دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

اندیشه تحزب و یک پرسش تاریخی


اندیشه تحزب و یک پرسش تاریخی
علل عدم شکل گیری نهاد حزبی پایدار هنوز به خوبی در تاریخ معاصر ایران شکافته نشده است. بررسی تاریخ احزاب در ایران بدون بررسی تاریخ اندیشه سیاسی معاصر در ایران نتیجه بخش نخواهد بود.
مطالعات تحقیقی قبلی که در مورد احزاب ایرانی صورت گرفته است بخش عظیمی از تلاش های خود را معطوف به فعالیتهای سیاسی آنها نموده است و از بررسی خاستگاه اندیشه ای و فلسفی آنها سرسری گذشته است. در این حالت باز هم پرسش ما بی پاسخ رها می شود. راستی علت اینکه در ایران احزاب اقبال لازم را در نزد مردم پیدا نکردند چه بوده است؟ دلایل ناکامی احزاب ایرانی در جلب نظر ایرانیان چه بوده است؟ آیا ایرانیان قابلیت کار جمعی و حزبی را ندارند؟ آیا احزاب ایرانی در طول تاریخ معاصر فاقد یک استراتژی سیاسی و فلسفی مناسب برای جلب نظر افراد ایرانی بوده اند؟پاسخ به هر یک از این پرسشها کاری بس سترگ است که از قوه و عهده این مقال خارج است. دراین مقال فقط قصد آن را داریم که به وجوهی از دلایل ناکامی احزاب، که به وسیله مطالعات مختلف اشاره شده، بپردازیم و آنگاه به نکته اساسی و مرکزی انحطاط احزاب که ناشی از فقدان شالوده نظری و فلسفی آنها بوده است، تاکید کنیم. از آغاز شکل گیری احزاب در ایران که به دوران انقلاب مشروطه بر می گردد تحزب هرگز جلوه ای در نزد ایرانیان پیدا نکرد. یکی از دلایل عمده این نا اقبالی شاید این مساله بوده است که ایرانیان همیشه تحزب را بخشی از بدنه دولت و ساختار حکومتی دانسته و چون در طول تاریخ شکاف بین دولت و ملت "ایران حل نشده است ضرورتا و طبیعتا مردم ایران آنها را مردود می دانسته اند.
جدا از این بحث کلی که احتیاج به کار پژوهشی منسجم و سیستماتیک دارد بایستی به دلایل عینی که باعث عدم شکل گیری احزاب پایدار در ایران شد، بپردازیم. نگاهی اجمالی به تاریخچه احزاب در ایران بازگو کننده این واقعیت است که احزاب بیش از اینکه در ایران نماد وحدت باشند، نماد تضاد و جدال بودند. یکی از ویژگی های احزاب در ایران این بود که به دلیل فقدان شالوده نظری و فلسفی همیشه جایگاه و خاستگاه حزبی خود را تغییر می دادند. این ویژگی بدین معناست که به طور مکرر جانبداری خود را نسبت به موضوعات سیاسی و اجتماعی که جنبه حیاتی برای عرصه سیاسی و اجتماعی ایران داشت عوض می کردند. متغیر بودن جهت سیاسی بدگمانی زیادی را نزد آحاد اجتماعی به وجود می آورد و باعث می شد که احزاب را دمدمی مزاج و باد به پرچم تلقی نمایند. عدم حضور شالوده نظری و فلسفی در بعضی اوقات آنقدر عمیق می شد که احزاب شبیه، از لحاظ استراتژی سیاسی، گاهی در مقابل یا در تضاد با همدیگر قرار می گرفتند. این گونه ناپایداری ایدئولوژیکی می تواند دلیل دیگری هم داشته باشد و آن هم فقدان سازمان حزبی منسجم و منظم است. هرچند که هم اکنون احزاب مختلف در صدد رفع این مشکلا ت تاریخی هستند و در مسیر پیشرفت و پویایی حرکت می کنند.

نویسنده : مهرداد شاکری
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید