سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

افسانه ای به نام نامجو


افسانه ای به نام نامجو
● شناسنامه
▪ نام و نام خانوادگی: محمود نامجو
▪ محل تولد: محله استاد سرای رشت
▪ سال تولد: ۱۲۹۷
▪ تعداد فرزندان: ۵ (یک پسر- ۴ دختر)
▪ وفات: ۳۰ دی ماه ۱۳۶۸
▪ آرمیده در: قطعه ۲۲ بهشت زهرا (س) تهران
● افتخارات
▪ مدال طلای رقابت های جهانی ۱۹۹۴ لاهه
▪ مدال طلای رقابت های جهانی ۱۹۵۰ پاریس
▪ مدال طلای رقابت های جهانی ۱۹۵۱ میلان
▪ مدال نقره بازیهای المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی
▪ مدال نقره رقابت های جهانی ۱۹۵۴ وین
▪ مدال برنز رقابت های جهانی ۱۹۵۵ مونیخ
▪ مدال برنز بازیهای المپیک ۱۹۵۶ ملبورن
▪ مدال برنز رقابت های جهانی ۱۹۵۷ تهران
مسمومیت غذایی اجازه نداد تا در المپیک ۱۹۴۸ لندن مدال بگیرد و دومین وزنه بردار افتخارآفرین ایران شناخته شود اما با ناکامی در لندن همه چیز برای او تمام نشد. برعکس، وزنه بردار گیلانی تصمیم گرفت در المپیک هلسینکی مقام پنجم دسته خروس وزن را با مدال عوض کند و کرد. محمد نامجو که حضور در المپیک را اولین بار در لندن تجربه کرد خیلی راحت می توانست مدال بگیرد اما امان از مسمومیت غذایی. او باحال بدی که داشت روی صحنه رفت اما در یکضرب و پرس به دردسر افتاد. با این حال نامجو در حرکت دو ضرب ۵/۱۲۲ کیلوگرم را بالای سر برد و به رغم درد شدید، رکورد جهان را در دسته ۵۶ کیلوگرم زد. با این حال جوزف دی پترو امریکایی، جولیان کروس انگلیسی و ریچارد تام امریکایی اول تا سوم شدند و محمود نامجو پنجم. با اینکه نامجو در اولین حضور المپیکی اش در حسرت مدال ماند اما به اصرار اسکار استیت رییس فدراسیون جهانی وزنه برداری در مسابقه های پرورش اندام شرکت کرد و نقره المپیک را گرفت تا خیلی هم دست خالی از لندن برنگردد. او بعد از برگشت به تهران ترجیح داد تا درباره بدشانسی اش در لندن روزه سکوت بگیرد و از طرف دیگر سلطان خروس وزن ها شود. این اتفاق هم افتاد.
● نقره المپیک هلسینکی برای مسن ترین وزنه بردار
بالاخره انتظار نامجو به سر آمد. زمان موعود رسید. حضور در المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی. آن هم برای جبران مافات المپیک قبلی. نامجوی ۳۶ ساله در فنلاند مسن ترین وزنه بردار معرفی شد. این را مسؤولان برگزاری مسابقه ها هم اعلام کردند. ملی پوش ایران در این دوره وزنه ۵/۳۰۷ کیلوگرم را بلند کرد ۱۰ کیلو کمتر از رکورد جهانی اش تا در مجموع مدال نقره المپیک را به چنگ آورد. بعد از ایوان اودوروف وزنه بردار شوروی و مقام سوم هم به دوست همیشگی اش علی میرزایی رسید.
● خبرسازترین وزنه بردار المپیک ملبورن
فنلاند آخرین المپیک محسوب نمی شود. نامجو نمی خواست المپیک ۱۹۵۶ ملبورن را هم از دست بدهد به همین خاطر مثل وزنه برداران جوان برای آن فقط تمرین می کرد و تمرین. هیچ کس انتظار نداشت او در المپیک ملبورن بتواند مقامی به دست آورد اما آورد. تمرینات مداومش جواب داد. در حرکتی استثنایی ۲۵ کیلوگرم رکورد خودش را زد و همه را انگشت به دهان گذاشت. نامجو در مجموع با رکورد ۵/۳۳۲ کیلوگرم و مدال برنز به تهران برگشت. جابجایی ۲۵ کیلویی رکوردش او را تبدیل به خبرسازترین ورزشکار المپیک ملبورن کرد و البته مقاوم ترین وزنه بردار شناخته شد.
● نامجو وزنه بردار طلایی جهان
بدشانسی در المپیک ۱۹۴۸ لندن پایان کار نامجو نبود. او در فاصله ۴ سال تا المپیک بعدی در مسابقه های جهانی بیشتر قدرتش را به رخ رقبا کشید تا نشان دهد پنجمی اش در لندن فقط بدشانسی بود و بس. همین شد که در مسابقه های جهانی ۱۹۴۹ دن هاگن هلند روی تخته رفت. در حرکت پرس ۹۰ کیلوگرم را جابه جا کرد. در یک ضرب ۵/۹۷ کیلوگرم را بالای سرش برد و در حرکت دو ضرب ۵/۱۲۷ کیلوگرم تا با مجموع ۳۱۵ کیلوگرم اولین مدال طلای جهان به او چشمک بزند و همانی شد که می خواست. او اولین قدم را برای وفای عهدش برداشته بود. یک سال بعد در مسابقه های جهانی ۱۹۵۰ در پاریس حاضر شد. وزنه بردار ایرانی با نگاهی به لیست شرکت کننده ها متوجه شد کار سختی برای به چنگ آوردن دومین طلای جهانی ندارد. حتی با ۵ کیلو کمتر از رکورد لاهه. پس دست به کار شد. در حرکت پرس ۹۰ کیلوگرم وزنه زد. ۹۵ کیلوگرم در یک ضرب و ۱۲۵ کیلوگرم در حرکت دو ضرب و مجموع ۳۱۰ کیلوگرم، تا دومین طلای جهانی را به ویترین افتخاراتش اضافه کند. بعد از پاریس وزنه بردار ۳۵ ساله چمدانش را بست و راهی ایتالیا شد. او در میلان نه تنها طلایی شد که با رکورد ۳۱۷ کیلوگرم روی سکو ایستاد. ۹۰ کیلوگرم در پرس، ۵/۹۷ کیلوگرم در یک ضرب و ۱۳۰ کیلوگرم در دو ضرب اما مهمترین عاملی که باعث شد او سومین طلای جهانی اش را در میلان بگیرد حضور علی میرزایی رقیب همیشگی اش بود. میرزایی که از نوابغ خروس وزن محسوب می شد با نامجو به میلان رفته بود. حضور او باعث شد تا مسابقه برای نامجو جدی تر از مسابقه های قبلی شود. میرزایی نیز در این مسابقه دوم شد، کمتر از سه ماه او در بازیهای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی نو حاضر شد و رکورد جهان را که به نام خودش بود جابه جا کرد تا مطبوعات دنیا لقب نابغه وزنه برداری دنیا را به او بدهند و کنار عکس اش بنویسند: «محمود نامجو ستاره وزنه برداری ایران.» او همان سال در مسابقه های پرورش اندام در دسته کوتاه قدها هم شرکت کرد تا با عضلات بدون آب و چربی اش، چشم داوران را خیره کند و نایب قهرمان آسیا شود. قهرمان خروس وزن جهان در سال ۱۹۵۴ وقتی ۳۸ ساله بود با رکوردی که ۲ سال قبل از آن یعنی ۱۹۵۲ در المپیک هلسینکی ثبت کرد در وین نقره گرفت تا برای همیشه با مدال طلای جهانی خداحافظی کند.
