شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
«کافه پیانو» از تمام جهات، یک اثر متوسط است
پارهای نویسندگان و تحلیلگران، دربارهی «کافه پیانو» به درستی نوشتهاند: «قصهای متوسط دربارهی آدمهایی متوسط از شهرهایی متوسط».
اما چنین تعریفی، در عین درستیاش؛ تنها ناظر به محتوا و مفاد «کافه پیانو»ست که هم سبک روایی، هم شخصیتهای داستان و هم دیگر جنبههای آن را در بر میگیرد. اما هرگاه که از درون کتاب بیرون بخزیم و از آنجا به این کتاب نگاه کنیم، آنگاه نیز «کافه پیانو» از هر جهت یک «کتاب متوسط» به شمار میرود.
▪ در همهی سه دههی گذشته:
داستان ایرانی تنها دو وضعیت را تجربه کرده است. وضعیتی که اصطلاحاً، درست یا غلط؛ از آن تحت عنوان «داستان عامهپسند» یاد میشود و وضعیت دیگری که درست یا غلط، «داستان روشنفکری» نام گرفته است.
در حالی که وضعیت نخست با «تمرکز و انبوهی مخاطب» روبرو بوده (آنچنان که در اغلب موارد حسادت روشنفکران را نیز برانگیخته است) وضعیت اخیر با «فقر مخاطب» روبرو بوده و هرگز نتوانسته موقعیتی را تجربه کند که کار نویسندگی، به «حرفهی تمام وقت» این دست از نویسندگان مبدل شود.
▪ در نتیجهی چنین واقعیتی:
دستهی اخیر (روشنفکران) مسئولیت ناکامیاندوهبار خود را به دوش مخاطبان و «پسندِ نازل خوانندهی ایرانی» انداخته است. که به تعبیر تحقیرآمیز ایشان، در سطح «ادبیات عامهپسند» توقف میکند و قادر به درک و دریافتِ ادبیاتی «جدیتر و مسئولتر» نیست!
اما به گمان نگارنده؛ مشکل نه از خوانندگان ایرانیست و نه از نویسندگانی که آثار تولیدی ایشان، به نحو تحقیرآمیزی «عامهپسند» نام گرفته است تا توأمان، هم پدیدآورندگان و هم خوانندگان چنین آثاری؛ تاوان ناکامیو بیمخاطبی شدید و روزافزون «ادبیات روشنفکری» را پرداخته باشند.
▪ بلکه مشکل از این نقطه آغاز میشود که:
ظرف سه دههی گذشته، هیچ «ادبیات متوسط» و به تعبیر مناسب تری که در اینجا کارکرد توضیحدهندهتری دارد (یعنی «ادبیات واسطه») تولید نشده است تا به مثابه «پلی میان دو جزیرهی تک افتاده» خوانندگانی را که توسط «ادبیات عامهپسند» تولید شده و در همان نقطه تمرکز و تجمع یافتهاند، رهسپار «منطقهی روشنفکری» کند.
▪ نه در اینجا، بلکه تقریباً در همه جای دنیا، این «ادبیات عامهپسند» است که «خواننده» میسازد اما «ادبیات روشنفکری» (با واسطهگری «ادبیان واسطه») از درصدی از تولیدات آن سود میبرد تا بتواند بر سر پای خود بایستد و حیات خویش را تضمین کند.
اما با آنکه در اغلب آن نقاط، «ادبیات واسطه»ای نیز وجود دارد که بتواند میانجی دو وضعیت «عامهپسندی» و «روشنفکری» باشد؛ ظرف سه دههی گذشته، کشور ما شاهد بروز و ظهور چنین ادبیاتی نبوده است که همچون پله ای، «خوانندهی عامهپسند» را به فازی بالاتر و کیفیتر هدایت کند.
▪ این وضعیت نادرست و خسارتبار؛ تنها در ادبیات ایران حاکم نبوده است. بلکه سیاست، اقتصاد، هنر و فرهنگ این سرزمین نیز، همواره از چنین آسیب و ابتلائی در عذاب بوده است.
برای مثال:
در حوزهی سیاست ایران نیز هرگز «مردان حد وسط»ی رخ نکردهاند که بتوانند با واقعگرایی و نیز رفتار و مواضع پراگماتیستی و میانهگرایانهی خود؛ میانجی دو سوی منازعهی کسب قدرت باشند. و شکاف عمیق میان «تحولخواهان» (منتقدین وضع موجود) و «محافظهکاران» (هواخواهان وضع موجود) را به گونهای پر کنند که نتیجهی هر بار تحولخواهی ایرانیان؛ شورش و انقلابی دیگربار نباشد.
▪ همچنان که ظرف سه دههی اخیر:
در عرصهی «ژورنالیزم ایرانی» هم؛ بسیار نادر بودهاند نشریاتی که با اجتناب از «عامهگرائی صرف» یا «روشنفکرگرائی صرف»؛ ایفای نقش «حد وسط بودن» را انتخاب کرده و با چنین تعریفی پا به عرصهی مطبوعات کشور نهاده باشند. بلکه تنها در سالهای اخیر است که هفتهنامهای چون «شهروند امروز» میکوشد تا چنین نقشی بر عهده گرفته و ایفا کند.
▪ به گمانم «کافه پیانو» از شمار نخستین آثار ادبی در سه دههی اخیر باشد که آگاهانه، ایفای «نقش حد وسط» را بر عهده گرفته است. نه چندان «سهل و ساده» است که «مخاطب جدیتر» را از خود براند و نه چندان «سخت و غامض» است که «خوانندهی آسانپسند» را برماند.
نتیجه در فروش و اقبال عمومی از این کتاب نیز هویداست. نه چون آثار اصطلاحاً عامهپسند بر سر دست میگردد و نه چون آثار اصطلاحاً روشنفکری؛ طرد میشود. هم موافقان بسیار دارد و هم مخالفان بسیار. و این، چیزی جز این واقعیت را پوشش نمیدهد که:
«کافه پیانو؛ همچنان که نویسندهاش خواسته است، یک اثر واسطه است».
اثری که شکاف عمیق میان «ادبیات عامهپسند» و «ادبیات روشنفکری» را پر کند. از تمرکز جمعیت در اطراف «ادبیات عامهپسند» بکاهد و بر تجمع جمعیت در اطراف «ادبیات روشنفکری» بیفزاید. بی آنکه اثری ملموس بر میزان مخاطبان ادبیات عامهپسند برجای نهد.
از این رو، برخلاف آنچه اغلب «تحلیلگران و گمانهزنان متمایل به ادبیات روشنفکری» تصور میکنند و از این رو سعی در نادیده گرفتن تعمدی آن دارند:
«کافه پیانو» پدید نیامده است تا خوانندگان آنها را به خود متمایل کند و چیزی را از آنان برباید (من به کنایه اغلب مینویسم: نانخامهایهاشان را ازشان بگیرد!).
برعکس. در میانمدت، «کافه پیانو» (و کافه پیانوهایی که ازین پس نگاشته خواهند شد) کمک خواهند کرد تا توزیع جمعیت در دو سوی رقابتِ «ادبیات عامهپسند» و «ادبیات روشنفکری» (بر سر شکل دادن به پسند خوانندهی ایرانی) به نحو عادلانهتری صورت پذیرد.
▪ اما اگر روشنفکر ایرانی در مورد «کافه پیانو» نیز مانند اغلب امور دیگر اشتباه نکند؛ پس از میان ما، چه کسی اشتباه کند؟!
فرهاد جعفری
منبع : ماهنامه آدم برفیها
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس روز معلم نیکا شاکرمی حجاب
سیل آتش سوزی هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش باران قوه قضاییه پلیس هلال احمر معلم فضای مجازی زلزله
قیمت خودرو تورم سازمان هواشناسی سهام عدالت قیمت طلا خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون عمو پورنگ سریال سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال پرسپولیس لیگ برتر سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر بازی جواد نکونام لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری گوگل ناسا عکاسی مدیران خودرو تلفن همراه
خواب کبد چرب طب سنتی فشار خون دیابت بیماری قلبی