ایکاش بوش کمی عقل داشت !

دور جدید جنایات جنگی اسرائیل در نوار غزه تقریبا همزمان با حضور جرج بوش رئیس جمهور آمریکا در منطقه کلید خورد. اگرچه اقدامات ضدانسانی و حملات همه جانبه علیه فلسطینی ها تازگی ندارد اما به اعتراف دوست و دشمن آنچه این روزها در غزه رخ می دهد تاکنون سابقه نداشته است . « بان کی مون » دبیرکل سازمان ملل که معمولا در قبال این گونه مسائل سکوت می کند نیز این بار وارد صحنه شده و نسبت به عواقب فاجعه آمیز بحران در غزه هشدار داده است . دولت اسماعیل هنیه تحت فشار مضاعف قرار گرفته و تحریمها علیه آن و علیه فلسطینی ها تشدید گردیده است . اسرائیل با قطع برق و سوخت جلوگیری از ورود مواد اولیه غذائی داروئی و همچنین تشدید حملات هوائی و موشکی به غزه در این باریکه « حمام خون » به راه انداخته است . با وجود آنکه اسرائیل هرگز نسبت به غزه کمترین نرمشی از خود نشان نداده و در هر فرصتی علیه آن وارد عمل شده است لکن دور جدید جنایات اسرائیل به نام بوش ثبت شده و می شود. اما چرا
مسئله اینست که « بنیامین نتانیاهو » رئیس حزب راستگرای لیکود در جریان دیدار بوش از فلسطین اشغالی ملاقات مهمی با بوش داشت و طی آن بوش کوچک را برای حمایت از جنایات اسرائیل در غزه تشویق و تحریک نمود. حمایت از صهیونیست ها همواره سیاست رسمی واشنگتن بوده است لکن این بار حمایت از جنایات اسرائیل به تصریح توسط بوش اعلام شد.
بوش در جریان دیدار با نتانیاهو و سپس در جمع رسانه ها تاکید کرده است که اسرائیل باید به مناطق فلسطینی حمله کند و مقاومت آنها را از بین ببرد. بوش حتی پا را فراتر گذاشت و با لحن جنون آمیزی خاطرنشان ساخت که اسرائیل باید کمر فلسطینی ها را بشکند و آنرا خرد کند.
البته حملات قبلی اسرائیل در طول تاریخ موجودیتش همواره مورد حمایت واشنگتن قرار گرفته لکن آنها عموما ترجیح داده اند که اسرائیل مسئولیت اقدامات جنایت آمیز خود را راسا عهده دار شود ولی بوش در این زمینه تصور می کند که جانبداری آشکار از جنایت اسرائیل ممکن است امتیاز منحصر به فردی برای او محسوب شود.
ایکاش بوش کمی عقل داشت یا در حلقه بسته دستیارانش فرد عاقلی حضور داشت که عواقب بدفرجام این گستاخی های بی حد و مرز برای آمریکا و اتباعش را به رئیس جمهور آمریکا گوشزد کند و مطمئن شود که این خوشرقصی ها برای اسرائیل قطعا بدون پیامد نخواهد بود. بویژه آنکه رهبران صهیونیستی با رسانه ای کردن این مواضع بوش سعی دارند خود را در پشت سر بوش قرار دهند و بوش را مسئول عواقب جنایات جنگی اخیر در غزه معرفی کنند.
« نتانیاهو » پس از دیدار با بوش طی مصاحبه ای با رادیو اسرائیل از بوش بخاطر حمایت از جنایات اسرائیل تجلیل کرد. او تصریح کرد که با شنیدن اظهارات بوش در حمایت از هر نوع عملیات نظامی اسرائیل در غزه خیالش راحت شده است . اگر مسئله سرکوب فلسطینی ها به بوش واگذار شود او نمی گذارد حتی یک تروریست فلسطینی زنده باقی بماند. شاید « نتانیاهو » اشاره اش به قتل عام فلسطینی ها در صبرا و شتیلا باشد که طی چند ساعت حدود ۱۵ هزار فلسطینی قتل عام شدند و کمترین اعتراض قابل ذکری را هم به دنبال نداشت .
دستیاران « اولمرت » از این خشنودند که نخست وزیر اسرائیل در دیدار با بوش کمترین احتیاجی به ارائه دلایل مختلف برای اثبات ضرورت انجام عملیات نظامی علیه غزه نداشته و بوش پیشاپیش در این مقوله « توجیه » بوده است . این مسئله اشاره به طرح مشترکی است که آمریکا و اسرائیل برای نابودی حماس در غزه دارند تا در اولین فرصت غزه را به طیف خائن محمود عباس واگذار کنند. جدی ترین اقدام در این زمینه همکاری خبرچین های جناح خائن « فتح » برای ترور رهبران حماس توسط « جوخه های مرگ موساد » است که به شهادت فرزند « محمود الزهار » منجر شده ولی در مورد ترور شخص « اسماعیل هنیه » ناکام مانده است . اکنون سئوال اینست که آیا طیف خائن محمود عباس می توانند رسوائی و ذلت کنونی خود را توجیه کنند این سئوالی است که طیف خائن محمود عباس برای پاسخ آن زحمتی به خودشان نداده اند ولی با افشای نقش خبرچین ها و نقش آشکار محمود عباس در این فجایع وی مجبور شد بر آن سرپوش بگذارد و خواستار توقف جنایات اسرائیل شود. وی حتی تهدید به استعفا کرد ولی هیچکس به اظهاراتش اهمیتی نداد.
کاملا آشکار است که ابومازن اشک تمساح می ریزد و اگرچه ظاهرا خواستار توقف جنایات اسرائیل است ولی هنوز هم بطور همزمان برای موفقیت عملیات نظامی اسرائیل در غزه با اشغالگران همکاری می کند . حملات اخیر صهیونیست ها تاکنون حدود ۱۵۰ شهید یا زخمی بهمراه داشته که دستکم نیمی از این عده را زنان و کودکان تشکیل داده اند. در واقع لبه تیز حملات دشمن صهیونیستی متوجه غزه است و اشغالگران بطور مطلق هر فلسطینی را یک « هدف » تلقی می نند. تصادفی نیست که تنانیاهو در تشریح مواضع بوش می گوید « بوش نمی گذارد حتی یک تروریست فلسطینی زنده باقی بماند » . چون از دیدگاه آنها هر فلسطینی یک تروریست است و بایستی نابود شود.
اما چرا جنایات اسرائیل نتوانسته است آرامش و امنیت مطلوب اشغالگران را تامین کند این سئوال مهمی است که برای یافتن پاسخ آن لازمست به فهرست طولانی مبارزین فلسطینی بنگریم تا دریابیم که بازماندگان قربانیان جنایات اسرائیل انگیزه های نیرومندی برای تداوم مبارزه علیه اشغالگران پیدا کرده اند. بدین ترتیب هر اقدام جنایت آمیز اسرائیل در غزه یا حتی در کرانه باختری نه تنها فلسطینی ها را از اقدام مبارزه و مقاومت منصرف نمی کند بلکه انگیزه های بیشتری برای انجام اقدامات تلافی جویانه علیه اشغالگران را به آنها می دهد و حتی کسانی را که ذهنیتی برای مقابله با اسرائیل نداشتند متقاعد می کند که بی تفاوتی آنها کمکی به زندگی و آرامش و امنیتشان نمی کند و هر لحظه ممکن است هدف حملات کور اشغالگران قرار بگیرند. چون از دیدگاه دشمن هر فلسطینی را باید کشت و نابود کرد چون همگی تروریست هستند!
البته این یک موضع جنایت آمیز و غیرانسانی است ولی بهرحال دشمن دشمن است و حامیانش هم انتخاب خودشان را کرده اند اما چرا دولتهای عرب و کشورهای اسلامی در این زمینه اعتراضی نمی کنند و شاهد ساکت این جنایات عظیم و تکاندهنده هستند شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که برخی رژیمهای منفور عرب و از جمله شاه مفلوک اردن دقیقا در موضع صهیونیست ها قرار دارد و با مواضع و تحرکات خود به نفع اشغالگران وارد عمل شده است . بیم آن می رود که غزه هر لحظه در معرض وقوع فجایع انسانی دردناک تری قرار گیرد و صهیونیست ها از زمین و هوا و دریا فجایع صبرا و شتیلا را در غزه تکرار کنند که در آنصورت سکوت مرگبار دنیای اسلام و دنیای عرب نیز به حساب همراهی با اشغالگران گذاشته خواهد شد و چنین مباد.

منبع : سایت بصیرت