● رییسی که وزنه زد
او بعد از برگشت از وین وقتی اوضاع وزنه برداری را خوشایند ندید به فکر راه اندازی فدراسیون افتاد. یکسالی هم رییس بود اما دو سه ماه بعد از اینکه تیمش در مسابقه های بین المللی فلورانس مقامی بهتر از پنجمی نگرفت دوباره دست به کار شد و با پوشیدن دوبنده روی صحنه برگشت و در مسابقه های جهانی ۱۹۵۵ مونیخ نفر سوم جهان شود. در این سال استوگف ستاره جدید روسی ها رکوردهای نامجو را بهتر کرد اما مقامی بهتر از سومی جهان آن هم با رکورد ۵/۳۱۲ کیلوگرم نصیب او نشد.
● تهران آخرین مسابقه
همه فکر می کردند محمود نامجو بعد از سومی المپیک ملبورن و با بالا رفتن سنش وزنه را می بوسد و کنار می گذارد اما او هنوز هم می خواست مسابقه دهد. به همین خاطر در مسابقه های جهانی ۱۹۵۷ تهران هم حاضر شد. با اینکه صفا سنبلی در ترکیب تیم ملی ایران بود اما وزنه بردار ۴۱ ساله روی تخته رفت و با رکورد ۳۲۰ کیلوگرم سوم جهان شد. او با این برنز برای همیشه با مسابقه های جهانی وزنه برداری خداحافظی کرد. در این رقابت ها استوگف روسی قهرمان شد و صفا سنبلی دوم اما بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو، آخرین مسابقه ای بود که نامجو در آن وزنه زد. مدال نقره این بازیها، آخرین مدالی بود که وزنه بردار ایرانی به کلکسیون افتخاراتش اضافه کرد تا با آن برای همیشه با وزنه ها و تخته و رقبا خداحافظی کند. نتیجه ۱۰ سال حضور او در ورزش قهرمانی به یک نقره و یک برنز المپیک، ۳ مدال طلا، یک نقره و ۲ برنز جهانی، یک طلا و یک برنز بازیهای آسیایی در وزنه برداری و یک مدال نقره المپیک و یک مدال نقره بازیهای آسیایی در پرورش اندام خلاصه می شود.
● رد پیشنهاد انگلیسی ها
آن چیزی که محمود نامجو را نامجو کرد مدال هایش در المپیک، مسابقه هایی جهانی و آسیایی نبود. پهلوان محمود را حس نوع دوستی، پایبندی به آموزه های دینی و جوانمردی اش افسانه ای کرد تا الگویی شود برای وزنه برداران دنیا. تا جایی که تاماش آیان رییس فدراسیون جهانی درباره او این طور اعتراف می کند: «من با زندگی حرفه ای او حتی قبل از ملاقاتمان آشنا بودم. دیدار با او ارزش ها و منش های عالی او را کاملا تایید کرد. محمود نامجو یک الگو بود و یک الگو نیز باقی مانده.» نمونه آن پیشنهاد کارخانه انگلیسی Sopplement است که در دعوتنامه ای از او می خواهد تا عکس های پرورش اندام او را روی محصولات دارویی و مکمل های غذایی اش چاپ کند اما او موافقت نمی کند درحالی که به پول آن خیلی هم احتیاج داشته. خودش می گوید: «به پول آن احتیاج داشتم اما معلوم نبود که این شرکت چه تولید می کند. شاید محصولات آن با عکس من خوب فروش می رفت اما مشخص نبود که چقدر برای کودکان و نوزادان مفید است. نمی خواستم از این لحاظ خطری مصرف کنندگان محصولات را تهدید کند.» او حتی به خاطر خدمت به ایران پیشنهاد سوئدی ها را برای سرمربیگری در تیم ملی این کشور رد کرد. نامجو ترجیح داد تجربه هایش را در اختیار جوانان ایران قرار دهد.
● نامجو چطور نامجو شد
هر وقت همراه پدر، به کار معرکه گیران شهر نگاه می کرد به پدرش می گفت: «کاش من هم یک روزی بتوانم این سینی ها را پاره کنم.» قد و قواره کوتاه و ریزنقش او برای همه غیرقابل باور بود ورزشکار شدن او امیدوار شوند. او خیلی زود جذب کشتی شد. لذت می برد که می تواند با بچه های محل سرشاخ شود اما برایش کافی نبود. محمود کم کم با حرکات آکروباتیک و نمایشی هم آشنا شد. علاقه او باعث شد خیلی زود به تیم حرکات نمایشی دعوت شود و در مراسم های مختلف برنامه اجرا کند اما او باز هم راضی نشد. وقتی ۱۶-۱۵ ساله بود برای اینکه در زیر یک خم کشتی مقابل حریفانش کم نیاورد بدنسازی را شروع کرد و البته میل و کباده زورخانه را هم به کار گرفت تا عضلاتش را قوی کند. اشتیاق او باعث شد تا به آرزویش برسد و در معرکه گیری های پهلوان محمد علی خورشیدی، پهلوان هاشم و پهلوان ستوده سینی و مجمعه پاره کند. با این حال رضا لاجی مربی کشتی اش دست از سر او بر نمی داشت. او در ۱۸ سالگی با اولین حضور در مسابقه های قهرمانی کشور اول شد اما با قدیر بیشه بان حرکات نمایشی و بارفیکس را هنوز انجام می داد. از طرف دیگر احمد درخشان، سید علی تفنگدار و سید علی کم سخن هم در باستانی و ورزش زورخانه ای به او کمک می کردند. او در رشت چهره شد و صاحب زنگ در زورخانه اما دیگر جای ماندن در رشت نبود.
او باید به تهران می آمد. برای تامین مخارج زندگی آمد و در مدرسه ورزنده با وزنه برداری آشنا شد. او صبح ها در کارگاه مبل سازی کار می کرد و عصرها تمرین. کار برایش سخت شده بود تا اینکه به سربازی رفت و در پادگان فقط ورزش می کرد. وزنه بردار افسانه ای ایران در ۲۱ سالگی کار را یکسره کرد. او کشتی را کنار گذاشت و خیلی جدی وزنه می زد. در سال ۱۳۱۸ برای اولین بار روی تخته رفت و در وزن ۶۰ کیلوگرم قهرمان ایران شد. او در سال ۱۳۲۳ در آتش نشانی استخدام و در سال ۵۶ با ۲۳ سال خدمت بازنشسته شد. او در ۶۵ سالگی صاحبخانه شد. در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی و با وام مسکن. با این حال دلخورش اش خیلی دوام نیاورد. فشار تمرینات سنگین او را از پا انداخت. او مجبور شد برای مداوا به شهر مونیخ اعزام شود. ایرانی های داخل و خارج کشور که نگران او بودند، هر روز تلفنی و حضوری از او عیادت می کردند تا اینکه رییس بیمارستان او را شناخت و بعد یک خط تلفن مجزا برایش تهیه کرد. درمان مقطعی کارساز شد اما با بازگشت به ایران دوباره حال او وخیم شد. دیگر پاهایش توان ایستادن نداشت تا نامجو ویلچرنشین شود. مسابقه های لیگ کشتی باشگاه های تهران آخرین حضور نامجو در سالن هفتم تیر بود. وقتی بلندگو اعلام کرد نامجو در سالن است، همه سالن با کف زدن های ممتد او را تشویق کردند. نامجو درحالی که پالتوی کرم رنگ به تن داشت روی تشک آمد اما با ویلچر. همه نامجو نامجو می گفتند اما او فقط با بالا بردن قرآن جواب تماشاگران را داد. بعد از ۴۸ ساعت مرد افسانه ای وزنه برداری ایران روز ۳۰ دی ماه ۶۸ در بیمارستانی در تهران با دنیا وداع کرد تا در قطعه ۲۲ بهشت زهرا (س) آرام بگیرد.
مهری رنجبر
منبع : روزنامه ایران ورزشی


همچنین مشاهده کنید