جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سیاست خارجی در سال ۲۰۰۸: دیپلماسی لبخند


سیاست خارجی در سال ۲۰۰۸: دیپلماسی لبخند
پیشبینی اموری غیر قابل پیشبینی؛ این معنای پیشبینی سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۰۸ است. در روسیه رئیس جمهور تغییر می یابد و این بدین معناست که فعالیت مسکو در عرصه خارجی نیز کاهش می یابد. همزمان در آمریکا نه تنها رئیس جمهور و بلکه بنظر می رسد کلاً دوره عوض می شود. و این احتمالاً در سال ۲۰۰۹ خواهد بود و تا پیش از آن، وقفه. در کل، جهان آماده استراحت است.
مسئله دیگر، شعله ور شدن مناقشات موجود است. در زیر سناریوی رویدادهای جهان در سال ۲۰۰۸ آمده است.
پیروزی ایرانی. ایران، بزرگترین مشکلی است که از سال ۲۰۰۷ به سال ۲۰۰۸ به ارث می رسد.
● سناریوی اول: ایران به برنامه غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد، شورای امنیت سازمان ملل متحد اعتبار تحریمات نمادین را حفظ می کند، آمریکا و اتحادیه اروپا به سیاست توقف همکاری با ایران (تحریمات یکجانبه) ادامه می دهند. در این صورت بُرد با روسیه و چین و تمامی سایرینی است که روابط اقتصادی با ایران را توسعه می دهند و در عین حال به مندرجات تحریمات سازمان ملل عمل می کنند.
● سناریوی دوم: آمریکا ضربات موشکی محدودی به ایران وارد می کند، تهران بدان پاسخ نمی دهد و بجای آن رئیس جمهور کنونی که بسیار متمایل به ریسک است را تغییر می دهد. در این صورت روسیه، چین و تمامی آنانی که نه از فشار آمریکایی حمایت کردند و نه از دعوت بمبارزه های ایران از غرب، پیروز می شوند (یا پیروز نمی شوند).
● سناریوی سوم: تلاش برای اشغال ایران. آمریکا، حتی در صورت موفقیت اولیه در حمله، دچار فاجعه سیستماتیک می شود. در نتیجه همه پیروز می شوند، بغیر از آمریکا و کشورهای خاور نزدیک و میانه.
● سناریوی چهارم: ایران طی سال ۲۰۰۸ به آرامی با آمریکا توافق می کند. همه پیروز می شوند، بخصوص ایران، روسیه نیز هیچ چیزی از دست نمی دهد.
▪ باخت کوزوو؟ از همان ابتدا روسیه آبرو و حیثیت خود را در این بحران گذاشت. انتظار سناریویی می رود که طبق آن پس از سال نو استقلال کوزوو را اعلام می کنند که آمریکا و اتحادیه اروپا آن را برسمیت خواهند شناخت. روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد ورود کوزوو به سازمان را وتو می کند. یعنی در نتیجه کوزوو چیزی بیش از استقلالی که عملاً اکنون از صربستان دارد، بدست نمی آورد. روسیه در این مورد ناتوانی برای وادار سازی آمریکا و اتحادیه اروپا به گوش دادن به نظرات خود را نشان می دهد. اما در عوض توان خود برای حمایت از اصول، بدون این که به حرف کسی گوش کند را نیز نشان می دهد.
▪ خزش ناتو به قفقاز. در اجلاس بهاری ناتو کاملاً محتمل است که ورود گرجستان و اوکراین بدان اعلام شود. با در نظر داشتن اوضاع داخلی هر دوی این کشورها، چنین سناریویی می تواند باور نکردنی باشد و به نفع هیچ کس نیز نباشد. مسکو چگونه به چنین چالشی پاسخ می دهد؟ این آزمونی جدی برای رئیس جمهور جدید خواهد بود، اما آزمونی در سیاست داخلی. مشکل در این است که عموم مردم در روسیه خواستار اقدامات و اعلامیه هایی تند هستند و منطق می گوید که بر عکس باید واکنشی بسیار آرام داشت. اما در هر صورت باید به یاد داشت که تهدید همیشه وحشتناک تر از تحقق آن است.
▪ بحران اروپایی. روسیه و اروپا نمی توانند بعنوان دو سیستم، دو دیدگاه و دو تمدن ارتباط برقرار کنند. در عین حال، روابط تجاری بین هزاران کمپانی بزرگ و کوچک و بین مردم معمولی توسعه ای عالی دارد. روسیه در سال ۲۰۰۸ در رابطه با اروپا چه باید بکند؟ شاید هیچ کاری نکند. مسکو می تواند به خود اجازه دهد که حتی ۱۰ سال منتظر باشد، تا زمانی که اتحادیه اروپا بفهمد که درباره چه چیزی می توان با روسیه صحبت کرد. اروپاییان اکنون لحن خود در گفتگو با چین را تغییر داده اند، روزی نیز به درک انجام اقدام مشابهی در رابطه با روسیه خواهند رسید.
▪ به هدف دستیافته شد. زمان آن رسیده که معنا و هدف سیاست خارجی روسیه را توضیح داد. با انتقال وزارت از پریماکوف به ایوانوف و سپس به لاوروف، در روسیه سیاست خارجی تغییری نداشته است و هدف آن پایان دادن به فاجعه دهه ۸۰ و ۹۰ است. فاجعه، در فرمول ایده آل گرایانه "الحاق به جهان متمدن" بیان شد که غرب طی این مدت تمامی وعده هایی که پیشتر به مسکو داده بود (مثلاً عدم گسترش ناتو) را نقض کرد. اما زمانی که به پایان رساندن یکجانبه بازی "جنگ سرد" ادامه داشت، جهان آغاز به تغییر کرد. توان و نفوذ نسبی آمریکا و اروپا نزول یافت، اما چین، هند و سایر کشورها صعود کردند. بلطف اوضاع (نرخ نفت و گاز) و سیاست خارجی موفقیت آمیز، روسیه در بین کشورهایی قرار گرفت که قدرت آن افزایش می یابد. این به دیپلماسی روسیه اجازه می دهد که از تعهدات تحمیلی، همانند پیمان نیروهای مسلح معمولی در اروپا (CFE) امتناع کند. ویژگی امروز در این است که دمونتاژ سیاست "الحاق" پایان یافته و باید به پیش رفت. اما اگر مردم روسیه کسب آنچه که می خواهند را با لبخند آغاز نکنند، می توانند متحمل شکست های بسیاری در عرصه جهانی شوند.
▪ درباره پول. در سال ۲۰۰۸، زمانی که عبارت "تروریسم بین المللی" دیگر عامل بسیج ساختن جهانیان نخواهد بود، تنها یک ناگواری عظیم، همانند بحران ارز آمریکایی می تواند جهان را متحد سازد. در آن زمان مشخص خواهد شد که بلوک و اردوگاهی وجود ندارد و ثبات اقتصاد جهانی، وظیفه ای مشترک است.
"دمیتری کاسیروف" مفسر سیاسی
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه