پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

هجوم ربایندگان سوژه


هجوم ربایندگان سوژه
چند دوربین ثابت، نماهای مشخص، تماشای چند حلقه فیلم و به هم چسباندنشان، بودجه و از همه و همه مهم تر سو‍‍ژه ی ناب و جنجالی!
حال شما یک فیلم مستند دارید و می توانید اسمش را هر چه دلتان خواست بگذارید ، اسمی که مهناز افضلی با هوشمندی کارت قرمز را برایش برگزید.
به واقع کارت قرمز بر اساس همین فرمول ساخته شده، نماهای ثابت دادگاه و چهره متهم، به هم چسباندن نه چندان با سلیقه و غیر خلاقانه فیلم های خصوصی گرفته شده توسط متهم و از همه مهم تر سوژه جنجال این سال ها یعنی، پرونده شهلا جاهد!
فیلم‌ساز در واقع خود را محدود کرده به یک سری تصاویر، بدون کوچکترین تدوین خلاقانه(که گاه اضافی بودنشان توی ذوق می زند)، زمینه سازی و فضا سازی ؤ تنها سعی کرده با تکیه بر سوژه، شروع به جلو بردن فیلم می کند.
ضعف تحقیق، عدم تسلط بر موضوع، توجه به تصادف ، گنگ بودن غیر منطقی زمان ها و... همه و همه از ضعف های آشکار مستند کارت قرمز است.
شاید بتوان ابهاماتی مانند این که چرا به مندرجات پرونده بیشتر پرداخته نشد؟،چرا با خانواده متهم و مقتول و اطرافیان پرونده گفتگو نشد؟ و چرا از بازپرس پرونده سوالات بیشتری نشد(این قسمت بازپرس یک جوری اضافی به نظر می رسید و رها شده و گنگ باقی ماند) را با پاسخ هایی مثل حساس بودن پرونده، عدم دسترسی به آن و امتناع بازماندگان از گفتگو یا شاید هم نوع نگاه و خواست فیلم ساز توجیه کرد ولی این مسئله که با ناصر محمد خانی که حاضر به صحبت شده بود، گفتگوی چالشی تر و عمیق تری نشد را چگونه می توان تحلیل کرد.
البته باید اذعان کرد که فیلم دارای صحنه های قابل تاملی نیز هست مثل سکانس پخش پیام های بازرگانی پس از صحبت های نصیحت گرانه مجری تلویزیون_که البته بسیار تکراریست ولی هنوز تاثیر گذار است_ و دیگری لحظه ای که خانم جاهد در دادگاه و رو به محمد خانی نجوا کنان می گوید هنوزم دوستت دارم...
کارت قرمز در مقام مقایسه با فیلم هایی از نوع خود و مخصوصا (و عنکبوت می آید) مازیار بهاری،ضعف های ساختاری و فنی بسیاری دارد، اما نکته‌ی جالب در این میان انتخاب این فیلم توسط سایت پیک مستند ایران و توسط فیلمسازان و منتقدان به نامی مثل روبرت صافاریان، پرویز کلانتری، احمد میر احسان و.. به عنوان دومین فیلم برگزیده سال است، امری که باعث تعجب آدمی می گردد، تعجبی که گویا این روزها در حال تبدیل شدن به عادت همیشگی‌مان است.

رضا خباز
پی نوشت:
در جلسه نقد و بررسی فیلم در سالن خاتم الانبیا رشت،در واکنش به نقد چند نفراز مخالفان فیلم، عده ای از منتقدان و مجری برنامه فرمودند که تا کسی فیلم مستند نساخته و سختی های آن را نچشیده، حق اظهار نظر در باره ی فیلم را ندارد، در پاسخ نظر این دوستان فقط به جمله ی یکی از منتقدان استناد می کنم:
فیلم ساز حتی اگر برای ساختن فیلمی بمیرد برای من در مقام منتقد فرقی نمی کند،مهم اثر سا خته شده است.
منبع : نشریه الکترونیک گیلانیان