یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اینک فرزندان تالکین


اینک فرزندان تالکین
‌● نگاهی به سیلماریلیون نوشته جی .آر.آر.تالکین
پروفسور محترمی که در آکسفورد زبان و ادبیات انگلیسی درس می داد، هیچ گاه به فکرش هم خطور نمی کرد که شوخی ها و تفریحات شبانه او بعدها به آیینی تبدیل شود. بله، صحبت از تالکین است و کتاب هایش که از روی یکی از آنها، «سه گانه ارباب حلقه ها»، فیلمی هم ساخته شد و قرار است از یکی دیگر از کارهای او، «هابیت»، نیز فیلمی درست شود یعنی از روی همان داستانی که برای پسرش کریستوفر تعریف می کرد و خودش را سال ها بعد نوشت، داستانی کودکانه که تا آخر عمر دلمشغولی پروفسور شد، بسطش داد؛ داستان بلند دیگری با الهام از آن نوشت، «ارباب حلقه ها»، بعد ماجراهای یکی از شخصیت های دوست داشتنی کتاب را به شعر نوشت (منظور ماجراهای تام بامبادیل است، یعنی همان شخصیتی که محبوب هیپی ها بود اما در نسخه سینمایی هیچ اثری از او نیست)، نقیضه کتاب بلندش را نوشت (این داستان را مراد فرهادپور با نام «زارع مزرعه گایسلر و اژدها» در کتاب «درخت و برگ» آورده است) و سرآخر کتاب بزرگی نوشت در باب پیدایش این جهان و برخی از شخصیت های آن سه گانه و جنس های مختلفی که در این کتاب زندگی می کنند؛ الف ها، دورف ها، هابیت ها، جادوگران و غیره. این کتاب که شبیه کتاب های مقدس است، «سیلماریلیون» نام دارد که همان کودک، یعنی کریستوفر، چهار سال پس از مرگ پدرش، از میان دست نوشته های پدر بیرونش کشید و به چاپخانه سپرد، یعنی همین کاری که بارها انجام داد و نمونه آخرش همین یک ماه پیش رکورد فروش کتاب ها را شکست؛ اگر چه خود تالکین از میزان استقبال مردم از اثرش، متعجب و حتی شرمنده یا معذب بود، مخصوصاً وقتی می دید طرفداران کتابش چقدر با او و سلوکش متفاوت اند؛ هیپی ها و خوانندگان راک و خصوصاً هارد راک.
به هر حال، تالکین در زمان عمرش در انزوا می زیست و تفریح عمده زندگی اش حضور در جمعی بود که به احتمال قریب به یقین بر نوشته هایش تأثیری انکارنکردنی گذاشت چرا که یکی دیگر از حاضران آن حلقه سی. اس.
لوئیس بود که در ایران به برکت هفت گانه «سرگذشت نارنیا» و البته فیلم «شیر، جادوگر، کمد» از چهره های مشهور است و از قضا این هفت گانه و نوشته های تالکین عجیب به یکدیگر شبیه اند مگر در دو عنصر بسیار مهم؛ جهت گیری ها و تعصبات ناشی از کاتولیسیسم (و البته گاه غربی گرایی) در کارهای لوئیس بسیار مشهودند، حال آنکه تالکین این مضامین را به شکلی داستانی درآورده است (مثلاً به شکل غفلت سائورون و عاری بودن شر از تخیل)؛ و دوم سطح مخاطبان این دو مجموعه (اگر چه لوئیس کتاب های داستانی و غیرداستانی دیگری نیز برای بزرگسالان داشت).
از شباهت این دو مجموعه اشاره به این نکته کافی است که در هر دو، جهان داستان را موسیقی ساخته است؛ در کار لوئیس آواز شیری عجیب (که بسیاری اوقات انسان را به یاد مسیح می اندازد) و در کار تالکین، از هم آوازی جمعی از موجوداتی ساخته آن واحد (یا خداوند)، یعنی ایلوواتار، به نام اینور (که می شود آنها را معادل فرشتگان دانست، مخصوصاً مورگوت که از جمع اینور بود اما به سبب تعجیل یا حرص، علیه ایلوواتار طغیان کرد و سائورون قوی ترین و آزموده ترین شاگرد او بود).
این شباهت را در جای دیگری نیز می توان یافت، در مقاله ای که تالکین در باب داستان پریان نوشته شده است و ضمن آنکه می گوید داستان پریان داستانی است متعلق به جهان خیالی این موجودات، در جایی از آن می گوید؛ «این داستان ها دری به سوی زمانی دیگر می گشایند، و ما اگر از این در عبور کنیم، اگر شده برای چند لحظه ای از زمان خودمان بیرون می رویم، و شاید حتی بیرون از خود زمان» (ترجمه؛ مراد فرهادپور، ارغنون ش ۲۵، ص ۶۰)؛ و این عبور در داستان های لوئیس بسیار برای ما آشنا است؛ عبوری که گاه از یک کمد صورت می گیرد (شیر، جادوگر، کمد) یا از طریق تصادف قطار (آخرین نبرد). یکی از جذابیت های داستان های پریان را باید در همین «عبور» جست وجو کرد.
نکته دیگری که تالکین در مورد این قصه ها بدان اشاره می کند این است که یکی از عناصر اصلی در این داستان ها «جادو» است، البته جادوی «با قدرت و حالتی خاص است، با دورترین فاصله از ترفندهای مبتذل جادوگر سخت کوش علمی.
اما یک شرط نیز وجود دارد؛ اگر طنز و کنایه ای در کار است، یک چیز نباید مسخره شود، خود جادو.» (همان، ص ۴۹) شباهات میان این دو اثر بسی بیشتر از این ها است چرا که هر دو برخاسته از اندیشه ای واحدند، اندیشه ای که ملغمه ای است از کاتولیسیسم، ستایش از طبیعت و هر چه ساخته آن است (و در نتیجه دشمنی با علم و صنعت؛ کافی است جادوگری صنعتی و سخت کوشانه سارومان را در تقابل با جادوگری برخاسته از ایمان گندالف مقایسه کنیم)، محافظه کاری فلسفی و سیاسی و البته عشق به اساطیر انگلوساکسون و اروپای شمالی و در عین حال، تلاش برای مسیحی کردن آنها. البته این محافظه کاری چندان هم مهارشده نیست؛ نگاهی به هیپی های مفتون کتاب های تالکین تا حدی، شاهدی بر این مدعا است.
سخن آخر آن که، خوانندگانی که با روانی نثر کتاب «ارباب حلقه ها» عادت کرده اند، در خواندن «سیلماریلیون» باید کمی به خود سختی دهند و خود را با نثر کهن این کتاب سازگار کنند.
سیلماریلیون/ جی. آر. آر. تالکین/ رضا علیزاده/ نشر روزنه، چاپ اول، ۱۳۸۶ ، ۶۲۲ ص
شهریار وقفی پور
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید