یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

وبلاگ، منبرهای دیجیتال


وبلاگ، منبرهای دیجیتال
نوشتار حاضر، دیداری تازه با نسل جدیدی از بلندگوهای مدرن است كه پس از توضیحاتی كوتاه درباره نفوذ و گستره اینترنت، به یكی از امكانات بدیع و شگفت آن می‏پردازد كه وبلاگ نام گرفته و اكنون شهرت عالم‏گیری یافته است. امكانات بی‏حد و اندازه این پدیده پرتوان و جذّاب، همگان را وامی‏دارد كه برای ابلاغ مرام یا اظهار آرمان‏های شخصی یا ملّی یا الهی خود، بدان روی كنند، و از قابلیت‏ها و خدمات رایگان آن سود برند. نیز پاره‏ای از برتری‏ها، امكانات، كارایی‏ها و امتیازهای آن را می‏شمارد و آن‏گاه با دیگر رسانه‏های مرسوم ـ به ویژه نشریات كاغذین ـ مقایسه می‏گردد. سپس این نكته را یادآور می‏شود كه آیا توجیهی برای غفلت نویسندگان دین‏گرا، از این محیط پر جنب و جوش و فعال، و بی مهری بدان وجود دارد. وبلاگ نویسی، این توانایی را دارد كه نوع جدید و مدرن‏تری از تبلیغ دینی را پذیرایی كند: تبلیغ دیجیتالی.
كلید واژگان: اینترنت، وب، وبلاگ، دین، رسانه، تبلیغ.
● از غار نوشت تا تار نوشت
انسان كه ارسطوییان، او را حیوان ناطق می‏نامند، تعریف‏ها و ممیزه‏های دیگری نیز دارد كه عینی‏ترین آنها قدرت و امكان ثبت دریافت‏های درونی و پیرامونی خویش است. او می‏تواند دانسته‏ها، شنیده‏ها، دریافت‏ها، تأثرات، عواطف، هیجان‏ها و حتی واگویه‏های درون بی‏تاب خود را ثبت و یا اظهار كند. انسان مدرن كه بیش از اسلاف و نیاكانش به فردیت خود می‏اندیشد و برای خود وجودی مستقل از اجتماع می‏بیند و ذوب شدن در گرایش‏های فراگیر جامعه را تاب نمی‏آورد، تعریف دیگری را نیز برای خود می‏جوید. در این تعریف جدید، او موجودی است فرهنگ‏نگار و اندیشه‏گزار كه بی وقفه در كار تمدن‏سازی و بیرون كاوی است و هرگز سهم خود را در چرخه بی‏مداری زندگی از یاد نمی‏برد. مدنیّت مدرن و حتی سنتی او از همین جا آغاز می‏شود و شاید روزی ـ روزگاری در همین جا نیز آرام گیرد و پایان پذیرد.
او، نگارش و گزارش خود را از آنچه دیده، شنیده، فهمیده و یا به دیگر حواس خود دریافته، از تبدیل دیواره‏های غار زندگی به تابلوهای نقاشی آغاز كرد و سپس خط را آفرید و پاپیروس را به كار گرفت و تا كاغذ و چاپ و نهضت گوتنبرگی و روزنامه‏نگاری و مقاله‏نویسی و... از پای ننشست. برایند همه‏ی آن تجربه‏های ساده و پیشرفت‏های لاك‏پشتی، اكنون در صفحه‏هایی از جنس نور و موج و شیشه نمودارند: وب.
این صفحه‏های دیجیتالی كه نَسَب به دیواره‏های غار می‏رسانند، میزبانی به دست و دل بازی شبكه جهانی اینترنت دارند كه در هر خانه‏ای، گوشه‏ای و حتی گاه اتاقی را در اختیار خود گرفته است. چنین است كه می‏توان گفت مسیر اطلاع رسانی و تاریخ فرهنگ نگاری و اندیشه گزاری انسان كه با غار نوشت آغاز شده بود، اكنون به تار نوشت،(۲) بار انداخته است. بی‏هیچ شك و گمانی پدیده‏ی بزرگ قرن حاضر را، باید همین معجزه انسان معاصر در پهنه‏ی اطلاع رسانی و پردازش گری WWWها دانست. شهروندان جهان، به اختیارِ توأم با ناگزیری، ذهن و روح خود را چنان تسلیم این فضاهای مجازین و كاوش‏گری‏های آن كرده‏اند كه گویی باغچه‏ای كوچك در حیاطی خلوت و سنتی، زیر پای مرغان گرسنه خانگی قرار گرفته است.
حجم عظیمی از این سرزمین عجایب را وبلاگ‏ها یا وبلاگ شهر تشكیل می‏دهد. حضور شتابان و بی امان این نشریه‏های شیشه‏ای، چنان است كه «وبلاگ» كلمه قرن نام گرفت. به گفته آمارها، بسامد هیچ كلمه‏ای در سده‏ی حاضر، به پایه و شمار «وبلاگ» نمی‏رسد.(۳) اگر كسی در اول آوریل سال ۲۰۰۴ كلمه «وبلاگ» را در گوگل جستجو می‏كرد، عدد ۲۴ میلیون را می‏دید؛ اما یك هفته پس از آن، نتیجه همین جستجو سه میلیون فربه‏تر شد و در سوم ژانویه ۲۰۰۵، خود را به رقم ۳۵ میلیون نیز رساند.(۴) نیز بر اساس آخرین آمارها چهار میلیون و پانصد هزار وبلاگ به زبان‏های مختلف در جهان وجود دارد كه پیش‏بینی می‏شود این رقم در سال ۲۰۰۶ از مرز ۶ میلیون نیز بگذرد.(۵) اگر همین تعداد را در شمار فراوان خوانندگان و وبگردان ضرب كنیم، عدد شگفتی سر برمی‏آورد كه هماره آرزوی همه نویسندگان و صاحبان هر گونه رسانه‏ای بوده است .
● ایران نت
بیش از یك دهه از ورود اینترنت به ایران می‏گذرد. در این مدتِ نه چندان طولانی، همه‏ی ایرانیان هم داستان با همه‏ی مردم جهان این معجزه‏ی بشری را، آغوش استقبال گشوده‏اند و آن را توانمندترین فناوری انسان معاصر در عرصه‏های اطلاع‏رسانی، آموزش، تحقیق، تبلیغ اندیشه، تبلیغات تجاری، اخبار، سیاست، اعتراض، تجارت، جشن، همایش، آمار، جنگ روانی، رایزنی، طنز، بازی و تفریح، مكاتبات، مخابرات، ارتباطات شخصی، تخلیه‏های روانی، دانلود نرم‏افزار، اینترنت، وبلاگ، كامپیوتر و.... یافته‏اند. قابلیت‏های بی‏شمار، دسترسی آسان، تنوع، جذابیت‏های سمعی ـ بصری، مخاطب‏یابی آسان و هزاران دلیل دیگر، اینترنت را تابوی تمدن مدرن كرده است؛ تابویی كه شكستن آن نه ممكن است و نه لازم. می‏توان گفت و از عهده نیز برآمد كه اگر كسی سرگذشت مدنی انسان را به دو دوره‏ی قبل و بعد از اختراع اینترنت تقسیم كند، چندان بی‏راه نرفته است.
مقابله و مواجهه قهرآمیز با این پدیده‏ی قهار، به هر دلیلی كه باشد، تجربه‏های خوشایندی را نصیب مخالفانش نكرده است. چینی‏ها، بیشترین و طولانی‏ترین مقاومت را در برابر لشكر سایت‏ها و WWWها كردند. نتیجه‏ی این نزاع توان‏فرسا، آن شده است كه اكنون این كشور پهناور و پرجمعیت، بیشترین كاربران اینترنتی را در جهان، پس از آمریكا دارد!
بر اساس مطالعات «گروه پژوهشی مدار» تا پایان سومین فصل سال ۲۰۰۲، بیش از دو میلیون نفر در ایران به اینترنت دسترسی داشته‏اند. این رقم نسبت به سپتامبر ۲۰۰۱، افزایش صد درصدی از خود نشان می‏دهد و به حتم همین سیر را در سال‏های پسین، ادامه خواهد داد. آماری كه از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اعلام شده است، ارقام شگفت‏تری را نیز نشان می‏دهد. بر اساس این آمار، در پایان سال ۱۳۸۱، هفت میلیون نفر كارت اینترنت خریده‏اند. این آمار و ارقام نسبت به سال ۸۰ ، از حدود ۹۰% افزایش خبر می‏دهد. این همه در حالی است كه هزینه اتصال به این شبكه جهانی اینترنت در ایران، بسیار بیش از برخی كشورهای دیگر است .اینترنت در ایران مانند بسیاری دیگر از رسانه‏ها چندان جایگاه و مرتبه واقعی خود را نیافته است. به دلیل حساسیت‏های اخلاقی و سیاسی، بسیاری از سرزمین‏های آن ممنوع الورودند و برای شمار فراوانی از كاربران، هنوز بیش از وسیله‏ای برای سرگرمی و گذران وقت نیست. در ایران، رسانه‏ها و مراكز سنتی، به سختی جای خودرا به این رقیب جوان و تازه نفس می‏دهند ؛ اما این سیل را بیش از این سد نمی‏توان كرد و گویا اینجا نیز غیر تسلیم و رضا نیست چاره‏ای.
بیش از این نیازی به گفتن درباره‏ی اهمیت و گستره و كارایی اینترنت در جهان و ایران نیست. آنچه اكنون در كانون توجهات ملّی قرار گرفته است، بهینه سازی روش‏های اینترنت‏پردازی و چگونگی استفاده از این گنجینه‏ی دیجیتالی است.
● وبلاگ و وبلاگ‏نویسی در ایران
اینترنت، خود پدیده‏ای شگرف است و تا كنون نیز شگفتی‏های بسیاری آفریده است ؛ اما در میان همه‏ی امكانات و شعبده بازی‏های او، وبلاگ حكایتی دیگر دارد كه بس شنیدنی و بسیار یادكردنی است.
وبلاگ‏ها، فضاهای رایگان یا ارزان اینترنتی هستند كه یادداشت‏های شخصی یا پاره نوشته‏های ناویراسته نویسندگان حرفه‏ای و بیشتر غیر حرفه‏ای، و نیز آخرین رهیافت‏های علمی یا عاطفی آنان را در خود جای می‏دهند و در دیدرس میلیون‏ها رهگذر آشنا و ناآشنا می‏گذارند. به عبارت دیگر Weblog یا Web ligمكان و فضایی در شبكه‏ی جهانی اینترنت است كه معمولا مبدئی شخصی و غیر تجاری دارد. تفاوت عمده‏ی آن با سایت یا وب سایت، در رایگان بودن آن و بهره‏گیری بی مزد و منت از سرورهای عمومی است. نیز وبلاگ‏ها بر خلاف اكثر سایت‏ها در فاصله‏های زمانی كوتاه (گاه هر یك ساعت و حتی كمتر از آن) به روز می‏شوند و گستره‏ی عظیمی از موضوعات را پوشش می‏دهند. تفاوت ظریف دیگری كه می‏توان میان وب سایت و وبلاگ شمرد، وسیله بودن اولی، و موضوعیت داشتن دومی است ؛ یعنی سایت‏ها معمولا برنامه و وظیفه‏ای جز گزارش و نمایاندن چهره سازمان یا مركز یا حزب یا گروهی را ندارند.
بدین رو بیشتر به مثابه كاتالوگ یا دفترچه راهنما عمل می‏كنند. اما نوشتن و بودن در وبلاگ، خود موضوعیت دارد و بخش فعالی از زندگی وبلاگ‏نویس است. شاید بتوان تفاوتی را كه میان دفترچه یادداشت‏های شخصی با سررسید كارپردازان می‏بینیم، میان وبلاگ و وب سایت هم دید.
اطلاعاتی كه در چنین مكان‏هایی درج و ثبت می‏شود، مجموعه‏ای از روزنوشت‏های صاحب صفحه، همراه پیوندها و لینك‏های برگزیده او است كه از این رهگذر خواننده خود را علاوه بر نشاندن بر سر سفره دل، به شبكه هزار توی سایت‏ها و وبلاگ‏های دیگر نیز می‏برد.
وبلاگ (Weblog)یا بلاگ (Blog) كه تركیبی است از دو كلمه web به معنای شبكه جهانی و log به معنای گزارش روزانه یا روزنوشت، به یادداشت‏هایی گفته می‏شود كه یك یا چند نفر به صورت روزانه یا هفتگی یا گاه به گاه می‏نویسند و به اینترنت می‏سپارند. لاگ (log)، چندین معنای دیگر نیز دارد كه از آن میان، برابرهای فارسی زیر با وبلاگ، تناسب بیشتری می‏یابد:
قطعه، دفتر روزانه، ثبت رخدادها، سررسید.
بدین رو، هم وجه نام‏گذاری وبلاگ آشكار می‏شود و هم می‏توان معادل‏های فارسی«روزنوشت»، «روزنگار» و یا «تارنوشت» را برای آن برگزید.
پرشین بلاگ (persianblog) كه خود را اولین سرویس وبلاگ ویژه فارسی زبانان و بزرگ‏ترین جامعه اینترنتی فارسی نویسان می‏داند، تعریفی گویا از وبلاگ را در صفحه نخست خود نشانده است.
وبلاگ، محیطی است كه به شما امكان انتشار ایده‏ها، افكار و دیدگاه‏های خود، همانند یك روزنامه‏نگار را می‏دهد. احتیاجی نیست كه یك مقاله و یا داستان طولانی بنویسید، بلكه یك وبلاگ نویس ذهنیات خود را پیرامون مسایل مورد علاقه‏اش ارائه می‏كند؛ بدون اینكه این ایده‏ها به طور كامل بررسی شده باشند یا مثلا" از لحاظ دستور یا زیبایی جمله در حد عالی باشند. عاملی كه باعث محبوبیت و رشد سریع پدیده وبلاگ در میان كاربران اینترنت شده است، راحتی استفاده از این ابزار می‏باشد. با استفاده از سیستم‏های موجود در وبلاگ، بدون نیاز به صرف وقت و هزینه برای طراحی كامل یك سایت اختصاصی، تنهابا پر كردن چند فرم تحت وب می‏توانید شروع به نوشتن مطلب در قالب یك سایت اختصاصی كنید.
وبلاگ‏ها غیر رسمی‏ترین رسانه‏های مردمی‏اند؛ به همین دلیل، هیچ گونه تعریف رسمی و ضابطه دست و پاگیری را بر نمی‏تابند. گذری كوتاه در نوشته‏ها و اشارات وبلاگ‏نویسان، نشان می‏دهد كه آنان خود ترجیح می‏دهند وبلاگ را با یك كلمه یا یك تركیب ساده تعریف كنند؛ كلماتی مانند مجله شخصی، كافه اینترنتی، پاتوق، دفترچه باز، دلنوشته، پنجره‏ای به جهان بیرون، روزنوشت، روزنگار، یادداشت‏های خصوصی.به گمان نگارنده نیز، همین كلمات ساده و رایج، شناخت درست‏تر و گویاتری از وبلاگ‏ها به ما می‏دهد؛ اما نگاه علمی‏تری نیز می‏توان به آنها انداخت.
بشر در طی چند سال گذشته، قدم در دنیای جدیدی گذاشته كه بدون شك یكی از مهم‏ترین دستاوردهای آن تحول و دگرگونی اساسی در ارتباط با نحوه نشر اطلاعات است. به كارگیری پتانسیل‏های وب در نشر دانش و اطلاعات، ضمن غلبه بر محدودیت‏های زمانی و مكانی، حق انتخاب مخاطب را ارج نهاده و بستری مناسب برای تعاملات اطلاعاتی دو سویه فراهم نموده است. در این میان وبلاگ (weblog) یا بلاگ (blog) یكی از جذاب‏ترین ابزارهایی است كه به افراد امكان می‏دهد تا نظرات، افكار و اندیشه‏هایشان و هر آنچه را كه در دل دارند، به جهانیان باز گویند. امكان انتشار اندیشه‏ها و عقاید تا به امروز تنها برای بخش خاصی از جامعه، همچون نویسندگان، اندیشه‏مندان، دولت مردان و ادیبان فراهم‏بوده است؛ اما وبلاگ این امكان را برای اقشار مختلف، اعم از زن و مرد، و پیر و جوان ایجاد كرده است. فرض كنید ابزاری ارزان قیمت برای انتشار مطالب در اختیار هر صاحب قلمی باشد كه بتواند با استفاده از آن، اخبار، گزارش‏ها، عقاید، دیدگاهها و نقطه نظرات خود را در رابطه با موضوعات مورد علاقه‏ی خود، بدون محدودیت‏های مرسوم بیان كند. و مهم‏تر از آن، از نظرات مخاطبان نسبت به مطالب منتشر شده نیز آگاهی یابد. آیا شما علاقه‏مند به استفاده از چنین ابزاری نخواهید بود؟ آیا تمایل به داشتن یك رسانه شخصی ندارید كه در آن بتوانید موضوعات مورد علاقه‏ی خود را بیان كنید؟(۶)نیز می‏توان افزود كه وبلاگ و وبلاگ‏نویسی، بخشی از توانایی و فضایی است كه اینترنت به رایگان در اختیار میلیون‏ها مهمان خوانده و ناخوانده خود گذاشته است تا در آنجا اندیشه‏ها و آرزوهایشان را به قلم آورند، و با همدلان ناآشنا و گاه آشنا دردِدل گویند و تلخی‏های زندگی فرو شویند و یا دیگران را از شیرینی‏های درون خویش كام بخشند. این صفحه‏های شیشه‏ای كه همه گونه فاصله‏های زمانی و مكانی را میان نویسنده و خواننده برداشته است و نوشتن در آنها همزمان است با خواندن آن برای هر كس كه در هر جای دنیا آن لاین باشد، روزنامه‏ها یا مجلات شخصی انسان‏های بی‏شماری است كه نویسنده، سردبیر، ویراستار، ناشر، موزّع، حروف‏چین، صفحه‏آرا و طراح آنها یك نفر است؛ یعنی نویسنده، سردبیر مجله خویش است ونیز ناشر و ویراستار آن و... هر كه را كه در سر اندیشه‏ای است یا در دل سودایی، با هر انگیزه‏ای، می‏تواند مجله‏ای در این بیكرانه هزار تُو راه اندازد و در هر فرصت كه خود خواست یا توانست، صفحه‏ای و حتی جمله یا كلمه‏ای بر آن بیفزاید یا از نوشته‏های پیشین بكاهد. همه‏ی آنان كه خواهان گفتن و نوشتن و اظهار وجودند، می‏توانند با كمترین هزینه، تابلو و پرده آشكاری از احساسات و اندیشه‏های خود را پیش‏چشم هزاران رهگذر (وبگرد) نصب كنند و خود بایستند و تأثیر سخن خویش را به چشم ببینند. بدین ترتیب وبلاگ، یعنی ارتباط آسان، رایگان، دوسویه، دل‏خواه و همگانی با هر چشم و دلی كه گذارش به خانه‏ی نوری ما می‏افتد، یا به دعوت ما می‏آید. نخستین وبلاگ ایرانی در شهریور سال ۱۳۸۰ روی شبكه اینترنت ظاهر شد. یك ماه طول كشید تا وبلاگ دوم نیز از راه برسد؛ اما دو ماه پس از تولد دومین وبلاگ، شمار وبلاگ‏های ایرانی به ۱۲۰ عنوان رسید. هم‏اكنون علی‏رغم اینكه بیش از سه سال از عمر این نشریه‏های الكترونیكی در ایران نگذشته است، موج‏های بسیاری از هر سوی این دریای متلاطم گردن افراشته و طبقات مختلفی از جامعه را به خود مشغول كرده است. نویسندگان وبلاگ، از میان همه اصناف و سطوح اجتماعی، و از دل جامعه سر برآورده‏اند؛ از نام آشناترین اندیشه‏وران تاگمنام‏ترین جوانان كشور. هر چند آمار دقیقی از شمار وبلاگ‏های ایرانی در دست نیست، اما از سوی منابع معتبر جهانی، زبان فارسی، زبان چهارم وبلاگ نویسی در جهان اعلام شده است. اما همان طور كه از شابِك كتاب‏های فارسی نیز پیدا است، این زبان رتبه خوشایندی در تألیف و روزنامه‏نگاری ندارد.
در خرداد ماه ۱۳۸۳ اولین جشنواره‏ی وبلاگ نویسان ایرانی، در تهران برگزار شد. شركت كنندگان در این همایش بدیع، جوانان فرهیخته و ذوق مندی بودند كه هر یك، روزانه بخشی از وقت خود را به وب نویسی یا وبگردی اختصاص داده بودند. آنان وبلاگ نویسی را بخشی از هویت جدید خود در جهان امروزین می‏دانستند و همگی مصمم به گسترش كمّی و كیفی وبلاگ‏های خود بودند. نخستین جشنواره دانشجویان وبلاگ‏نویس ایران نیز در نخستین فصل سال ۱۳۸۴ برگزار می‏شود. به گفته‏ی دبیر جشنواره: «این همایش، شامل رقابت در چهار حوزه‏ی موضوعی و فنی است، و همچنین نخستین نمایشگاه وبلاگ را كه گردهمایی برترین وبلاگ‏نویسان دانشجویی ایران است، در خود جای داده است. بدین ترتیب ایجاد ارتباط و رقابت دانشجویان وبلاگ‏نویس، از اهداف این جشنواره است، كه تشویق كننده استفاده هر چه بیشتر از وبلاگ، و زمینه‏ساز شكل‏گیری گروه‏های دانشجویی وبلاگ‏نویس در همه‏ی دانشگاه‏های كشور خواهد بود.»(۷) این خبر زیر نیز خالی از عبرت و تأمل نیست:
به گزارش بخش خبر «سایت اخبار فناوری اطلاعات ایران» از «خبرگزاری سینا» بر اساس گزارش روابط عمومی سازمان ملی جوانان ایران، تنها باگذشت ۱۲ روز از برگزاری مسابقه‏ی «وبلاگ نویسی جوانان و امام خمینی ره» بیش از ۲۰۰۰ وبلاگ نویس تاكنون در این مسابقه شركت كرده‏اند.
اكنون هزاران وبلاگ فارسی در اینترنت هر روز، به روز می‏شوند و هر یك خواندنی‏ترین مطالب همسو با موضوع انتخابی خود را روی صفحه وب می‏گذارند. برخورداری از چنین فضاهای كاملاً منعطف و آماده هرگونه قابلیت‏گذاری، كه مصون از محدودیت‏های مرسوم است، نویسندگان ایرانی را بر آن داشته است كه تفكرات و آرمان‏های خود را در این دریای بی‏ساحل، شناور كنند و همچون نامه‏ای در بطری، به هر سو بفرستند. این رسانه بدیع و مدرن، به نویسندگان و دارندگان خود اجازه می‏دهد كه به دور از قید و بندهای معمول و قالب‏های تكراری، از رنج‏ها و دریافت‏ها و امیدهای زنده خود بگویند وبخوانند و یا درباره نوشته‏های دیگران نظر دهند. «وبلاگستان، شهری است كه در آن هر كس در خانه خود نشسته است و به اختیار خود پنجره‏ای از دنیای درون خود به بیرون گشوده است.»(۸)
این نیز گفتنی است كه نباید نقش این ابررسانه‏های مدرن را در همه‏ی كشورها یكسان دانست. در مناطقی از جهان كه روزنامه‏ها و رسانه‏های مشابه آن، بار و كاركرد احزاب را نیز به دوش می‏كشند، و گاه به آموزشكده‏های سیار نیز تبدیل ماهیت و تغییر شغل می‏دهند وبلاگ‏ها حضور و ظهوری قوی‏تر دارند و نقش آفرینی آنها را به عیان می‏توان دید.(۹) كاركرد آموزشی وبلاگ‏ها نیز، موازی با دیگر كارایی‏های آن شگفت‏آور است؛ تا آن جا كه گفته‏اند: «وبلاگ‏ها بزرگترین تولید كنندگان محتوای آموزشی در اینترنت‏اند».(۱۰)
امتیاز دیگر وبلاگ، استقلال آن است، از آنجا كه وبلاگ‏ها هزینه‏ای جز تلفن و اینترنت، بر نویسندگان خود تحمیل نمی‏كنند، قادر به حفظ استقلال مالی و فكری خود هستند. نیك می‏دانیم كه استقلال و خودمختاری، آرزوی همه‏ی صاحبان قلم و اندیشه است. آنچه بیش از همه این آرزو را برای جمع كثیری از اهالی قلم دور از دسترس كرده است، وابستگی‏های مالی آنان و یا اكثر رسانه‏ها به مراكز قدرت و سرمایه است. ایستادن بر روی پاهای خود، وبلاگ نویسان را امكان داده است كه بتوانند درباره‏ی آنچه می‏خواهند و می‏پسندند، قلم زنند. آیا هیچ نویسنده‏ای را می‏توان یافت كه بتواند درباره‏ی شخصی‏ترین عواطف و گرایش‏های خود، در جایی غیر از وبلاگش بنویسد؟ استقلال و ناوابستگی، امتیاز ویژه‏ی وبلاگ‏ها است و همین برتری، موجب شده است كه وبلاگ نویسان بتوانند شانه‏ی خود را از زیر بار هر نوع مسئولیتی خالی كنند و همان را بنویسند كه در اندیشه و قلبشان می‏گذرد. بله؛ باید پذیرفت كه این سكه روی دیگری نیز دارد؛ زیرا پاسخگو نبودن به هیچ مرجع رسمی و غیررسمی، بسیاری از وبلاگ‏ها را به خانه‏های فساد و دریدگی‏های چندش آور بدل كرده‏است. نویسنده‏ای كه خود را متعهد به هیچ مقام و مرامی نداند و دادگاه وجدان اخلاقی خود را نیز مُهر و موم كرده باشد، چگونه خواهد نوشت، و چه زهرجان گزایی در روح خوانندگان خود خواهد ریخت؟ به‏یادآوریم كه هر مقاله‏ای در هر روزنامه یا مجله‏ای، مسئولیت‏های فراوانی را بر دوش نویسنده، ویراستار، سردبیر و مدیر مسئول مربوط می‏گذارد. اما وبلاگ‏ها فارغ از همه‏ی این گونه مسئولیت‏ها و محدودیت‏های صواب و یا خطا، بازتابش خیره كننده‏ای از درون نویسندگان خود هستند. این تفاوت عمده كه حساب وبلاگ را از همه‏ی رسانه‏های سنتی جدا می‏كند، منشأ كاركردی دیگر نیز برای آن می‏شود. وقتی نویسندگان چنین محیط‏هایی، خود را رها و آزاد از هرگونه قید و بندی می‏بینند، هر آنچه را كه در دل و اندیشه دارند، بی هیچ‏گونه ملاحظه‏ای می‏نویسند و همین بی ملاحظگی و بی پروایی و رهاشدگی مطلق، وبلاگ‏ها را به محلی برای دیدار با پنهانی‏ترین لایه‏های اجتماع تبدیل می‏كند. بدین رو است كه برخی هوشمندانه وبلاگ‏ها را «دماسنج اجتماع» نامیده‏اند؛(۱۱) یعنی جایی كه می‏توان دریافت كه جوانان و طبقه‏ی متوسط شهری جامعه چگونه می‏اندیشند، خواسته‏های آنان چیست و چه آمال و آرزوهایی را در سر می‏پرورانند. بدین رو بر همه‏ی صاحبان اندیشه و مرام و مقام است كه برای آگاهی از موقعیت مرام و اندیشه‏ی خود نزد مردمی كه خویشتن را مجبور به هیچ‏گونه سانسور و ریاكاری نمی‏بینند، ساعاتی از اوقات روز و شب خود را به وبگردی اختصاص دهند تا مخاطبان ساكت و آرام خود را در مدارس، مساجد، بازار، دانشگاه و یا هر جای دیگر جامعه بهتر بشناسند؛ زیرا وب‏نویسان اینترنت، در میان همین مخاطبان و شنوندگان رام و مطیع نشسته‏اند و چشم در چشم‏گویندگان دوخته‏اند. محتوای وبلاگ‏ها راگاه باید واكنشِ شبانه و مخفیانه جوانان هوشمند كشور، به شنیده‏ها و دیده‏های روزانه آنان دانست.
موضوعاتی كه بلاگرها (BLOGERS) یا همان نویسندگان وبلاگ، برای مجله‏های شخصی خود بر می‏گزینند، تنوع و گستره كم مانندی دارد. گاه موضوعی عام را از نگاهی خاص می‏نگرند، و گاه موضوع خاصی را محك اجتماع می‏زنند. شاید بتوان گفت برای هر یك از علایق و سلایق فردی و اجتماعی، ده‏ها وبلاگ را در اینترنت نام زد كه هر روز بر كمّ و كیف خود می‏افزایند. پاره‏ای از این مجلات خودآیین و خودمختار، روزانه هزاران خواننده دارند و برخی نیز برای یافتن خوانندگان بیشتر، در تلاش و تكاپوی لذّت بخشی به سر می‏برند. خاطره‏نویسی، طنز اجتماعی، یادداشت‏های روزانه، سیاست، ورزش، متن‏های ادبی، مذهب، فرهنگ، هنر، ادبیات داستانی و كلاسیك، آموزش‏های فنی، حوادث و نقد و بررسی مسائل جهانی، پاره‏ای از مهم‏ترین دل مشغولی‏های بلاگرها است.
هر یك از این موضوعات، وقتی به وبلاگ پا می‏گذارند، لباس رسمی و مهمانی خود را از تن بیرون می‏آورند و زبانی صمیمی، دوستانه و گاه طنزآلود را تجربه می‏كنند. اكثر وب‏نویسان ایرانی، گرایش آشكاری به ساده‏نویسی و پرهیز از ساختن جملات سنگین دارند. آنان می‏كوشند فضای وبلاگ خود را چنان صمیمی و مهربان كنند كه پای هر رهگذری را برای ماندن و خواندن سست كند. رسمی‏ترین موضوعات و جدّی‏ترین مقولات علمی یا اجتماعی، در وبلاگ به روان‏ترین زبان‏ها و صمیمانه‏ترین قلم‏ها بیان می‏شود. ساختار شكنی وبلاگ‏ها، به همین مقدار ختم نمی‏شود. در وبلاگستان فارسی درباره هر موضوعی سخن می‏رود و امكانات بسیار جذّاب و فراوان اینترنت، به نویسندگان كمك می‏كند كه با كمترین هزینه و صرف وقت، بیشترین بهره را از فعالیت خودببرند.
وبلاگ‏ها برای برخی بیش از یك دفترچه خاطرات معمولی كه گنجایش بسیار، و شكل و شمایل زیبایی دارد، نیست. و برای گروهی نیز فرصتی است برای عرضه و اعلان آخرین رهیافت‏های علمی خود. البته هرزه نویسی‏های آن هم كم نیست؛ مانند همه‏ی محیط‏های اجتماعی و عمومی دیگر كه هرزگی عده‏ای، بخشی از هویت ناگزیرشان شده است. بدین رو این رسانه نیز مانند همه‏ی ابزارهای بشر ساخت، هیچ گونه گرایش و جهتی را كانونی خود نكرده است؛ بلكه فقط فرصتی است و مجالی و ابزاری و شگرد كارآمدی برای گستراندن هر گونه فعالیت علمی و غیر آن. گمان نگارنده آن است كه آینده این پدیده‏ی شگفت اطلاع رسانی بسی درخشان‏تر از این است و در روزگاری نه چندان دور، وبلاگ‏نویسی در ایران چنان عمومیتی یابد كه اكنون تلفن‏های همراه یافته‏اند. اگر صاحبان اندیشه و آرمان و منش‏های گوناگون، خواهان پردازشی قدرت مندانه به اندیشه‏ها و دل‏مشغولی‏های خود هستند، باید هر چه زودتر بر غفلت خود از این پیام رسان قوی و مدرن غالب آیند.
● توش و توان وبلاگ‏ها
تفاوت عمده‏ی وبلاگ‏ها با سایت‏های اینترنتی، رایگان بودن، محتوا و روزآمدی آنها است؛ یعنی هر انسان زنده‏ای می‏تواند از طریق یكی از سایت‏های ویژه، فضایی را در پهنای اینترنت به تملیك خود در آورد و درباره‏ی هر موضوعی كه می‏پسندد، به هر زبانی كه دوست دارد، برای هر خواننده‏ای كه حضور می‏رساند، بنویسد. این برتری‏ها، اكنون چندان به چشم نمی‏آیند، اما به زودی زود، تأثیر خود را در جذب همه‏ی صاحبان قلم و اندیشه، نشان خواهند داد. شمردن همه‏ی آنچه برای وبلاگ، امتیاز به شمار است، به چندین تحقیق گسترده با دو پس زمینه‏های علوم ارتباطات و روان‏شناسی قلم محتاج است. آنچه در پی می‏آید، گزیده‏ای است كه اگر چه سمت و سویی سنجیده ندارند، اما رنگ و بویی خاص دارند.
در مجموع می‏توان برتری‏ها و ممیزات وبلاگ را در شاخص‏های زیر خلاصه كرد:
۱. آزادی عمل و قلم: نویسندگان وبلاگ‏ها آزادند كه هر چه می‏خواهند و هر قدر كه می‏توانند و هرگونه كه خود می‏پسندند، بنویسند. این مقدار آزادی و بی‏قیدی، زیان‏های بسیاری نیز به بار آورده است؛ اما از آن جا كه تعداد خواننده و شمار مراجعان به هر وبلاگ، در سرنوشت اینترنتی آن سخت مؤثر است، وبلاگ‏نویسان می‏كوشند به سمت رعایت اصول و مراعات اخلاق عمومی و رعایت ضوابط علمی و دامن زدن به جذّابیت‏های موجّه‏تر پیش روند، تا بتوانند به حیات مجازی خود در این فضاهای به شدت رقابتی ادامه دهند. در حقیقت، وبلاگ‏نویسی مجبور و محكوم به پیروی از هنجارهای ملّی و بلكه فراملّی است؛ زیرا در غیر این صورت، بدون هیچ‏گونه عامل فیزیكی و خارجی از حجم حضور خود خواهد كاست و چاره‏ای جز گوشه‏نشینی نخواهد داشت، نویسنده وبلاگ در واقع یك گفتگوگر حرفه‏ای است كه اگر آداب هم صحبتی و دوستی را به جا نیاورد، اندك‏اندك از نظرها محو خواهد شد و در نهایت باید به باطل كردن وبلاگ خود تن دهد. حافظ، این نكته نه چندان كوچك را به نیكی دریافته بود كه می‏گفت:
حافظا علم و ادب ورز كه در مجلس شاه هر كه را نیست ادب، لایق صحبت نبود.با وجود این، نمی‏توان منكر پاره‏ای زیان‏ها و آفاتی شد كه از رهگذر بی مبالاتی‏ها و ولنگاری‏های قلمی و تصویری، گریبان وبلاگ‏نویسی را گرفته است؛ زیرا به هر روی هیچ‏گاه متاع كفر و دین بی‏مشتری نبوده است. بسیاری از اهل فن نیز بر این عقیده‏اند كه وبلاگ‏ها بزرگ‏ترین خطر برای زبان فارسی نیز محسوب می‏شوند؛ زیرا گروه‏های بسیاری از این قلمزنان با نخستین ضوابط نویسندگی و اصول زبان فارسی آشنایی ندارند. اما باور نگارنده، آن است كه در مجموع خدمات وبلاگ‏ها به زبان فارسی، بسیار بیش از زحمات آنها است؛ زیرا این شیوه‏ی قلمزنی، زبان فارسی را به سمت ساده‏نویسی و مهربانی خاصی برده است كه نقطه‏ی آغاز آن نهضت مشروطیت بود. خوانندگان وبلاگ، نیك می‏دانند كه در نثر وبلاگ‏ها گاه كمترین تكلف و تصنع به چشم نمی‏آید. چنین نثر و شیوه‏ای در قلم زدن، هماره آرزوی زبان‏شناسان و زبان دوستان بوده است. روش بلاگرها در نوشتن به گونه‏ای است كه گویی برای خود می‏نویسند و هیچ اعتنایی به اطراف خود ندارند. مقالات اینترنتی، گاه به صمیمیت گپ‏های بسیار خصوصی و دوستانه است. بدیهی است كه خواندن چنین مقالات و نوشته‏هایی هماره توأم با لذت و اثرپذیری بیشتر خواهد بود.
آزادی قلم و عمل در وبلاگ شهر، معنای دیگری نیز دارد كه بر جذابیت‏های آن می‏افزاید، و آن آزاد بودن در كمیت و تعداد كلمات هر نوشته است. اگر نویسنده‏ای خواست و توانست همه حرف خود را در یك یا حتی نیم سطر بزند. در كدام نشریه سنتی می‏تواند مقاله یك یا نیم سطری خود را منتشر كند؟ رسانه‏های سنتی، استانداردهایی را متعهدند كه قادر به عبور از آنها نیستند. پاره‏ای از آن استانداردها و خطوط قرمز، به اندازه و حجم نوشته باز می‏گردند. مقالات قابل درج در مطبوعات، باید سایز مناسبی داشته باشند؛ حال آنكه گاه آنچه در ذهن نویسنده‏ها می‏گذرد، تناسبی با حجمی كه باید آن را پر كند، ندارد. نویسندگان گاه دوست می‏دارند حس یا دریافت علمی خود را با كمترین كلمات و در كوتاه‏ترین عبارات باز گویند. آیا مجله یا هر رسانه‏ی دیگری حاضر می‏شود مقاله نیم سطری و یا دو كلمه‏ای چاپ كند؟
یك معنای دیگر آزادی در وبلاگ، آزادی در موضوع است. بسیاری از موضوعاتی كه گروهی از اهل قلم، مایل به قلم زدن درباره‏ی آنها هستند، عاری از هر گونه همخوانی و همسویی با موضوعاتی است كه مطبوعات رسمی كشورها برای خود برگزیده‏اند. اگر دانشجویی جوان یا طلبه‏ای پرشور، قصد كند تجربیات دوران تحصیل خود را با همه‏ی جزییات و نكات ریز و درشتش، اكنون ـ نه پس از سپری شدن دوره‏ی آنها ـ بنویسد، آیا رسانه‏های موجود كشور قادر به پوشش دادن به نوشته‏های او و دیگر هم قطاران او هست؟ فراموش نكنیم كه در دل و جان بسیاری از اهل اندیشه، حرف‏هایی هست كه باید به گونه‏ای اظهار شوند كه چندان هم ظاهر و همگانی نشوند!
۲. لینك (Link): لینك‏ها، میان بُرهایی است كه مراجعان را برای سفر به هر نقطه دیگر در اینترنت و وبلاگستان ایصال الی المطلوب می‏كنند. هر وبلاگ می‏تواند ترمینالی باشد برای مسافرت وبگرد به سایت‏ها، وبلاگ‏ها و دیگر مناطق اینترنت. لینگ‏ها، آدرس‏هایی هستند كه كلیك بر روی آنها، ما را به فضاها و سرزمین‏های دیگری در جهان پهناور اینترنت می‏برد. بدین ترتیب یكی از كاركردهای بسیار جذاب لینك‏ها آدرس‏یابی منابع (ارائه‏ی طریق) و دست‏یابی (ایصال الی المطلوب) به آنها است. اگر پاورقی‏ها در نشریات سنتی، فقط آدرس را نشان می‏دهند، لینك‏ها اصل مأخذ و منبع را پیش روی شما ظاهر می‏كنند. لینك‏ها یا پیوندها، مراجعان را با انبوهی از فضاهای همسو و متناسب با وبلاگ مربوط، متصل می‏كنند و بدین رو، هر وبلاگ، دریچه‏ای است برای ورود به ده‏ها یا صدها فضای دیگر كه با وبلاگ میزبان هم‏خوانی دارند. این لینك‏های سخاوت‏مند، گاهی وظیفه صوتی یا تصویری كردن وبلاگ را نیز برعهده می‏گیرند. یعنی به خواننده این امكان را می‏دهند كه به هنگام گشت و گذار در وبلاگ، گوش و چشم خود را نیز بی‏نصیب نگذارند.
۳. چندرسانگی: یك نشریه یا كتاب یا روزنامه سنتی، تنها قادر است از طریق یكی از حواس ما با ما ارتباط برقرار كند؛ اما در وبلاگ‏ها می‏توانیم هم‏زمان با خواندن، گوش و چشم خود را نیز به كار گیریم. بدین رو وبلاگ‏ها رسانه‏های شنیداری ـ دیداری ـ نوشتاری. گفتاری اند! این وضع، آدمی را به یاد درخواست آن شاعر عرب می‏اندازد كه به ساقی خود گفته بود آن هنگام كه در جام من باده می‏ریزی، نام آن را نیز ببر تا سهم گوش را نیز داده باشی: اُسقِنی خمرا و قُلنی انّها. به واقع وبلاگ‏ها قادرند به آسانی از همه‏ی فناوری روز برای تأثیرگذاری بر روی خوانده خود مدد گیرند؛ از جلوه‏های ویژه گرفته تا موسیقی متن و عكس‏هایی با بالاترین كیفیت و تنوع.
۴. نظردهی / كامِنْت (Comment): یكی از جالب‏ترین قابلیت‏های وبلاگ‏ها كامنت‏های آنها است كه امكان نظرخواهی از خوانندگان را فراهم می‏كند. هر خواننده می‏تواند نظر خود را ـ اعم از موافقت، مخالفت یا پیشنهاد ـ در زیر هر نوشته وبلاگی بنویسد و به سمع و نظر نویسنده و خوانندگان پس از خود برساند. بدین ترتیب نویسنده نیز در مدتی كوتاه از بازتاب و بازخورد نوشته خود آگاه می‏شود. این امكان بسیار مؤثر و مفید، در هیچ رسانه‏ی دیگری نیست. اینكه نویسنده بداند خواننده‏ی او درباره نوشته‏اش چه دیدگاه و یا واكنشی دارد، در تكمیل مقاله و اصلاح اندیشه او تأثیر شگرفی دارد. به ویژه آنكه در نظرخواهی و نظرنویسی‏ها، نویسنده مجبور به افشای نام و هویت خود نیست؛ بنابراین بدون هیچ نگرانی و دغدغه و تعارفی، نویسنده را از نظر خود آگاه می‏كند.
كامنت‏گذاری در وبلاگ‏ها گاه چنان جدّی و فعال می‏شود كه از اصل مقاله اهمیت بیشتری می‏یابد. و یك نوشته‏ی ساده را عملا به یك مباحثه زنده و با نشاط تبدیل می‏كند. بسیاری از نویسندگان خرد و كلان از همین طریق هم دیگر را در گوشه و كنار جهان یافته و شناخته‏اند. هر نویسنده‏ای دوست دارد نظر خواننده‏ی خود را درباره مقاله یا یادداشت كوچكش بداند؛ اما این امكان در حد وسیع و واقعی فقط در وبلاگستان ممكن است.
۵ . آرشیو (Archive): هر وبلاگ برای خود آرشیوی دارد كه به آسانی، همه‏ی مقالات و مطالب گذشته‏ی خود را یك جا در اختیار وبگرد می‏گذارد. بلاگر می‏تواند آرشیو خود را ترتیب موضوعی یا زمانی دهد و دسته‏بندی كند تا خواننده را بدون صرف‏وقت، به مجموعه‏ای از مقالات و مطالب مطلوب رهنمون باشد.
۶ . جستجو (search): اگر بخواهند همراه هر نشریه فهرست تفصیلی و نمایه‏های كامل و بی‏كم و كاست آن را نیز چاپ كنند، چندین برابر اصل نشریه خواهد شد. این حجم عظیم را، وبلاگ در كلمه گنجانده است: جستجو.
۷. ادیت (Edit): تصور كنید از شما در جایی مقاله‏ای چاپ و منتشر شده است كه در آن مرتكب خطا یا خطاهایی شده‏اید. اكنون چاره چیست؟ آیا راهی جز صبر كردن و انتشار شماره بعدی نشریه مربوط را انتظار كشیدن، دارید تا توضیح كوتاهی را درباره مقاله‏ی خود در آن درج كنید؟ این راه كه گویا تنها راه ممكن نیز می‏باشد، چه اندازه می‏تواند خوانندگان مقاله‏ی شما را از اشتباهی كه شما كردید، مصون نگه دارد؟ وبلاگ، قابلیت هرگونه حذف یا تغییر در نوشته‏های قبلی را به نویسنده‏اش می‏دهد. این قابلیت پنهان بیشتر به كار نویسندگانی می‏آید كه هماره در حال پیشرفت علمی و تحول قلمی هستند. نویسنده‏ای كه مقاله‏ی خود را به یكی از نشریات رسمی كشور سپرده است، از خود كاملا خلع ید كرده، دیگر حكومتی بر آن ندارد. فقط می‏تواند در فرصت بعد كه گاه چندین ماه به طول می‏انجامد ـ اصلاحیه یا مقاله‏ی تكمیلی خود را ارسال كند. اما همگان می‏دانیم كه این راه نیز چندان هموار نیست و گاه از عهده‏ی تصفیه و تصحیح بر نمی‏آید. وبلاگ‏نویسان می‏گویند همچنان كه بر روی هر مدادی، پاك كنی را تعبیه كرده‏اند، باید در جایی نوشت كه قدرت حذف و اضافه را از نویسنده نگیرد. در غیر این صورت باید به یكی از دو راه سخت زیر تن داد: یا باید تا به كامل‏ترین درجه علمی نرسیده‏ایم، دست به قلم نبریم؛ زیرا هر لحظه امكان پشیمانی و خطا وجود دارد، و یا آنكه دل به دریا زنیم و از خطا و صواب نوشته خود هیچ نیندیشیم! این هر دو راه اگر چه به چاه مانندترند، اما نویسندگان ما عملا تاكنون همین راه‏ها را پیموده‏اند، اگر چه چندان به روی خود نمی‏آورند.
۸ . اشتراك / آبونمان (Subscription): وبلاگ‏ها در فاصله‏های زمانی بسیار متفاوت به روز می‏شوند؛ برخی هرچند ماه یك بار و برخی هر چند دقیقه و برخی به معنی واقعی كلمه گاه‏نامه هستند. وبگردان هماره در جستجوی وبلاگ‏هایی هستند كه به تازگی به روز شده است. این گشت و گذار گاه وقت گزافی را از آنان به هدر می‏دهد؛ زیرا ممكن است پس از وارد شدن به ده‏ها وبلاگ، مطلب تازه و به روزی نصیبشان نشود. در ساختمان فنی وبلاگ برای حل این مسئله، چاره‏های فراوانی اندیشیده شده است؛ از جمله اشتراك یا آبونمان است. وبگردان با ثبت ایمیل خود در هر وبلاگی كه به خواندن آن عادت دارند یا آگاهی از نوشته‏های آن را برای خود مفید می‏دانند، دیگر نیازی به مراجعه سرسری و بی‏برنامه به آن ندارند. بدین ترتیب، مشتركین بدون صرف وقت و هزینه، در اولین فرصت، تازه‏ترین نوشته‏های هر وبلاگی را كه بدان تعلق خاطر دارند، دریافت می‏كنند.۹. گفتگوی فعال و رودرو: شاید بتوان گفت مهم‏ترین سود علمی وبلاگ‏ها ناظر بودن بر یكدیگر است. خواننده وبلاگ می‏تواند پس از مطالعه‏ی یك مقاله مهم در یك وبلاگ، ده‏ها نقد و بررسی آن را در دیگر وبلاگ‏ها پی گیرد. هرگاه مقاله یا خبر یا نكته‏ی در خوری در یكی از وبلاگ‏ها ظاهر می‏شود. به سرعت گاهی به فاصله یك ساعت ـ نوشته‏هایی ناظر بر آن در وبلاگ‏های مختلف قابل دست‏یابی است. نقد یك مقاله در نشریات سنتی گاه چنان با تأخیر صورت می‏گیرد كه دیگر فایده‏ای بر آن مترتب نیست. به همین دلیل است كه وبلاگ نویسان علی رغم آنكه از هرگونه نظارت و كنترل بیرونی فارغ‏اند، می‏كوشند سنجیده‏تر سخن گویند؛ زیرا به تجربه دریافته‏اند كه نوشته‏های سست و بی‏بنیان در اینترنت دو گونه واكنش را بر می‏انگیزد: سكوت تلخ و تمسخر. نویسندگان دوست می‏دارند كه نقد شوند؛ اما اگر چنان ننویسند كه ارزش نقد را داشته باشد، به دیوار سكوت بر می‏خورند و یا استهزای تنی چند را باید تاب آورند. ناگفته نماند كه وبگردی و استفاده از وبلاگ‏ها نیاز به تجربه و اندكی آگاهی‏های فنی دارد كه بدون آنها نمی‏توان از این فایده و دیگر فواید وبلاگ بهره‏مند شد. یك وبگرد حرفه‏ای، به خوبی می‏داند كه برای خواندن نقد مقاله‏ای باید چه كرد به كجاها سركشید.
۱۰. آسانی و ارزانی: امتیاز مهم دیگری كه می‏توان برای وبلاگ شمرد، سادگی تولید و راه‏اندازی آسان آن است برای ساختن یك وبلاگ، تقریبا به دانش فنی و امكانات ویژه‏ای نیاز نیست. البته سازنده‏ی وبلاگ، هر چه با امور فنی آشناتر باشد، یا بیشتر بتواند از تجربه دیگران استفاده كند، وبلاگ كارآمدتر و زیباتری را می‏آفریند. اما ساختن وبلاگ و شروع نوشتن در آن، با كمترین دانش فنی، تخصص و تجربه نیز ممكن است. ساخت آسان و قیمت ارزان، گروه‏های بسیار متفاوتی را جذب نوشتن در وبلاگ كرده است؛ به طوری كه در میان آنان، طیف بسیار گسترده و متنوعی از همه طبقات اجتماعی، به چشم می‌خورد: پزشك، پرستار، خلبان، كارمند، كارگر، دانشجو، طلبه، نویسنده‏ی حرفه‏ای، مؤلف، ویراستار، روزنامه نگار، ورزش كار، خانه دار، مهندس، فعال‏سیاسی، شاعر، هنرپیشه، استاد، مترجم، معلم، صاحبان مشاغل آزاد، بازاری، مغازه‏دار... رسانه‏های دیگر هیچ گاه نخواهند توانست چنین اجزای ناهمگون و متنوعی را گرد هم آورند و زیر یك سقف بنشانند. وبلاگ و دیگر شاخه‏های متن محور اینترنت، بخش عمدای از این موفقیت دور از انتظار را، وامدار ساخت آسان و تقریبا رایگان خود هستند.
باید پذیرفت كه یكی از دلایل پیشی گرفتن نشریات اینترنتی بر روزنامه‏نگاری سنتی، صرفه‏جویی در كاغذ، مكان، نیروی انسانی و لوازم اداری است. كتاب، مجله، روزنامه و همه میراث خواران گوتنبرگ، از نقطه آغاز تا ظهور عمومی خود هزینه‏های بسیاری را بر تولید كننده. و بالطبع بر متقاضیان تحمیل می‏كنند. اینترنت، حذف همه‏ی این گونه هزینه‏ها را ممكن ساخته است، و به همین دلیل رقیب بسیار قدرتمند و بی رحمی برای همه‏ی انواع نشریاتی است كه در فضاهای سربی تنفس می‏كنند.
تبلیغ دین در جهان مجازین: وبلاگ‏ها با امكانات بی‏مانندی كه در اختیار نویسندگان خود و صاحب نظران می‏گذارند، دست و بال آنان را برای هرگونه فعالیت علمی یا ترویجی می‏گشایند. نویسنده در وبلاگ خود مبسوط الید است و می‏تواند همه‏ی توانایی‏های ذاتی و اكتسابی خود را بروز دهد. با اذعان به همه‏ی آفاتی كه آزادی‏های بی مرز دارد، نمی‏توان انكار كرد كه پاره‏ای از گشایش‏ها و مجال‏یابی گاه موجبات رشد و شكوفایی اندیشه‏ای را فراهم می‏كند. هماوردی در میدان‏های بزرگ و مصاف‏های رودررو را مردان و زنانی از عهده بر می‏آیند كه چنین محیط‏هایی را آزموده باشند؛ محیط‏هایی سرشار از مخالفان‏تر زبان و آزاد و اهل جدل و عاری از هرگونه ملاحظات دست و پاگیر. گشت و گذار در این شهر شیشه‏ای كه مردم بومی آن، مستأجران توریست‏های خود هستند، ما را با رهگذارنی آشنا می‏كند كه سخن به زبانی دیگر می‏گویند و جز متاع بدیع نمی‏جویند. بر دانش آموختگان دینی است كه بدانند و از یاد نبرند كه محیط وب، مخالف و ناهمسو بادانسته‏های ایشان است. حضور مؤثر در فضاهای مخالف كه نوشته‏ها و گفته‏های هم دلانه در آن كمتر می‏توان یافت، نیاز به هوشمندی و فراست ویژه‏ای دارد. فراست و هوشمندی نویسنده‏ی دین ورز، او را به پرهیز از تعجیل در نتیجه‏گیری و اهتمام بیشتر به آوردن استدلال‏های رنگارنگ و پی‏درپی می‏كند. در وبلاگستان، نوشتن «وسیله نیست كه تنها به كار پیام رسانی و مخابره‏ی اندیشه‏های نویسنده آید؛ نوشتن در وبلاگ‏ها معانی دیگری نیز یافته‏اند؛ بودن، زندگی كردن، نفس كشیدن، تبدیل تكّه‏های وجود به كلمات، معاشقه با واژه، زمزمه در گوش دوستان ندیده، سر به هر جای كشیدن و از هر دری سخن گفتن، گشودن عقده‏هایی كه عمر ما را گره آلود كرده‏اند و گستردن مرزهای وجود خود تا هر جایی كه قلمرو نور است و موج و بینایی.
چه بیراهه می‏روند آنان كه می‏نویسند تا كسی بخواند! مگر نه آن است كه نوشتن، برای آن است كه نوشته باشی تا اگر خواننده‏ای از راه رسید، تو را بخواند. نه علم اكتسابی و اندیشه‏های عاریتی تو را. آن كه می‏نویسد تا دیگران بخوانند، نخستین تحقیر و توهین را به خواننده‏ی خود روا داشته است؛ اما آن كه می‏نویسد تا گریبان جان خویش را از هجوم اندیشه‏ها و سیلاب واژه‏ها برهاند چنان خواننده‏ی خویش را در مغناطیس وجودی خود غرق می‏كند كه چاره‏ای جز تسلیم و رضا برای او نمی‏گذارد. نویسنده، آن نیست كه می‏تواند بنویسد؛ آن است كه نمی‏تواند كه ننویسد؛ همچون شهرزاد قصه‏گو كه هر شب قصه می‏گفت تا شمشیر مرگ از نیام خلیفه بیرون نیاید، و میان او و بودن فاصله نیندازد. داستان‏های او برای شنیدن خلیفه نبود؛ برای بودن و ماندن خود بود. نویسندگانی كه چنین حس و حالی نرسیده‏اند، بهتر آن است كه هرگز ننویسند، و اگر نوشتند، بدانند ناقص الخلقه‏ای را بر زمین گذاشته‏اند كه میان زادن و مردن او، فاصله‏ای نیست.
سوگمندانه باید اقرار داد كه كمترین سهم از این جهان بزرگ، نصیب نویسندگان و اندیشورانی است كه درد دین دارند و سودای دین گستری، غفلت و قهر خواسته یا ناخواسته از این گونه عطایای مدرنیته، واماندن از قافله‏ای است كه شتابان در حال گذرا است و از آن جز خاكستری بر جای نمی‏ماند: «از كاروان چه ماند جز آتشی به منزل». به گمان نگارنده، نویسندگان مذهبی باید هر چه زودتر این گنج شایان را كه در ویرانه‏های اینترنت، خاك عصیان می‏خورد، مُهر گشایند و درون آن را سخت بكاوند. اگر مخالفت با «بلندگو» در زمان اختراع و آغاز رواج آن در ایران، هر لحظه یك ماه ما را عقب می‏انداخت، بیگانگی و ناآشنایی با ابزارهای جدید اطلاع رسانی، هر دم به منزله‏ی سال‏ها توقف است و سكون و ركود و خود را به امواج بی‏امان آن سپرده‏اند، و كجا دانند حال ایشان را سبكباران ساحل‏ها، با این همه تا تبدیل وبلاگ‏نویسی به فرهنگ و یك هنجار حوزوی، راه دور و درازی در پیش است. برای كوتاه كردن این راه سنگلاخی، باید دائم به خود نهیب زد و پرسید: در كجای شریعت مقدس اسلام و دركدام سخن معصوم (ع) از تبلیغ دین مبین با ابزارهایی كه سنت را پشت سر گذاشته‏اند، نهی شده است؟ چگونه است كه ما برای چاپ یك كتاب در شمارگان دو یا سه هزار، خود را به آب و آتش می‏زنیم، و گاه از صرف گزاف‏ترین هزینه‏ها نیز بیمی به خود راه نمی‏دهیم، اما قدم همتمان در آستانه‏ی ورود به چنین محیط‏های بكر و آماده‏ای می‏لرزد؟ كدام حجت و بیّنه‏ای، مدیران را از تهیه‏ی امكانات اولیه، آموزش و تشویق طلاب برای آشنایی با دنیای جدید ارتباطات منع كرده است؟ آیا امكان یافتن هزاران مخاطب و خواننده وبگرد، اهمیتی كمتر از چند درصد خواننده‏ی كتاب و روزنامه و مجله دارد؟ آیا نباید هراسید از روزی كه وقتی چشم می‏گشاییم و جایگاه خود را در جهان كنونی می‏بینیم. همان دم تیغ خوریم و به یاد آریم كه می‏توانستیم كجا باشیم كه اكنون نیستیم؟
سخن آخر: وبلاگ‏ها به لحاظ موضوع، تنوع حیرت آوری دارند. رهگذران و وبگردان درباره‏ی هیچ موضوعی نیست كه نتوانند در وبلاگ‏ها و سایت‏های اینترنتی مقالات فراوانی بیابند: از شیر مرغ تا جان آدمی‏زاد. امادر این بازار مكاره، بیشترین خوانندگان و خواهندگان نصیب وب نویسانی است كه دست كم اصول دهگانه زیر را پایبند باشند:
۱. گُزیده‏گویی؛ ۲. نغزگویی؛ ۳. سادگی؛ ۴. نكته‏سنجی؛ ۵ . هم‏زیستی مسالمت‏آمیز با دیگر شهروندان اینترنت؛ ۶ . آمادگی ذهنی و قلمی برای حضور در محیطی آكنده از چالشگران ناهمدل، امازیرك و ترزبان؛ ۷. مهارت‏های قلمی؛ ۸ . تنوع مطالعاتی؛ ۹. آشنایی با محیط‏های گوناگون اجتماعی؛ ۱۰. توانایی در آغشتن قلم به طنز و مطایبه.
چنان چه وبلاگ‏های دین گرا نیز بخواهند در این جهان بزرگ و مجازی، جایگاه درخوری را به اشغال خود در آورند، ناگزیر از رعایت اصل‏های پیش گفته‏اند؛ یعنی باید قلم خود را چنان نرم وروان بچرخانند كه گویی آب در كام تشنگان می‏ریزند. از هرگونه اغلاق و درشت‏گویی و ژست‏های عالمانه سخت بپرهیزند، و نوشته آنان خالی از كشفی كوچك و نغزگویی نباشد. نغز گویند و لُغَز نفروشند و زبان به كلیشه‏گویی نگشایند و گارد نگیرند و نیك بدانند كه مخاطب آنان پس از مطالعه وبلاگ ایشان به ده‏ها نوشته و وبلاگ دیگر نیز سر میكشد. چنین تصوری، وبلاگ‏نویس را به كوتاه‏نویسی و گیرایی و نكته سنجی‏های هوشمندانه فرا میخواند. از یاد نباید برد كه حوصله‏ی وبگردان بسی كمتر از همت كتاب خوانان حرفه‏ای است، و تنوع گرایی بر اغلب آنان غالب.
محتوای اكثر وبلاگ‏های دین‏گرا و اسلامی در ایران، انشای شاعرانه و دكلمه‏های احساسی با نثرهای فانتزی ـ و البته گاه بسیار ناشیانه و ساده‏انگارانه ـ همراه با بزرگداشت مراسم دینی و یادكرد بزرگان دینی یا ملّی است؛ یعنی بیشتر مشغول اسلام سرایی اند تا اسلام‏شناسی. هر وبلاگ نویسی برای گسترش حوزه قلمی خود در این آشفته بازار كه هر روز صدها حجره جدید ونو بنیاد در آن باب می‏شود، باید به ملازمات و ملائمات وبلاگ تن دهد و هوشیارانه به ماهیت غیرتجاری و كاملا جوانانه‏ی این‏گونه محیط‏ها گردن نهد نیز بداند كه وبلاگ‏ها عرصه‏های به شدت رقابتی‏اند، و بر خلاف نشریات داخلی كه همه چیز در آنها كنترل شده و تحت نظارت است، در آن جا هیچ عاملی جذابیت‏های قلمی، ذوقی و سمعی بصری، خریدار ندارد. بدین رو جایی برای حرف‏های كلیشه‏ای و دعوی‏های شعارگونه و اشتلم‏های آمرانه و پرگویی‏های تعصب‏آمیز نیست. به دیگر سخن، تبدیل وبلاگ به منبرهای دیجیتال باید بسیار هوشمندانه و با بهره‏گیری از امكانات و ناظر به طبیعت رسانه‏های این چنینی باشد؛ وگرنه مقرون به صواب و سزاوار ثواب نخواهد بود.دیگر آنكه وبگردان گونه‏ای از مخاطبان اند كه تا با آنان زندگی مجازی خود را نیاغازیم، قادر به تأثیرگذاری بر آنان نیستیم. به سخن دیگر، آنكه به قصد تبلیغ مرام و باورهای خود یا انتقال احساسات درونی خویش به میان وبلاگ‏ها می‏آید، تنها در صورتی توفیق را نصیب خواهد برد كه به این قصد و غرض اكتفا نكند؛ یعنی بیشتر برای همزیستی هم‏دلانه و همراهی مهربانانه، به وبلاگستان حضور دوستانه رسانده باشد و برای تأثیرگذاری هرگز نباید عجله كند. آنكه می‏آید تا فقط حرف خود را زده باشد و دیگر هیچ. پارازیت‏وار از محل توجّهات جدّی و حرمت‏آمیز دور خواهد ماند. مبلغ وبلاگ‏نویس یا وبلاگ نویس آرمان‏گرا، تا مدت‏ها به مسالمت در میان وبلاگ‏نویسان زندگی نكرده باشد و حسن ظن همگان را برنینگیخته باشد، حضوری محسوس و مؤثر نخواهد داشت.
بنابراین: در جهانِ پنجره‏ها كه دیوارهای آن نیز خاصیتِ در دارند و به حق آن را رایاسپهر (CyberSpace) نامیده‏اند، نباید كاربر صرف و ساده‏ای بود كه فقط دریافت می‏كند، در این ضیافت جهانی، حضور كاربرانه‏ی محض، ما را با حجم اندوهی از داده‏ها روبه‏رو می‏كند كه حتی فقط مدیریت و طبقه‏بندی آنها توش و توانی برای ما باقی نمی‏گذارد. می‏توان در این ساحت بیكرانه، نه كاربری منفعل، كه اندیشه‏گری فعّال نیز بود. شهروندان اینترنت، همگی مصرف كنندگان بی اراده‏ای نیستند كه جز خواندن و دیدن و شنیدن كاری نداشته باشند؛ آنان می‏توانند بیش از تأثیری كه می‏پذیرند، جهان را تغییر دهند و به درجه‏ای از سعه‏ی وجودی نایل آیند كه رشك همه‏ی خدایان المپ باشند. وبلاگ‏ها، بازترین دروازه‏های اینترنت به روی كسانی است كه بسندگی به مقام كاربری رادون شأن و آرمان‏های خود می‏دانند.
به هر روی و به چندین جهت منطقی و دلیل عرفی، اندیشه گران را گریز و گزیری از ورود به دنیای پرهیاهوی وبلاگ‏ها نیست:
۱. امكانات فراوان و متنوعی كه این پدیده به مدد شبكه جهانی اینترنت و آخرین فناوری‏های دانش ارتباطات، در اختیار كاربر خود می‏گذارد.
۲. تنوع مخاطبان و ایجاد رابطه‏ی زنده و بسیار نزدیك با میلیون‏ها چشم سرگردان ونگران كه صبح تا شب در مقابل مانیتور در پی یافتن مطالبی برای خواندن و اندیشیدن یا وقت گذرانی هستند.
۳. امكان ارتباط پویا، متقابل و دوسویه با مخاطبی كه نمی‏شناسیم؛ آنان كه دستی در مقوله تبلیغ و اطلاع رسانی مدرن دارند، نیك می‏دانند كه هر قدر بتوان ارتباط سریع‏تر و زنده‏تری با دیگران برقرار كرد، موفقیت‏های بیشتری را می‏توان نصیب برد. اكنون نباید تبلیغ كیش و ترویج آرمان را با سخنرانی و مقاله‏پردازی یكسان انگاشت. تبلیغ دینی، فرایندی بسیار پیچیده و حساس و آسیب‏پذیر است كه بدون توفیق در برقراری ارتباط زنده و نزدیك با مخاطب، كارمد و كامیاب نخواهد بود.
۴. مبلغان هماره باید آشنایی خود را با خواسته‏ها، دل مشغولی‏ها و حساسیت‏های فكری و روحی مخاطبان خود، افزایش دهند. از آن جا كه نویسنده و خواننده‏ی وبلاگ می‏توانند هویت خود را ناشناخته نگه دارد، این امكان فراهم می‏شود كه هر دو، به دور از تعارفات معمول و محافظه كاری‏های زیان‏بار سخن بگویند. این گونه بی‏ملاحظگی‏های مثبت، مبلغ را سریع‏تر و كارآمدتر از روش‏های معمول، به گرانی گاه‏ها می‏رساند و در وقت و توان او صرفه جویی می‏كند. وبلاگ‏نویسی كه درد دین دارد و متكی به اندیشه‏ی خود است، جز به زخم‏ها نمی‏اندیشد و گردیدن گرد گره‏های كور، شغل او است.
۵ . وبلاگ به دلایل بسیاری كه برخی را باز گفتیم، چنان جایگاهی در ایران یافته است كه شگفتی جهانیان را نیز برانگیخته است. این جایگاه و گستره حیرت‏انگیز، نویسندگانی را كه دغدغه دین گستری دارد، سالیانی است كه به خود می‏خواند این است و جز این نیست كه بی اعتنایی و بی مبالاتی در برابر جهان فراخ و جنجالی وبلاگ‏ها، میدان بزرگی را برای تاخت و تازهای هوشمندانه و امروزین، از دست مبلغان و مروجان هر كیش و مرامی می‏گیرد و آنان را به خلوت‏های سرد و تاریك فراموشی تبعید می‏كند.
۶ . ناگفته نماند كه اینترنت و همه‏ی فرزندان آن، مانند وبلاگ، ماهیت ابزاری دارند و همچون دیگر ابزارهای بشری، كاركردی جز افزایش سرعت و توسعه و كارآمدی ندارد. بنابراین نمی‏توان هماره شكست یا توفیق خود را به گردن آن بگذاریم ؛ زیرا «ابزار» همان گونه كه از ماهیت و طبیعت آن بر می‏آید. در مرتبه دوم اهمیت و كارآیی است. پیش از آن، باید در اصلاح اندیشه و روش‏های ذهنی خود بكوشیم. ابزار، هر چه قوی‏تر و كارآمدتر باشد، فقط در برآوردن آنچه از او خواسته می‏شود، موفق‏تر است. همین ذهنِ مشوش و ناهمگون با نیازهای واقعی انسان معاصر، با ورود به محیط‏های اكتیوی همچون اینترنت، تشویش وناهمگونی خود را بیشتر آشكار می‏كند. بدین رو نباید درمان همه‏ی دردهای خود را در تبدیل ابزارهای سنتی به ارتباطات مدرن جستجو كنیم. پیش از آن باید اندیشه‏ی خود را باز سازیم و كاستی‏های آن را بشناسیم و ناراستی‏هایش را اصلاح كنیم.
۷. در این نوشتار عیب می‏را نگفته، هنرش را گفتیم. جا دارد كه در تحقیق و نوشته‏ای دیگر، به زیان‏ها و آسیب‏های وبلاگ كه برخی اجتناب‏پذیر و برخی ناگزیر است، نیز پرداخت.
اكنون همین قدر می‏افزاییم كه این رسانه‏ی غول آسا كه از چراغ جاوی اینترنت سربرآورده است، آسیب‏های فراوانی نیز به زبان، فرهنگ و هنجارهای انسانی زده است. گسیختگی افسار نثر، انتحال(سرقت علمی)، ارضای شهوت شهرت‏طلبی برخی و هنجارشكنی‏های بی حد و مرز، از آن جمله است. خوانندگان و وبگردان، نیك می‏دانند كه در میان هزاران وبلاگ، كمتر می‏توان قلم‏ها و اندیشه‏هایی را جست كه برخوردار از سلامت و صلابت باشند. البته در جنب آن همه آلودی‏های قلمی و تصویری، محیط‏های بسیاری را نیز می‏توان یافت كه از زبان گویا و اندیشه پویا برخوردارند و این دنیای مجازی و موازی را لذت‏بخش می‏كنند.
ناگفته نماند كه جهان شیشه‏ای اینترنت، همچنان كه مجازی است، موازی نیز هست. یعنی اگر چه شهری است با قوانین و هنجارهای خود، اما جدا از دنیای واقعی نیست. آلودگی‏هایی این دنیای سبك‏سر، آیینه‏ای است محدّب كه بیرون از خود را در ابعادی بزرگ‏تر نشان می‏دهد. با این همه باید انصاف داد كه اینترنتِ ایرانی، اگر چه تمایلی به تسلیم شدن در برابر قانون‏های رسمی را ندارد، اما از مراعات قوانین نانوشته و نامرئی نیز ناگریز است. وبلاگ‏نویسان نیك می‏دانند كه حیات اینترنتی و اعتبارشان در این شهر آشفته، به گردن نهادن در برابر مقرارتی است كه خاستگاه‏های انسانی و عرفی دارند. این مقررات اگرچه بر روی هیچ كاغذی نیامده است و اگر آمده، حكم سند برای دادگاه و قاضی را ندارد، اما گاه چندین برابر قوانین كاغذی، كارایی و هیبت دارند .زیرا همه‏ی شهروندان وبلاگستان اینترنت، ارزیابان وناظران یكدیگرند و در این میدان فراخ، به عدد بازیكنان، داورانی در جنب و جوش‏اند كه همیشه دست در جیب دارند.
۸ . به زعم نگارنده، مدیران ارشد حوزه‏های علمیه و یا هر نهاد دیگری كه دین و كاركردهای دینی را برای انسان معاصر، همچنان ضروری و بی‏بدیل و رقیب می‏دانند، باید هر چه زودتر به سوی تشكیل مجالسی پیش روند كه در آنها منابر دیجیتال بر پا است. منبر، نخستین و مؤثرترین رسانه اسلامی در همه‏ی ادوار تاریخی بوده است. این رسانه‏ی ارجمند كه همچنان پویا و گویا است، هرگز جایگاه خود را در میان متدینان و صاحب دلان از كف نخواهد داد؛ اما به تنهایی نیز قادر به كشیدن بار تبلیغ دینی بر دوش خود نیست. اهتمام انحصار طلبانه به یك یا دو رسانه موجود، گرهی از كار فروبسته ما نمی‏گشاید، كه بر ناهمگونی ما با دنیایی كه در آن زندگی می‏كنیم، می‏افزاید. اگر روزی توانستیم همه‏ی مخاطبان بالقوه خویش را به استفاده از یك رسانه یا استقبال از یك نوع برنامه‏ی تبلیغی قانع یا مجبور سازیم، بسندگی به یك روش تبلیغی نیز موجه می‏نمود؛ اما یك دست‏سازی مخاطبان هرگز در امكان نخواهد بود و حوزه‏های دینی هماره باید خود را برای حضور در محیط‏های نو و بكر آماده كنند؛ زیرا غیبت از هر مسابقه‏ای، به معنای واگذاری آن به رقیبان است.
تجربه به ما آموخته است كه چنین فعالیت‏هایی در حوزه، بدون مقدمه چینی‏های رسمی و زمینه سازی‏های معنوی، امكان وقوع نخواهند یافت. هر چند دیریا زود دانش آموختگان حوزه، خود بدان سو خواهند رفت .اما حضور خود جوش، با همه امتیازاتی كه دارد، به كُندی صورت می‏گیرد و ما علی الرسول الا البلاغ.
نویسنده:رضا بابایی
پی‏نوشت‏ها
*. دانش پژوه حوزه‏ی علمیه و مسئول انجمن قلم حوزه.
۱. برخی تارنوشت را مناسب‏ترین ترجمه فارسی برای «وبلاگ» می‏دانند.
۲. این شماره‏سنجی و بسامدگیری را یكی از مؤسسات وابسته به بی‏بی‏سی گزارش كرده‏است. ر.ك: سایت انگلیسی بی‏بی‏سی، اول دسامبر ۲۰۰۴.
۳. روزنامه شرق، ویژه‏نامه جمعه ۲۵/۱۰/۸۳ ، ص ۹.
۴. همان.
۵. كتاب ماه كلیات، شماره ۸۰ ـ ۷۹ (ویژه وبلاگ نویسی) رضابهبهانی، «پدیده وبلاگ»، ص ۱۲.
۶. منبع خبرگزاری ایتنا، دوم بهمن ۸۳ .
۷. ر.ك: وحید قاسمی، وبلاگستان، شهر شیشه‏ای، پیش گفتار، ص ۳.
۸. نمونه آشكار و مثال زدنی آن اعتراض وبلاگ‏نویسان و جامعه اینترنتی ایران به اطلس منتشره از سوی نشنال جئوگرافیك بود كه نام خلیج‏فارس را به خلیج عربی، تحریف كرده بود. خوشبختانه این اعتراض مبتكرانه اثر نیز كرد و مؤسسه مذكور را وادار به تغییر موضع كرد.
۹. ر.ك: روزنامه هموطن، ۲۱ دی‏ماه ۸۳ .
۱۰. ر.ك: كتاب ماه كلیات، همان، ص ۴۰۷.
منبع: كتاب روش، شماره ۴
منبع : خبرگزاری فارس