پنجشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 6 June, 2024
مجله ویستا

اسمال تاک: کودکان طراح


اسمال تاک: کودکان طراح
در سپتامبر سال ۱۹۷۲، طراحی اولیهٔ اسمال تاک را به پایان رسید. دان اینگالس ظرف چند روز پیاده‌سازی آن را انجام داد و زبان را اجرایی کرد. مسألهٔ بعدی این بود که کودکان اسمال تاک را یاد بگیرند و استفاده کنند. هدف کی جاه‌طلبانه بود: او می‌خواست اسمال تاک، انقلابی در روش آموزش کودکان پدید آورد. کی تحت تأثیر افکار پیاژه، جروم و رادولف آرنهایم، معتقد شده بود که میزان فراگیری کودکان از طریق مشاهدهٔ تصاویر بیشتر از خواندن متن است. در فاصلهٔ زمانی کوتاهی پس از آن، تد کهلر و دایانا مری با استفاده از اسمال تاک ابزارهای نگاره‌سازی پایه را به وجود آوردند و باب شور، یک سامانهٔ پویانمایی (با سرعت ۲ تا ۳ قاب در ثانیه) ساخت.
کی، آدل گلدبرگ و استیو وبر که در استنفورد بودند را برای کار با کودکان استخدام کرد. گلدبرگ در سال ۱۹۷۴ روشی برای آموزش اسمال تاک از طریق جعبهٔ نگاره‌ای کوچکی به نام Joe ابداع کرد. فرمانی نظیر «Joe turn ۳۰!» جعبه را ۳۰ درجه می‌چرخاند و فرمان »Joe grow ۱۵!» ، جعبه را ۱۵ درصد بزرگتر می‌کرد. جعبهٔ کوچک، قابل تکثیر بود، می‌توانست با استفاده از فرمان «forever do» به طور مداوم بچرخد و نظایر آن.
بعضی از بچه‌ها به سرعت مطلب را درک کردند. یک پسر ۱۲ ساله، یک سامانهٔ ترسیم بسیار شبیه MacDraw در رایانهٔ اپل (یا Draw در ویندوز) طراحی کرد.
بچهٔ ۱۵ ساله دیگری برنامه‌ای برای طراحی مدارها تولید کرد. البته چنین دستاوردهای بزرگی تنها توسط ۵ درصد از کودکانی که گلدبرگ به آنها درس داده بود به دست آمد. بقیهٔ بچه‌ها نیز از کار کردن با Joe لذت می‌بردند. به هر حال، همین که هر کسی قادر بود به سرعت کاری ار انجام دهد، نشانهٔ خوبی بود.
متأسفانه مدیریت شرکت زیراکس به علاقه‌مندی بچه‌ها نبود. در سال ۱۹۷۶، سرانجام باز دارندگیهای بوروکراتیک پیروز شدو مدیریت شرکت تصمیم گرفت منابع دیگری در اختیار طرح‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری PARC قرار ندهد. کی و همکارانش نیز متقابلاً اصرار داشتند که شرکت باید مخاطرهٔ (ریسک) بیشتری بپذیرد. کی در یادداشتی به مدیریت زیراکس، (به درستی) پیش‌بینی کرد که در دههٔ ۱۹۹۰ میلیون‌ها رایانهٔ شخصی وجود خواهد داشت و این رایانه‌ها نیازمند نوعی خدمات اطلاعاتی سراسری (نظیر اینترنت) خواهند بود. کی عقیده داشت که زیراکس با در اختیار داشتن منابع تولیدی، بازاریابی قوی و «درصد عمده‌ای بهترین طراحان نرم‌افزار جهان» باید سهم عمده‌ای از این بازار را به دست آورد. البته این اتفاق روی نداد. کی می‌گوید:
«آنها اهمیت موضوع را درک نمی‌کردند. البته ما هم در آماده کردن ذهن آنها خوب عمل نکردیم. حتی اگر ما کارمان را خوب هم انجام داده بودیم باز هم تاجران بیشتر شبیه مهندسان هستند تا دانشمندان. یعنی آنان عمل را بر اندیشه ترجیح می‌دهند. در حالی که در بعضی مواقع، مخصوصاً وقتی که با پدیدهٔ جدیدی روبرو هستیم باید وقعت بیشتری را صرف درک آن کنیم، نه این که فقط نگران باشیم که چه کاری با آن می‌توانیم انجام دهیم. این اتفاق یکبار دیگر هم برای شرکت زیراکس در دههٔ پنجاه روی داده بود. در آن زمان، آرتور لیتل (شرکت مشاوره) پیش‌بینی کرده بود که در آینده هیچ‌ بازاری برای تکثیر نسخ و فتوکپی وجود نخواهد داشت.»
گرچه زیراکس حمایت‌های مالی خود را از پروژه‌ کی قطع کرد ولی وضع در شرکت اپل به گونه‌ای دیگر بود. در سال ۱۹۷۹، استیو جابز، جف ارسکین و چند نفر دیگر از کارشناسان فنی اپل به سراغ کی و همکارانش آمدند و از کارهای آنها بازدید کردند. آنها تحت تأثیر کارهایی که دیدند قرار گرفتند ولی شگفتی آنها وقتی بیشتر شد که جابز ایراداتی از ر وش نمایش اطلاعات گرفت و دان اینگالز مشکل را در کمتر از یک دقیقه بر طرف کرد. جابز سعی کرد که این نرم‌افزار را از زیراکس بخرد اما زیراکس، با وجودی که سرمایه‌گذاری اندکی هم در اپل کرده بود، از این کار سر باز زد.
اسمال تاک که اکنون توسط یکی از شعبه‌های زیراکس به نام پارک پلیس به فروش می‌رسد به خاطر انعطافپذیری فوق‌العاده‌اش همچنان مورد تحسین است. چند سال پیش، شرکت تگزاس اینسترومنتز باید تصمیم می‌گرفت که یکی از پروژه‌هایش را با اسمال تاک برنامه‌نویسی کند یا ++C که امروزه زبان محبوبتری است. تیم اسمال تاک در آن شرکت پیشنهاد جالبی مطرح کرد و آن این بود که سه نفر از آنها با هر تعداد برنامه‌نویس ++C در مسابقه‌ای شرکت کنند. صبح روز مسابقه، مسأله‌ای به هر دو تیم برای برنامه‌نویسی داده شود و ظهر، یکی از مشخصات مسأله تغییر داده شود. هر تیمی که برنامهٔ اجرائیتری داشت برندهٔ مسابقه است. این پیشنهاد پذیرفته شد و تیم اسمال تاک به آسانی پیروز شد.
منبع : شبکه رشد