سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قدمگاه


قدمگاه
سال تولید : ۱۳۸۲
محصول : ایران
کارگردان : محمدمهدی عسگرپور
تهیه‌کننده : محمدرضا تخت کشیان
فیلمنامه‌نویس : محمد رضایی راد
فیلمبردار : حسن کریمی
هنرپیشگان : فرامرز صدیقی، رضا کیانیان، بابک حمیدیان، محمدرضا داودنژادذ، علیرضا اوسیوند، زهره حمیدی، آفرین عبیسی، نسرین غلامی، صالح میرزا آقایی، راموناشا
تدوین : بهرام دهقان
موسیقی : محمدرضا عليقلي
عکاس : حافظ احمدي
طراح صحنه و لباس : سیامک احصایی
طراح چهره‌پردازی : مهرداد میرکیانی
صدا : عباس رستگارپور
تاریخ شروع فیلم‌برداری : ۱۹ شهریور ۱۳۸۲ - در نطنز
مدت فیلم : ۱۰۰ دقيقه
یادداشت : « برای دیگری » پس از فیلم « پرواز در نهایت » (۱۳۷۰) دومین فیلم بلند عسگرپور است. عسگرپور پیش از این مدیریت بنیاد سینمایی فارابی را بر عهده داشت.


رحمان پسری سرراهی است که از همان کودکی در روستا زندگی کرده و بزرگ شده است. هر سال در نیمه شعبان او برای ادای نذر ده ساله اش ـ که امسال آخرین سال آن است ـ راهی قدمگاه می شود. اما با رسیدن به این زیارتگاه رحمان خوابی می بیند که زندگی او را متحول می کند. او برای یافتن پدر و مادرش دوباره به روستا برمی گردد. روستاییان با دیدن رحمان آشفته می شوند و سعی می کنند او راضی به بازگشت به قدمگاه شود، اما رحمان نمی پذیرد. رحمان خوابی را که دیده می گوید و مردهای روستا او را مسخره می کنند. از آن طرف ایوب که با ناپدری اش زندگی می کند به تدریج از گفته های او و اهالی روستا پی به راز زندگی رحمان می برد؛ این که رحمان درست روز نیمه شعبان متولد شده و مادرش زنی به نام گوهر بوده که مورد قهر و غضب زنان و مردان روستا قرار گرفته و با ضرب و شتم آنها کشته شده، زیرا اهالی روستا به زندگی و تولد بچه گوهر شک کرده بودند. از سویی نیز بعضی اعتقاد داشتند که رحمان حرامزاده نیست و با دعاها و نذر و نیازش مادرش گوهر به دنیا آمده و در واقع گوهر بی گناه کشته شده است. رحمان که از طریق ایوب پی به این راز برده زندگی اش دگرگون می شود. اهالی روستا نیز به خاطر گناه جمعی دچار عذاب وجدان شده اند. رحمان که از اهالی روستا ناامید شده و نهایتاً هم می فهمد دختر مورد علاقه اش قصد ازدواج با پسر دیگری را دارد به نمازخانه می رود. در شب نیمه شعبان در حالی که همه اهالی روستا برای نامزدی حنانه در خانه او گرد آمده اند، رحمان به جمع آنها می آید. او در حالی که شیرینی نامزدی حنانه را می خورد از این که برای اولین بار توانسته در جشن نیمه شعبان شرکت کند، رضایتش را نشان می دهد و نهایتاً خود او علم امام زمان را دور می گرداند. صبح روز بعد اهالی روستا بر این گمان هستند که رحمان آنها را بخشیده و دوباره پیش آنها زندگی خواهد کرد، اما وقتی ایوب به محل زندگی رحمان می رود، از نقاشی هایی که بر دیوار کشیده شده پی می برد که او برای همیشه روستا را ترک کرده است.


همچنین مشاهده کنید