شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

۲۵ اکتبر ۱۹۰۰ ــ ارشک (اشک یکم) کوشش خودرا برای نجات ایران آغاز می کند


مورخانی که روی تاریخ ایران باستان کار کرده اند در این که ارشک (اشک یکم) حکمران خراسان کوشش پی گیر خود را از اکتبرسال ۲۵۶ پیش از میلاد برای نجات ایران آغاز کرده است متفق القولند و دو مورخ آمریکایی ــ ساندرسون و لامبرتون ــ در سال ۱۹۰۰ میلادی آغاز این تلاش را ۲۵ اکتبر آن سال اعلام داشتند.
اسکندر مقدونی پس از فتح ایران، هر شهر میهن ما را به یک حکمران محلی سپرده بود و سیاستی را به اجرا گذارده بود که هیچکدام از این حاکمان نتوانند با هم برسر تاسیس دولت واحدی در ایران کنار آیند.
سلوکیها، جانشینان اسکندر در ایران در انتاکیه و سلوکیه می نشستند و نظارت دقیقی بر همه ایران به ویژه خراسان نمی توانستند داشته باشند. به علاوه، از آغاز دهه ۲۶۰ پیش از میلاد میان آنان و جانشینان اسکندر در مصر دشمنی و رقابت شدید پدید آمده بود. جانشینان اسکندر در خاک اصلی یونان هم با بپاخیزی های محلی روبه رو بودند. از سوی دیگر رومی ها هم قدرت می گرفتند، ولی توجه رومی ها در آن زمان معطوف به کارتاژی ها (شمال افریقا) بود که از قدرت دریایی چشمگیر برخوردار بودند و شبه جزیره ایتالیا را تهدید می کردند و در این وضعیت، ارشک از طایفه ایرانی پارت ــ یکی از سه طایفه تشکیل دهنده قبیله واحد آرین های جنوبی که به فلات ایران مهاجرت کرده بودند ــ که در خراسان (از شرق دریای مازندران یا دریای گرگان به سمت شرق از جمله منطقه دامغان) می زیستند تصمیم به نجات و احیاء دولت واحد ایران گرفت و با حکمرانان مناطق مجاور ازجمله سغدیا (تاجیکستان امروز) تماس گرفت و آنان را همفکر خود ساخت و در زمانی کوتاه همه خراسان را تحت یک پرچم متحد ساخت و روابط این منطقه را با سلوکی ها که درگیر استقلال طلبی شهرهای آسیای صغیر بودند قطع کرد و شهر «نسا» را ساخت که به نام او « اشک آباد (معلوم نیست که چرا در ایران «عشق آباد» تلفظ میشود) » خوانده می شود. وی سپس گرگان، مازندران و نواحی اطراف را آزاد کرد و در جنگ سال ۲۵۰ پیش از میلاد بر سلوکیها پیروز شد و شهر صد دروازه (دامغان) را نامزد پایتختی ایران کرد.
پس از وی برادرش «تیر داد» که مورخان عنوان اشک دوم بر وی نهاده اند در همین شهر در مراسمی که بر پا شده بود برجای او نشست و افتخار احیاء دولت مستقل و واحد ایران را با شکست دادن سلوکیها نصیب خود ساخت و از این زمان به بعد، مورخان این دودمان را« اشکانیان » خوانده اند که شیفته فلسفه یونان و دمکراسی بودند و مطالعه افکار فلاسفه یونانی که از زمان اسکندر در ایران رواج یافته بود توسط فرزندان ذکور بزرگان اشکانی و فراگرفتن دست کم مقدمات خواندن و نوشتن زبان یونانی تا مدتی اجباری بود. دولت این دودمان دارای پارلمان بود و نصب و عزل ژنرالهای ارشد در دست شاه نبود که خود منتخب سنای ایران (مهستان) بود. گاهی مهستان نظر به شایستگی، شخص شاه را ژنرال ارشد اعلام می کرد که در این صورت باید با ارتش به جنگ می رفت. به خاطر این که سکه های اشکانی بین المللی باشد یک سوی سکه را به یونانی ضرب می کردند که زبان علمی آن زمان بود. برای نزدیک بودن به قلمرو روم، اشکانیان بعدا شهر تیسفون را در کنار دجله ساختند و پایتخت را به این شهر منتقل کردند که تا قرن هفتم میلادی پایتخت ایران بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید