شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

راجر ایبرت‌ درباره «پس از خواندن بسوزان»


راجر ایبرت‌ درباره «پس از خواندن بسوزان»
فیلم تازه برادران کوئن «بعد از خواندن بسوزان» کمدی عجیب و غریب و البته ابلهانه‌ای است که گاهی از این موقعیت فراتر می‌رود. شخصیت‌های فیلم همگی احمق و کودن هستند و پیرنگ داستان هم با ذوق و شوق گیج کننده‌ای دچار پیچش‌های زیادی شده است. نقش‌ها هم به نظر می‌رسد که برای بازیگران نوشته شده است. بله، حتی برد پیت در نقش چاد، مربی باشگاه بدن‌سازی خل وضع و سر به هوایی که مرتب آدامس می‌جود، همیشه برد پیت را بازیگر خوبی می‌دانستم و این بار او توانایی‌ای از خود بروز داده که قبلا از او ندیده بودم.
اما منظورم از «رها شدن گهگاه از کمدی ابلهانه» چیست؟ نقش‌هایی که فرانسیس مک دورماند و جرج کلونی ایفاگران آن هستند حس تلخ و گزنده‌ای دارند. هر دوی آنها در مکانی اشتباه به دنبال عشقشان می‌گردند. فرانسیس مک دورماند نقش لیندا لیندسکی یکی از همکاران چاد در باشگاه بدن‌سازی را بازی می‌کند که در دنیای اینترنت به دنبال نیمه دیگرش می‌گردد. او تصمیم می‌گیرد تحت عمل جراحی پلاستیک بی‌رحمانه‌ای قرار بگیرد تا از چربی‌های اضافی شکم، بازوها، ران‌ها و چشمانش کم کند. او می‌گوید؛ «می‌خوام تا جایی که می‌شه از این تن فعلی‌ام فاصله بگیرم»!
جرج کلونی نقش هری فارر، مرد متاهل خوشبختی را بازی می‌کند که او هم در اینترنت به دنبال شخص مورد علاقه‌اش می‌گردد و البته در حالت کلی با هیچکس که این خصوصیت را داشته باشد ملاقات نمی‌کند. او و لیندا همدیگر را می‌بینند و به نظر می‌رسد که از یکدیگر خوششان آمده. بعد لیندا و چاد، دیسکی کامپیوتری را در باشگاه‌شان پیدا می‌کنند و بعد از خواندن آن متوجه می‌شوند که دیسک متعلق به آزبورن کاکس (با بازی جان مالکوویچ) است؛ یک مامور سازمان سیا که به خاطر اعتیاد به الکل از کارش اخراج شده است. کاکس همسر ماری (با بازی تیلدا سوئینتن) است که رابطه پنهانی با هری دارد. می‌بینید عجب وضعیتی است. به نظرم دیگر لازم نیست پیرنگ داستان را برایتان توضیح بدهم. داستان به طور مداوم دور خودش می‌چرخد و از اینجا و آنجا و همه جا سر بیرون می‌آورد. مواد داستانی‌ای که به مثابه یک تمرین به خوبی کنار هم قرار گرفته‌اند اما منجر به امر نهایی خوبی نمی‌شوند. موفقیت فیلم به شدت به دیالوگ‌های آن وابسته است. لیندا و چاد که من را یاد روپرت و ماشا در «سلطان کمدی» می‌اندازند، سعی می‌کنند تا دیسک را به سفارت روسیه در واشنگتن بفروشند. آنها هر کاری می‌کنند تا پول لازم برای عمل جراحی لیندا را جور کنند. سازمان سیا وارد ماجرا می‌شود. افسر غضبناک، گیج اما مصمم سیا با بازی دیوید راش ماجرا را به رئیس خود (جی کی سیمونز، بازیگر نقش پدر جونو) گزارش می‌دهد. رئیس در فیلم دیالوگ‌های زیادی ندارد اما همان‌ها کلی حرف برای گفتن دارند و هر کدامشان یک ضربه اساسی است.
شخصیتی که جان مالکوویچ در فیلم بازی می‌کند یک حرامزاده به تمام معناست. یکی از همان الکلی‌هایی که فکر می‌کنند الکلی نیستند فقط به خاطر اینکه با دقت به عقربه‌های دقیقه شمار ساعت نگاه می‌کنند تا «دقیقا پنج» بشود. یک کچل به شدت عصبی و مردم گریز با کراواتی مسخره که به شدت می‌خواهد بداند مدارک محرمانه‌اش چطوری دست دو پادوی یک باشگاه بدن‌سازی افتاده است.
اما جرج کلونی کسی که در یک فیلم به غایت خوش تیپ و قهرمانی به شدت باهوش است و در فیلمی‌ دیگر عاشقی سرگردان. نمی‌شود چیزی که او زیربنای نقش‌هایش را بر آن سوار می‌کند باور کرد. برادران کوئن در جایی گفته‌اند این فیلم «سه‌گانه آنها در مورد حماقت» را بعد از «ای برادر تو کجایی؟» و «سنگ دلی تحمل‌ناپذیر» تکمیل می‌کنند. کلونی به عنوان یک احمق؟! گویی برای این کار ساخته شده. فرانسیس مک دورماند در این فیلم فوق العاده است و از نقش پلیس ایالتی‌اش در فیلم« فارگو» کنده شده است. او یک معصوم است که هیچ چیز نمی‌تواند او را متوقف کند. زمانی که اولین بار او را در سکانس محشر« سوختن می‌سی‌سی‌پی» همراه با جین هکمن دیدم توجهم را جلب کرد. او توانایی منحصر به فردی برای ظاهر شدن در هر نقشی دارد.
«بعد از خواندن بسوزان» برای برادران کوئن فیلم خوبی نیست. یکی از آن گشت و گذارها و سیر کردن‌های حیرت‌آور و به شدت عمیق آنها در داستان هم نیست. بعضی وقت‌ها خنده‌دار، بعضی اوقات درخشان و گاهی هم غم‌انگیز است. با دیالوگ‌هایی که منطقی به نظر می‌رسند. البته تا وقتی که به دقت به آنها گوش نکنید و آن وقت است که متوجه می‌شوید تمام آدم‌های فیلم یک جوری « دیوانه» اند. فیلم تنها ۹۶ دقیقه است. زمانی که برای یک فیلم داستانی کافی به نظر می‌رسد. اما احساس می‌کنم پایان فیلمبرادران کوئن قدری تحمیلی باشد. شاید هم اشتباه می‌کنم چون نمی‌توانم بفهمم که چه چیزی ممکن است بعد از پایان داستان در فیلم اتفاق بیفتد و یا اینکه ممکن است چه تمهیدی برای ادامه زیرساخت آن در سر داشته باشند.

ترجمه: امید غیایی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی