سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به کتاب <جهانی‌سازی دیگر>


نگاهی به کتاب <جهانی‌سازی دیگر>
<انسان‌ها از این سر تا آن سر دنیا به یک چیز علا‌قه‌مند نیستند و از اطلا‌عات به یک شکل استفاده نمی‌کنند. فراوانی اطلا‌عات هیچ چیز را ساده نمی‌کند. همه چیز را پیچیده می‌کند.اگر کمی مداقه کنیم عبارت حکیمانه ولتون راهی برای رهایی از تنگناهای بشر در هزاره سوم است.دومینک ولتون در ایران شناخته شده نیست اما جهان از میان بیست کتابی که او طی سی سال فعالیت حرفه‌ای خود نوشته او را از فرهیختگان جامعه فرهنگی اروپا به شمار می‌آورد. هموطنان ولتون، او را با کتاب جاودانه‌اش <ریمون آرون> در ردیف نویسندگان آرمانخواه فرانسه قرار داده‌اند.
اما به نظرم، نام او را باید در ردیف یکی از ممتازترین نویسندگان و مصلحان اجتماعی اروپای دو قرن اخیر قلمداد کرد؛ بیشتر به این جهت که دغدغه‌های او، از جنس و سنخ دغدغه‌های قدیسان و مصلحان بشری است و اگر قرار باشد برای همین ادعایم برهانی ارائه دهم جمله برگزیده کتاب، مناسب‌ترین برهان من است:
<جهانی‌سازی اطلا‌عات دنیا را خیلی کوچک اما خیلی خطرناک می‌کند. هر کس همه را می‌بیند، همه چیز را می‌داند و همچنین به آنچه که او را از دیگران جدا می‌کند آگاهی دارد، بدون آنکه هر آینه تمایلی به نزدیک شدن به دیگران داشته باشد.
دیگری، دیروز متفاوت اما دور بود. امروز، او همچنان متفاوت است، اما همه جا حضور دارد: در تلویزیون اتاق نشیمن و همین طور در انتهای شبکه‌های اینترنت. بنابراین برای فهمیدن یکدیگر، دست کم برای تحمل یکدیگر، به تلا‌ش فوق‌العاده‌ای نیازمندیم.>
دومینک ولتون خود این <تلا‌ش فوق‌العاده> را در این کتاب به نمایش گذاشته است. او تجربیات نیم‌قرن فعالیت و تجربه فرهنگی و سیاسی را دستمایه راهی برای بحران‌های موجود در جامعه جهانی قرار داده است. هشدارها و انذار‌های برگ برگ کتاب حاضر، خود گویای آن است که دومینک ولتون رسالتش را به آرمان‌های جهانی ادا کرد. ‌
ولتون در این همهمه صداهای رعدآسای مدعیان تسهیل‌سازی ارتباطات، نگاه‌ها را به نقطه نزدیک اما غریبی دعوت کرده است. او ارتباطات جهانی را یک فریب بزرگ دانسته و از صاحبان اندیشه و فرهنگ خواسته از خواب خرگوشی بیدار شوند.
وقتی همه به مونیتورهای خود خیره شده‌اند تا آخرین اخبار را دریافت کنند او نگاه همگان را به آثار و نتایج زیانبار ارتباطات سوق داده است: <پس از سرمستی ده ساله اینترنت، صورت‌حساب سنگین است: آنهایی که فکر می‌کردند در پایانه شبکه‌ها انسان‌ها و جامعه‌ها بهتر ارتباط برقرار می‌کنند، امروز دلسرد شده‌اند. هیجان زندگی بازارها جایش را به یک ورشکستگی اقتصادی داده است.>
از دید ولتون، از میان رفتن فاصله‌های فیزیکی اهمیت فاصله‌های فرهنگی را آشکار کرده است.
بنابراین مرحله سوم جهانی‌سازی [اطلا‌عات و فرهنگ] که گمان می‌رفت دنیا را برای ساکنان آن آشناتر و انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر کند، برخلا‌ف انتظار، آنان را به تفاوت‌هایشان آگاه کرده است. خاستگاه این گسیختگی کجاست؟ در این واقعیت که گیرندگان پیام در همان فضا ـ زمان فرستندگان پیام زندگی نمی‌کنند و در این واقعیت که پیام‌هایی به طور عمده از شمال پخش می‌شود، گیرندگان اطلا‌عاتی را که بر مبنای مدل غربی- برای آنکه نگوییم آمریکایی- ساخته شده و احساسی از سلطه‌جویی فرهنگی القا می‌کند، رد می‌کنند. کافی است به واکنش مطبوعات کشورهای جنوب (و نه فقط کشورهای مسلمان) پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نگاه کنیم.
خیلی ساده، موضوع عبارت است از برخورد - کم و بیش خشونت‌بار- فرهنگ‌ها و همسایه‌های دنیا. بنابراین اینکه همه چیز- یا تقریبا همه چیز- را می‌بینیم، معنایش این نیست که بهتر می‌فهمیم. برعکس، به گوناگونی ارزش‌ها پی می‌بریم و همه آنچه از جنبه‌های دینی، سیاسی و فرهنگی، ما را از یکدیگر جدا می‌کند، دقیق‌تر می‌سنجیم. چنین بود که غرب بامداد ۱۱ سپتامبر۲۰۰۲ از <خواب سنگین>‌اش بیدار شد و در منگی و گیجی پی برد که شماری از کشورها نه فقط ارزش‌های فرهنگ دموکراتیک را قبول ندارند بلکه این کشورها هر چه بیشتر در بازار جهانی اطلا‌عات رخنه می‌کنند بر تفاوت‌هایشان و حتی بر دشمنی‌هایشان با غرب بیشتر تاکید می‌کنند.
دنیا متناهی است اما گوناگونی دیدگاه‌ها درباره دنیا نامتناهی است. خاستگاه این گوناگونی اطلا‌عات است که فاصله‌ها را مشخص‌تر، عدم تفاهم‌ها و کینه‌ها میان شمال و جنوب را عمیق‌تر و سرخوردگی‌ها را حادتر می‌کند.
بنابراین طبیعی است که افراد شیوه‌های ارتباطی‌شان را کندتر از ابزارهای ارتباطی‌شان عوض می‌کنند. برای آنکه در ارتباطات <انقلا‌بی> صورت گیرد لا‌زم است در سه سطح گسیختگی ایجاد شود.
امروز این گسیختگی در سطح فنی و اقتصادی وجود دارد، اما در بعد سوم که به مراتب مهم‌تر است، گسیختگی دیده نمی‌شود. فنون و شبکه‌های ارتباطی نه‌تنها تفاهم متقابل میان انسان‌ها را افزایش نمی‌دهند بلکه تاثیر معکوس دارند.
پس اطلا‌عات بیشتر به ارتباطات بیشتر نمی‌انجامد و در عصر جامعه اطلا‌عاتی که <هر کس همه را می‌بیند و همه چیز را می‌داند> باید ارتباطات فرهنگی را سازماندهی و مدیریت کرد
مجید یوسفی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید