شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


افزایش بهای نفت از نگاهی دیگر


افزایش بهای نفت از نگاهی دیگر
بهای نفت در بازار های جهانی افزایش یافت، و دو تحلیل از سوی خبرگزاری فرانسه و رویترز در باره چرایی افزایش قیمت ها ارائه شد.
این دو تحلیل اگرچه به عوامل گوناگونی اشاره کرده بودند، اما در مجموع دارای ویژگی مشترکی بودند که عبارت بود از تاکید آنان بر عوامل ملموس در تحلیل علل افزایش قیمت های نفت.
هر دو تحلیل به کمبود ظرفیت پالایشی در آمریکا، تحولات نیجریه، کاهش تولید اوپک، کاهش تولید عراق و .... به عنوان عوامل افزایش بهای نفت اشاره کرده اند.
اما به نظر می رسد عامل ناملموسی نیز وجود دارد که در کنار عوامل ملموس نقش موثری را در تحولات قیمت های بازار جهانی نفت ایفا می کند.
این عامل جنبه کمی ندارد و در قالب تعداد بشکه هایی که در بازار جهانی عرضه می شود نمود نمی یابد. این عامل عبارت است از: فضای سیاسی کلی که بازار جهانی نفت در آن فعالیت می کند.
به عبارت دیگر تحولات بازارجهانی نفت مانند خرید و فروش و صادرات و واردات نفت در فضای سیاسی رخ می دهد که چگونگی آن در مبادلات بازار جهانی نفت حائز اهمیت است. هر چه این فضا آرام تر باشد نقش عوامل بنیادین بازار مانند عرضه و تقاضا در تعیین بهای نفت پررنگ تر می شود و هرچه این فضا و دورنمای حاکم برآن با ابهامات بیشتری روبه رو باشد، احساس ناامنی افزایش می یابد و این عامل ناملموس، ورای عوامل بنیادین، در تعیین قیمت ها به ایفای نقش می پردازد.
بنا بر این در تحلیل وضعیت بازار جهانی نفت و روند قیمت ها باید این نکته بررسی شود که مبادلات بازار جهانی نفت در کدام فضای سیاسی بین المللی صورت می گیرد؟
● روسیه و ونزوئلا
نگاهی به روند تحولات سال های گذشته، که به تازگی تشدید شده است، نشان می دهد که تحولات انرژی در عرصه جهانی سمت و سویی دارد که از نظرفعالان بازار نفت و مصرف کنندگان دلگرم کننده نیست.
موارد زیر از آن جمله اند:
روسیه طی سال های گذشته روند رو به رشدی را در زمینه گسترش حاکمیت دولت بر منابع نفت و گاز و کاهش نفش شرکت های نفتی غربی در این کشور در پیش گرفته است.
نقش فزاینده روسنفت و گازپروم به عنوان شرکت های نفت و گاز دولتی روسیه بر منابع هیدروکربور این کشور گویای آن است که کنترل دولت روسیه بر منابع نفت و گاز این کشور پیوسته در حال افزایش است.
این تحولات در شرایطی است که تصور می رفت آزاد سازی در روند اقتصاد جهانی، نقش شرکت های غربی را در تامین نفت و گاز افزایش دهد. به این ترتیب تحولات روسیه از نگاه مصرف کنندگان نه تنها امنیت انرژی مورد نظر آنان را تضمین نمی کند، بلکه به طور فزاینده ای دورنمایی را ترسیم می کند که در آن بازار جهانی انرژی، اگر چه متاثر از سازوکار بازار است، اما از سیاست دولت ها نیز تاثیر می پذیرد.
فعالان بازار جهانی نفت زمانی که سیاست انرژی روسیه را در کنار تلاش این کشور برای کنترل بر منابع، راه های ترانزیت و شرکت های نفت و گاز جمهوری های شوروی پیشین قرار می دهند، نگران می شوند.
ونزوئلا نمونه دیگری است. دولت چپگرای هوگو چاوز اخیرا از شرکت های غربی خواست نقش مسلط دولت را در پروژه های حوزه اورینوکو به رسمیت بشناسند و با واگذاری حداقل ۶۰ در صد سهام این پروژه ها به دولت موافقت کنند و در غیر این صورت این کشور را ترک گویند. نتیجه عبارت بود از خروج دو شرکت کونوکوفیلیپس و اکسون موبیل آمریکا از ونزوئلا و گسترش کنترل دولت ونزوئلا بر منابع نفت این کشور.
در اینجا نیز نقش دولت ونزوئلا، به زیان شرکت های غربی، در زمینه اعمال حاکمیت و کنترل بر منابع نفت این کشور افزایش یافت.
● خاورمیانه
به جز تحولات روسیه و ونزوئلا، تاثیر شرایط سیاسی جهانی بر صنعت نفت و گاز کشورهای خاورمیانه برای کشورهای مصرف کننده و فعالان بازار جهانی نفت نگران کننده است.
برای مثال در حالی که آمریکا تصور می کرد پس از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به زودی بر منابع نفت این کشور مسلط و تولید و صادرات آن را افزایش خواهد داد، عملا چنین نشد. تولید نفت عراق به دلیل ناامنی نه تنها به میزان تولید در زمان حکومت صدام حسین باز نگشته است، بلکه به دلیل حملات گسترده به خطوط انتقال نفت از یک سو و مشخص نبودن قانون نفت این کشور، که دیدگاه های گوناگونی در باره آن مطرح است، با ابهام افزایش سریع تولید درآینده رو به رو است.
این در حالی است که مقامات کاخ سفید، که خود صاحبان صنایع نفت در آمریکا هستند، برای ایفای نقش مسلط شرکت های نفتی آمریکایی درعراق و نیل به امنیت انرژی مورد نظر رویاهایی در سر دارند.
در مورد ایران نیز سیاست کشورهای مصرف کننده به گونه ای بوده است که باید گفت: «خود کرده را تدبیر نیست».
ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر نفت و گاز جهان قادر است نقش بارزی در ثبات بازار انرژی جهانی ایفا کند. اما قوانین آمریکا که شرکت های نفتی را از سرمایه گذاری در ایران منع می کند، به جو ناآرام ناشی از احتمال کمبود نفت، در شرایطی که تقاضای جهانی برای نفت و گاز پیوسته افزایش می یابد، دامن می زند.
● اوپک
در همه تحلیل های مربوط به علل افزایش بهای نفت به کاهش تولید اوپک به عنوان یکی از عوامل افزایش قیمت ها اشاره می شود. در این نکته تردیدی نیست.
اما باید به این واقعیت نیز توجه داشت که تاکید اوپک بر کافی بودن عرضه،اگرچه به لحاظ عرضه و تقاضا مستدل و منطقی است، یک جنبه سیاسی نیز دارد و آن این که از زمان حمله آمریکا به عراق، کشورهای عرب این سازمان از سیاست های خاورمیانه ای آمریکا ناراضی اند و از این که با افزایش بهای نفت نارضایی خود را از سیاست یکجانبه گرایی واشنگتن ابراز دارند، ابایی ندارند .
به سخن دیگر هماهنگی منافع تولید کننده و مصرف کننده که زمانی بارزترین شعار اوپک بود، اکنون دیگر چندان نمایان نیست، هر جند که استدلال اوپک در مورد کافی بودن عرضه، کشش پذیر بودن قیمت های نفت برای کشورهای مصرف کننده، بی زیان بودن آن برای اقتصاد جهانی و لزوم اقتصادی بودن آن برای سرمایه گذاری های بیشتر برای افزایش ظرفیت تولید نفت در این کشورها فی نفسه پذیرفتنی است.
حال اگر دورنمای خاورمیانه را به گونه ای ترسیم کنیم که حاکی از افزایش احتمال تنشها باشد، تردیدی نیست که بازار جهانی نفت فضای سیاسی ملتهب تری را تجربه خواهد کرد و در چنین شرایطی عامل ناملموسی که همان جنبه سیاسی حاکم بر فضای مبادلات نفت است، قیمت های نفت را به سوی بالا سوق می دهد و در کنار عوامل بنیادین بر بی ثباتی بازار جهانی نفت می افزاید.
همه مواردی که در بالا به آن ها اشاره شد به جای تضمین امنیت انرژی، فضایی را به وجود می آورند که بازارجهانی نفت در آن دچار التهاب می شود.
در چنین فضایی است که تناقض کنش عوامل بنیادین بازار از یک سو و افزایش سر سام آور قیمت ها از سوی دیگر رخ می نماید.
به این ترتیب در حالی که می توان ادعا کرد بهای نفت در شرایط واقعی (با احتساب تورم جهانی و کاهش ارزش دلار) بالا نیست، همچنین می توان مدعی شد که فضای سیاسی نه چندان امیدوار کننده حاکم بر بازار جهانی نفت به عنوان یک عامل مجزا، زمینه بی ثباتی و افزایش قیمت های نفت را فراهم می آورد.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید