سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ماموریت فرانسوی


ماموریت فرانسوی
هیچ کشوری به اندازه فرانسه مدعی دموکراسی و حکومت مردم نیست و نبوده است. حتی اگر پایه گذار تفکیک قوا، منتسکیو، مدل آرمانی حکومت خود در نظام پادشاهی انگلستان سراغ می گرفت، اما باز این خود او بود که کاشف سیستم حکومتی انگلستان بشمار می رفت. می گویند نمایندگان مجلس انگلستان کتاب روح القوانین منتسکیو را می خواندند تا سر از نظام حکومتی خود در آورند. فرانسوی ها اگرچه با انقلاب خود عصر نوین بشریت را فریاد زدند اما الکسیس دوتوکویل آنقدر آگاه بود که در سفرش به آمریکا نسخه ای برای کشور خود بپیچد.
اما اگر آمریکا روزی مدل اصلی دموکراسی برای اندیشمندان فرانسوی بشمار می رفت، امروز توریست های آمریکایی که برای بازدید بناهای تاریخی پاریس صف کشیده اند تنها با نگاه تمسخرآمیز پاریس ها مواجه می شوند. البته این تعجبی ندارد ! مگر نه آنکه اینها همان شهروندان بوش تندرو و مذهبی هستند که می خواهد دموکراسی صادر کند ؟
مگر نه آنکه در مقابل دومینیک دو ویلپن نخست وزیر حال حاضر که آن روز در مقام رئیس دستگاه سیاست خارجی فرانسه در جلسه شورای امنیت با خشم به صورت کالین پاول خیره شده بود و تهدید به وتو کردن قطعنامه عراق می کرد، تنها کاری که آمریکایی ها انجام دادند دور زدن آرمان عصر روشنگری بود؛ این مجمع جمهوری های آزاد که امانوئل کانت آن را پیام آور صلح جاودان می دانست، سازمان ملل متحد.
آن روز که بعد از یازده سپتامبر تیتر لوموند فریاد می زد «امروز ما همه آمریکایی هستیم»، فردایی هم بدنبال داشت. در مقابل جنگ طلبی آمریکایی های کله شق که گویی ریشه های فرانسوی جمهوری خود را از یاد برده بودند و به اروپای مادر پشت کرده بودند، لوموند نوشت «امروز ما همه ضد آمریکایی هستیم».
حال این تیتر روزنامه شد سردست تمامی تظاهرکنندگان ضد جنگ از سن ژرمن پاریس تا ترافالگار لندن. درست است که سی.ان.ان شراب های فرانسوی را نمایش می داد که آمریکایی ها برای نشان دادن خشم خود در جوی های نیویورک و تگزاس خالی می کردند، اما آن کس که در انتها می خندد از همه بیشتر می خندد. حال در همان خیابان ها که به فرانسه و دولتش فحش نثار می کردند همه از «بازگشت فرزندانمان از عراق» سخن می گویند. فرانسوی ها خنده هایشان را برای انتها نگاه داشته بودند.
اما اینها همه مانند ارث است. گذشته ها می گذرد. آنچه قدم قدم به جلو گام برمی دارد روزهای تقویم است. تا ۲۲ آوریل چیزی باقی نمانده است. فرانسوی ها هنوز مقاله های تمسخرآمیزشان در مورد انتخاب بوش را از یاد نبرده اند. اما این رئیس که باید بر کرسی «جمهوری» جلوس کند کیست؟ البته پاسخ از صندوق های ۲۲ آوریل بیرون نمی آید چون همواره دور دومی در کار است. اما هنوز خاطره سال ۲۰۰۰ و بی آبرو شدن فرانسه از یاد نرفته است. همان انتخابات سیاهی که در دور اول نام ژان ماری لوپن، این هیتلر کوتوله فرانسوی از صندوق ها بیرون آمد.
آنقدر وقت تنگ و روزگار سیاه بود که چپ های فرانسوی با چشم گریان رای های خود را برای ژاک شیراک به صندوق ریختند. اگرچه ژاک شیراک از صندوق های دور دوم پیروز بیرون آمد، اما این خاطره ماند در ذهن چپ های فرانسوی تا ۲۰۰۵. دانشجوهای چپ و آنارشیست و سبز و هر نیروی ضد راستی بر علیه قانون نامحبوب نخست وزیر و نورچشمی شیراک فریاد می زدند «ما به تو رای ندادیم». انگار ژاک شیراک را لوئی شانزدهم منصوب کرده بود.
صحنه بسیار پر آشوب است. ژاک شیراک که سابقه سیاسی اش از چروک های چهره خسته و فرسوده اش فرو می ریزد بعد از بیش از ربع قرن سابقه سیاسی در مدارج بالا با دل چرکین از الیزه خواهد رفت. او نه مانند ژنرال دوگل محبوب راستهاست، نه مانند ژرژ پمپیدو موزه ها نامش را به یدک می کشند، نه مانند فرانسوا میتران اسطوره چپ هاست تا هرم موزه لوور یادگارش باشد. گویی ژاک شیراک را هیچ کس دوست نداشت.
حتی دوویلپن که عنوان نور چشمی ژاک شیراک را به یدک می کشد، آنقدر از عدم محبوبیت خود مطمئن است که در مقابل آن دانشجوی سوربن که با سماجت از او در مورد کاندیداتوری اش در انتخابات ۲۰۰۷ سوال می کرد تنها گفت که «وقت، وقت عمل است نه بازی های انتخاباتی». هنوز یک ماه به انتخابات مانده، وقت «بازیهای انتخاباتی» فرا نرسیده است و شاید هم فرا نرسد ! دوویلپن نه تنها از خود محبوبیتی ندارد تا در انتخابات خرج کند، بلکه این اواخر در ماجراهای رسوا هم زمین گیر شده است.
در ماجرای تحقیق از حساب های بانکی نیکولاس سارکوزی، یا همان بقول فرانسوی ها «پرونده کلیراستریم»، ماجرا آنقدر بی آبرو شد که در مجلس نمایندگان رهبر سوسیالیست ها از او درخواست معذرت خواهی کرد. دوویلپن که از کوره به در رفته بود با عصبانیت از «بزدلی» رهبری چپ ها سخن گفت و این فریاد نماینگان چپ بود که در راهروهای پارلمان می پیچید تا این بنا که پیش از این کاخ بوربون ها بود شاهد شرم نخست وزیر محبوب ژاک شیراک باشد.
مردی که در کاریکاتورهایش جلوی آینه چهارپایه ای در زیر پا گذاشته است تا طعنه ای بر کوتاهی قدش باشد، کسی نیست بجز نیکولاس سارکوزی. «سارکو» که به دهان فرانسوی های پرحرف خوش تر می آید بخت بلندی دارد. مشت آهنین او در مقابله با مهاجرت و برقراری نظم بر مذاق فرانسوی های صلح جو و آرامش طلبی خوش آمده است که بیشتر به منظره کوچه های تنگ از داخل کافه ها عادت دارند تا اتومبیل هایی که به دست مهاجرین عرب در آتش می سوزند. رهبر راست های پارلمان از هنگامی که اعلام کاندیداتوری کرده است همواره از سایر رقیبان پیش بوده.
اما هر دژ مستحکی نقطه ضعف هایی نیز دارد. سیاست های دست راستی او به مذاق قشرهای همیشه ناراضی فرانسوی خوش نیامده است. دانشجویان عرب که دوستان فرانسوی خود را برای تظاهرات به جلوی مراکز اخذ کارت اقامت می آورند شعار خوبی دست و پا کرده اند؛ «سارکو فراموش نکن که پدر خودت خارجی بود». مرد کوتاه قامت اما تنها به یک جمله اکتفا می کند «فرانسه مهاجرین بااستعداد می خواهد».
و البته باید هم این سخن ها با مذاق اعراب جویای کاری که فرانسه را هنوز وامدار دوران استعمار خود می دانند، خوش نیاید. اما سارکوزی بسیار خلاق است. او تلاش می کند تا تمامی ایده های جالب توجه را به سوی خود جذب کند. هم از مواضع دست راستی مثل قوانین مهاجرت سخن می گوید، هم اقتصاد بازار میانه روها را سردست کرده است و هم از اشتغال چپ ها حمایت می کند. این ۵۲ درصد محبوبیت از همین بازار مکاره برنامه انتخاباتی او آب می خورد.
تیتر روزنامه های فرانسوی هیچ گاه اینگونه خوش آهنگ نبوده است. این روزها همه گفت وگوها حول «سارکوـ سگو» دور می زند. «سگو» که لقب نخستین کاندیدای ریاست جمهوری زن تاریخ فرانسه، سگولن رویال، شده است، این روزها چپ های همیشه ناراضی را شاداب کرده است. از بی سابقه بودن کاندیدای زن در انتخاباب ریاست جمهوری همان بس که زبان فرانسوی مردسالار برای سگولن رویال مشکل آفرین شده است. این روزها بسیاری از خود می پرسند اگر سگولن رویال انتخاب شود «رئیس جمهور» به صورت مونث چگونه تلفظ می شود.
اما سگولن رویال گویا بیش از اینها مصمم است که درگیرودار لفظ ها باشد. او بیش از همه در فکر لقب «نخستین رئیس جمهور زن در فرانسه» است. اگر سگولن رویال انتخاب شود و در آن سوی آتلانتیک هم هیلاری کلینتون پیروز باشد محور شرارت زنانه از آمریکا، فرانسه و آلمان خواهد گذشت. اما این اگرها زیاد مانند «اگر» بنظر می رسد. از آمریکا که بگذریم رویال ۲ درصد از حریف درجه یک خود سارکوزی عقب افتاده است. کار اگر به دور دوم کشیده شود از عجایب قرن شاید رای دادن راست های افراطی به سگولن رویال چپ باشد!
سارکوزی اگرچه ژان ماری لوپن نیست اما برنامه هایشان زیاد بی ارتباط هم بنظر نمی رسد. همه اینها در حالی اتفاق می افتد که ماجرای سگولن رویال بسیار پیچیده تر از اینهاست. پیش از همه حزب سوسیالیست یکپارچه در پشت او سنگر نگرفته است. این ماجرا آنقدر رسوائی برانگیز شد که در سخنرانی کاندیداتوری او بعضی از سران حزب سوسیالیست حاضر نبودند حتی در ظاهر برای او برخیزند یا کف بزنند.
ماجراهای رویال این روزها خبرهای داغ فرانسه شده است. روزی مسئله رابطه او با فرانسوا هولاند که دبیرکل حزب سوسیالیست است بر سر زبان ها است و روز دیگر عکس های او در لباس شنا تیتر روزنامه ها می شود. کار به آنجا کشیده است که یکی از مشاورین او در برنامه تلویزیونی اعلام کرد «رویال تنها یک نقطه ضعف دارد؛ آن هم همسر اوست». سگولن رویال مشاور خود را بلافاصله اخراج کرد اما اینها شایعه اختلاف میان هولاند و رویال را تقویت کرد.
فرانسوا هولاند که به رغم زندگی مشترکش با رویال همسر او نیست همواره مخاطب سوال کسانی است که او را به حمایت شخصی از سگولن رویال متهم می کنند. تمام سعی و تلاش این دو برای جدا کردن مسائل شخصی از مسائل سیاسی هنوز به جایی نرسیده است. هرچه باشد فرانسوا هولاند در انتخابات درون حزبی به نفع سگولن رویال کناره گیری کرد.
اگر بخواهیم به ابتدا بازگردیم ماجرای انتخابات فرانسه بیش از آنکه یک انتخابات داخلی باشد یک آزمون جهانی برای نمایش چهره نوین فرانسه به شمار می رود. فرانسه ای که امروز در قلب اتحادیه اروپا بیش از پیش آرمان های عصر روشنگری و انقلاب خود را فریاد می زند باید نشان دهد که دولت داخلی آن نیز نمایش ارزش های آن بشمار می رود. اگر چه ماموریت ژاک شیراک رو به پایان است، اما ماموریت ریاست جمهوری بعدی فرانسه همین مانور آزادی و دموکراسی فرانسوی است. ماموریت اوست این ماموریت فرانسوی.
رسول نمازی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید