سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا
شام آخر - The Last Supper
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : کوبا
محصول : انستیتوی هنر و صنعت سینمای کوبا
کارگردان : توماس گتییرز آلیا.
فیلمنامهنویس : توماس گونزالز، ماریا یوخنیا هایا و گتییرز آلیا، برمبنای داستانی نوشته گتییرز آلیا.
فیلمبردار : ماریو گارسیا خویا.
آهنگساز(موسیقی متن) : لئو بروور.
هنرپیشگان : نلسون ویاگرا، سیلوانو ری، لوئیس آلبرتو گارسیا، خوزه آنتونیو رودریگز و ساموئل کلاکستون.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه.
کوبا، یک مزرعه نیشکر در اواخر قرن هجدهم. چهارشنبه خاکستر: «دون مانوئل» (گارسیا)، سرکارگر دورگه مزرعه، گوش بردهای فراری بهنام «سباستین» (کلاکستون) را میبُرد. پنجشنبه رنج (پیش از عید پاک): صاحب مزرعه (ویاگرا)، کُنتی ضعیف اما مثلاً پرهیزگار، دوازده برده (از جمله «سباستین») را میآورد، پایشان را میشوید و آنان را سر سفره شام باشکوهی مینشاند. در طول شام، که هر لحظه صمیمیتش بیشتر میشود، «کنت» از دیدگاه خود به انجیل برای بردهها سخنرانی میکند. بردهها - بهجز «سباستین» که بهصورت اربابش تف میکند - با احتیاط دلیل قد است رنج و بردگی را سؤال میکنند. خاطرات بردگان: «بنگوکه»، که در سرزمین مادریاش سلطان بوده، میگوید که زمانی خودش برده میفروخته و دیگری از معامله پدر مردی میگوید که بعدتر خانوادهاش، خود او را هم فروختهاند. برده پیری به نام «پاسکال» آزاد میشود، ولی بعد «کنت» مسخرهاش میکند که بیرون مزرعه جائی برای زندگی ندارد. کمکم صدای اعتراض بردگان بلند میشود. «کنت» که در عالم مستی به «دون مانوئل» بد و بیراه گفته، به خواب میرود، و «سباستین» داستانی تعریف میکند که در آن، حقیقت دروغ را میکشد و در لباس آن، تمام دنیا را میگردد. جمعه مقدس: وقتی «دون مانوئل» سعی میکند بردگان را وادار به کار کند، آنان اعتراض میکنند که «کنت» به آنان یک روز استراحت داده است. سپس «دون مانوئل» را گروگان میگیرند و بردهها به دنبال «کنت» میفرستند. در غوغا و بلوای برپا شده، «دون مانوئل» کشته میشود و کارگاه تصفیه شکر از بین میرود. سرانجام بردهای که با او شام خوردهاند، کشته شوند. روز عید پاک: «کنت» گوشهای از کلیسا را به یاد «دون مانوئل» نامگذاری میکند. «سباستین»، تنها بردهای که فرار کرده، خودش را به بالای تپهای میرساند.
* در فیلم مشهور گتییرز آلیا، خاطرات عقبماندگی (1968) شخصیت اصلی، یک عضو توجیه نشده طبقه متوسط در کوبای دوران کاسترو، غریبه و حاشیهنشین باقی میماند. به همین سیاق، «کنت» در شامآخر (با بازی هوشمندانه ویاگرا) خودش را در کوبائی که در آستانه انقلابی در کشاورزی است (زیربنای صنعت نیشکر در حال دگرگونی است) یکه و تنها مییابد. شباهت میان او دو شخصیت وجوه دیگری هم دارد و اصلاً جذابیت شام آخر تا حد زیادی در این است که گتییرز آلیا بهرغم باور پُرشورش به فیلمهای سوسیالیستی با کارکرد آموزشی، قادر است - و حتی گاهی لذت میبرد از این که - حامی آدم «بده» باشد. «کنت» در فیلم او بهعنوان یک شخصیت همانقدر جذاب است که تصاویری که از دوازده برده میبینیم. او به نقش پدرانه خویش باور دارد (طی صحنه شام کفرآمیز، واقعاً میپندارد که مشغول «تعلیم» بردههاست و این صحنه تماشاگر را متأثر هم میکند). این فیلم پُر از ظرافت تنها در صحنه آخر، صلیب برپا داشتن «کنت» در میان سرهای بر نیزه شَده بردگان و دویدنِ با حرکت آهسته تنها بازمانده، «سباستین»، (نماینده کوبای آزاد و سوسیالیست) است که افت میکند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم قوه قضاییه مجلس رئیس جمهور رهبر انقلاب شورای نگهبان قوه قضائیه صادق زیباکلام مجلس دوازدهم مجلس یازدهم
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران فضای مجازی بارش باران سازمان هواشناسی دستگیری سیل سلامت حج تمتع
قیمت دلار بانک مرکزی یارانه خودرو قیمت خودرو قیمت طلا سایپا بازار خودرو بورس مسکن دلار ایران خودرو
نمایشگاه کتاب فردوسی همایون شجریان سحر دولتشاهی شاهنامه زبان فارسی کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس سریال
دانشگاه تهران وزارت علوم تحقیقات و فناوری فضا آیفون
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه جنگ غزه فلسطین آمریکا روسیه حماس چین افغانستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر جواد نکونام باشگاه استقلال فولاد خوزستان لیگ برتر ایران مهدی طارمی رئال مادرید فولاد بازی
هوش مصنوعی گوگل همراه اول موبایل دوربین تبلیغات هواپیما ناسا فناوری نوآوری دبی
کاهش وزن زوال عقل پنیر خواب ویتامین کودک واکسن سلامت روان بارداری