پیدا كرد. القاعده هم تنها سازمانی نیست كه عملیات و ناآرامی های عراق را اداره می كند. با مرگ زرقاوی هم همه درگیری های خونین یك شبه متوقف نمی شود. اما به دام افتادن و لو رفتن مكان زرقاوی نشانه مهمی است از تغییرات در عراق.
اكنون در كابینه جدید عراق به رهبری نوری مالكی یك وزیر سنی حضور دارد كه اتفاقاً وزارتخانه ای مهم چون وزارت دفاع را رهبری می كند. نخست وزیر عراق همچنین در اقدامی برای برقراری آشتی ملی در این كشور شروع به آزاد كردن دو هزار زندانی عراق كرده است.
همین تغییرات باعث قوت گرفتن زمزمه استراتژی جدید دولت بوش برای عراق در واشنگتن شده است. دو روز بعد از مرگ زرقاوی، بوش میزبان مقامات ارشد دولت در كمپ دیوید بود تا استراتژی جدید واشنگتن در عراق را تدوین كنند.
یكی از اركان اصلی استراتژی جدید آمریكا در عراق كه با مرگ زرقاوی نمود پیدا كرد این است كه تلاش و برنامه واشنگتن برای وارد كردن سنی ها به روند سیاسی عراق نتیجه داده است. بعقوبه جایی كه زرقاوی در آن پناه گرفته بود و همانجا هم كشته شد پناهگاه بعثی هاست.
گردآوری و ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری