یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


زنی با چکمه ساق‌بلند سبز


زنی با چکمه ساق‌بلند سبز
نویسنده : کربلایی‌لو، مرتضی
شماره کنگره : ۹ز۲۴ر/ ۸۱۸۴ PIR
شابک : ۹۶۴-۳۱۱-۶۳۳-۶
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
تاریخ نشر : ۸۵۰۶۱۱
تعداد صفحه : ۱۰۴
نوبت چاپ : ۱

مجموعه‌ي حاضر مشتمل است بر هشت داستان كوتاه با اين عناوين: زني با چكمه‌ي ساق‌بلند سبز، تالاب، روسان دارند از آب بالا مي‌آيند، اتاق طبقه‌ي دوازدهم، سينماي مخفي، هيچ‌كس نفهميد كه ما هردومان به آن آدرس رفتيم و موهاي سفيد يارو را كوتاه كرديم حتي خودمان، قهوه‌ي ترك و به ياد استادم آقاي تنگو. براي نمونه در داستان آغازين، حكايت مرد گزارشگري بازگو مي‌شود كه در اروپاي غربي زندگي مي‌كرد. او پس از اطلاع يافتن از بيماري مادرش براي ديدن او به ايران مي‌آيد. اما دو روز پس از آمدن او، مادرش مي‌ميرد. او كه قصد رفتن به اروپا را داشته، به اصرار بستگان تصميم مي‌گيرد تا روز هفتم فوت مادرش در ايران بماند. او فرداي مراسم تدفين، هنگامي كه در حال قدم زدن در پياده‌رويي بود، از ماموران مبارزه با سد معبر، كه در حال جمع كردن كتاب‌هاي شخصي دست‌فروشي در پياده‌رو بودند. كتابي را دريافت مي‌كند با عنوان گيرنده: منطقه‌ي جنگي. او در كتاب، نامه‌ي دختري را مشاهده مي‌كند كه آرزو داشت پوتين بود تا از پاي رزمندگان جنگ محافظت مي‌كرد. مرد كه تا به حال در اسناد مربوط به هيچ جنگي چنين جملاتي را نديده بود، تصميم مي‌گيرد آن دختر را بيابد و از او گزارش تهيه كند.....