یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
مجله ویستا

نگاهی به نمایشگاه بهمن جلالی، <به احترام ۱۶۵ سال عکاسی> گنج پیدا


نگاهی به نمایشگاه بهمن جلالی، <به احترام ۱۶۵ سال عکاسی> گنج پیدا
فضا دود گرفته و تاریک است، دو مرد بهت زده به ما نگاه می‌کنند. نگاه بسیار نافذی دارند. سرهای آنها دو نقطه‌ هم ارزش به وجود آورده که چشم را وادار به رفت و برگشت می‌کند. دانه‌های درشت عکس به کمک دود، فضایی خشن را ایجاد کرده‌اند. این عکس که مانند بیشتر آثار نمایشگاه سیاه وسفید است، ظاهرا قهوه‌خانه‌ای در شهر ماسوله را در سال ۱۳۴۹ به ما نشان می دهد. بهمن جلالی بیش از ۴۰ سال از عمر خود را وقف عکاسی از سرزمین مادری‌اش نموده و حوادث مهم آن مانند جنگ و انقلاب را مستند کرده است. او از زندگی روزمره مردم، ماهیگیرها، معماری سنتی شهرهای کویری ایران و شهر بوشهر عکاسی کرد و در زمینه‌عکاسی خلاق هم مجموعه آثار قاجار را آفرید. جلالی امسال به مناسبت ۱۶۵ سال تاریخ عکاسی در ایران نمایشگاهی با عنوان <به احترام ۱۶۵ سال عکاسی> در نگارخانه راه ابریشم برگزار کرد که تنها بخشی از نمایشگاه بزرگ او در اسپانیا بود. در آن نمایشگاه بیش از ۵۰۰ قطعه عکس از آثار خود را به نمایش گذاشت. در <به احترام ۱۶۵ سال عکاسی>، ۳۱ اثر مستند اجتماعی سیاه و سفید از او را می بینیم و چند عکس هم از مجموعه قاجارها دیده می‌شود. این عکس‌ها از سال ۴۹ تا ۸۶ را دربر می‌گیرند.
به طور کلی در بیشتر عکس‌های مستند اجتماعی از فیلم‌های با حساسیت بالا‌ و دانه درشت استفاده شده و دانه‌ها در عکس‌ها به خوبی نمایانند؛ در بعضی از عکس‌ها این تا حدی است که از لطافت آسمان می‌کاهد و دریا را مانند شن‌های متلاطم نشان می‌دهد. ترکیب بندی‌های استوار او باعث شده که عکس‌ها، حتی آنهایی که از ساده‌ترین مسائل روزمره گرفته شده‌اند، خاص باشند. ترکیب‌بندی او به شکلی است که انگار تک تک اجزای عکس را چیده و عنصر زائد و ناخواسته‌ای که به آثارش معنای مضاعفی ببخشد، دیده نمی‌شود. عکاس کاملا‌ از تصاویر حذف شده و خودنمایی نمی‌کند و همان طور که خود می خواهد اول عکس دیده می شود نه عکاس. نور در اکثر کارها ملایم و احتمالا‌ زاویه تابش آن مایل است، بنابراین سایه در این عکس‌ها نقش چندانی ندارد و تنها در بعضی از آنها به طور کمرنگی به چشم می‌خورد.
عکس‌های جلالی در حکم اسناد محکم تاریخی هستند؛ آنها بیننده را به مکان و زمانی می‌برند که ممکن است اصلا‌ در آنها نبوده و اگر هم حضور داشته، ممکن است آن تصاویر را به آن شکل ندیده باشد.همان طور که در نمایشگاه قدم می‌زنیم، می‌توانیم به کمک عکس‌ها دوره‌های مختلف تاریخی را با هم مقایسه کنیم. برای مثال دو عکس از زنانی می‌بینیم که در جایی شبیه به قهوه‌خانه با ظاهری بسیار ساده در حال ساز زدن هستند. این تصویر متعلق به سال ۱۳۵۱ است و برای بیننده امروزی چندان مانوس نیست. چند قدم که از این عکس‌ها دور می‌شویم و از راهروی ورودی به سالن نمایشگاه می‌رویم، زنان را در خیابان همان طور که انتظار داریم، می‌بینیم. اگر در فضای کوچک گالری راه ابریشم چرخی بزنید، حتما فتوکولاژهای دوره قاجار را می‌بینید که نسبت به فضای کلی نمایشگاه کمی متفاوتند. آنها در مجموعه <گنج پیدا> منتشر شده بودند. جلالی در این آثار به دنبال تاریخ از دست رفته می‌گردد: <به دنبال تاریخی می‌گردم که از دست رفته است. از سال ۶۴ با این عکاسی آشنا شدم و بیش از هزار عکس این دوره را جمع کردم. من چیزی را می‌بینم که <تاریخ و بودن من است و جنسش هنوز با من است. هنوز این جریانات هست، مگر فئودالیسم نیست؟ مردم سالاری حضور ندارد؟ این شیرازه عکس‌های من است. من می‌گویم این مسائل در جامعه من هست و از قبل هم بوده است.*> در یکی از این فتو کولاژها زنی را می‌بینیم که دستش را زیر سر گذاشته و آسوده خاطر روی تختی دراز کشیده است. نگاه زن اصلا‌ متوجه دوربین نیست. در بالای سر او چهار مرد با اسلحه ایستاده‌اند و به دوربین نگاه می‌کنند و یادآور چیزی بین عکس جنگ و یادگاری هستند.
تلفیق این دو صحنه معنای جالبی را به وجود آورده است.تصاویری از مجسمه‌های شهری تعداد دیگری از عکس‌های نمایشگاه را تشکیل می‌دهند. بعضی از مجسمه‌ها هیبتی انسانی دارند، خصوصا آنهایی که رویشان پارچه انداخته شده و طناب پیچ شده‌اند.در بین این آثار عکسی هم از جزیره قشم دیده می‌شود. درختان نخل در این تصویر به بیننده کمک می‌کنند که حتی بدون نگاه به کاتالوگ متوجه شود این عکس از مناطق جنوبی ایران گرفته شده است. مرد و دو زنی که در محلی ایوان مانند نشسته‌اند یک مثلث را تشکیل می دهند که اضلاعنامساوی آن، چشم را در وهله اول به سمت مرد هدایت می‌کنند که در نقطه طلایی هم هست. از یکی از زنها تنها چادرش را می‌بینیم و از دیگری تنها صورتش را که از چادر بیرون است. وجود ستون‌ها در ایوان، نحوه قرارگیری افراد و چوب‌های باریک و افقی سقف ترکیب‌بندی خاصی را به وجود آورده که بر گیرایی عکس می افزاید.موضوع بعضی از عکس‌ها برای بیشتر بینندگان تا حدودی عجیب بود، اسب‌هایی که لباس‌هایی از نمد به تن داشته و مردی که در رودخانه همراه با خود شترهایش را هم می‌شست، در آن علاقه و وابستگی شدید مرد به این حیوان‌ها احساس می‌شد. ماهیگیران بندرانزلی توجه زیادی را به خود جلب می‌کردند.
تابه حال بیش از هزاران عکس از ماهیگیران گرفته شده است و همین کار را برای عکاس‌های دیگر سخت‌تر می کند، چون آنها نمی‌توانند با موضوع بکر و تکان دهنده خود توجه مخاطبان را جلب کنند و آثارشان باید واقعا حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. جلالی با تکنیک خود توانست بیننده‌ها را جذب کند. در یکی از عکس‌ها در پیش زمینه و دو طرف کادر از پاهای دو ماهیگیر به عنوان قابی برای پس زمینه عکس استفاده کرده و با این کار مانع حرکت چشم از مرکز تصویر شده و تمام توجهات را به آن جلب کرده است. این نمایشگاه با تصاویری از عکس خانه، تمام می‌شود که در آنها می توانیم تعداد زیادی از عکس‌های قدیمی که بر روی دیوارهای آنجا نصب شده را ببینیم.
مصاحبه محمدرضا شاهرخی‌نژاد با بهمن جلالی، مجله تندیس شماره صد و پنج ۶ شهریور ۱۳۸۶
منبع : سایر منابع