شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

زنده‌ باد جذابیت‌


زنده‌ باد جذابیت‌
● درباره‌ آلمان‌ و آرژانتین‌ ؛درباره‌ كلینزمن‌ و منوتی‌ و درباره‌ فوتبال‌ جذاب‌
هواداران‌ آرژانتین‌ بابت‌ پیروزی‌ خیره‌ كننده‌شان‌ بر صربستان‌ به‌ خود بالیدند و در عوض‌ لهستانی‌ها وقتی‌ با آلمان‌ روبرو شدند، حسرت‌ به‌ دل‌ ماندند كه‌ مردانشان‌ از خط‌ نیمه‌ آن‌ طرف‌تر بروند. مسابقه‌یی‌ كه‌ لهستان‌ باید می‌برد تا به‌ بقایش‌ ادامه‌ می‌داد، آنها فقط‌ مقابل‌ آلمان‌ جنگیدند اما نه‌ مثل‌ هلند ۸۸ و یا آرژانتین‌ تحت‌ سیطره‌ مارادونا.
دیگر بار در مسابقه‌ كرواسی‌ و ژاپن‌ چرتمان‌ گرفت‌. آسیایی‌ها كه‌ به‌ هر سه‌ امتیاز بازی‌ نیاز داشتند تا دست‌ خالی‌ به‌ بازی‌ آخر مقابل‌ برزیل‌ نروند در زمین‌ خودشان‌ نشسته‌ بودند و این‌ كرواسی‌ بود كه‌ مهاجم‌ پشت‌ مهاجم‌ به‌ زمین‌ گسیل‌ می‌كرد.
در پایان‌ ۹۰ دقیقه‌ آنها ۴ مهاجم‌ جلوی‌ زمین‌ داشتند در حالی‌كه‌ ژاپنی‌ها برای‌ گرفتن‌ یك‌ مساوی‌ بدون‌ گل‌ به‌ هر دست‌آویزی‌ متوسل‌ می‌شدند و چهارشنبه‌ یك‌ تساوی‌ بدون‌ گل‌ دیگر شاهد بودیم‌. هلند به‌ ملاقات‌ ذخیره‌های‌ آرژانتین‌ رفت‌ تا برای‌ جایگاه‌ نخست‌ نبرد كند، بدین‌ معنی‌ كه‌ چه‌ كسی‌ باید به‌ مصاف‌ پرتغال‌ برود و چه‌ كسی‌ با مكزیك‌، اما تیمی‌ كه‌ واقعاً فوتبال‌ می‌كرد لباس‌ آسمانی‌ به‌ تن‌ داشت‌ و نارنجی‌ها تنها سعی‌ داشتند رقیب‌ را تا سرحد مرگ‌ خسته‌ كنند، یك‌ امتیاز از هماورد بزرگ‌ خود بگیرند كه‌ می‌توانست‌ یك‌ امتیاز روحی‌ بزرگ‌ برای‌ آن‌ تیم‌ جوان‌ باشد.
اما آیا شادمانی‌ من‌ از این‌ است‌ كه‌ تیم‌ میزبان‌ جام‌ توپ‌ را می‌گیرد، به‌ پیش‌ می‌راند و گل‌های‌ فراوانی‌ می‌زند؟ بدون‌ معطلی‌ و بدون‌ چرخاندن‌ آن‌ دور زمین‌.
هرگز به‌ فكرم‌ هم‌ خطور نمی‌كرد كه‌ توصیفی‌ مثل‌ این‌ از آلمان‌ داشته‌ باشم‌ اما زمانه‌ به‌ روشنی‌ عوض‌ شده‌. یك‌ «انقلاب‌ تاریخی‌ حقیقی‌» از لابه‌لای‌ كلمات‌ «سزار لوییس‌ منوتی‌» درباره‌ نمایش‌ آلمان‌ در جام‌جهانی‌ حس‌ می‌شود و قصد ندارم‌ با مردی‌ كه‌ پیش‌ از این‌ بسیار بیشتر از خود من‌ از آلمان‌ انتقاد می‌كرد جدل‌ كنم‌ تا فقط‌ چیزی‌ گفته‌ باشم‌. منوتی‌ با شهامت‌ درباره‌ كلینزمن‌ چنین‌ گفت‌: «آنچه‌ در حال‌ حاضر شاهد هستم‌ یك‌ انتقال‌ تاریخی‌ حقیقی‌ است‌.»
طنز ماجرا این‌ است‌ كه‌ وقتی‌ یورگن‌ كلینزمن‌ درباره‌ مربیانی‌ كه‌ زیردستشان‌ بازی‌ كرده‌ و از آنها چیز یاد گرفته‌ حرف‌ می‌زند، مردانی‌ مثل‌ جیووانی‌ تراپاتونی‌ (اینتر) و آرسن‌ ونگر (موناكو)، او به‌ ندرت‌ فراموش‌ می‌كند نام‌ سزار لوییس‌ منوتی‌ را از قلم‌ بیندازد.
ممكن‌ است‌ عجیب‌ به‌ نظر آید ولی‌ كلینزمن‌ و منوتی‌ كمتر از چهارماه‌ را در كنار هم‌ گذرانده‌اند. سرمربی‌ آرژانتین‌ در راس‌ سامپدوریا بود كه‌ كلینزمن‌ به‌ ۱۹۹۷ به‌ باشگاه‌ پیوست‌. منوتی‌ پس‌ از هشت‌ بازی‌ اول‌ لیگ‌ و كنار رفتن‌ از مرحله‌ نخست‌ جام‌ یوفا و در نهایت‌ با شكست‌ ۳ برصفر مقابل‌ لاتزیو بركنار شد و نمی‌توانم‌ جلوی‌ خودم‌ را بگیرم‌ و نگویم‌ سرمربی‌ آن‌ لاتزیوی‌ خرد كننده‌ اسون‌ گوران‌ اریكسون‌ بود.
هنوز منوتی‌ باید نسبت‌ به‌ كلینزمن‌ مشتاق‌ باشد. همین‌ هفته‌ پیش‌، دانیل‌ كاهن‌ بندیت‌ سیاستمدار آلمانی‌ فرانسوی‌ به‌ یك‌ روزنامه‌ برلین‌ گفت‌: «كلینزمن‌ به‌ توصیه‌ دست‌چپی‌ منوتی‌ دل‌ باخته‌: فوتبال‌ یعنی‌ زدن‌ یك‌ گل‌ بیشتر از رقیب‌.»
این‌ اشاره‌یی‌ بجا بود به‌ شهرت‌ خاستگاه‌ منوتی‌ بین‌ جناح‌ چپ‌ فوتبال (كه‌ با خلاقیت‌، شادی‌ و فوتبال‌ هجومی‌ شناخته‌ می‌شود) و جناح‌ راست‌ فوتبال‌ (كه‌ مشخصه‌اش‌ منفی‌ نگری‌، ترس‌ و توجه‌ صرف‌ به‌ نتیجه‌ است‌).هنوز كسی‌ مرا درباره‌ اینكه‌ تاكتیك‌های‌ فوتبال‌ را با سیاست‌ چه‌ كار توجیه‌ نكرده‌ ولی‌ اندك‌ تردیدی‌ دارم‌ كه‌ كلینزمن‌ از سبك‌ منوتی‌ بیش‌ از بازی‌ تراپاتونی‌ چیزی‌ اكتساب‌ كرده‌ باشد. مسابقه‌ اكوادور را هنوز نادیده‌ گذاشته‌ایم‌، بازی‌ پایانی‌ بین‌ دو تیمی‌ كه‌ به‌ دور بعد صعود كرده‌ بودند و آغشته‌ به‌ قوانین‌ نانوشته‌یی‌ كه‌ مربیان‌ به‌ آنها پایبند هستند.
۱. بهترین‌ بازیكنانت‌ را استراحت‌ بده‌ ۲. آنهایی‌ را كه‌ كارت‌ دارند همینطور ۳. انرژی‌ بازیكنانت‌ را هدر نده‌ ۴. برای‌ یك‌ تساوی‌ خوشگل‌ و آسان‌ كه‌ گزندی‌ به‌ هیچ‌ كس‌ نرسد.
سوآرز كلبیان‌ سرمربی‌ اكوادور به‌ این‌ قوانین‌ عمل‌ كرد و كلینزمن‌ نكرد و نتیجه‌ را دیدیم‌ ۳ بر صفر برای‌ آلمان‌. این‌ رویكرد شجاعانه‌ و شوالیه‌گونه‌ چیزی‌ نبود كه‌ سابقا آلمانی‌ها در تیم‌های‌ خودشان‌ پی‌ گیرند، آنچه‌ كه‌ سرمستی‌ حال‌ حاضر هواداران‌ ما را باعث‌ شده‌.
تورنمنت‌های‌ بسیاری‌ بوده‌اند در گذشته‌ كه‌ آلمان‌ با سردی‌ در آنها پیش‌ رفته‌ و با روحیه‌ حسابگرانه‌ تیم‌هایی‌ را كه‌ فوتبال‌ جذاب‌ بازی‌ می‌كرده‌اند به‌ زانو درآورده‌ و یا مغلوب‌ تیم‌هایی‌ شده‌ كه‌ بسیار جذاب‌تر بوده‌اند. تجربه‌ جالب‌ رودگولیت‌ در اینجا قابل‌ ذكر است‌. اگر این‌ تحفه‌یی‌ مناسب‌ برای‌ كلینزمن‌ باشد كه‌ می‌گفت‌: انگلیسی‌ها مانند آلمانی‌ها بازی‌ می‌كنند،هلندی‌ مثل‌ انگلیسی‌ و آلمانی‌ مثل‌ هلندی‌ها.
