یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به دنبال چرایی احکام


به دنبال چرایی احکام
سوال از فلسفه احکام، یکی از سوالات اساسی است. سلسله مباحث _ فلسفه احکام _ به دنبال پاسخ برخی از این سوالات است.
بررسی اسرار و فلسفه احکام باید تحت چه ضابطه‏ای انجام پذیرد؟
قوانین و احکام دینی روی هم رفته از چهار دسته بیرون نیست:
۱) احکامی که از همان آغاز بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فلسفه آن بر همه آشکار بوده و مردم به تناسب فکر و معلومات خود هرکدام چیزی از آن را درک می‏کردند؛ منتها برای این که مردم را بطور عموم موظف به انجام آنها کنند شکل قانونی به آن بخشیدند؛ مانند تحریم دروغ، خیانت، تهمت، قتل نفس، سرقت، ظلم و ستم، کم فروشی و تقلب؛ و امر به عدالت، پاکی، درستی، کمک به ستمدیدگان، کوشش و کار، نیکی به پدر و مادر و بستگان و همسایگان و مانند اینها که هر کس در هر پایه از معلومات باشد، فلسفه و سر این احکام را در می‏یابد، گو این که هر قدر به میزان دانش و آگاهی انسان نسبت به مسائل زندگی افزوده شود اهمیت و اثر این دستورها را بهتر درک می‏کند.
همین قدر می‏دانیم که دسته چهارم از احکام، به اندازه سه دسته پیشین برای ما قابل احترام و لازم الاجراست برای این که همه از یک منبع سرچشمه گرفته شده و حقّانیتِ مأموریتِ آورنده آنها با دلایل قطعی بر ما ثابت شده است.
۲) احکامی که فلسفه آن بر توده مردم - وگاهی بر دانشمندان آن زمان نیز - روشن نبوده، و در متن قرآن یا سخنان پیشوایان دین اشاراتی به اسرار آنها رفته است؛ مثلا، شاید مردم آن عصر از فلسفه سه گانه (اخلاقی، اجتماعی، بهداشتی) روزه بی خبر بودند؛ لذا یک جا قرآن اشاره به تاثیر تربیتی و اخلاقی آن کرده و می‏گوید: «لعلکم تتقون» و در جای دیگر امام صادق علیه‌السلام اشاره به تاثیر اجتماعی آن کرده و می‏گوید: «لیستوی به الفقیر و الغنی؛ تا ثروتمندان و مستمندان یکسان زندگی می‏کنند و ثروتمندان از حال گرسنگان آگاه شوند و به کمک آنها بشتابند» و در مورد دیگر پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‏فرماید: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا تن شما سالم گردد (و مواد مزاحم مصرف نشده و تولید عفونت کننده بسوزد و از بین برود).»
نظیر این احکام فراوان است که در متون آیات و احادیث پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و اهل بیت علیهم‌السلام به اسرار آنها اشاره شده است. کتابی نیز بر اساس جمع آوری این دسته از احادیث به نام «علل الشرایع» به وسیله یکی از بزرگترین محدثان ما (شیخ صدوق) نگاشته شده است؛ ولی توجه به این نکته لازم است که ذکر این اسرار و منافع، با توجه به این که متناسب با سطح افکار مردم بوده؛ نه به معنی انحصار و محدود بودن فلسفه‏های حکم در آنچه ذکر شده می‏باشد و نه مانع از به کار انداختن اندیشه برای درک بیشتر خواهد بود.
۳) احکامی که با گذشت زمان و پیشرفت آگاهی بشر پرده از روی اسرار آنها برداشته شده و چهره آنها نمایان گشته است و ما می‏توانیم آنها را سندهای زنده‏ای بر عظمت و اصالت این احکام آسمانی بدانیم.
مثلا اثرات زیانبار جسمی و روحی و اجتماعی مشروبات الکلی و حتی اثر گذاردن آن روی ژنها و جنینها که امروز از زبان آمار می‏توان شنید؛ و یا هیجانات عصبی و مرگ و میرهای ناشی از آن به خاطر جلسات قمار؛ و یا خطراتی که بر اثر تقسیم غیر عادلانه ثروت دامنگیر اجتماعات می‏گردد؛ و یا زیانهای غیر قابل انکار اقتصادی و اخلاقی رباخواری که همه را با ارقام ریاضی می‏توان روی کاغذ منعکس نمود؛ و یا مضرات غذاها، آبها و اماکن آلوده که در اسلام بشدت از آن نهی شده؛ همه و همه از این دسته از احکام است که گذشت زمان و بالا رفتن سطح فکر بشر پرده از روی فلسفه آنها کنار زده است و ما می‏توانیم بطور حسی آنها را درک کنیم.
ولی توجه به یک موضوع نهایت ضرورت را دارد و آن این که هر گونه افراط و تندروی و پیش داوریهای غلط و کوتاه نظریها و بینشهای کاذب و از همه مهمتر فرضیه‏های ثابت نشده علمی را به حساب قوانین علمی گذاردن، ما را در این قسمت فرسنگها از حقیقت دور می‏سازد و به جای این که به اسرار و فلسفه احکام آشنا کند، در بیراهه‏های خطرناکی سرگردان می‏نماید؛ بنابراین تا زمانی که علم چیزی را بطور قطع و مسلم اثبات نکند و صورت حسی به خود نگیرد، نباید اساس بحث در توضیح فلسفه حکم قرار گیرد.
در آنجا که چیزی نداریم بگوییم اصرار به فلسفه چینی نداشته باشیم و در آنجا هم که چیزی داریم، هرگز فلسفه حکم را منحصر و محدود در آن معرفی نکنیم.
۴) آخرین دسته از احکام آنهاست که نه از آغاز روشن و بدیهی بوده و نه در لابه‌لای متون اسلامی به اسرار آن اشاره شده و نه تاکنون با گذشت زمان به آن دسترسی یافته‏ایم.
اموری مانند تعداد رکعات نمازها، و یا بعضی از مناسک حج در این سری قرار دارند.
آیا آیندگان باید با پیشرفتهای جدید علم و دانش پرده از روی اینها بردارند؟
آیا آخرین وصی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مامور توضیح و تفسیر آنهاست؟
آیا اینها جنبه انضباطی دارد؟
آیا از اسراری است که نارسایی علم و دانش بشر شاید در آینده هم توان پرده برداری کامل از روی فلسفه آنها نداشته باشد؟ هیچ کدام بر ما معلوم نیست؛ همین قدر می‏دانیم که دسته چهارم از احکام، به اندازه سه دسته پیشین برای ما قابل احترام و لازم الاجراست چه این که همه از یک منبع سرچشمه گرفته و مأموریت آورنده آنها با دلایل قطعی بر ما ثابت شده است.
منبع:
پاسخ به پرسشهای مذهبی - نویسندگان: آیات عظام ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید