شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


اقتصاد حلقهٔ گمشده جنبش زنان


اقتصاد حلقهٔ گمشده جنبش زنان
اگر شك داریم جنبش زنان ایران جنبش است یا نه؟ ‌برای این است كه این جنبش با كار شروع نشده و پیوند محكمی با اقتصاد نداشته است.»این گفته‌های شهلا لاهیجی، ناشر و برندهٔ جایزهٔ آزادی نشر سال ۲۰۰۶ است كه چند روز پیش در انجمن جامعه‌شناسی ایران مطرح شد.
استادان و فعالان امور زنان در این انجمن گردهم آمدند تا با هم «حكایت جنبش زنان» را بررسی كنند. بحثی كه مدتی است در گروه مطالعات زنان انجمن جامعه‌شناسی مطرح است و به صورت سلسله نشست‌هایی دنبال می‌شود.
این بار شهلا لاهیجی به عنوان مهمان انجمن در این جمع حضور یافت و نظرات خود را در این باره ابراز كرد: «تمام جنبش‌های اروپا با كار شروع شده‌اند. در آلمان ۲۰ میلیون زن كارگر در كارخانه‌ها كار می‌كردند و این موضوع زیر پایهٔ جنبش زنان آلمان را ساخت. اما حلقهٔ مفقودجنبش زنان ایران عدم پیوند آن با اقتصاد است به همین دلیل معمولاً از این جنبش به نام جنبش الیت‌ها یاد می‌شود.»
او با انتقاد گفت: «ما اصلاً راجع به اقتصاد حرفی نمی‌زنیم و آن را در طبقه‌بندی مسایل زنان نمی‌گنجانیم.» لاهیجی در حالی كه مثل همیشه لبخندی بر لب داشت ادامه داد: «جنبش و مبارزه بدون نگرش به مسایل اقتصادی مبارزه نیست و به گمان من تا به مقولات اقتصادی نپردازیم مسایل مربوط به فرهنگ و آموزش هم متوقف می‌شوند.» این گفته‌های لاهیجی واكنشی بود به سخنان شهلا اعزازی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی كه در این جلسه نكاتی را دربارهٔ جنبش زنان مطرح كرد در پایان سخنان اعزازی تعدادی از حاضران در جلسه نتیجه گرفتند كه جنبش زنان ایران، متعلق به الیت‌ها بوده است و نه همهٔ مردم.
اما اعزازی اصولاً نظر دیگری داشت و معتقد بود كه به جای كنكاش بر بود و نبود جنبش زنان ایران سعی كنیم نظریه‌های جنبش را بازسازی و مفاهیم مربوط به زنان را در آن وارد كنیم.
اعزازی در این جلسه سعی كرد به چند موضوع اصلی دربارهٔ جنبش زنان پاسخ گوید: «همواره این پرسش مطرح بوده كه آیا جنبش زنان ایران با نظریه‌ها همخوانی دارد یا نه؟ و این‌كه آن را باید در كدام چارچوب نظری قرار دهیم و دیگر آن‌كه متأسفانه نفی جنبش زنان همواره وجود داشته است.»
او این موضوع را از دو جنبه بررسی كرد، این‌كه چرا گاه این توهم به وجود می‌آید كه جنبش زنان ایران در نظریه‌ها می‌گنجد یا نه و همچنین او سیستمی از فعالیت‌های زنان در دورهٔ مشروطه ارایه كرد. فعالیت‌هایی كه به عقیدهٔ او گاه به صورت كاملاً سازمان‌یافته انجام شده‌اند. او تأكید كرد: «گاهی لازم است فعالیت‌هایی كه بارها دربارهٔ آن شنیده‌ام فهرست‌گونه گوشزد شوند.» او در ابتدای سخنانش اشاره‌ای به علم جامعه‌شناسی كرد و این‌كه جامعه‌شناسی در ابتدای شكل‌گیری‌اش علمی مبتنی بر شیوه‌های علوم طبیعی بوده است: «درست در همین زمان گروه‌های مختلف مردم نیز دست به فعالیت‌ زدند كه یكی از این گروه‌ها كارگران بودند همچنین در كنار این گروه زنان و دیگر گروه‌های اجتماعی نیز فعالیت می‌كردند كه در میان همهٔ آن‌ها فقط یك جنبش بود كه با تفكر خاص قرن نوزدهم و عقلانیت و عینی بودن جامعه‌شناسی آن زمان هماهنگی داشت و آن جنبش كارگری بود. این جنبش با هدف از بین بردن ساختار استثمارگرایانهٔ جامعه، سازمان‌دهی از طریق اتحادیه‌ها، رهبری و ایدئولوژی مشخص و در مجمع تفكر مردانه همخوانی داشت.»
این استاد دانشگاه در این بخش از سخنانش با مكثی كوتاه ادامه داد: «اما طی سال‌ها جوامع به جوامع مدرن و سپس فرامدرن تغییر شكل دادند و نظریه‌های جدید در جامعه‌شناسی و دیگر علوم مطرح شدند كه مهم‌ترین تاثیر آن‌ها ایده‌های فرامدرن بود و این‌كه فرهنگ و تكثر فرهنگ چه تاثیری در رخدادها دارند. بنابراین در دههٔ ۱۹۷۰ جنبش‌های جدید دیگری به وجود آمد جنبش‌هایی كه از لحاظ طبقاتی نامشخص بودند. هدف این جنبش‌ها خیر عمومی و درخواست‌شان به نفع همهٔ جهان بود؛ مثل جنبش‌های رعایت حقوق كودكان و مبارزه با آلودگی محیط‌زیست. از ویژگی دیگر این جنبش‌ها رهبری نامشخص و بی‌توجهی به كسب قدرت بود بنابراین با این نوع تفكر معرفت‌شناختی دید جامعه‌شناسی به دنیا تغییر كرد و نوع جدیدی از جنبش‌ها شكل گرفت.»
«گاه عده‌ای مطرح می‌كنند كه براساس این ویژگی‌ها جنبش زنان در حیطهٔ جنبش‌های اجتماعی جدید هم نمی‌گنجد اما موضوع به این سادگی نیست و متخصصان مطالعات زنان از منظر دیگری به این مساله می‌نگرند.»
اعزازی به این سوالی كه خود طرح كرده بود این گونه پاسخ داد: «متخصصان مطالعات زنان معتقدند كه اصولاً زنان در این دیدگاه‌های معرفت‌شناختی نادیده گرفته شده‌اند. عده‌ای برای حل این مشكل «جدایی طلبی» را پیشنهاد داده‌اند. این كه جامعه‌شناسی علمی مردانه است پس زنان باید جامعه‌شناسی از طرف زنان، دربارهٔ زنان و برای زنان به وجود آورند. اما معمولاً این دیدگاه با انتقاد مواجه می‌شود. چون آن وقت علمی در حاشیه به وجود می‌آید و توجه كسی را هم جلب نمی‌كند. اما دیدگاه دیگر به بازسازی مفاهیم اشاره دارد این كه اگر جامعه‌شناسی زنان را نادیده گرفته زنان سعی كنند بار دیگر مفاهیم را بازسازی كنند. یعنی جامعه‌شناسی برای زنان را نمی‌خواهیم بلكه جامعه‌شناسی زنان و مردان را می‌خواهیم.
اعزازی در این جا برای درك بهتر منظورش مثالی را مطرح كرد: «امروزه تئوری‌های انقلاب‌ها را به دلیل دستاوردهای فرهنگی كه در بروز ؟؟؟؟؟/موثر بوده‌اند بازسازی می‌كنند و بار دیگرآن‌ها این تئوری را با توجه به نقش فرهنگ بازسازی و بازبینی می‌كنند پس دربارهٔ زنان نیز بازبینی نظریه‌ها و تاكید بر نقش زنان در انقلاب‌ها و جنبش‌ها ضرورت دارد.
● فعالیت زنان در عصر مشروطه
«یك بار در همین جلسات مطرح شد كه ما در دوران مشروطیت جنبش زنان نداشته و فقط با تعدادی فعالیت‌های پراكنده روبه‌رو بوده‌ایم.»
اعزازی با بیان این مطلب سعی كرد سه درخواست عمدهٔ زنان در جنبش مشروطیت را مطرح كند: «انجمن‌ها، نشریات زنان و مدارس دخترانه سه درخواست و فعالیت اصلی زنان در جنبش مشروطیت بودند. در ۱۵ شهریور ۱۲۸۵ یعنی درست یك ماه بعد از انقلاب مشروطه زنان برگزاری جلسات هفتگی دربارهٔ مسایل اجتماعی و فرهنگی را آغاز كردند و این نشان‌دهندهٔ آن است كه سازمان‌دهی قبلی بین آن‌ها وجود داشته است.»
او در این‌جا از تعدادی از انجمن‌های زنان، مدارس دخترانه و مطبوعات زنان و زنان نام‌آور این عصر نام برد: «همهٔ مدارس تاسیس شده بعد از سال ۱۲۹۰ با سرمایه و پول زنان تاسیس شد در این سال‌ها یعنی از سال ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۵، ۶۷ مدرسه به غیر از مدارس تهران تاسیس شد در تهران نیز ۶۳ مدرسه وجود داشت و در مجموع ۴۷۴ر۲ دانش‌آموز دختر را تربیت كرد. این استاد دانشگاه معتقد است اگر زحمات و كوشش این زنان نبود امروز ما ۷۰ درصد دختر دانشجو در كشور نداشتیم. به ویژه در تهران آن زمان كه كاملاً عقب افتاده بود این زنان با افكار و اقدامات مدرن‌شان توانستند افكار جدیدی را در جامعه به وجود آورند.»
او می‌گوید: «این زنان دربارهٔ بهداشت، نظارت بر محله، خانه، اهمیت ورزش، سوادآموزی زنان، آموزش دختران، تقاضا برای انجام معاینات قبل از ازدواج و آشنایی زنان ایران با پیشرفت‌های كشورهای دیگر اقدامات بسیار موثری انجام داده‌اند.» او با كمی مكث ادامه داد: «اما سخن من این است كه همهٔ مردم و همهٔ گروه‌ها خود تاریخ‌شان را می‌سازند و اگر تاكنون ما عقب‌نگه داشته شده‌ایم برای این است كه تاریخ‌مان را نساخته‌ایم. ما باید تاریخ‌مان را بسازیم نه این كه آن را نفی كنیم، پس بهتر است به جای جرو بحث دربارهٔ بود و نبود جنبش زنان، نظریه‌های جنبش را دوباره بازسازی كنیم و مفاهیم مربوط به زنان را در آن‌ها وارد كنیم.»
منبع : تغییر برای برابری