دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سوسیالیست های فرانسه در نبرد با خود


سوسیالیست های فرانسه در نبرد با خود
انتخابات درونی حزب سوسیالیست فرانسه و پیروزی خانم "مارتین اوبری" با ۰۲/۵۰ درصد در مقابل "سیگولن رویال" با ۹۸/۴۹ درصد آرای رای دهندگان سوسیالیست عضو حزب در طی یک هفته اخیر در صدر اخبار اروپائی بوده است. از یک طرف نزدیکی آرای دو کاندیدای نهائی با اعلام نتایج و عدم پذیرش آن از سوی رقیب بازنده نشاندهنده عمق اختلافات درون حزبی بود و از طرف دیگر موفقیت جناح چپ حزب در موقعیتی که بحران مالی کشتی نولیبرالیسم را در سواحل دو سوی آتلانتیک به گل نشانده است گویای تحولاتی تازه ای است که در کنار هم فضای سیاسی – اجتماعی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپائی را دستخوش دگرگونی های غیرقابل پیش بینی کرده است. اینکه خانم رویال نتیجه نهائی این انتخابات درون حزبی را رد کرده و با تمسک به حربه های فراحزبی از جمله استفاده از وکیل و شکایت حقوقی سعی در مخدوش جلوه دادن پیروزی رقیب خویش نموده است، حزب سوسیالیست را در آینده درگیر منازعات سخت و شاید پایان ناپذیر درونی خواهد کرد که برنده اصلی آن محافظه کاران به رهبری "نیکلای سارکوزی" می باشند.
بعد از شکست بزرگ در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۶ که رویال با اختلاف ۶ درصد آراء در مقابل سارکوزی قافیه را باخت و پس از آن نیز در انتخابات پارلمانی آن چنان بد آورد که تنها در مرحله دوم ترس جنبش مدنی فرانسه به داد سوسیالیست ها رسید و برای عدم یکدستی مطلق حکومتی توسط جناح ماورای راست، گروهی از سوسیالیست ها را راهی پارلمان کرد. در آن مقطع با وجود توانائی های پوپولیستی سارکوزی برای کسب اکثریت رای مردم، نباید از ضعف های سیاسی و عدم مدیریت انتخاباتی رویال به سادگی گذشت. وی در این چند سال اخیر نشان داده است که به نوعی درگیر یک خودخواهی فردی و "کیش شخصیت" می باشد که در طی رقابت های سیاسی و انتخاباتی موجب عدم استفاده و بهره گیری درست از دوران انتقالی و شرایط ائتلافی می شود. سیگولن رویال در شروع مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، پارلمانی و هم اینک درون حزبی تا حدودی اقبال عمومی اولیه را در مقایسه با رقبای خود به عنوان نتیجه نهائی تلقی کرده و تمام راه های لابی گری و ائتلاف در مرحله دوم را از ابتدا مسدود می کند. در هفته گذشته نیز دقیقا این اتفاق افتاد و رویال آن چنان مغرور نتایج دور اول بود که با نزدیکترین دوستان خود از جمله "فرانسوا اولاند" رهبر کنونی و شوهر قبلی خود نیز در اصطکاک دائم قرار داشت و برای اولین بار موجب گردید تا کاندیدای جناح چپ در حزب از گردنه ی نزدیکی سنتی بین میانه روهای مرکزگرا و جناح راست به سلامت عبور کند. تشکیک و عدم پذیرش و اعتراض نسبت به نتایج رسمی و پیروزی خانم اوبری نشان می دهد که بار دیگر کیش شخصیت سیگو موجب اخلال و عدم وحدت درون حزبی شده و در آینده می تواند انسجام سوسیالیست ها را برای رقابت های ملی به مخاطره اندازد.
البته پیروزی خانم مارتین اوبری بسیار فراتر از نکات قوت و ضعف دو رقیب حزبی بوده است و بیش از هر چیزی به شرایط نوینی بستگی خواهد داشت که هم اکنون موجب بی اعتباری سیاست ها و مواضع نولیبرالی در جوامع مدنی و ساختارهای حزبی شده است. این گردش به چپ که بسیار فراتر از دیدگاه های حزبی متکی به جنبش های مدنی و مطالبات طبقات و قشرهای اجتماعی پائین، جوان، فمنیست، سبزها، سندیکاها و به خصوص در دوران کنونی، کارگران فکری می باشد، شرایط را برای جناح های محافظه کار در درون احزاب سوسیال – دمکرات در سال های اخیر به مراتب سخت تر کرده است. این روند در طی دو سال اخیر در حزب سوسیال – دمکرات آلمان، کارگر بریتانیا، جناح چپ ایتالیا، سوسیالیست های اسپانیا و اکثر احزاب سبز در اروپا به وقوع پیوسته است. ورود جهان به چرخه بحران مالی که هم اینک با توجه به آمارها و مستندات رسمی نهادهای دولتی و مستقل در اتحادیه اروپائی، حوزه "یورو" به دوران رکود وارد گردیده و همین موضوع موجب شکست سیاست های راست روانه و نولیبرال در عرصه سیاسی – اقتصادی در عرصه ملی و حزبی شده است. چنین وضعیتی در درون احزاب سیاسی این کشورها نیز در نبرد سه وجهی مبارزه همیشگی جناح های راست، میانه و چپ، به عکس شرایط خاص در دهه نود میلادی (بعد از فروپاشی شوروی) وضعیت را به نفع جناح رادیکال و چپ در درون این احزاب تغییر داده است. بازگشت سوسیالیست ها به خانه پدری چند سالی می شود که اتفاق افتاده است و آنان با تجربه شکست خورده تز "راه سوم" جامعه شناس سیاسی انگلیسی " آنتونی گیدنز" که توسط رهبرانی چون "تونی بلر" و "گرهارد شرودر" روسای سابق احزاب کارگری و سوسیال – دمکرات بریتانیا و آلمان مورد استفاده قرار گرفت، بار دیگر به اصول کلاسیک سوسیال – دمکراسی رجعت کرده اند.
بعد از بحران اقتصادی سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۲ که به رکود بزرگ مشهور است جامعه سرمایه داری برای برون رفت از بحران "دولت رفاه کینزی" را بر محیط زیست سیاسی – اقتصادی اروپائی حاکم کرد و این سیستم حمایتی لیبرال، بعد از دهه ۷۰ و به خصوص پس از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم با نقض خود به سمت نولیبرالیسم جهت گیری کرد. همان گونه که این دگردیسی در دهه ۷۰ تا کنون موجب گرایش به راست اکثر احزاب سوسیال – دمکرات گردید در شرایط بحران مالی کنونی نیز این سیکل گردش معکوس خود را طی می کند. هم اینک این گردش به چپ درون - برون ساختاری، تاثیر انکارناپذیر خود را در درون حزب سوسیالیست فرانسه نیز گذاشته و انتخابات درون حزبی فعلی و پیروزی خانم اوبری ناشی از همین وضعیت بوده است. اعتراضات خانم رویال نسبت به نتایج کنونی (موفق یا ناموفق) با توجه به پیشینه گذشته وی که نشانگر تجارب منفی و شکست خورده یی برای حزب سوسیالیست بوده است و همچنین موج گرایش به چپ در بین سوسیالیست ها می تواند برای حزب یک اخلال و برای وی مرگ سیاسی زود هنگامی را رقم بزند.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید