شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
در آرزوی دانشگاه جامع اسلامی
شهید مفتح در ۱۵ سالگی وارد حوزه علمیه قم شدند و با حضور در درس حضرت امام و آشنایی با افکار ایشان بیش از گذشته به ضرورت و اهمیت اشاعه مفاهیم و آموزههای دینی در بین نسل جوان وقوف یافتند. با نگاهی به زندگی دکتر مفتح در دهههای ۳۰ و ۴۰ درمییابیم که ایشان در این سالها چه در حوزه و چه در دانشگاه توجه ویژهای به نسل جوان داشتند. به عنوان مثال کانونی به نام«کانون دانشآموزان» را پایهگذاری کرده بودند که طلاب و دانشآموزان هفتهای یک شب در آنجا جمع میشدند و ضمن آگاهی از آموزههای دینی به مباحثه و گفتوگو میپرداختند. همچنین با همکاری شهید مطهری در قم دبیرستانی به نام «دین و دانش» تاسیس میکنند.
علاوه بر آن میتوان به سلسله مقالات دکتر مفتح با عنوان «مسجد و دانشگاه» در مجله مکتب اسلام و همچنین سلسله مقالات دیگری تحت عنوان «نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم» اشاره کرد که هدف اصلی آنها آشنایی جوانان با مفاخر علمی و فرهنگی جهان اسلام و نزدیک کردن آموزههای دینی با علوم جدید بود. ایشان همچنین با حضور طلاب جوان و خوشفکر مجمعی به نام«مجمع علمی اسلامشناسی» در قم تاسیس میکنند. کار ویژه این مجمع این بود که به تحقیق و مطالعه در مورد مهمترین مشکلات نسل جوان در ارتباط با اسلام و تشیع بپردازد. به این صورت که ابتدا پرسشها تعیین میشد و سپس در مورد هر پرسش شخصی مسوول میشد که در آن زمینه تحقیق کند و نهایتا در ارتباط با آن کتابی را تالیف یا ترجمه کند. سپس متن تهیه شده در جلسه قرائت و اصلاح میشد و با مقدمهای که شهید مفتح مینوشتند، منتشر میشد. از این مجموعه ۱۰ جلد منتشر شد که عناوین آنها به این شرح بود: اسلام پیشرو نهضتها، با ضعف مسلمین دنیا در خطر سقوط است، شیعه و زمامداران خودسر، جهانبینی و جهانداری علی(ع)، دعا عامل پیشرفت یا رکود، رهاوردهای استعمار، همسران رسول خدا، زیارت خرافه یا حقیقت، کودک نیل یا مرد انقلاب و خرافه و نیرنگ. تمام جلسات مجمع تحت نظر ایشان اداره میشد و نویسندگان جوان بسیاری در این جلسات توانستند رشد کرده و شهرت پیدا کنند. جلسات مجمع حدود پنج سال ادامه داشت تا اینکه توسط ساواک تعطیل شد. ساواک به اساسی بودن این کار پی برده بود و به همین دلیل مانع از ادامه فعالیت آن شد. حتی شهید مفتح در نظر داشتند در این مجمع روزنامهای منتشر کنند که برخورد ساواک مانع از تحقق این کار شد. بنابراین مطالعه زندگی شهید مفتح بیانگر آن است که از همان آغاز فعالیتهای اجتماعی توجه به نسل جوان و آشنا کردن آنها با معارف اسلامی و پاسخ به پرسشهایشان، یکی از مهمترین دغدغههای ایشان بوده و تا بعد از پیروزی انقلاب و شهادت ایشان ادامه داشت و یکی از پررنگترین ابعاد شخصیتیشان بوده است.
● ضرورت توجه به دانشگاه
در دهههای ۳۰ و ۴۰ دانشگاه با قدرت و توان بالایی در جامعه مطرح بود و جوانان متدین، پاک و مومن برای تحصیلات آکادمیک به دانشگاه میرفتند. از طرف دیگر رژیم طاغوتی و ضداسلامی پهلوی دانشگاهها را به مراکز آموزشهای ضددینی تبدیل کرده بود، به عنوان مثال فردی که از مهرههای اصلی مارکسیستها و ایدئولوگ آنها بود استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شده بود. در چنین شرایطی عالم روشنبینی چون شهید مفتح دو نوع برخورد میتوانستند داشته باشند؛ یکی قهر با دانشگاه و پشت کردن به آن و دوم ورود به دانشگاه و جذب جوانان فطرتا حقیقتجو به معارف و آموزههای دینی با آنکه راه دوم بسیار سخت بود، اما شهید مفتح آن را انتخاب کردند. برای شخصیت علمی ایشان از حوزه علمیه قم رفتن به دانشگاه نوعی کاهش اعتبار بود. شهید مفتح میگفتند:«گاهی اوقات که من از خیابانهای قم عبور میکردم برخی از دوستان از دور که مرا میدیدند مسیر خود را تغییر میدادند که با من روبهرو نشوند که سلام و احوالپرسی داشته باشند.
کانه من گناه بزرگی مرتکب شدهام که به دانشگاه رفتهام». با وجود چنین برخوردهایی، اما ایشان چون برای خود احساس مسوولیت و وظیفه میکردند به این امر ادامه دادند. قطعا تحصیل در رشته فلسفه دانشگاه به آموختههای ایشان که از اساتید بزرگ فلسفه و منطق حوزه بودند، چیزی نمیافزود، اما برای اینکه فعالیتهایشان تاثیر بیشتری بر جوانان دانشگاهی داشته باشد از تحصیل در دانشگاه شروع کردند و تا اخذ مدرک دکترا ادامه دادند و در این مدت به خوبی با دانشجویان و دانشگاه آمیخته و آشنا شدند و شخصیتشان از نظر دانشگاهی یک شخصیت کاملا مقبول شد و به همین دلیل حرف و اقدام ایشان در جذب جوانان دانشگاهی بسیار موثر بود و هدایت و راهنمایی جوانان را در کلاس درس، سخنرانی و اقامه نماز جماعت مستمرا پیگیری میکردند.حضور شهید مفتح در دانشگاه با اهداف بزرگ و متعالی که داشتند، قطعا با مخالفت پارهای دانشگاهیان لائیک مواجه بود، چراکه ایشان ریشههای مخالفت با فکر دینی در دانشگاه را نشانه گرفته بودند و با گردهم آوردن دانشجویان متدین فعالیتهای وسیعی را در جهت مخالفت با اهداف رژیم پهلوی دنبال میکردند. برخورد شدید شهید مفتح و شهید مطهری با فردی که به عنوان استاد دانشکده الهیات به تبلیغ افکار ضددینی میپرداخت نمونهای از مخالفت عدهای با حضور شهید مفتح و شهید مطهری در دانشگاه بود.
● تعامل حوزه و دانشگاه
آنچه که میتوانیم از بیانات شهید مفتح استنباط کنیم این است که ایشان دنبال ادغام حوزه و دانشگاه در هم نبودند، بلکه معتقد بودند که این دو مرکز باید در حیطه کار تخصصی خود به صورت عمیق فعالیت کنند. به باور دکتر مفتح در تعامل بین حوزه و دانشگاه آنچه مهم است وحدت در اهداف و غایات تحصیل در این دو مرکز علمی است. در همین راستا فعالیتهای زیادی انجام دادند که در ادامه به سه نمونه از آنها اشاره میشود:
۱) دکتر مفتح دنبال تاسیس دانشگاهی جامع و دربرگیرنده تمامی رشتههای علوم تجربی، مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و... در فضایی کاملا اسلامی بود و برای این کار بعد از انقلاب سفرهایی به مصر داشتند و سیستم آموزشی دانشگاهالازهر را بهطور کامل مطالعه کردند و این هدف را دنبال میکردند که متاسفانه به دلیل شهادتشان نتوانستند تحقق این آرزو را ببینند.
۲) به عنوان یک اقدام اولیه در کنکور سال ۵۸ دکتر مفتح برای ورودیهای دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران مصاحبه گذاشتند و با تمام متقاضیان پذیرش در رشته الهیات مصاحبه انجام شد تا در نهایت افراد علاقهمند وارد این رشته شوند.
۳) ایشان قبل از پیروزی انقلاب و در دوران خفقان رژیم پهلوی که امکان تحقق دانشگاه جامع اسلامی را در ایران نداشتند اینکار را در لبنان دنبال کردند و برای این امر اعاناتی از مردم خیر تهران در مسجد قبا جمعآوری کردند و در جریان جنگهای داخلی لبنان به آنجا سفر کردند و با مشورت امام موسی صدر- که از دوستان و همدرسیهای شهید مفتح در قم بودند- قطعه زمینی بزرگ و مشرف به دریا را خریداری کردند و در راستای تاسیس دانشگاه بزرگ اسلامی در لبنان اقدامات زیادی انجام دادند، اما متاسفانه با ناپدید شدن امام موسی صدر و اوجگیری انقلاب اسلامی کار متوقف شد و با شهادت دکتر مفتح ناتمام ماند. اکنون آن زمین در لبنان تحت اختیار مجلس اعلای شیعیان لبنان قرار دارد و اقداماتی که ما پس از شهادت دکتر مفتح برای تحقق هدف ایشان انجام دادهایم تاکنون به نتیجه نرسیده است.
این اقدامات نشانگر هدف بلند شهید مفتح و جدیت ایشان در تاسیس دانشگاه جامع اسلامی بود که فارغالتحصیلان آن متخصصینی متدین و مدیرانی متعهد برای اداره جامعه اسلامی باشد، اما متاسفانه با شهادت ایشان به سرانجام نرسید.
محمدمهدی مفتح
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران اسرائیل دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان سیل تهران هواشناسی سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
تورم دلار خودرو قیمت خودرو قیمت دلار آفریقا قیمت طلا بازار خودرو سایپا بانک مرکزی ایران خودرو مسکن
خانواده تلویزیون مرگ ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران موسیقی مهران مدیری
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین حماس طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تراکتور باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا الماس فیلترینگ ماه نخبگان
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن سلامت روان آلزایمر زوال عقل