شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تفاوت اوباما با مک‌کین


تفاوت اوباما با مک‌کین
ایالات متحده پس از ۸ سال رهبری شکست‌خوده جورج بوش در هم شکسته و از مسیر خود منحرف شده است. او دو جنگ، تصویری منفور از آمریکا و دولتی که به طور نظام‌مند فاقد توانایی حمایت و کمک به شهروندان آمریکایی – اعم از کسانی که در حال فرار از یک سیل هستند، یا دنبال مراقبت بهداشتی با هزینه‌ای قابل تحمل می‌گردند یا تلاش می‌کنند خانه‌ها، مشاغل، ارزش پس‌اندازها و حقوق بازنشستگی خود را بر اثر بحران مالی کنونی که قابل پیش‌بینی و قابل جلوگیری بود، حفظ کنند –برای جانشین خود به جا می‌گذارد.
اگرچه زمان دشواری است،اما انتخاب یک رئیس‌جمهوری جدید آسان است. سناتور باراک اوباما پس از نزدیک به دو سال مبارزات انتخاباتی دشوار و زشت، ثابت کرده است که انتخابی درست به عنوان چهل‌و چهارمین رئیس‌جمهوری آمریکا است. اوباما، با چالش‌های فراوان مواجه شده و به عنوان یک رهبر رشد کرده و وعده‌های اولیه خود را درباره امید و تغییر،ملموس‌تر و باورپذیرتر کرده است. او قضاوت درست و خونسردی خود را نشان داده است. ما معتقدیم که او اراده و توانایی تشکیل یک اجماع سیاسی گسترده را دارد که برای یافتن راه‌حل برای مسائل این ملت ضروری است. از طرف دیگر سناتور جان مک‌کین مدام به حاشیه صحنه سیاسی آمریکا عقب‌نشینی کرده و دست به فعالیت‌هایی بر مبنای تفرقه حزبی، جنگ طبقاتی و حتی نژادپرستی زده است. سیاست‌ها و دیدگاه او در گذشته در جا می‌زند. انتخاب سارا پالین به عنوان معاون، اقدامی چنان آشکارا نامناسب، پرده نهایی فرصت طلبی و قضاوت بد بود که موفقیت‌های حضور ۲۶ ساله مک‌کین را در کنگره محو کرد. با توجه به ماهیت به ویژه زشت مبارزات انتخاباتی مک‌کین، اشتیاق به انتخاب رئیس‌جمهوری بر مبنای احساسات صرف و خام، شدید است.
اما در نگاه کردن نزدیک به حقایق زندگی در آمریکای امروز و به تجویزهایی که نامزدها می‌کنند، ارزشی بزرگتر وجود داردوتفاوت‌ها بسیار شدید و عمیق است. مک‌کین همان ایدئولوژی منافع شخصی و فردی حزب جمهوریخواه را پیشنهاد می‌دهد که شاهد شکست آن در وال استریت و حساب‌های بانک های آمریکایی هستیم.اما اوباما دیدگاه دیگری درباره نقش و مسوولیت‌های دولت دارد.
اوباما در سخنرانی در دنور گفت «دولت نمی‌تواند همه مسائل ما را حل کند اما کاری که باید بکند کاری است که ما نمی‌توانیم به تنهایی برای خود انجام دهیم: از ما در مقابل آسیب‌ها حمایت کند و امکان آموزش و پرورش مناسب هر کودک را فراهم سازد، آب ما را سالم و بهداشتی و اسباب‌بازی‌های ما را ایمن کند، برای ساختن مدارس، جاده‌ها و دانش و فناوری جدید سرمایه‌گذاری کند.» او از زمان شروع بحران مالی به درستی ناکامی خفت‌بارناشی از عدم وجود مقررات و نظارت دولت را، که بازارها را در آستانه فروپاشی قرار داده، شناسایی کرده است.
نظام مالی آمریکا قربانی چند دهه سیاست‌های آزادسازی و ضدمالیاتی جمهوریخواهان است. نادرستی این سیاست‌ها به بهایی بسیار سنگین به اثبات رسیده با این حال مک‌کین، که خود را «سربازی پیاده در انقلاب ریگان» می‌داند هنوز به آنها اعتقاد دارد.
اوباما می‌گوید برای حمایت از مردم و اقتصاد آمریکا اصلاحات فراگیر لازم است. مک‌کین درباره اصلاحات خیلی حرف می‌زند اما دیدگاهی بسته دارد. پاسخ او برای همه مسائل اقتصادی حذف و کاهش محدود هزینه‌های دولتی – حدود ۱۸میلیارد دلار در بودجه‌ای ۳ تریلیون دلاری – کاهش مالیات‌ها ومنتظرماندن برای این است که بازار بدون کنترل مشکلاتش راخود حل کند. اوباما صراحتا می‌گوید ساختار مالیات کشور باید تغییر یابد و عادلانه شود و ثروتمندان آمریکایی که ازکاهش مالیات‌ها به وسیله بوش غیرمنصفانه سود برده‌اند، مالیات بیشتری بپردازند. با این کار، کارگران آمریکایی که شاهد سقوط معیار زندگی خود و محدودتر شدن انتخاب های فرزندان خود بوده‌اند، منتفع خواهند شد. اوباما می‌خواهد حداقل دستمزد را بالا ببرد و دستمزد را با تورم پیوند دهد، شرایطی را احیا کند که در آن کارگران بتوانند در صورت لزوم اتحادیه‌ها را سازمان دهند و فرصت‌ها و امکانات آموزشی را بیشتر کنند. مک‌کین که زمانی کاهش مالیات‌ها به وسیله بوش را اقدامی غیرمسوولانه می‌دانست حالا می‌خواهد این کار دائمی شود و در حالی که درباره کاهش مالیات‌ها برای همه حرف می‌زند، کاهش‌های پیشنهادی او در عمل بیشتر به سود یک درصد جمعیت بالای ثروتمندان تمام می‌شود و کشور را در گودال مالی عمیق‌تر فرو خواهد برد.
ارتش آمریکا – تجهیزات و نفرات آن – به طرز خطرناکی گسترده شده است.
بوش از جنگ ضروری در افغانستان غفلت کرده و آن را در معرض شکست قرارداده است. در حالی که باید به جنگ غیرضروری و بیش از حد پرخرج عراق با سرعت و به مسوولانه‌ترین شکل ممکن خاتمه داد.
در حالی که رهبران عراق خواهان خروج سریع آمریکایی‌ها هستند، مک‌کین هنوز از پیروزی حرف می‌زند و هیچ طرح واقعی برای خروج نیروها و محدود کردن خسارت به عراق و همسایگان آن ندارد.
اوباما قضاوت درستی درباره مسائل خارجی دارد و انتخاب سناتور جوزف بایدن به عنوان معاون یکی دیگر ازدلایل درستی قضاوت او است، در حالی که انتخاب سارا پالین نشانه غیرمسوول بودن مک‌کین است. اوباما می‌خواهد سازمان ملل را اصلاح کند در حالی که مک‌کین می‌خواهد این سازمان را نابودکند و به جای آن تشکیلات دیگری به نام اتحادیه دموکراسی‌ها به وجود آورد کاری که باعث بروز خشم ضدآمریکایی بیشتر در سراسر جهان خواهد شد.
متاسفانه مک‌کین، مثل بوش ،جهان را دوست و دشمن می‌بیند. مک‌کین حتی پیش از حمله روسیه به گرجستان پیشنهاد کرده بود روسیه از گروه هشت کشور صنعتی بیرون انداخته شود. ما طرفدار گردن کلفتی روسیه نیستیم اما تمایلی به تکرار جنگ سرد نیز نداریم. آمریکا باید راهی برای محدود کردن بدترین انگیزه‌های روس‌ها پیدا کند و در همان حال توانایی خود را برای همکاری با آنان درباره کنترل تسلیحات و سایر مسائل حیاتی حفظ کند. اوباما خواهان برخورد با موضوع هسته‌ای ایران با پیشنهادهای معتبر دیپلماتیک و تحریم‌های سخت‌تر است. تمایل مک‌کین حتی به صورت شوخی شوخی درباره بمباران ایران وحشتناک بود.
در زمان بوش و معاون او دیک چنی، قانون اساسی، حقوق مدنی، نظام عدالت گستری و جدایی قوای سه‌گانه در معرض تهاجم بی‌رحمانه قرار داشتند. بوش از فاجعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سوءاستفاده کرد و در لحظه و شرایطی که مانند رئیس‌جمهوری یک کشور متحد به نظر می‌رسید، کوشید خود را بالاتر از قانون قرار دهد. بوش بی‌این که حق و اختیار داشته باشد مردم را بدون اتهامی به زندان انداخت و با ارعاب کنگره اختیار جاسوسی درباره زندگی مردم آمریکا را به دست آورد.
او تعداد زیادی برنامه «سیاه»، از جمله ایجاد زندان‌های مخفی و شکنجه مردم اجرا کرده است. رئیس‌جمهوری صدها، اگرنه هزاران، دستور مخفی صادر کرده است. ما نگران آن هستیم برای کشف تعداد موارد نقض حقوق اساسی مردم سال‌ها تحقیقات جنایی لازم باشد.
هر دو نامزد شکنجه رامحکوم کرده‌اند و متعهد شده‌اند زندان گوانتانامو را ببندند. اما اوباما از این هم فراتر رفته و قول داده است حملات بوش به سیستم دموکراتیک را شناسایی و اصلاح کند اما مک‌کین درباره این موضوع سکوت کرده است. مک‌کین در سال ۲۰۰۶ به کاخ سفید کمک کرد قانون وحشتناک کمیسیون‌های ارتش را به اجرا درآورد، قانونی که متهمان را از حق محاکمه در دادگاهی واقعی محروم کرد و واشنگتن را در مقابل کنوانسیون‌های ژنو قرار داد و زندگی نظامیان امریکایی را به خطر انداخت.
برگرداندن کشور به جایی که قبل از بوش بود و شروع به اصلاح تصویر آن در جهان و اعاده اعتماد به نفس و احترام آن به خود مبارزه‌ای بسیار دشوار خواهد بود. انجام این کارها و رهبری آمریکا به پیش، نیازمند قدرت اراده، شخصیت و هوش، قضاوت درست و رفتار با خونسردی و تداوم است.
اوباما همه این ویژگی‌ها را به وفور دارد. آبدیده شدن او درجریان مبارزات انتخاباتی تردیدهایی را که باعث شد در مراحل اولیه هیلاری کلینتون را انتخاب کنیم از بین برد. او با پیام‌های نیرومند امید و امکان و فراخوان فداکاری مشترک و مسوولیت اجتماعی نظر انبوه رای‌دهندگان جدید را به خود جلب کرده است. مک‌کین، که او را درمرحله مقدماتی به عنوان بهترین نامزد حزب جمهوریخواه برگزیدیم، آخرین ذرات اعتبار و درستی قضاوت خود را با تلاش برای جلب نظرات حقیر جناح راست افراطی بر باد داده است. اوکه در انتخابات سال ۲۰۰۰ به علت وجود دخترخوانده (رنگین پوستش) هدف حملات نژادپرستان قرار گرفت در انتخابات امسال با استفاده از همان شیوه‌های بد برای پیروزی به هر قیمت ،تمام اعتبار خود را از دست داده است.
او موضع خود را به عنوان یک متفکر مستقل به خاطر حمایت از سیاست‌های نادرست بوش در زمینه مالیات، تغییرات آب و هوا و اصلاح قانون مهاجرت، بر باد داد.
اوباما هدف شدیدترین حملاتی بود که تاکنون در مبارزات انتخاباتی آمریکا دیده شده است او را غیرآمریکایی دانستند و متهم کردند مسلمان بودن خود را پنهان می‌کند. جمهوریخواهان او را به تروریست‌های داخلی پیوند دادند و گفتند همسرش به آمریکا علاقه ندارد. پالین با ادعای این که فقط مردم ایالت‌های متمایل به جمهوریخواهان آمریکایی هستند، میهن‌پرستی میلیون‌ها آمریکایی دیگر را زیر سوال برد.
این گونه سیاست‌های وحشت، تفرقه و ترور شخصیت به بوش کمک کرد مک‌کین را در مرحله مقدماتی انتخابات حزب جمهوریخواه در سال ۲۰۰۰ و سناتور جان کری را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ شکست دهد. این سیاست‌ها موضوع اصلی ریاست جمهوری شکست‌خورده او بوده است. مسائل و مشکلات آمریکا بسیار وخیم‌تر از آن است که با تبلیغات منفی یا پیام‌های تبلیغاتی تلفنی خودکار علیه رقیب بتوان آنها را برطرف کرد. این کشور نیازمند رهبری معقول و باشعور، رهبری دلسوز، رهبری درستکار و رهبری نیرومند است. باراک اوباما نشان داده است که همه این ویژگی‌ها را دارد.
سرمقاله: نیویورک تایمز
ترجمه: علی ایثاری کسمایی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید