دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا


پیراهن های بیشتری که پاره شده


پیراهن های بیشتری که پاره شده
برخی از والدین بویژه پدران در ساعاتی خاص از شبانه روز برای خانواده مراسم نصیحت دارند. در چنین شرایطی مهمترین دغدغه والدین نگرانی از بی تجربگی ها و خطای فرزندان است.شاید شما هم با ما هم عقیده باشید كه نوشتن از یك پدیده عینی بارها ساده تر از موضوعات ذهنی است، البته خواندن هم از این قاعده خارج نیست یعنی شما خوانندگان ایرانشهر بیشتر ترجیح می دهید یك گزارش در مورد خیابان و احتمالا یك خیابان خاص بخوانید تا یك مطلب انتزاعی در مورد نصیحت و پیامدهای نصیحت نابجا، اما شاید بازهم شما با ما هم عقیده باشید كه مشكلات و مسائل ذهنی و مفهومی، ریشه ای تراز موضوعات ملموس و عینی است. گاه ما از این دست مشكلات بی اطلاعیم، حوصله مطالعه و كنكاش برای دفع آن نداریم و اساسا برایمان فاقد جذابیت است، ضمن آنكه به یك حكم قطعی و تعریف بی عیب و نقص رسیدن هم مشكل است، حتی برای نظریه پردازان و متخصصان . بنابراین به شما حق می دهیم اگر نخواهید این گزارش را كه در مورد پند و اندرز نابجاست، بخوانید.بویژه آنكه این روزها تنور بحث پیرامون فرزندان داغ شده است.
نصیحت در ادبیات
نصیحت در ادبیات را از چند زاویه می توانیم بررسی كنیم؛ اول معنای دقیق این واژه: واژه نصیحت را خیرخواهی خالصانه معنا كرده اند. در این مورد نوشته اند: نصیحت به معنای خالص است چنانچه عسل ناب را عسل ناصح می گویند یا نصحت الجلد به معنای رفو و قابل استفاده كردن لباس است. نكته ای كه از هر دو معنای لغوی یاد شده استفاده می شود، این است كه نصیحت و خیرخواهی خالصانه با انگیزه اصلاح و ساماندهی انجام می پذیرد و ناصح شخص خیرخواهی است كه با انگیزه خیرخواهی برای اصلاح امور تلاش می كند.
نصیحت در ادبیات نیز جایگاه ویژه ای دارد چنانچه بخش اعظمی از ادبیات كلاسیك جهان بویژه ادبیات ایران را ادبیات پندآموز و نصیحت گرا می خوانند یعنی كاربرد دقیق اصطلاح نزد منتقدان ادبی نیز همین است. بنابراین خود این بخش را هم می توان به دو قسمت مجزا تقسیم بندی كرد؛ اول نصیحت در ادبیات و دوم ادبیات نصیحت گرا.
افلاطون به عنوان شاخص ترین فیلسوف متافیزیك كسی است كه تمامی ادبیات را در خدمت آموزش و نصیحت تعریف می كند و اصلا جایگاه دیگری جز آن برای ادبیات و هنر قائل نیست، اما ادیبانی كه با این نگاه شروع به نصیحت كردن دیگران كرده اند، اغلب در نوشته های خود دچار تناقض گویی هایی نیز شده اند. به عنوان مثال سعدی شیرازی در دو شعر مجزا ،دو رویكرد متناقض را نسبت به این مسئله از خود نشان می دهد. در جایی می گوید:
بگفتا من گلی ناچیز بودم‎/ ولیكن مدتی با گل نشستم /كمال همنشین در من اثر كرد / وگرنه من همان خاكم كه هستم
نصیحت، پند و اندرز كه مهمترین شاخصه اثرگذاری در تربیت است، در این بیت به صورت هم نشینی جلوه می كند اما سعدی در جای دیگری می فرماید: تربیت نااهل را چون گردكان برگنبد است
نصیحت در خانه
پدیده نصیحت درخانه، بیش از سایر بخش های اجتماع رواج دارد و شاید دلیل آن را هم بتوان در صمیمت اعضای خانواده با هم جست وجو كرد و اینكه همه دلسوز یكدیگرند و دوست دارند هر لحظه موقعیت خود را ارتقا دهند، چرا كه سرنوشت همه آنها به هم پیوسته است؛ چنانچه برای خانواده در كل می توان یك شخصیت قائل شد. اما در این میان كارشناسان نسبت به افراط در نصیحت هشدار می دهند. آنها اعتقاد دارند پافشاری در پند و اندرز دادن می تواند رابطه ها را تیره كند و احساس طغیان را در جوانترها برانگیزاند.كارشناسان علوم تربیتی همواره شرایط زمانی و مكانی نصیحت را مورد تاكید قرار داده اند. آنان در مصاحبه ها و مقالات پرشمار خود والدین را از پدید آوردن سرخوردگی در فرزندان برحذر داشته اند. پرهیز از چنین فرآیندی تنها در شرایطی حاصل می شود كه درك درست و متقابلی از شرایط روحی فرزندان وجود داشته باشد. همچنین روان شناسان خانواده، انعطاف پذیری پدران و مادران را متذكر می شوند. این گروه عقیده دارند اگر والدین دریابند كه با نرم خویی می توان نتیجه بهتری گرفت، از بروز اكثر مشكلات روحی فرزندان جلوگیری می شود.
این در حالی است كه برخی از والدین بویژه پدران در ساعاتی خاص از شبانه روز برای خانواده مراسم نصیحت دارند. رضا نعیمی شهروند تهرانی در این باره می گوید: البته الان مردم همه درگیر كار و انواع و اقسام مشغله ها هستند و دیگر وقتی برای نصیحت كردن باقی نمی ماند، اما پیش از این در بسیاری از خانواده ها رسم بودكه پدر معمولا پس از غذا طوری كه همه اعضا حاضر باشند، شروع به نصیحت كردن می كرد، خود من به یاد دارم كه معمولا پدرم این كار را می كرد و تمام حرفش هم این بود كه درس بخوانید و نگذارید زحماتی كه برای شما می كشم، به هدر برود.در چنین شرایطی دو انگیزه بسیار مهم باعث نصیحت كردن می شود؛ یك انگیزه نگرانی به واسطه دغدغه ای كه در منزل پیش آمده است كه معمولا در چنین موقعیتی فرزندان سر به زیر انداخته و از خداوند می خواهند كه هر چه زودتر صحبت های پدر تمام شود تا اجازه گریز از آن وضعیت تلخ را پیدا كنند و دوم انگیزه شادمانی به دلیل موفقیتی كه شامل حال فرزندان شده است. در این وضعیت معمولا بچه ها بلافاصله پس از حرف های پدر دنبال سخن او را گرفته و به او اطمینان می دهند كه خیالش راحت باشد، اما باز دوست دارند به جای نصیحت، تعریف و تمجید بشنوند. نعیمی شهروند تهرانی در این باره عنوان می كند: همانطور كه عرض كردم، الان سبك زندگی ها بویژه در تهران به گونه ای است كه وقتی برای والدین باقی نمی ماند كه بنشینند و مراسم نصیحت بگیرند، اما مصیبت اینجاست كه در همان فرصتی هم كه به دست می آید، دست به چنین كاری می زنند، آن وقت به اعتقاد من فرصتی هم برای جبران كردن نیست و رابطه ها در بالاترین حد خود مخدوش می شود. شاعر چه زیبا گفته است: هر سخن جایی و هر نكته مكانی دارد. ما اگر جایگاه درست و میزان دقیق نصیحت و انواع آن را بلد نباشیم، چه بسا كه به جای گرفتن یك نتیجه مطلوب، زحمت هم بیافرینیم.
كارشناسان علوم تربیتی می گویند نصیحت صرفا نصیحت كلامی نیست، گاه لازم است بزرگترها سكوت كنند تا كوچكترها در خود فرو بروند و خود به نتیجه برسند، بنابراین نصیحت، لزوما به معنای حرافی و از حد گذراندن سخن نیست، به علاوه عمل شخص و نوع برخورد او می تواند تاثیرگذارتر از حرف زدن باشد.
یكی از مهمترین شرایط نصیحت، مقبولیت ناصح و نیز عمل كردن خود او به محتوای نصیحت است. به قول معروف رطب خورده نمی تواند منع رطب كند. وقتی والدین بچه هایشان را نصیحت می كنند كه مثلا با رفیق ناباب نگرد یا دو دستی به كلاه خودت بچسب، آیا خود جزو عمل كنندگان به این عبارات نغز هستند یا خیر؟ و اما نكته دیگری كه راجع به نصیحت در خانواده ها می توان مطرح كرد، مقایسه فرزندان با دیگران در قالب اندرز است كه نتیجه مخربی دارد.
بیچاره! پسر حسن آقا را نگاه كن، فكر می كنی الكی دكتر شده، شب تا صبح پاهایش را تا زانو داخل آب سرد می گذاشت كه خوابش نبرد و درس بخواند، همین حسن آقای... آنوقت هم كه قربانش بروم نان برای خوردن پیدا نمی شد، بچه ها چه می فهمیدند دوچرخه چند تا چرخ دارد؟ عید به عید یك بار برنج و رشته می خوردند كه مثلا جشن گرفته اند. هی هی! الان صبح كله سحر تا بوق... می زنیم بیرون و هزار جور حرف ناحساب می شنویم كه آقازاده ها درس بخوانند. درس كیلویی چند من است؟ فردا، پس فردا كه گرگ پیر شدیم و خرگوش ها به ریشمان خندیدند، می گویند بفرما خانه سالمندان. ای خاك بر سر ما كه تا بچه بودیم پدر ومادر توی سرمان زد، حالا هم كه پدر و مادر شده ایم بچه ها می زنند توی سرمان. آیا به نظر شما در خلال این عبارات هیچ نشانه ای از نصیحت وجود دارد؟ اگرچه با قاطعیت می توان گفت، این جملات كه معمولا همه ما با آن آشناییم نصیحت نیستند، اما از نظر ادبیات شفاهی ارزش ویژه ای دارند. به این معنی كه والدین با قرار گرفتن در چنین وضعیتی ذهنیت سیالی پیدا می كنند و تمام داشته ها و اندوخته های خود را از انواع و اقسام ضرب المثل ها، حكایات، اشعار و جملات نغز حكیمانه به رخ می كشند. راست گفته اند كه ادبیات و هنر در موقعیت های بحرانی و اوضاع نامساعد، فرصت شكوفایی پیدا می كند!
نصیحت یا تخریب شخصیت
مطمئنا عبارتی زیباتر از فرموده علی(ع) نخواهید یافت كه فرمود: نصیحت و خیرخواهی به صورت علنی،
عیب جویی و سرزنش كردن است. این فرموده، هم در محیط خانواده و هم در اجتماع قابل بررسی است، بویژه زمانی كه رابطه مردم و مسئولان را در نظر داشته باشیم. امام حسن عسكری (ع) نیز در این باره می فرماید: كسی كه برادرش را پنهانی موعظه كند، به او ارج نهاده و كسی كه آشكارا اندرز دهد، او را تحقیر كرده است.
پس یكی از شرایط نصیحت در منابع دینی و تربیتی، آبروداری به شكل پنهان ماندن نصیحت است، درحالی كه برخی دوست دارند برای به رخ كشیدن میزان فهم و شعور خود، دیگران را آشكارا نصیحت كنند و این اتفاق در چارچوب خانواده به مراتب فاجعه آفرین تر است. یك كارشناس تربیتی در این باره می گوید: قاعدتا ما وقتی تصمیم می گیریم یكی را نصیحت كنیم، به این معناست كه تجربه های خود را در اختیار او می گذاریم تا اگر خواست از آنها برای ارتقای شخصیت، رفتار و منش خود استفاده كند، اما این لزوما بدان معنا نیست كه تجربه های ما حتما به درد او خواهد خورد و او هم مجبور است از آنها استفاده كند. پس اگر نگاه ما این باشد كه طرف مقابل هم دارای شعور است آنقدر بر نصیحت خود اصرار نمی كنیم. به قول معروف من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال.حتی اگر نصیحت شونده فرزند خودمان باشد، ما كه قرار نیست او را یك سنگ فاقد شعور تصور كنیم و به هر زبان بخواهیم متقاعدش كنیم. علاوه بر گفتن، روش های دیگری هم برای تصحیح رفتارها وجود دارد كه بهترین آنها عمل خود ماست و موضوعی كه اینجا پیش می آید مخفی كردن نصیحت است كه باز در راستای ذی شعور دانستن افراد می توانیم چنین رویكردی پیش بگیریم.این كارشناس اعتقاد دارد اگر ما دیگران را دارای احساس، تفكر، شخصیت و هوشمندی بدانیم، آشكارا و بی پرده در حضور دیگران به نصیحت كردن و اندرز دادنشان نمی پردازیم.
منبع : روزنامه همشهری