سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


مدیریت‌ زنجیرهِ‌ عرضه‌ بین‌الملل‌ ‌


مدیریت‌ زنجیرهِ‌ عرضه‌ بین‌الملل‌ ‌
‌‌مطلب‌ حاضر به‌ زنجیرهِ‌ عرضه، به‌ عنوان‌ مفهومی‌ جدید در جایگاه‌ نظام‌ لجستیك‌ می‌پردازد. زنجیره‌ عرضه‌ مجموعه‌ سازمانها، نهادها و تشكیلاتی‌ است‌ كه‌ در سطح‌ ملی‌ و بین‌المللی‌ با رعایت‌ اصل‌ یكپارچگی‌ و به‌ كاربردن‌ روابط‌ مبتنی‌ بر شراكت‌(Partnering) مجموعه‌ فعالیت‌های‌ تولید كالا و خدمات‌ را تا تحویل‌ به‌ مصرف‌كننده‌ نهایی‌ و بازخورد آن‌ دنبال‌ می‌كند و بخش‌هائی‌ چون‌ انبارداری، كنترل‌ موجودی، بسته‌بندی، و سیستم‌های‌ حمل‌ و نقل‌ و بازاریابی‌ را مد نظر قرار می‌دهد. زنجیره‌ عرضه‌ در مفهوم‌ بین‌المللی‌ خود تامین‌ و فروش‌ در سطح‌ فراملی‌ است‌ و هر حلقه‌ ملی‌ خود زیر حلقه‌هائی‌ دارد كه‌ ممكن‌ است‌ از چندین‌ حلقهِ‌ مجزا تشكیل‌ شده‌ باشد. زنجیره‌ عرضه‌ بین‌الملل‌ تامین‌ منابع‌ خارجی‌ و تجارت‌ بین‌الملل‌ را بر مبنای‌ اصولی‌ چون‌ مزیت‌های‌ نسبی، پویا و سرزمینی‌ توجیه‌پذیر می‌نماید.‌
‌‌امروزه‌ دوران‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ را با سه‌ شاخص‌ عمده‌ فناوری‌های‌ جدید، الگوهای‌ جدید تقسیم‌ كار و تجارت‌ بین‌المللی‌ توصیف‌ می‌كنند. تخصص‌های‌ منطقه‌ای‌ و مزیت‌های‌ سرزمینی‌ روش‌های‌ تولید انبوه‌ و برتری‌ نظامی‌ همه‌ شرایطی‌ هستند كه‌ حفظ‌ آنها لزوم‌ برنامه‌ریزی‌های‌ دوربرد راهبری‌ را پیشنهاد می‌كنند. توسعه‌طلبی‌ و گسترش‌ قلمرو، تامین‌ مهمات‌ و مایحتاج‌ سربازان، واحدهای‌ ستادمركزی‌ ارتش‌ها را متوجه‌ پركردن‌ خلاءهای‌ موجود میان‌ كشور مبداء و سرزمین‌ هدف‌ به‌ منظور پیروزی‌ سریع‌ و كم‌ هزینه‌ و ذخیره‌ توان‌ دفاعی‌ ارتش‌ نمود. لذا نظامیان‌ به‌ طراحی‌ سیستم‌های‌ حمل‌ و نقل، مقدار، مكان‌ و نحوه‌ نگهداری‌ موجودی‌های‌ خود باتوجه‌ به‌ ارزیابی‌های‌ توان‌ دشمن‌ و ملزومات‌ پس‌ از جنگ‌ علاقه‌ نشان‌ دادند. لجستیك‌ یا علم‌ حمایت‌ از سیستم‌های‌ نظامی‌ مفهومی‌ بود كه‌ با جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ در هم‌ آمیخته‌ بود و عمدتاً‌ نیز مصرف‌ نظامی‌ داشت‌ و نه‌ تنها تامین‌ سیستم‌ نظامی‌ تا دست‌یابی‌ به‌ هدف‌ را دنبال‌ می‌كرد بلكه‌ دوره‌های‌ پس‌ از برتری‌ نظامی‌ را نیز به‌ گونه‌ وسیع‌ در برمی‌گرفت. آنها تولید مهمات‌ در كارخانه‌های‌ مهمات‌سازی‌ را تا جبهه‌های‌ نبرد دنبال‌ كرده‌ و ارتباطات‌ خطوط‌ نظامی‌ را درك‌ و جریان‌ چرخشی‌ تسهیلات‌ را تا هدف‌ نهائی‌ ترسیم‌ می‌كردند.‌
‌‌علم‌ لجستیك‌ در نیروهای‌ دفاعی‌ حیاتی‌ دوباره‌ یافته‌ است. ژنرال‌ مایكل‌ زتلر معاون‌ اول‌ نیروهای‌ نصب‌ و لجستیك‌ در نیروی‌ هوایی‌ آمریكا پس‌ از جنگ‌ افغانستان‌ اظهار كرد: <علیرغم‌ همه‌ چالش‌هائی‌ كه‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ خاك‌ افغانستان‌ مواجه‌ بودیم‌ باز هم‌ هواپیماهای‌ نیروی‌ هوایی‌ در مدت‌ كمتراز ۱۴ روز توانسته‌اند از جایگاه‌ جدید خود به‌ مقاصد از پیش‌ تعریف‌ شده‌ حمله‌ كنند. تصور كنید كه‌ چقدر امكانات‌ زیرساختی‌ در آن‌ پایگاه‌ كم‌ بود، به‌ مدد برنامه‌ جامع‌ سر فرصت‌ عمل‌ می‌كردیم. تا قبل‌ از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ هیچ‌ برنامه‌ جنگی‌ برای‌ آن‌ منطقه‌ وجود نداشت‌ اما نیروی‌ هوایی‌ به‌ سرعت‌ واكنش‌ نشان‌ داد و ما همه‌ را مدیون‌ سیستم‌ لجستیكی‌ قوی‌ خود هستیم.>‌
‌● ‌‌ادبیات‌ تحقیق‌ ‌
‌‌امروزه‌ بخش‌ بازرگانی‌ آمریكا همان‌ مفاهیمی‌ را به‌ كار می‌برد كه‌ روزگاری‌ مختص‌ نیروهای‌ نظامی‌ آنها بود. تغییرات‌ وسیع‌ در حوزه‌ صنعت‌ و تجارت، ظهور رقبای‌ جدید و افول‌ پیشگامان‌ باسابقه‌ مباحثی‌ است‌ كه‌ باتوجه‌ به‌ ایجاد سیستمی‌ كه‌ بتواند تامین‌ و تحویل‌ كالا را در سطح‌ بین‌المللی‌ میسر سازد مطرح‌ می‌شود.‌
در صنعت‌ و تجارت، لجستیك‌ را با دو مفهوم‌ لجستیك‌ درونی‌ و لجستیك‌ بیرونی‌ شناسائی‌ كرده‌اند. موضوع‌ هدف‌ اول، تامین‌ مواد اولیه‌ و اجزائی‌ است‌ كه‌ فرآیندهای‌ تولیدی‌ را میسر می‌سازد. در دومی‌ كالا از انتهای‌ خط‌ تولید تا لحظه‌ تحویل‌ به‌ مشتری‌ دنبال‌ می‌شود.‌
‌‌در حقیقت‌ موضوع‌ تامین‌ و تحویل‌ كالا از دو چشم‌انداز قابل‌ بررسی‌ است. آنها كه‌ از زاویهِ‌ توزیع‌ فیزیكی‌ (از ۱۹۶۰ به‌ بعد) بدان‌ می‌نگرند آن‌ را یك‌ ابزار توانمند بازاریابی‌ می‌شناسند و آنها كه‌ به‌ مسائل‌ تولیدی‌ علاقه‌مندند آن‌ را وسیله‌ای‌ می‌بینند كه‌ كنترل، تحویل‌ و كیفیت‌ بهتر داده‌های‌ سیستم‌ را تضمین‌ می‌كند. ولی‌ هر دو گروه‌ بدین‌ نتیجه‌ رسیده‌اند كه‌ در محیط‌ بازار باید توجه‌ خاصی‌ را به‌ حركت‌ كالاها و خدمات‌ مبذول‌ دارند.‌
شورای‌ ملی‌ مدیریت‌ توزیع‌ فیزیكی‌ در آمریكا (NCPDM) در سال‌ ۱۹۸۵ برای‌ فائق‌ آمدن‌ بر توانمندی‌های‌ توزیعی‌ و تحویلی‌ ژاپنی‌ها تشكیل‌ شد. این‌ سازمان‌ به‌ شورای‌ مدیریت‌ لجستیكی‌ (CLM) تغییر نام‌ یافت‌ و كمافی‌ السابق‌ به‌ بسط‌ و توسعه‌ مفاهیم‌ لجستیكی‌ همت‌ می‌گمارد. واضح‌ است‌ كه‌ مشتریان‌ نه‌ تنها حركت‌ داخلی‌ بلكه‌ حركت‌ خارجی‌ كالاها را نیز همواره‌ دنبال‌ می‌كنند، پس‌ تعاریف‌ بسته‌ به‌ دیدگاه‌های‌ افراد و زمینه‌ آنها متغیر است. بنابراین‌ توصیف‌ فرآیندهای‌ خرید، فروش، حمل، تحویل‌ و معاملات‌ مجاز می‌تواند از زوایای‌ متفاوتی‌ نگریسته‌ شود، امروزه‌ مفهوم‌ زنجیره‌ عرضه‌(Supply-chain) این‌ وظیفه‌ مهم‌ را به‌ عهده‌ دارد. ‌
از منظر شورای‌ لجستیك‌ آمریكا زنجیره‌ عرضه‌ یكپارچه‌ مجموعه‌ سازمان‌های‌ مرتبطی‌ است‌ كه‌ به‌ وسیله‌ جریان‌ اطلاعات‌ در آنها، هماهنگی‌ پدید می‌آید و این‌ جریان‌ از مواد اولیه‌ تا لحظه‌ تحویل‌ كالای‌ نهائی‌ به‌ مشتری‌ ادامه‌ دارد و نیز روابط‌ شریك‌ - محور تجاری‌ به‌ منظور تسهیل‌ هماهنگی‌ فعالیت‌های‌ زنجیرهِ‌ عرضه‌ میان‌ و بین‌ اعضاء آن‌ ایجاد شده‌ است.‌
‌‌بسیار مهم‌ است‌ كه‌ بدانیم‌ لجستیك‌ جدید در مفهوم‌ شریك‌(Partnering) نهفته‌ است. امروزه‌ برترین‌ اصل‌ لجستیكی‌ كه‌ توصیه‌ به‌ ایجاد روابط‌ شراكتی‌ با سایر اعضاء زنجیره‌ عرضه‌ است‌ به‌ گونه‌ جدی‌ ادغام‌ آنها را در برخواهد داشت. با استفاده‌ از امكاناتی‌ كه‌ همه‌ اعضا دارند دیگر كل‌ جدیدی‌ به‌ وجود می‌آید كه‌ ارزش‌ آن‌ بیش‌ از اجتماع‌ همه‌ اعضا است.‌
‌‌B.J Laland و كوپر چهار شیوه‌ شراكتی‌ زیر را تعریف‌ كرده‌اند:‌
‌‌۱) مشاركت‌(Pantranship) رابطه‌ای‌ است‌ میان‌ دو ماهیت‌ تجاری‌ در كانال‌ لجستیك‌ كه‌ منافع‌ مشتركی‌ را در افق‌ زمانی‌ تعیین‌ شده‌ای‌ تعریف‌ می‌كند.‌
‌‌۲) همكاری‌(Aliance) رابطه‌ای‌ قراردادی‌ میان‌ دو ماهیت‌ مستقل‌ در كانال‌ لجستیك‌ كه‌ به‌ منظور دست‌یابی‌ به‌ اهداف‌ و منافع‌ خاصی‌ به‌ وجود آمده‌ است.‌
‌‌۳) شخص‌ ثالث‌؛ (Third Party) یك‌ عامل‌ واسطه‌ در كانال‌ لجستیك‌ است‌ كه‌ روابط‌ آنی‌ یا درازمدتی‌ را با سایر ماهیت‌ها به‌ وجود می‌آورد.‌
‌‌۴) قرارداد لجستیكی‌ (Contract logistics) فرآیندی‌ است‌ كه‌ طی‌ آن‌ شركت‌ حمل‌ و نقل‌ شخص‌ ثالث‌ها (اشخاص‌ ثالث) برای‌ خدمات‌ خاصی‌ با هزینه‌های‌ خاص‌ در افق‌ زمانی‌ تعریف‌ شده‌ وارد قرارداد می‌شود.‌
‌‌كاهش‌ تشریفات‌ قانونی‌ موجب‌ اهمیت‌ شراكت‌ شده‌ و راه‌ ورود حمل‌كننده‌ها به‌ عنوان‌ یك‌ ماهیت‌ مستقل‌ به‌ زنجیره‌ عرضه‌ هموار است. از طرفی‌ مفاهیمی‌ چون‌ تجارت‌ بدون‌ كاغذ لزوم‌ روابط‌ نزدیكتری‌ را می‌طلبد.‌
‌● ‌‌مفهوم‌ زنجیره‌ عرضه‌ و نگرش‌ سیستمی‌
‌‌مفهوم‌ شراكت‌ به‌ گونه‌ای‌ كه‌ عنوان‌ شد، هستهِ‌ مركزی‌ مفهوم‌ لجستیك‌ مدرن‌ یا زنجیره‌ عرضه‌ را به‌ وجود می‌آورد. واضح‌ است‌ كه‌ قبل‌ از دست‌یابی‌ به‌ شراكت، هر بنگاه‌ باید تمامی‌ سیستم‌ لجستیكی‌ خود را نه‌ تنها طراحی‌ بلكه‌ خود نیز اداره‌ كند و برای‌ هر عنصر آن‌ جداگانه‌ سرمایه‌گذاری‌ كند. در حقیقت‌ این، هم‌آوری‌ اعمال‌ مختلف‌ در زیر یك‌ سقف‌ را می‌طلبد. امروزه‌ لجستیك‌ از رویكرد سیستمی‌ به‌ اجزاء كانال‌ خود می‌نگرد و ارتباطات‌ الكترونیك‌ نیز این‌ عمل‌ را آسانتر كرده‌ است. در حقیقت‌ دراین‌ رویكرد تلاش‌ بر فهم‌ این‌ موضوع‌ استوار است‌ كه‌ كدامین‌ عنصر یا حلقه‌ دچار سوء عملكرد شده‌اند: حمل‌ و نقل، كنترل‌ موجودی، انبار، پردازش‌ سفارش، بسته‌بندی‌ یا بازاریابی.‌
‌‌امروزه‌ به‌ وسیله‌ رویكرد سیستمی‌ سه‌ عنصر اصلی‌ از مفهوم‌ لجستیك‌ مدرن‌ یا زنجیره‌ عرضه‌ استخراج‌ می‌شود.‌
‌‌۱) تحلیل‌ هزینه‌ كل‌.(Total cost Analysis) در اینجا اظهار می‌شود كه‌ مدیر زنجیره‌ عرضه‌ نه‌ تنها هزینه‌ مترتب‌ بر هر عنصر، بلكه‌ هزینه‌ كل‌ سیستم‌ طراحی‌ شده‌ را مد نظر قرار می‌دهد. یعنی‌ مدیر زنجیره‌ عرضه‌ نمی‌تواند به‌ گونه‌ تصادفی‌ تغییراتی‌ را بر چند عنصر در زنجیره‌ عرضه‌ اعمال‌ كرده‌ و هرگز تاثیرات‌ آن‌ را بر بقیهِ‌ اعضاء لحاظ‌ ننماید. وی‌ باید درك‌ كند كه‌ تصمیمات‌ و سیاست‌های‌ اتخاذ شده‌ در هر بخش‌ زنجیره‌ عرضه‌ مجموعهِ‌ فرآیندهای‌ عملیاتی‌ و فروش‌ بنگاه‌ را متاثر می‌سازد.‌
‌‌۲) كم‌ بهینگی‌.(Sub-optimization) این‌ عیب‌ زمانی‌ رخ‌ می‌نماید كه‌ از یك‌ یا چند عضو زنجیره‌ عرضه‌ بیش‌ از اندازه‌ استحصال‌ شود. مثلاً‌ با ایجاد سیستم‌های‌ بسیار قوی‌ ردگیری‌ كالا و دوربین‌های‌ مدار بسته‌ هر چند كه‌ دزدی‌های‌ كارگران‌ انبار به‌ حداقل‌ می‌رسد ولی‌ از طرفی‌ این‌ عمل، توهین‌آمیز تلقی‌ شده‌ و باعث‌ از دست‌ رفتن‌ كارگران‌ باتجربه‌ می‌شود. حتی‌ واكنش‌هایی‌ چون‌ اعتصاب‌ را نیز ممكن‌ است‌ در پی‌ داشته‌ باشد.‌
‌‌۳) همترازی‌ هزینه‌(Cast trade-offs) سومین‌ عنصر نهفته‌ از مفهوم‌ لجستیك‌ برابری‌ هزینه‌ها است. با این‌ معنا می‌توان‌ هزینه‌های‌ بخش‌هاص‌ خاصی‌ در زنجیره‌ عرضه‌ را افزود، اما فقط‌ اگر افزایش‌ هزینه‌ این‌ بخش‌ها باعث‌ كاهش‌ هزینه‌ها در سایر بخشها شده‌ و در مجموع‌ كل‌ هزینه‌ همانند گذشته‌ یا كمتر از آن‌ باشد. به‌ عنوان‌ مثال‌ اگر تعمیرات‌ تجهیزات‌ حمل‌ و نقل‌ را به‌ سازمان‌ دیگری‌ واگذار می‌كنیم‌ به‌ طور همزمان‌ نیز بتوانیم‌ هزینه‌های‌ آن‌ را از طریق‌ بخش‌ نگهداری‌ یا كاهش‌ اجزاء یدكی‌ و كارگاه‌های‌ تعمیراتی‌ خود استحصال‌ كنیم.‌‌● اهمیت‌ لجستیك‌ خارجی‌
‌‌لجستیك‌ مفهومی‌ بود كه‌ در جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بیشترین‌ استعمال‌ را پیدا كرد و از ۱۹۶۰ به‌ بعد جایگاه‌ اصطلاح‌ توزیع‌ فیزیكی‌ را به‌ خود اختصاص‌ داد. عوامل‌ چندی‌ رشد توزیع‌ فیزیكی‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ علم، باعث‌ شدند. ‌
‌‌۱) تنوع‌ كالاها
امروزه‌ تولیدكنندگان‌ كالاهای‌ تولیدی‌ و استاندارد خود را در رنگ‌ها، شكل‌ها، مزه‌ها و الگوهای‌ خاصی‌ عرضه‌ می‌كنند. برخی‌ معتقدند این‌ عمل‌ فقط‌ فضای‌ قفسه‌های‌ فروشگاه‌ها را افزایش‌ می‌دهد و آنگاه‌ هر رنگ‌ و الگوئی‌ خاص‌ روشی‌ منحصر به‌ فرد را برای‌ جابجایی‌ و حمل‌ خود می‌طلبد.‌
‌‌۲) ظهور تكنولوژی‌ كامپیوتر
لجستیك‌ نه‌ تنها داده‌های‌ زیادی‌ را تولید می‌كند بلكه‌ به‌ طور مستقیم‌ وابستهِ‌ به‌ این‌ داده‌ها است. در لجستیك‌ دربارهِ‌ هركدام‌ از عناصر اصلی‌ حلقه، داده‌های‌ بسیاری‌ گردآوری‌ و پردازش‌ می‌شود كه‌ سرعت‌ عمل‌ و توان‌ پردازشگری‌ كامپیوترها بهبود پیوسته‌ این‌ صنعت‌ را باعث‌ شده‌ است. داده‌های‌ گردآوری‌ شده‌ دربارهِ‌ مكان‌ هریك‌ از مشتریان، تغییرات‌ در مصرف‌ و میزان‌ سفارش‌ هر مشتری‌ براساس‌ ویژگی‌های‌ محیطی‌ و فصلی، موقعیت‌ و مكان‌ هریك‌ از تامین‌كنندگان‌ مواد اولیه، مكان‌ و مراكز توزیعی‌ هریك‌ از تسهیلات‌ تولیدی‌ و انبارها، هزینه‌های‌ عمل‌ میان‌ هریك‌ از عناصر، تعداد و حجم‌ خدمات‌ وسایط‌ حمل‌ و نقل‌ سطوح‌ موجودی‌ فعلی‌ در هریك‌ از انبارها و مراكز توزیعی‌ هریك‌ از تسهیلات‌ تولیدی‌ و انبارها و مراكز توزیعی.‌
‌‌این‌ حجم‌ گسترده‌ از داده‌ها هم‌ مرتباً‌ روزآوری‌ شده‌ و هم‌ پردازش‌ می‌شوند كه‌ بدون‌ آنها (داده‌ها) تحلیل‌های‌ لجستیكی‌ ممكن‌ نخواهد بود و این‌ وظیفه‌ای‌ است‌ كه‌ امروزه‌ فناوری‌ كامپیوتری‌ به‌ خوبی‌ آن‌ را انجام‌ می‌دهد. در حقیقت‌ با گسترش‌ این‌ اندیشه‌ یعنی‌ بهبود از طریق‌ تحلیل‌ها، داده‌های‌ لجستیك، خود نوعی‌ بازاریابی‌ برای‌ فروش‌ كامپیوترهای‌ تجاری‌ شد.‌
‌‌۳) تفكیك‌ تامین‌كنندگان
خرید نهاده‌های‌ یكسان‌ از چندین‌ تامین‌كننده‌ برای‌ شركت‌های‌ بزرگ‌ مسئله‌ای‌ عادی‌ است. ولی‌ تفكیك‌ تامین‌كنندگان‌ با كیفیت‌ از تامین‌كنندگان‌ بی‌كیفیت‌ كار آسانی‌ نیست. ولی‌ با حضور فعال‌ كامپیوتر، تهیه‌ سفارش‌ خرید، بارنامه، ملزومات‌ حمل، مشتریان‌ قادر شدند تامین‌كنندگان‌ را از نظر كیفیت‌ كنترل‌ كنند. امروزه‌ نرم‌افزارهای‌ كامپیوتری‌ یك‌ عامل‌ خرید را قادر می‌سازد كه‌ بر صفحهِ‌ لپ‌تاپ‌ خود حركت‌ سفارش‌های‌ ارائه‌ شده‌ را مشاهده‌ كند. بنابراین‌ تامین‌كنندگانی‌ كه‌ كند عمل‌ می‌كردند و مواد بی‌كیفیت‌ را ارائه‌ می‌نمودند شناسایی‌ و مجبور شدند یا عملكرد خود را بهبود دهند و یا از زنجیره‌ عرضه‌ حذف‌ گردند.‌
‌‌۴)ئ ایجاد تكنیك‌های‌ جدید در كنترل‌ وتداركات‌ موجودیها
واضح‌ است‌ كه‌ خریداران‌ مرتباً‌ نظم‌ و تعهد فروشندگان‌ را خواهان‌ هستند. امروزه‌ یك‌ خریدار خواهان‌ آن‌ است‌ كه‌ در فاصله‌ زمانی‌ حداكثر ۶۰ دقیقه‌ كالای‌ سفارش‌ داده‌ شده‌ را دریافت‌ كند. در دههِ‌ ۱۹۸۰ توجه‌ زیادی‌ به‌ تقلیل‌ زمان‌ حیات‌ ارائه‌ سفارش‌ تا تحویل‌ نهائی‌ كالا مبذول‌ شد و هدف، دستیابی‌ به‌ یك‌ ویژگی‌ منحصر به‌ فرد برای‌ متمایز كردن‌ كالاها بود (مزیت‌ رقابتی) یكی‌ از نتایج‌ این‌ تكنیكها كاهش‌ فرمان‌ نگهداری‌ موجودی‌ از ۱۰۴ روز به‌ ۶۱ روز در سال‌ ۱۹۹۰ بود. به‌ كمك‌ این‌ تكنیك‌ها زمان‌ میان‌ پیش‌بینی‌ فروش‌ و فروش‌ واقعی‌ به‌ حد قابل‌ توجهی‌ تقلیل‌ داده‌ شد و در پی‌ آن‌ ریسك‌ نیز متقابلاً‌ كاهش‌ یافت.‌
‌‌۵) استفاده‌ بهتر از حمل‌ ونقل
سال‌ ۱۹۷۴ یا سال‌ بحران‌ انرژی‌ و افزایش‌های‌ پی‌ در پی‌ قیمت‌ انرژی‌ در این‌ دهه‌ باعث‌ افزایش‌ قیمت‌ تمام‌ شده‌ خدمات‌ حمل‌ و نقل‌ شده‌ بود. به‌ این‌ ترتیب‌ توجه‌ شركت‌ها به‌ مسئله‌ هزینهِ‌ حمل‌ در سیستم‌ لجستیكی‌ جلب‌ شد. لذا با كاهش‌ قوانین، حمل‌كننده‌ها خود مستقیماً‌ بدون‌ واسطه‌ وارد جریان‌ شدند كه‌ این‌ امر تا حدی‌ هزینه‌ها را كاهش‌ داد. از طرفی‌ نیز شركت‌های‌ باربری‌ سعی‌ كردند به‌ وسیلهِ‌ تغییر تركیب‌ محموله‌ و ناوگان‌ هزینه‌ها را بكاهند. امروزه‌ در آمریكا برخی‌ از شركتهای‌ حمل‌ و نقل‌ كه‌ بهترین‌ بستهِ‌ تركیب‌ حمل‌ و محموله‌ را ارائه‌ می‌دهند پیشروان‌ لجستیك‌ خوانده‌ می‌شوند.‌
‌●‌‌ وظایف‌ لجستیك‌ خارجی‌
‌‌امروزه‌ نیاز است‌ كه‌ یك‌ مدیر لجستیكی‌ توانائی‌های‌ خاص‌ این‌ صنعت‌ را در كنار توانائی‌های‌ عمومی‌ احراز كند. وی‌ باید مسائلی‌ از قبیل‌ تعرفه‌های‌ مترتب‌ بر كالا، مدل‌های‌ كنترل‌ موجودی، خرید، تولید، تحلیل‌ و مكان‌یابی‌ انبارها، نرخ‌ها و قوانین‌ حمل‌ و نقل‌ را در سطح‌ ملی‌ و فراملی‌ به‌ خوبی‌ درك‌ كند. وی‌ به‌ عنوان‌ یك‌ مدیر نیز باید بتواند روابط‌ میان‌ هریك‌ از اجزاء و كاركردهای‌ لجستیك‌ را به‌ خوبی‌ درك‌ كرده‌ و موقعیت‌هائی‌ را كه‌ در آنها كم‌بهینگی‌ رخ‌ می‌دهد شناسائی‌ و اصلاح‌ كند. او باید رابطهِ‌ سازمانش‌ را با سایر بخش‌های‌ اقتصادی‌ و عملیاتی‌ موجود به‌ خوبی‌ بفهمد و مفاهیمی‌ چون‌ كیفیت‌ جامع‌ و همه‌ چیز به‌ موقع‌ را به‌ كار بندد.‌
‌‌بسیار واضح‌ است‌ كه‌ عملیات‌ هزینه‌بر است. هربرت‌ دیوسین‌ با یك‌ نمونه‌گیری‌ وسیع‌ از صنایع‌ آمریكا در سال‌ ۱۹۹۴ هزینه‌های‌ لجستیك‌ را در قالب‌ دومفهوم‌ اندازه‌گیری‌ كرد، اول‌ به‌ عنوان‌ درصدی‌ از كل‌ فروش، دوم‌ مقدار هزینهِ‌ دلاری‌ در ازای‌ هر یكصد كیلوگرم‌ وزن.‌
باید در نظر داشت‌ كه‌ هزینه‌های‌ لجستیك‌ در هر صنعت‌ كاملاً‌ متمایز از سایرین‌ بوده‌ ولی‌ وی‌ اظهار می‌كند كه‌ از سال‌ ۱۹۸۰ تاكنون‌ شاخص‌ اول‌ سیر نزولی‌ داشته‌ است.‌
‌‌در یك‌ سیستم‌ لجستیكی‌ اعمال‌ و فعالیت‌های‌ فراوانی‌ صورت‌ می‌پذیرد كه‌ اهم‌ آنها به‌ شرح‌ زیر است.‌
‌‌۱) پیش‌بینی‌ تقاضا:
در اینجا بحث‌ عرضه‌ خدمات‌ لجستیك‌ و تقابل‌ آن‌ با تقاضاهای‌ پیش‌بینی‌ شده‌ و واقعی‌ است. برای‌ حصول‌ آن‌ تكنیك‌های‌ بسیار جالب‌ وجود دارد. امروزه‌ با روش‌ سناریویی‌ برای‌ فائق‌ آمدن‌ بر این‌ مسئله‌ و فرار از محیط‌ پر تغییر كاربرد بیشتری‌ یافته‌ است.‌
‌‌۲) كنترل‌ و مدیریت‌ ترافیك:
مدیران‌ لجستیك‌ مسئول‌ حمل‌ و نقل‌ كالاهای‌ ساخته‌ شده‌ هستند. برای‌ بسیاری‌ از شركت‌ها، حمل‌ و نقل‌ بخش‌ وسیعی‌ از هزینه‌ها را تشكیل‌ می‌دهد. این‌ موضوع‌ كه‌ چقدر سایر جنبه‌های‌ لجستیك‌ بهم‌ بافته‌ و متحد است‌ به‌ چگونگی‌ كارائی‌ و موقعیت‌ مدیریت‌ حمل‌ ونقل‌ آن‌ سیستم‌ مربوط‌ است. حمل‌ و نقل‌ به‌ طورمستقیم‌ به‌ وسیله‌ تعداد و مكان‌ واحدهای‌ كارخانه، انبارها، تامین‌كنندگان‌ و مشتریان‌ تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. سطوح‌ نگهداری‌ موجودی‌ با شیوه‌ حمل‌ و نقل‌ مورد استفاده‌ در ارتباط‌ است. كارخانه‌هائی‌ كه‌ حمل‌ و نقل‌ دریائی‌ را به‌ عنوان‌ شیوه‌ حمل‌ برگزیده‌اند همیشه‌ مجمع‌های‌ بسیار زیاد از كالا یا مواد اولیه‌ را نگهداری‌ می‌كنند. نوع‌ بسته‌بندی‌ كالا با شیوه‌ و وسیله‌ حمل‌ و نقل‌ در ارتباط‌ مستقیم‌ است. ‌
‌●‌‌ خدمات‌ به‌ مشتری‌ و حمایت‌ از كالا:‌
عمدتاً‌ خدمت‌ به‌ مشتری‌ را نوعی‌ برخورد می‌دانند كه‌ مشتری‌ را راضی‌ نگه‌ می‌دارد. می‌توان‌ آن‌ را بخشی‌ از فرآیند ارزش‌ افزوده‌ كالا دانست‌ كه‌ پس‌ از ترك‌ كارخانه‌ ارائه‌ می‌شود. عده‌ای‌ از بنگاهها و حتی‌ كشورها آن‌ را به‌ منزله‌ یك‌ اسلحه‌ رقابتی‌ در بازاریابی‌ می‌نگرند، اسلحه‌ای‌ كه‌ از رقابت‌ در قیمت‌ متمایز است‌ و هر كسی‌ قادر به‌ اجرای‌ آن‌ نیست. حمایت‌ از كالا مجموعه‌ فعالیت‌هائی‌ است‌ كه‌ بعد از فروش‌ كالا صورت‌ می‌پذیرد و می‌تواند شامل‌ تغییرات، تداركات‌ و... باشد. فرآیند سفارش‌(order procossing) ، كنترل‌ موجودی، انبارداری‌ و مدیریت‌ مراكز توزیع‌ تحلیل‌ مكان‌ انبار و كارخانه‌ و بسته‌بندی‌ از دیگر كاركردهای‌ عمده‌ در سیستم‌ لجستیك‌ است‌ كه‌ بیشتر مورد بحث‌ واقع‌ شده‌ و كاملاً‌ شناخته‌ شده‌ هستند.‌
● نتیجه‌ و پیشنهاد‌
‌‌تغییر نظام‌ ساختاری‌ اقتصاد جهانی، روی‌آوری‌ نوین‌ به‌ مدل‌ مزیتهای‌ پویا، نسبی‌ و سرزمینی، ظهور قدرتهای‌ نوین‌ اقتصادی‌ و تشكیل‌ اتحادیه‌های‌ قدرتمند تجاری، برهم‌ خوردن‌ توازن‌ پیشین‌ و ارائه‌ تعاریف‌ جدید قدرت‌ و سیاست، موجی‌ از ناپایداری‌ها و ساختار روابط‌ تجاری‌ جدید را به‌ وجود آورده‌ كه‌ مرزهای‌ آن‌ فراتر از كشورها و حتی‌ سبزی‌ قاره‌ها گسترده‌ شده‌ است. افزایش‌ و انباشت‌ تولید و مازاد سرمایه، پدیداری‌ تكنولوژی‌ و رشد حمل‌كننده‌های‌ سریع‌السیر موجب‌ گسترش‌ روابط‌ و فزونی‌ حجم‌ و ارزش‌ تجارت‌ بین‌الملل‌ شده‌ است. زنجیره‌ عرضه‌ به‌ عنوان‌ مفهومی‌ برای‌ تشریح‌ روابط‌ جدید و ایجاد شراكتهای‌ بزرگ‌ (Alliances) تامین‌ مواد اولیه‌ و دست‌یابی‌ به‌ بازار مصرف‌ و ارائه‌ خدمات‌ پس‌ از فروش‌ هدف‌ نهائی‌ خود یعنی‌ رفاه‌ و رضایت‌ عمومی‌ جهانی‌ و بالندگی‌ اساسی‌ را دنبال‌ می‌كند.‌
‌‌رقابت‌ شدید و اجبار به‌ كاهش‌ هزینه‌ها، نقشه‌ جغرافیای‌ جهان‌ را بر هم‌ زده‌ و استخراج‌ منابع‌ و فروش‌ كالاهای‌ ساخته‌ و نیم‌ ساخته‌ بر مبنای‌ مزیت‌های‌ نسبی‌ پویا و سرزمینی‌ جای‌ نظام‌های‌ خودكفا را گرفته‌ و به‌ شكوفایی‌ منابع‌ فیزیكی‌ و انسانی‌ همت‌ گمارده‌ است. نگاه‌ دوباره‌ به‌ ساختار كانال‌ عرصه‌ بین‌المللی‌ ما رابه‌ روی‌آوری‌ سیستمی‌ وادار كرده‌ است. در اینجا موضوع‌ هدف‌ كاهش‌ هزینه‌ها و حفظ‌ موقعیت‌ رقابت‌ جهانی‌ تنها برای‌ خود بلكه‌ برای‌ مجموعه‌ كانال‌ است.‌
‌‌از آنجا كه‌ پیشرفت‌ تكنولوژیك‌ در دهه‌های‌ آغازین‌ ۱۹۰۰ موجب‌ شد كه‌ روز به‌ روز ماشین‌ جایگاه‌ انسان‌ را تنگ‌تر و تنگ‌تر كند و موجبات‌ ناخوشی‌های‌ روانی‌ و كم‌ اهمیت‌تر شدن‌ نوع‌ بشر را مطرح‌ سازد. امروزه‌ با محوریت‌ دوباره‌ نیروی‌ انسانی‌ كارآمد در جریان‌ تولید نیاز به‌ بهبود فرآیندهای‌ تولید و كالا عدم‌ انقطاع‌ روابط‌ مجموعهِ‌ كانال‌ عرضه‌ را با مصرف‌كننده‌ و جامعه‌ ضروری‌ می‌داند. بنابراین‌ باید در تعریف‌ زنجیره‌ عرصه‌ اصل‌ عدم‌ انقطاع‌ رابطه‌ ƒ بهبود را مورد توجه‌ قرار داد.‌
‌‌یكی‌ از مسائلی‌ كه‌ زنجیره‌ عرضه‌ را به‌ شدت‌ تحت‌تاثیر قرار می‌دهد سیاست‌های‌ ملی‌ و منطقه‌ای‌ است‌ كه‌ جایگاه‌ تعاریف‌ پیشین‌ را بر هم‌ می‌زند. لذا به‌ منظور دست‌یابی‌ و استفاده‌ از موقعیت‌های‌ موجود و حفظ‌ توان‌ رقابت‌ با سایر كانال‌های‌ ممكن‌ اقدامات‌ سیاسی‌ - راهبردی‌ به‌ منظور تقویت‌ موقعیت‌ فعلی‌ و بهبود پیوسته‌ آن‌ برای‌ دولت‌ها و شركت‌های‌ بزرگ‌ اصلی‌ اساسی‌ است. پیشنهاد اصلی‌ آن‌ است‌ كه‌ دولت‌ها و اتحادیه‌های‌ منطقه‌ای‌ كانال‌های‌ عرضه‌ موثر را چنان‌ تعریف‌ كنند كه‌ شراكتهای‌ بزرگ‌(Alliances) با ورود به‌ آن‌ امكان‌ جابجایی‌ منابع‌ داشته‌ و در نهایت‌ با استقرار بهترین‌ نظام‌ و كانال‌ عرضه‌ هزینه‌ تولیدات‌ را تا حدامكان‌ بكاهد..
منابع‌ در دفتر ماهنامه‌ موجود است.‌
منبع : مجله صنعت حمل و نقل


همچنین مشاهده کنید