پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه گذار موفق دوران رکود کیست


سرمایه گذار موفق دوران رکود کیست
احتمالاً شما جان ما نیارد کینز را به عنوان یک اقتصاددان مشهور می شناسید اما ممکن است که ندانید او یک سرمایه گذار بزرگ یا به عبارت دیگر موفق ترین سرمایه گذار از ابتدای رکود بزرگ اقتصادی غرب بوده است.مدیریت صندوق سرمایه گذاری کالج کینگز کمبریج برعهده کینز بود. این صندوق در بازه زمانی ۱۹۴۶- ۱۹۲۷ یعنی دوران مدیریت کینز به طور متوسط بازدهی ۱۲ درصدی کسب کرده است. در دوره زمانی مذکور ما شاهد جنگ جهانی دوم و رکود بزرگ اقتصادی بوده ایم و کسب چنین بازدهی در این دوران بسیار تحسین برانگیز و قابل توجه است. طی این دوران بازار سهام ۱۵ درصد سقوط قیمت داشته است. نکته دیگری که بر مدیریت خوب صندوق صحه می گذارد این است که سود حاصل از سرمایه گذاری های مجدد در صندوق سرمایه گذاری نمی شد، بلکه کالج کینگز کمبریج درآمد حاصل از پرتفوی را خرج می کرد و با این وصف این صندوق بازدهی بالای ۱۲ درصد را کسب کرد.بنابراین کینز سرمایه گذار موفقی بود که هنگام مرگش بالغ بر ۳۰ میلیون دلار دارایی داشت. ۳۰ میلیون دلار در آن زمان چنان رقم بالایی بود که تمام معاصرانش را شوکه کرده بود. اما او چگونه در دوران رکود قادر به انجام چنین کاری شد. مطالبی که در زیر می آید برگرفته از کتاب «کینز و بازار» به قلم جوستین والش است: کینز معامله گر و سفته باز معمولی بود که سعی داشت روندها و چرخه های معاملاتی را پیش بینی کند، اما رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ او را به پشت میز نقشه کشی راند.
در رکود بزرگ اقتصادی ارزش دارایی های کینز بیش از ۸۰ درصد کاهش یافت و همین سقوط بزرگ باعث تغییر رویه او شد. بعد از دوران رکود به جای یک سفته باز او یک سرمایه گذار بود. او دیگر کمتر به پیش بینی بازار می پرداخت و به جای آن ذهن تیزبین اش را معطوف به هر یک از اوراق بهادار موجود در بازار می کرد و سعی می کرد ارزش نهایی آنها را تخمین بزند. او منطق جدید سرمایه گذاری اش را در یادداشتی چنین برای دانشجویانش مطرح کرده است: «هدف من این است که اوراق بهادار را زمانی بخرم که قدرت بازدهی اش به حد نهایت رسیده و قیمت بازارش در مقایسه با ارزشش به پایین ترین حد رسیده باشد.»با این منطق او فردی صبور شد. او خود بیان می دارد که چقدر راحت تر و مطمئن تر است که سهم ۷۵ سنتی را برای مدت طولانی نگهداری کنی تا یک سهم ۷۵ سنی را بخری و بعد در قیمت ۵۰ سنت بفروشی به امید اینکه ۴۰ سنت خواهد شد. کینز آموخت که به بررسی ها و عقاید خود اعتماد کند و اجازه ندهد قیمت های بازار او را به سمت معاملات سوق دهند.
در سال ۱۹۳۳ یکی از بزرگ ترین کودتاهای درونی شخصی رخ داد. رکود اقتصادی شروع شده بود و سخنرانی ضدشرکتی فرانکلین روزولت منجر به سقوط بازار شد. قیمت سهام در آمریکا به طور باور نکردنی سقوط کرده بود. به طوری که قیمت ها چنان غیرمنطقی کاهش یافته بود که احتیاج به هوش خارق العاده نبود که بتوان تحلیل کرد ارزش این شرکت بالاتر از رقمی است که در حال معامله شدن است اما جو بازار به گونه ای بود که صبر و تحمل را از مردم ربوده بود و ترس از فضای سقوط را جایگزین آن کرده بود. در چنین فضایی بود که کینز اقدام به خرید سهام ممتاز شرکت ها کرد. سال بعد ارزش خالص دارایی ها او سه برابر شده بود.کینز در یادداشتی برداشت خود را «برخلاف جریان آب شنا کردن» در سرمایه گذاری چنین بیان می کند: در فضای زندگی و فعالیت ما، موفقیت، امنیت و پیروزی از آن اقلیت است نه اکثریت اگر می بینید جماعتی با شما موافقند شیوه خود را تغییر دهید. بنابراین او آموخت که تعداد زیادی سهم با حجم اندکی از هر کدام را در پرتفوی خود قرار دهد نه این که تمام پولش را در «سهام مخابرات،» سرمایه گذاری کند. او می گوید: «اجازه دهید جادوی تنوع سازی کار خود را انجام دهد. شعار ما «ساکت باش» است. با حذف پارازیت های کوتاه مدت چشم به نیروهای بلندمدت بدوزیم.»به عبارت دیگر او بامحدود کردن خریدهایش فقط وقتی اقدام به خرید می کرد که ارزش ذاتی آن سهم بسیار بالاتر از قیمت سهم در بازار می شد. کینز بر این باور بود که به جای کاهش وزن خود ناشی از استرس کاهش قیمت یک سهم به کاهش حجم سرمایه گذاری در یک سهم بپردازد. هر چند این احتمال وجود دارد که نیمی از پرتفوی شما معطوف به پنج سهم باشد اما الزام ندارد که این پنج سهم سهام طلایی بازار باشند.
در عمق دوران رکود، کینز یکی از دوستان سرمایه گذار خود به نام سیدنی روسل کوک را از دست داد. قلب کوک تحمل زیان های زیادی را که ناشی از کاهش قیمت اوراق بهادارش بود، نداشت و بازایستاد.

فیروزه سالارالدینی
کارشناس بازار سرمایه
منبع : روزنامه سرمایه