شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

آداب سفر


آداب سفر
مسافرت، وسیله نجات شخص از چیزی است كه از آن فراری است و یا موجب رسیدن او به چیزی است كه بدان علاقه‌مند است. سفر دو نوع است: یكی سفر ظاهری و جسمانی است از محل زندگی و وطن به بیابان‌ها و دشت‌ها و دیگری سفر به وسیله حركت درونی است از پایین‌ترین مراتب تا ملكوت آسمان‌ها و برترین سفرها سفر باطن است، زیرا كسی كه بر حال جمود و به همان صورتی كه پس از تولد و بر اساس تقلید از پدران و نیاكان شكل گرفته است، باقی بماند، همواره در مرتبه پایین مانده و به درجه نازلی تن داده است و به جای فضای گسترده "بهشتی كه به بهای آسمان‌ها و زمین است" تاریكی زندان و تنگنای محبس را برگزیده است.
در آداب مسافر از آغاز تا بازگشت ده مورد ذکر شده است که به شرح آن می‌پردازیم:
۱) مسافر پیش از هر چیز رد مظالم بدهد و قرض‌هایی را كه دارد ادا كند و هزینه كسانی را كه واجب النفقه او هستند فراهم كند و اگر اماناتی در دست او هست به صاحبانش بازگرداند و جز مال حلال برای خرج سفر برندارد و آن قدر خرج سفر بردارد كه به همراهانش نیز كمك كند. باید در مسافرت خوش سخن باشد و دیگران را اطعام كند و با آنان با اخلاق نیكو برخورد كند، زیرا مسافرت رازهای درونی را ظاهر می‌سازد.هر كس برای رفاقت در سفر شایسته باشد برای معاشرت در غیر سفر نیز شایسته است.
۲) برای خود همراهی انتخاب كند و به تنهایی سفر نرود.
باید همراهش از كسانی باشد كه بر امور دینی، او را یاری كند و هرگاه چیزی از این امور را فراموش كرد به خاطر او آورد و كمك و یاری‌اش كند و چون یادآوری كرد بازوی او باشد.
از امیرالمؤمنین علی علیه السلام است كه فرمود: "با كسی كه در تو فضیلتی نسبت به خود نمی‌بیند و همچنین تو نیز در او فضیلتی نسبت به خود نمی‌بینی، هرگز در سفر همراهی نكن."(?)
از امام باقر علیه السلام نقل شده است كه فرمود: "هرگاه معاشرت می‌كنی با مثل خودت معاشرت كن و مبادا با كسی معاشرت كنی كه عهده‌دار مخارج تو باشد، زیرا این كار باعث ذلت مؤمنان است."(۲)
از آن حضرت است كه فرمود: "حق مسافر، آن است كه اگر مریض شد برادران همسفرش تا سه روز برایش توقف كنند."(۳)
۳) مسافر از همراهان در وطن و فامیل و دوستان خود خداحافظی كند و در وقت خداحافظی دعای رسول خدا صلی اللّه علیه و آله را بخواند.
رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنان بود كه: "هر گاه از مؤمنان خداحافظی می‌كرد، می‌فرمود: خداوند بر تقوای شما بیفزاید و شما را متوجه كارهای خیر كند و تمام حاجت‌های شما را برآورد و دین و دنیای شما را سالم بدارد و شما را به سلامت باز گرداند."(۴)
در خبر دیگری از امام باقر علیه السلام است كه فرمود: "رسول خدا صلی اللّه علیه و آله هرگاه با مسافری خداحافظی می‌كرد، دست او را می‌گرفت، سپس می‌فرمود: خداوند همسفران خوبی نصیبت كند و یاری خود را كامل و مشكل سفر را آسان و دور را نزدیك و گرفتاری تو را برطرف سازد و دین و امانت و سرانجام كار تو را به سامان برساند و راه هر خیری را به روی تو بگشاید. تقوای الهی را رعایت كن و خودت را به خدا بسپار و به بركت خدای عزوجل حركت كن."(۵)
۴) پیش از مسافرت، هنگام بیرون رفتن نماز بگزارد.
در من لا یحضره الفقیه از قول پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است كه فرمود: "شخص مسافر برای خانواده‌اش از دو ركعت نمازی كه وقت رفتن به سفر به جا آورد و بگوید: خداوندا خود و خانواده و مال و اولاد و دنیا و آخرت و امانت و پایان كارم را در نزد تو به ودیعت می‌گذارم، چیز بهتری به جا نمی‌گذارد، و این سخن را كسی نمی‌گوید مگر آن كه خداوند آنچه را كه خواسته است به او مرحمت می‌كند." (۶)
۵) مسافر وقتی از منزل بیرون آمد، دعا را بخواند.
"از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم كه می‌فرمود: اگر مردی از شما قصد سفر كرد، بر در منزلش ، رو به سمتی كه می‌خواهد سفر كند، بایستد و سوره حمد را رو به جلو و به طرف راست و چپ و نیز آیهٔ الكرسی را به سمت جلو و راست و چپش بخواند، سپس بگوید: خدایا! مرا و هر چه همراه من است نگهدار و مرا با آنچه همراهم نیست سالم بدار و مرا با آنچه همراه دارم به لطف خود، به خوشی به مقصدم برسان. خداوند، او را با آنچه همراه دارد، نگهداری می‌كند و به سلامت به مقصد می‌رساند."(۷)
امام صادق علیه السلام وقتی كه آهنگ سفر داشت، می‌گفت: "خداوندا راه ما را باز كن و مسیر سفر ما را نیكو گردان و سلامتی ما را تامین كن."(۸)
علی بن اسباط از ابوالحسن الرضا علیه السلام نقل كرده، می‌گوید: امام رضا علیه السلام به من می‌فرمود: هرگاه از خانه‌ات به قصد سفر یا در غیر سفر بیرون شدی، بگو: به نام خدا، به خدا ایمان دارم و بر خدا توكل می‌كنم، هر چه خدا بخواهد، هیچ نیرو و توانی جز به خدا نیست. پس شیاطین كه با او رو به رو می‌شوند، فرشتگان به صورت آنها می‌زنند و می‌گویند: شما را بر او تسلطی نیست، زیرا او نام خدا را برده و ایمان و توكل به او دارد و "ما شاء الله، لاحول ولا قوهٔ الا باللّه" گفته است.(۹)
ابوبصیر از ابوجعفر علیه السلام نقل كرده است كه فرمود: "هر كس در وقت بیرون رفتن از در خانه‌اش بگوید: به خدا پناه می‌برم از آنچه فرشتگان الهی از او پناه جسته‌اند، از شر امروز و از شر شیطان و از شر هر كسی كه برای اولیای خدا دام گسترده است و از شر جن و انس و از شر درندگان و حشرات (سمی) و از شر ارتكاب هر نوع حرامی، خودم را به خدا وامی‌گذارم خداوند او را بیامرزد و توبه او را بپذیرد و مشكل او را كفایت كند و از بدی او را باز دارد و از هر شری نگهداری كند."(۱۰)
امام صادق علیه السلام هرگاه پا در ركاب می‌نهاد، می‌گفت: "سبحان الذی سخر لنا هذا و ما كنا له مقرنین" و هفت مرتبه "سبحان الله" و هفت مرتبه "الحمدلله" و هفت مرتبه "لا اله الا اللّه" می‌گفت."(۱۱)
امام رضا علیه السلام فرمود: "هر كس وقتی كه سوار مركب شد بگوید: "بسم الله ولا قوهٔ الا بالله والحمدلله الذی سخرلنا هذا و كما له مقرنین" خود و مركبش را تا وقتی كه پیاده می‌شود، حفظ كرده است."(۱۲)
۶) مسافر از هر منزلی صبح زود حركت كند.
جابر نقل كرده است: پیامبر صلی اللّه علیه و آله روز پنجشنبه وقتی كه عازم تبوك بود، صبح زود به راه افتاد و فرمود: "اللهم بارك لامتی فی بكورها." (۱۳)
مستحب است كه آغاز رفتن به مسافرت روز پنجشنبه باشد. نقل شده است كه "رسول خدا صلی الله علیه و آله برای سفر بیرون نمی‌شد، مگر روز پنجشنبه."(۱۴)
در كتاب من لا یحضره الفقیه از امام باقر علیه السلام نقل شده است كه فرمود:
"رسول خدا صلی اللّه علیه و آله همیشه روز پنجشنبه مسافرت می‌كرد و می‌فرمود: خدا و پیامبر و فرشتگان الهی روز پنجشنبه را دوست می‌دارند."(۱۵)
از حماد بن عثمان نقل شده است كه: "به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا مسافرت در یكی از روزهای مكروه مانند روز چهارشنبه و روزهای دیگر كراهت دارد؟ فرمود: سفرت را با صدقه شروع كن و هر وقت خواستی سفر كن و آیهٔ الكرسی را بخوان." (۱۶)
و از آن حضرت است كه فرمود: "صدقه بده و هر روزی خواستی به مسافرت برو."(۱۷)
۷) بدرقه كردن در وقت خداحافظی مسافر مستحب و سنت است .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: "هرگاه مجاهد در راه خدا را بدرقه كنم و در حمل بارش در وقت صبح یا شامگاه كمك كنم، این كار نزد من، از دنیا و آنچه در آن است محبوب‌تر است."(۱۸)۸) از روی احتیاط، روز حركت كند و جدای از كاروان، تنها راه نیفتد.
دو برادر نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و عرض كردند: ما قصد داریم برای تجارت به شام برویم، به ما بیاموزید چه بگوییم؟ فرمود: پس از آن كه به منزلی وارد شدید نماز عشاء را بخوانید و چون هر یك از شما بعد از نماز به بستر خواب رفت اگر تسبیح فاطمه علیهاالسلام را بگوید و سپس آیهٔ الكرسی را بخواند، از هر چیزی محفوظ خواهد بود. دو برادر دستور پیامبر صلی الله علیه و آله را به كار بستند، چند دزد كه آنها را تعقیب می‌كردند همین كه آن دو برادر در منزلی فرود آمدند غلامی را فرستادند تا ببیند آنها خوابند یا بیدار، غلام هنگامی به نزد آنها رسید كه یكی از آنها داخل بستر بود و آیهٔ الكرسی می‌خواند و تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را می‌گفت؛ به نظر غلام آمد كه دو دیوار جلو آنها ساخته شده است، دور آنها را گشت و هر چه دور زد جز دو دیوار هیچ چیز ندید. نزد دزدان برگشت و گفت: به خدا سوگند جز دو دیوار استوار هیچ چیز ندیدم گفتند: خدا تو را ذلیل كند، دروغ می‌گویی، ناتوان بوده‌ای و ترسیده‌ای!
همگی از جا برخاستند و رفتند تا خود ببینند و چون رسیدند جز دو دیوار استوار چیزی ندیدند، اطراف دیوارها را گشتند و كسی را ندیدند و به جای خود برگشتند. فردای آن روز نزد ایشان رفتند و گفتند: شما كجا بودید؟ گفتند: جز این جا جایی نرفته‌ایم. دزدان گفتند: اما ما آمدیم و جز دو دیوار استوار چیزی ندیدیم، برای ما بگویید داستان شما چیست؟ گفتند: ما خدمت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله رسیدیم و آن حضرت آیهٔ‌الكرسی و تسبیح فاطمه علیهاالسلام را به ما تعلیم داد و ما انجام دادیم. دزدان گفتند: بروید به خدا سوگند هرگز دنبال شما نمی‌آییم و دست هیچ دزدی بعد از این سخن پیامبر به شما نمی‌رسد."(۱۹)
در كتاب من لا یحضره الفقیه، از امام صادق علیه السلام نقل است كه فرمود: "هرگاه راه را گم كردی فریاد بزن: یا صالح! یا صدا بزن: یا ابا صالح! لطف خدا بر تو باد! مرا راهنمایی كن."(۲۰)
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است: "مبادا در وسط راه و میان دشت استراحت كنید زیرا آن جاها محل آمد و رفت درندگان و لانه مارهاست."(۲۱)
۹) مسافر شش چیز همراه داشته باشد.
عایشه می‌گوید: رسول خدا وقتی كه مسافرت می‌كرد، پنج چیز به همراه خود می‌برد: آیینه، سرمه‌دان، شانه كوچك (برای محاسن)، مسواك و شانه سر.(۲۲)
امّ سعد انصاری می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله در مسافرت، آیینه و سرمه‌دان را از خود دور نمی‌كرد.(۲۳)
یكی از اهل توكل، چهار چیز را در سفر و حضر از خود جدا نمی‌كرد: قمقمه، ریسمان، سوزن با نخ و قیچی. می‌گفت: اینها مربوط به دنیا نیست .
در كتاب من لا یحضره الفقیه آمده است كه سلیمان بن داوود منقری از حماد بن عیسی از امام صادق علیه‌السلام نقل كرده است كه فرمود: "در وصیت لقمان به پسرش آمده است: پسرم! شمشیر و كفش و عمامه و ریسمان و مشك آب و نخ خیاطی و درفش، در سفر همراه داشته باش و داروی بیشتری همراه ببر كه هم خودت از آن استفاده كنی هم همراهانت. و در هر كاری كه معصیت خدا در آن نباشد، با همسفران موافق باش." (۲۴)
در كتاب من لا یحضره الفقیه از سلیمان بن داوود منقری به نقل از حماد بن عیسی از امام صادق علیه‌السلام كه فرمود: "لقمان به پسرش گفت: هرگاه با گروهی مسافرت كردی با آنها در كار خودت و كارهای جمعی، مشورت كن و با لبخند با آنها برخورد كن و از توشه‌ای كه داری سخاوتمندانه به ایشان ببخش، هرگاه تو را خواستند پاسخ بده و اگر از تو یاری طلبیدند، یاری كن. زیاد خاموش باش و نماز بخوان و درباره مركب سواری و آب و توشه‌ای كه داری دست و دلباز باش و هرگاه از تو شهادت بر حق خواستند، شهادت بده و هرگاه مشورت خواهی كردند؛ با دقت نظر جواب بده وانگهی پیش از این كه درباره امری بیندیشی و چگونگی آن بر تو مسلم شود، تصمیم نگیر و قبل از آن كه برخیزی و بنشینی، بخوابی و بخوری و نماز بخوانی و نیز قبل از آن كه فكر و حكمت خود را در مشورت به كار اندازی، پاسخ مشورتی را بازگو نكن، زیرا هر كه خالصانه برای طرف مشورت خیرخواهی نكند، خداوند اندیشه‌اش را می‌گیرد و امانتداری را از او دور می‌سازد.
و هرگاه دیدی همراهانت راه می‌روند تو هم راه برو و اگر دیدی كار می‌كنند تو هم با ایشان كار كن و هرگاه تصدق كردند یا وامی به كسی دادند تو نیز با ایشان عطا كن و از كسی كه بزرگسال‌تر از تو است، حرف شنوایی داشته باش ‍ و هرگاه همراهانت به تو دستوری دادند و یا چیزی پرسیدند، بگو: آری و نگو: خیر، زیرا گفتن خیر، نقص و عیب است و هرگاه در راه سرگردان ماندید، فرود آیید و هرگاه تردید داشتید بایستید و مشورت كنید و هرگاه یك نفر را تنها دیدید از او راه را نپرسید و راهنمایی نطلبید، زیرا وجود فردی تنها در میان بیابان مشكوك است، شاید جاسوس دزدان باشد و یا شیطانی باشد كه می‌خواهد شما را سرگردان كند و از دو نفر نیز بترسید مگر این كه شما چیزی را ببینید كه من نمی‌بینم، زیرا كه عاقل هرگاه به چشم خود چیزی را ببیند، حق را باز شناسد و شاهد چیزی را می‌بیند كه غایب نمی‌بیند. پسرم ! هرگاه وقت نماز فرا رسید برای هیچ كاری آن را به تاخیر نینداز، نماز را بخوان و از آن راحت شو كه آن دینی است به گردن تو، و نماز را با جماعت بخوان هر چند بر سر نیزه باشد و روی مركبت نخواب، زیرا كه خواب باعث می‌شود كه زودتر پشت حیوان زخم شود و این كار حكیمانه نیست، مگر آن كه در كجاوه ای باشی كه امكان رفع خستگی و انبساط عضلات و مفاصل فراهم گردد، و چون نزدیك منزلت رسیدی از مركبت فرود آی و پیش از آن كه به خودت برسی به علف او برس زیرا وجود تو به او بستگی دارد و هرگاه خواستید جایی منزل كنید در جایی از زمین فرود آیید كه خوش منظرتر و خاكش نرم‌تر و پر علف‌تر باشد و چون فرود آمدی پیش از آن كه بنشینی دو ركعت نماز بخوان و هرگاه قصد رفع حاجت كردی، از آن جا دور شو، و چون خواستی كوچ كنی دو ركعت نماز بخوان، سپس آن زمینی را كه فرود آمده بودی وداع كن و بر آن زمین و اهل آن جا درود فرست، زیرا هر سرزمینی ساكنانی از فرشتگان دارد و اگر توانستی غذایی نخور مگر آن كه نخست قدری از آن را انفاق كرده باشی و تا می‌توانی در مدتی كه سواره‌ای از قرآن تلاوت كن و تا وقتی كه مشغول كاری هستی، تسبیح بگو و تا فراغت داری دعا كن. "(۲۵)
۱۰) تکبیر گفتن.
پیامبر صلی الله علیه و آله به جای می‌آورد. آن حضرت هرگاه از حج یا جبهه جنگ و یا سفر دیگری برمی‌گشت، به هر جای بلند زمین كه می‌رسید سه تكبیر می‌گفت و این دعا را می‌خواند: "لا اله الا الله وحده لا شریك له، له الملك و له الحمد، یحیی و یمیت، و هو علی كل شیء
قدیر. آئبون تائبون عابدون ساجدون لربنا حامدون، صدق الله وعده، و نصر عبده، و هزم الاحزاب وحده."(۲۶)
پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه وارد می‌شد، نخست به مسجد می‌رفت و دو ركعت نماز می‌خواند سپس وارد خانه می‌شد. (۲۷)
شایسته است كه برای خانواده و بستگانش ارمغانی از خوردنی‌ها یا چیز دیگری به قدر امكانش بیاورد، زیرا این سنت است و روایت شده است كه "اگر مسافر چیزی نیافت، باید سنگی را در خرجینش بگذارد."(۲۸)
پی‌نوشت‌ها:
۱-من لایحضره الفقیه، "باب الرفقاء فی السفر و وجوب حق بعضهم علی بعض" ص۲۲۶/ محاسن برقی، ص۳۵۷.
۲-همان ماخذ/ محاسن ابوعبداللّه برقی، ص۳۵۷.
۳-همان ماخذ/ محاسن ابوعبداللّه برقی، ص۳۵۷.
۴-من لایحضره الفقیه، باب تشییع المسافر و تودیعه، ص۲۲۵/ محاسن ابوعبداللّه برقی، ص۳۵۷.
۵-همان ماخذ/ محاسن ابوعبداللّه برقی، ص۳۵۷.
۶-همان ماخذ "باب یستحب للمسافر من الصلاهٔ اذا اراد الخروج" ص۲۲۳/ محاسن برقی، كتاب السفر، ص۳۵۸ - ۳۴۵.
۷-من لایحضره الفقیه، ص۲۲۴ - ۲۲۲.
۸-من لایحضره الفقیه، ص۲۲۴ - ۲۲۲.
۹-من لایحضره الفقیه، ص۲۲۴ - ۲۲۲.
۱۰-من لا یحضره الفقیه، ص۲۲۴ - ۲۲۲.
۱۱-المكارم، ص۲۸۴.
۱۲-المكارم، ص۲۸۴.
۱۳-این حدیث را خرائطی - به طوری كه در كتاب " المغنی" آمده - از جابر نقل كرده و دارمی در ج۲، ص۲۱۴ و تمام صاحبان سنن از حدیث صخر غامدی روایت كرده‌اند.
۱۴-این حدیث را ابوداوود، در ج۲، ص۳۴ و احمد در ج۳، ص۴۵۵ از حدیث كعببن مالك نقل كرده‌اند.
۱۵-من لا یحضره الفقیه، باب الایام و الاوقات التی یستحب فیه السفر، ص۲۱۱.
۱۶-همان ماخذ، باب افتتاح السفر بالصدقهٔ، ص۲۲۲.
۱۷-همان ماخذ، باب افتتاح السفر بالصدقهٔ، ص۲۲۲.
۱۸-این حدیث را ابن ماجه با سند ضعیف به شماره۲۸۲۴ در كتاب خود آورده است .
۱۹-این روایت را طبرسی در كتاب مكارم، ص۲۹۲نقل كرده است .
۲۰-من لا یحضره الفقیه، باب دعاء الضال عن الطریق، ص۲۳۲.
۲۱-من لا یحضره الفقیه، باب ارتیاد المنازل و الامكنه، ص۲۳۰.
۲۲-این حدیث را طبرانی در الاوسط / بیهقی در "السنن" وخرائطی در مكارم الاخلاق نقل كرده‌اند - به طوری كه در "المغنی" آمده‌است - طرق حدیث در همه آنها ضعیف است. و عقیلی در كتاب "الضعفاء" - به طوری كه در "الجامع الصغیر باب الشمائل" آمده - آن را نقل كرده است .
۲۳-این حدیث را خرائطی در "المكارم الاخلاق" - به طوری كه در "المغنی" آمده - به سند ضعیف نقل كرده است .
۲۴-من لا یحضره الفقیه، باب حمل الالات و السلاح فی السفر، ص۲۲۷.
۲۵-من لایحضره الفقیه، باب آداب المسافر، ص۲۳۱.
۲۶-این حدیث را بخاری در ج۳، ص۸ كتاب خود از حدیث ابن عمر، و ابن سنی در كتاب فی عمل الیوم و اللیلهٔ، ص۱۴۲ آورده است .
۲۷-این حدیث را بیهقی در سنن ، ج۵ ص۲۶۱ از كعب بن مالك نقل كرده، و می‌گوید: بخاری آن را در صحیح خود از ابوعاصم و مسلم از ابوموسی به نقل از ابوعاصم، روایت كرده است .
۲۸-این حدیث را دارقطنی از عایشه - به طوری كه در المغنی آمده – به سند ضعیفی نقل كرده است .
منبع:كتاب آداب سفر، ترجمه بخش آداب سفر از كتاب "محجهٔ البیضاء فی تهذیب الاحیاء"
منبع : تبیان