گولیت‌ خاطرنشان‌ كرد كه‌ هلند مانند انگلستان‌ به‌ نظر می‌رسد ولی‌ باید خاطرنشان‌ كنم‌ كه‌ هلند به‌ طرز چشمگیری‌ از توپ‌های‌ بلند در دو بازی‌ نخست‌ خود استفاده‌ كرد كه‌ بیش‌ از استاندارد فوتبال‌ در زمین‌ پست‌ لقب‌ كشور هلند است‌.
بله‌، این‌ جام‌ یك‌ تابلوی‌ توقف‌ بزرگ‌ برای‌ جلوه‌گری‌ بوده‌ است‌. مردی‌ كه‌ چند پاراگراف‌ قبل‌ نام‌ بردیم‌ به‌ همین‌ مساله‌ اشاره‌ می‌كند: چیزهای‌ كمی‌ راجع‌ به‌ سبك‌ تازه‌ كلینزمن‌ شنیده‌ بودم‌ ولی‌ چیزی‌ كه‌ حالا شاهدش‌ هستم‌ یك‌ انقلاب‌ تاریخی‌ حقیقی‌ است‌.
حتی‌ اساسا مساله‌ این‌ نیست‌ كه‌ آیا آلمان‌ با این‌ روش‌ می‌تواند خیلی‌ جلو برود یا نه‌. آنچه‌ به‌ حساب‌ می‌آید شور و شوقی‌ است‌ كه‌ باقی‌ می‌ماند. سبك‌ كهنه‌ آلمان‌ كه‌ روح‌ جنگندگی‌ و یك‌ دفاع‌ مستحكم‌ بود به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شده‌. من‌ كلاهم‌ را به‌ احترام‌ كلینزمن‌ برمی‌دارم‌، بخاطر چنین‌ شهامتی‌ و به‌ این‌ ذهنیت‌ هجومی‌ خیرمقدم‌ می‌گویم‌.
این‌ نطق‌ كامل‌ چند روز پیش‌ منوتی‌ در وصف‌ شاگرد سابق‌ است‌. جملاتی‌ زیبا كه‌ به‌ مذاق‌ كشور جام‌ جهانی‌ خوش‌ آمده‌ است‌.
ولی‌ ما آلمانی‌ها هم‌ باید در مقابل‌ از لذت‌ وافری‌ كه‌ تماشای‌ دیدار آرژانتین‌ صربستان‌ به‌ ارمغان‌ آورد تمجید كنیم‌ و تصدیق‌ نماییم‌ امریكای‌ جنوبی‌ها به‌ همان‌ چشم‌نوازی‌ هستند كه‌ در تلویزیون‌ دیده‌ بودیم‌. حتی‌ گل‌ دوم‌ آرژانتین‌ به‌ صربستان‌ در سطح‌ یك‌ اثر هنری‌ بود. آنها مقابل‌ ساحل‌ عاج‌ چهار موقعیت‌ گل‌ داشتند كه‌ دوتایش‌ گل‌ شد و سومی‌ را خط‌ نگهدار نپذیرفت‌. اما در مسابقه‌ صربستان‌، تنها پنج‌ دقیقه‌ كافی‌ بود تا هرنان‌ كرسپو با دروازه‌بان‌ تك‌ به‌ تك‌ شود.
عجیب‌ نیست‌ اگر تمرینات‌ ورزشی‌ مرتب‌تر دیه‌گو مارادونا نسبت‌ به‌ ده‌ سال‌ قبل‌ و بالا و پایین‌ پریدن‌های‌ بی‌وقفه‌اش‌ آرژانتینی‌ها را متحد ساخته‌ باشد.من‌ این‌ مقاله‌ را نه‌ به‌ مناسبت‌ بازی‌های‌ امروز آرژانتین‌ و آلمان‌ در مرحله‌ یك‌ هشتم‌ نهایی‌ كه‌ بخاطر رویارویی‌ قریب‌الوقوع‌ آرژانتین‌ و آلمان‌ در گلزن‌ كرشن‌ از مرحله‌ یك‌ چهارم‌ نهایی‌ نوشتم‌. علی‌رغم‌ این‌ فوتبال‌ آرژانتین‌ در رسانه‌های‌ آلمانی‌ پوشش‌ خبری‌ اندكی‌ یافته‌ است‌.
آنچه‌ باعث‌ خواهد شد جنگ‌ لفظی‌ به‌ زبان‌ آلمانی‌ از پنجره‌ها به‌ بیرون‌ درز كند اما آیا رقیب‌ بعدی‌ ما همیشه‌ سخت‌ترین‌ نیست‌؟
هر كس‌ نیمه‌ دوم‌ نبرد سوئد مقابل‌ انگلستان‌ را دیده‌ باشد بسیار بیشتر از اینكه‌ نگران‌ شیوه‌ بازی‌ آرژانتین‌ باشد، به‌ سوئد فكر می‌كند. برای‌ سوئد تقلایی‌ ۲۲۵ دقیقه‌یی‌ طول‌ كشید تا در تورنمنت‌ باقی‌ ماند اما به‌ نظر می‌رسد آنها سر بزنگاه‌ روی‌ فرم‌ آمده‌اند.
اولی‌ هسه‌ لیشتن‌ برگ‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید