یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به بداهه نوازی در موسیقی سنتی


نگاهی به بداهه نوازی در موسیقی سنتی
چنان كه «در روحوضی یا تخت حوضی اجرای موسیقی و نمایش در جشن هایی مثل عروسی و ختنه سوران در منازل و بر روی حوض های تخته پوش و مفروش است كه به عنوان صحنه استفاده می شود.»۱ و همان طور كه اجرای موسیقی مناطق در جایگاه اصلی اش معنی دارد به همان نسبت اجرای موسیقی آیینی در معابد و مساجد و لالایی مادر در كنار نوزاد معنای حقیقی پیدا می كند. پس موسیقی سنتی نیز باید در شرایط و جایگاه اصلی خویش ارائه شود. اساساً محتوای موسیقی، شنونده خاص خویش و نوع شنونده نحوه ارائه آن را مشخص می كند. همچنین محتوا، جایگاه طبقه بندی موسیقی و چه بسا گاهی اوقات شرایط اجتماعی حاكم بر جامعه محتوای آن را معین می كند. بنابراین این پارامترها در همدیگر تاثیرگذارند به طور كلی ترازهای اولیه ای كه در ذهن انسان های گذشته پدیدار می شده متناسب با نوع زندگی آنها بوده و اغلب حالت جمعی داشته است تا به شكل كنونی درآمده.
بحث مورد نظر این یادداشت بداهه نوازی در موسیقی سنتی و نحوه ارائه آن است. در اصل نحوه ارائه موسیقی سنتی (كه مبتنی بر ردیف دستگاهی است) مخصوصاً نوع بداهه آن احتیاج به شرایط خاصی دارد و از آنجایی كه این موسیقی دارای بار معنوی فوق العاده ای است و در آن رابطه تنگاتنگی بین اجراكننده و مخاطب وجود دارد در زمره آن دسته از هنرهایی طبقه بندی می شود كه رابطه هنرمند و مخاطبش از اهمیت خاصی برخوردار است یعنی بین این دو عامل رابطه ای حضوری، رودررو و عمیق حكمفرما است و حاوی ارتباطات تنگاتنگ معنوی و عاطفی است. به مفهوم بهتر بداهه نوازی دارای شرایط خاصی است كه به طور كلی می توان آن را به دو دسته تقسیم كرد:
۱- شرایط روحی و درونی نوازنده (مثل تمركز فكر، احساس ارتباط روحی و صمیمی بین خود و شنونده و غیره)
۲- شرایط بیرونی و محیطی (مثل قرارگرفتن نوازنده در بین مخاطبین و در فاصله ای نزدیك، عدم استفاده از میكروفن، تعداد اندك حضار، وجود محفلی كوچك و نسبتاً بسته و آرام و...) بدین ترتیب نوازنده در عالی ترین سطح اجرای موسیقی سنتی (یعنی بداهه نوازی) با فرورفتن در عوالم معنوی خود از طریق اجرای نغمه هایی مخاطب خود را در این سیر درونی همراه می كند و او را در تجربه معنوی خویش شریك می سازد و از سوی دیگر هنرمند از همین ارتباط نزدیك (كه حتی صدای نفس شنونده در او اثر دارد) از مخاطب خود تاثیر می گیرد و این دو در طی طریق مشتركی كه دارند به فضای روحانی و معنوی مشتركی هم دست پیدا می كنند بنابراین در بداهه نوازی یك نوع تبادل بین هنرمند و مخاطب صورت می گیرد. یعنی همیشه مخاطب جزیی از این موسیقی به حساب می آید كه تقریباً به اندازه خود نوازنده اهمیت دارد.بنابراین این گونه تاثیرگذاری متقابل هم برای مجری آن و هم برای شنونده اش در بداهه نوازی امری ضروری و انكارناپذیر است و طرفین این رابطه باعث باروری و خلاقیت و ایجاد فضای معنوی مرتبط با هم می شوند. در واقع موسیقی وسیله ای جهت كشف و شهود به حساب می آید. تلنگر ابتدایی این كشف و شهود را هنرمند موجب می شود ولی تداوم آن را مخاطب و هنرمند هر دو باعث می شوند.اما امروزه عدم حضور هنرمند (به صورتی كه اشاره شد) در بین مخاطبان، موجب شكاف عمیقی از این منظر بین آنها شده است. در واقع مخاطب به حال خود رها شده و با حضور هنرمند در میان خویش احساس بیگانگی می كند.امروزه حضور موسیقیدانان در بین مردم فقط از طریق اجرای كنسرت های چندهزار نفری امكان پذیر شده است. به طوری كه كمترین تاثیر و تاثری را كه باید در اجرای زنده بداهه نوازی (در حالت حقیقی اش) شاهد آن باشیم نیز اتفاق نمی افتد.لازم به توضیح است كه «سازهای موسیقی سنتی بر بستر شرایط ویژه و نیازهایی خاص كه تك نوازی و موسیقی مبتنی بر بداهه سرایی [یا بداهه نوازی] ایجاب كرده است طی دهه ها و سده ها تكامل یافته اند و در واقع [موسیقی سنتی] موسیقی فضای نسبتاً بسته و مجالس [كوچك] است.»۲
درحالی كه اجرای كنسرت ها در فضای بزرگ و اغلب باز به وسیله سازهای سنتی آن هم با هدف بداهه نوازی به صورت مطلوب امكان پذیر نیست چرا كه «سازهای سنتی صدایشان به تنهایی اغلب در حد متوسط یا كم»۳ قرار دارد، هر چند كه با استفاده از میكروفن و وسایل صوتی صدای آنها را مرتفع می كنند ولی چون این وسایل همه صداهای واقعی ایجاد شده توسط ساز را منعكس نمی كنند به همان میزان از تاثیر صدای اصلی نیز می كاهند. در واقع تاثیر موسیقی مبتنی بر بداهه نوازی به وسیله عواملی شكل می گیرد كه امروزه در سالن های كنسرت هیچ كدام از آنها وجود ندارد. یعنی در این حالت نه شرایط درونی در نوازنده به خوبی شكل می گیرد و شرایط بیرونی موجود در سالن های كنسرت نیز باعث عدم تاثیرگذاری موسیقی بر مخاطب و طبیعتاً نوازنده می شود.بنابراین هنرمند فقط موسیقی را ارائه كرده و مخاطب هم آن را می شنود و یك رابطه یك طرفه و سطحی بین این دو به وجود می آید به طوری كه اگر ما همان اجرا را از طریق نوار كاست و صفحه (كه غالباً كیفیت آن در مقایسه با كیفیت پایین صدابرداری در كنسرت ها، در حد بالایی است) بشنویم چه بسا تقریباً همان تاثیری را می پذیریم كه در سالن كنسرت خواهیم پذیرفت. اكنون سئوالی كه به ذهن می رسد این است كه آیا حضور هنرمند به صورتی كه مورد نظر ما در این یادداشت بود امروزه امكان پذیر است یا نه؟
جواب این سئوال را با اتفاقی كه چندین روز پیش شاهد آن بودیم خواهم داد.
مردادماه گذشته از طریق همین روزنامه باخبر شدم كه جلال ذوالفنون راهی شهرستان مشهد خواهد شد. گویی این بار فضای كار به شكلی دیگر بود. یعنی از همان ابتدای حركت به سوی مقصد او با هدف ارتباط بیشتر و عمیق تر با مخاطب طرحی را به اجرا درآورد. به این صورت كه گروه ذوالفنون همراه با توری متشكل از مسافران ساكن تهران كه به خاطر حضور ذوالفنون در آن ثبت نام كرده بودند به وسیله اتوبوس راهی مشهد شدند. بدین ترتیب در طول راه او با مردم در ارتباط نزدیك قرار می گیرد. در شب دومی كه به مقصد می رسند برنامه اجرای موسیقی را در یك باغ كوچك و با حضور تعدادی كمتر از ۵۰ نفر (متشكل از گروه ذوالفنون و تعدادی از مسافران تور و عده بیشتری از مردم شهرستان مشهد) ترتیب می دهند. در آنجا او قبل از اجرا با حضار به گفت و گوی غیررسمی و صمیمی نشست و از نظراتشان نسبت به هنرمند و هنر باخبر شد. در مرحله بعد ذوالفنون با گروه خود به اجرای برنامه ای به مدت نیم ساعت پرداخت. سپس از مخاطبین نظرش را در مورد برنامه ای كه اجرا شد جویا شد. از همه مهمتر اینكه خودش در پایان جلسه به صورت انفرادی قطعاتی را براساس بداهه نوازی اجرا كرد. در این بداهه نوازی نكاتی وجود داشت كه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود كه عبارتند از:
۱- تعداد اندك مخاطبین
۲- نبود میكروفن
۳- نشستن حضار بر روی زمین
۴- قرارگرفتن شنونده ها در گرداگرد نوازنده
۵- وجود فاصله ای كمتر از نیم متر بین ردیف های اول و هنرمند. (بنابراین شرایط بیرونی مهیا بود) پرواضح است در این نوع اجرا هم نوازنده می تواند شرایط بداهه نوازی را برای خود ایجاد كند و هم مخاطب از او تاثیر بگیرد و تاثیر هم بگذارد. (شرایط درونی و بیرونی تقریباً وجود داشت)
و یك ارتباط دوطرفه بین هنرمند و مخاطب برقرار شده بود كه تاثیر آن بعد از پایان برنامه در چهره حضار دیده می شد.پس امروزه نیز می توانیم شاهد ارائه موسیقی سنتی مخصوصاً نوع بداهه اش به صورت اصیل آن باشیم.اگر این گونه اجراها كمتر اتفاق می افتد دلیلش را باید از هنرمندانمان پرسید. چرا كه مخاطبین این موسیقی سراپا شور و شوق هستند.
پی نوشت ها:
۱- شكل گیری روحوضی و تحول سنت مطربی، فاطمی، ساسان، فصلنامه ماهور- سال پنجم، شماره ،۱۸ زمستان ۸۱
۲- نگاه به غرب، درویشی، محمدرضا، ص ۱۴۳ و ۱۴۴ _ انتشارات ماهور
۳- همان، ص ۱۴۴

احمد حسینی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید