شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

وقتی میکروفون برای همه باز می‌شود


وقتی میکروفون برای همه باز می‌شود
وقتی صحبت از جایگاه مخاطب در نسل جدید رسانه‌ها می‌شود، پژوهشگران رسانه ترجیح می‌دهند به جای تعریف معروف مک‌لوهان که معتقد بود «رسانه همان پیام است» به نقش بسیار مهم مخاطب در رسانه‌های جدید اشاره کنند و بگویند که «مخاطب همان محتوا است»
رسانه‌های شهروندی ساختار رسانه‌ها را افقی کرده‌اند و تولید محتوا از فرمول سنتی «یکی برای همه» به‌صورت‌بندی جدید «همه برای همه» تبدیل شده است.
این تغییرات بیش از هر چیز دیگر برخاسته از قدرت نامحدود اینترنت وشبکه جهانی وب در پدیده‌ای است که «همگرایی رسانه‌ای» نامیده می‌شود و به نظر می‌رسد آینده رسانه‌ها بیش از هر پدیده دیگری تحت‌تاثیر همگرایی باشد. همگرایی رسانه‌ها این امکان را فراهم آورده است که صورت‌های مختلف رسانه‌های صوتی و تصویری و نوشتاری، در کنار هم و با استفاده از قابلیت‌های مختلفی که در اختیار دارند، به ارائه پیام در کامل‌ترین حالت ممکن کمک کنند؛ همچنین قرارگرفتن این رسانه‌ها در بستر پدیده متکثر و تعاملی اینترنت، سبب شده است تا خواص این فناوری نظیر امکان تعامل میان گیرنده و فرستنده و همچنین ارتقای جایگاه مصرف‌کننده در فرآیند تولید و مصرف پیام، فرصت‌های تازه‌ای را برای رسانه‌هایی که پیشتر در قالب رسانه‌های مردمی به تولید پیام برای انبوه مخاطب می‌اندیشیدند، ایجاد کند.
رادیو نیز مانند دیگر رسانه‌ها تحت‌تاثیر پدیده همگرایی رسانه‌ها قرار گرفته است. «برتولت برشت» در سال ۱۹۳۰ درباره رادیو نوشت: «رادیو بهترین وسیله ارتباطی در زندگی عمومی و شبکه پهناوری از لوله‌های به‌هم متصل است یا لااقل باید باشد، اگر مهارت این را داشته باشد که: دریافت کند، همان‌طورکه ارسال می‌کند؛ به شنوندگان اجازه سخن گفتن دهد، همانطور که امکان شنیدن را فراهم می‌کند و مخاطب را به ایجاد رابطه مایل کند، به جای آنکه وی را منزوی کند».
به نظر می‌رسد آرزوهای برشت در عصر اینترنت و با همه‌گیرشدن امکان تولید پیام‌های صوتی در قالب «پادکست» فراهم شده است. پادکست طبیعت رادیو را از یک رسانه «Push» که محتوا را به سوی مخاطب هل می‌دهد، به یک رسانه «Pull» که در آن مخاطب به‌ویژه با بهره‌گیری از فناوری‌هایی نظیر خبرخوان‌ها، به سوی محتوا کشیده می‌شود، تبدیل کرده است.
● پادکست از کجا آمد؟
ردیابی واژه پادکست (یا به قول برخی بلاگرهای فارسی پادپخش)، ما را به اوایل سال ۲۰۰۴ می‌رساند؛ زمانی که «بن همرسلی»، روزنامه‌نگار روزنامه گاردین نوشت: «با نگاهی به گذشته همه‌چیز کاملا آشکار است. با وجود پخش‌کننده‌های MP۳ نظیر آی‌پاد شرکت اپل که در جیب بسیاری از مردم است و محصولات ارزان‌قیمت و رایگان صوتی و وبلاگ‌نویسی‌ای که به بخش ثابتی از اینترنت تبدیل شده است، همه مقدمات برای رشد و گسترش رادیویی آماتوری فراهم است. اما این ابزار جدید را چه بنامیم؟ بلاگ‌نویسی صوتی (Audio blogging)؟ پادکستینگ(Podcasting)؟»
گزارش هرمسلی به رشد ایجاد محتوای صوتی در قالب MP۳ اشاره داشت که کاربران می‌توانستند آن را دانلود کنند و در طیف گسترده‌ای از پخش‌کننده‌های MP۳ بشنوند. در حقیقت برای مخاطبان، این فرصت فراهم آمده بود که هرجا و هر زمان به محتوایی غیرتجاری گوش کنند. مقاله هرمسلی به‌دنبال بررسی رسانه‌ای بود که بعدها «پادکست» نامیده شد؛ تلاش هرمسلی بر این بود که تصویری را از اینکه این رسانه کجاست و به چه سویی می‌رود، ارائه کند و بحثی را درباره فرصت‌هایی که این پدیده برای رسانه‌های سنتی نظیر «پخش سراسری رادیو» فراهم می‌کند، ارائه دهد.
واژه پادکست به‌سرعت گسترش یافت و مورد توجه قرارگرفت. اگر در سال ۲۰۰۴ این واژه را در گوگل جست‌‌وجو می‌کردید، احتمالا ۶۰ هزار یافته روبه‌رو می‌شدید اما این تعداد در نوامبر ۲۰۰۶ به ۶۱ میلیون مورد افزایش یافت و در پانزدهم ژوئن ۲۰۰۸ (دو روز پیش از چاپ این گزارش) با جست‌وجو در گوگل واژه پادکست با ۱۵۰ میلیون مورد که از افزایش ۵/۲ برابری نسبت به ۲۰۰۶ حکایت دارد. پیش‌روی شما قرار می‌گیرد و تدام رشد و گسترش این فناوری جدید را نشان می‌دهد. پادکست همچنین خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، در اوت ۲۰۰۵ در واژه‌نامه آمریکایی - انگلیسی آکسفورد نیز وارد شد.
البته بحث‌هایی نیز درباره واژه پادکست وجود دارد. این واژه به‌طور خاص یادآوری‌کننده شرکت «اپل» و پخش‌کننده‌های چندرسانه‌ای این شرکت است. اگرچه اپل نقش مهمی در توسعه پادکست داشت، اما پادکست‌ها می‌توانند روی ابزارهای رسانه‌ای متنوع و حتی کامپیوترها پخش شوند. واژه پادکست به عنوان واژه دربرگیرنده برای هر محتوای صوتی دانلود شده از اینترنت، از یک وب‌سایت یا به‌صورت اتوماتیک از طریق یک برنامه کاربردی استفاده می‌شود.
● مخاطبان و پادکست
پادکست نه تنها یک رسانه همگراست (صوت، اینترنت و ابزارهای رسانه‌ای دستی را به هم نزدیک کرده است) بلکه یک فناوری بدون مرکز و متکثر است که افراد شاغل در صنعت رادیو را مجبور کرده است در مورد رفتارها و باورهای متداول درباره مخاطبان، مصرف، تولید و توزیع پیام تجدیدنظر کنند.رویکرد باز و آزاد نسبت به پادکست، این رسانه را میان مردم محبوب و قابل پذیرش کرده است. هیچ‌کس مالک این فناوری نیست و گوش‌دادن به آن و خلق محتوای جدید در آن رایگان است که در نتیجه از مدل سنتی دروازه‌بانی در رسانه‌ها و ابزارهای تولید پیام برای قشرهای مختلف مردم فاصله می‌گیرد.
با گسترش این واژه، مردمی که تا پیش از این هرگز درباره پخش نمی‌اندیشیدند، ناگهان به این روی آوردند که صدای ضبط‌شده خود را به‌ صورت آنلاین برای شنیدن مردم دیگر جهان آماده کنند. آنچه پادکست فراهم می‌آورد یک ساختار افقی رسانه‌ای است که جایگاه مخاطب در آن تغییر می‌کند؛ تولید‌کننده همان مصرف‌کننده است و مصرف‌کننده به تولیدکننده تبدیل می‌شود و این دو با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند.
● رادیو راه خود را پیدا می‌کند
رادیو در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک وسیله ارتباطی میان دو نقطه توسعه یافت. به مرور این رسانه از ابزاری برای صحبت کردن با یکدیگر، با ظهور سازمان‌های پخشی مانند BBC در دهه ۱۹۲۰، به ابزاری برای سخن گفتن با توده‌ها تبدیل شد. اما اکنون به نظر می‌رسد شیوه مصرف شنوندگان رادیو تغییر یافته است. پخش‌کننده‌های MP۳ نظیر کاری را انجام می‌دهند که ترانزیستورها در دوره‌ای انجام دادند؛ با ظهور ترانزیستور‌ها‌ شنوندگان از جعبه‌های بزرگی که نیاز به سیم داشتند و به دیوار متصل بودند راحت‌شدند و نظیر دستگاه ضبط کاست، به برنامه‌ها اجازه دادند که از قید زمان رها شوند. این توانمندی‌ها نشانگر طبیعت همچون «ویروس» رادیو به عنوان یک رسانه فراگیر است. رادیو راه خود را به همه بخش‌های خانه و بیرون، سیستم‌های حمل‌ونقل، اینترنت و اکنون به درون پخش‌کننده‌های MP۳ یافته است.
رادیو اصالتا یک رسانه خودمانی است؛ مخاطبان به‌ندرت آن را به‌صورت جمعی گوش می‌کنند و اغلب شنوندگان آن در اتومبیل شخصی یا اتوبوس و به‌طور کلی هر جایی که این رسانه قابل حمل قابلیت جابه‌جاشدن دارد، تنها هستند. این از ویژگی‌های رادیو است که به این فضاهای شخصی وارد می‌شود و بیش از رسانه‌های دیگر علاقه مخاطب را به‌خود جلب می‌کند. ما با رادیو بیشتر ارتباط برقرار می‌کنیم. رادیو را رسانه کور می‌نامند؛ شنوندگان رادیو، تصاویر آن را رنگ‌آمیزی می‌کنند و در فرآیند مصرف کالاهای تولیدی این رسانه بیشتر فعال هستند. این ویژگی‌های صمیمانه و غیربصری بودن بین رادیو و پادکست مشترک است و به پادکست این قابلیت را داده است که به افراد و گروه‌هایی که به‌طور طبیعی در رسانه‌های جریان اصلی به آنها توجه نمی‌شود بپردازد، تا جایی که شنوندگان پادکست احساس می‌کنند تهیه‌کننده برنامه «یکی از خود آنها» و عضوی از جامعه آنهاست. یکی از ویژگی‌های ممتاز فایل‌های صوتی، کمتر بودن حجم آنها از فایل‌های تصویری است که دانلود آنها از اینترنت را برای مخاطب راحت‌تر می‌کند؛ به همین دلیل با وجود آغاز به کار آی‌پاد تصویری در سال ۲۰۰۵ غیرمحتمل به نظر می‌رسید که شمار زیادی از مخاطبان صفحه نمایش کوچک این ابزار را برای تماشا انتخاب کنند.
● پادکست و جریان اصلی‌ها
پادکست نیز مانند بسیاری دیگر از رسانه‌های جدید به‌سرعت مورد توجه رسانه‌های جریان اصلی قرار گرفت. برای بی‌بی‌سی، پادکست به ابزاری برای گسترش ماموریت این بنگاه و یافتن راهی برای در دسترس قرار دادن محتوای این شبکه برای کسانی است که در ازای مبلغ مشخصی ثبت‌نام کرده‌ بودند. رادیوی بی‌بی‌سی اکنون محتوا را برای مخاطبان به گونه‌ای فراهم ساخته است تا بتوانند به برنامه‌ای که از دست داده‌اند یا مایلند دوباره بشوند، دسترسی پیدا کنند. این دسترسی به محتوا، فارغ از زمان به‌شدت موفق بوده است و براساس آمار منتشرشده از سوی بی‌بی‌سی، تنها در ژانویه ۲۰۰۵ بیش از ۴ میلیون ساعت پادکست‌های بی‌بی‌سی شنیده‌ شده‌اند.
در فوریه ۲۰۰۵ بی‌بی‌سی پخش رادیویی خود را برای گنجاندن لینک‌های MP۳ دوباره طراحی کرد تا بتواند برای شنوندگان آنلاین امکان دانلود بیشتری را فراهم‌آورد. ۳برنامه برای آزمایش در سال ۲۰۰۴ تولید شدند که در مجموع طی ۴ ماه ۲۷۰هزار بار دانلود شدند. این تعداد دانلود به‌طور آشکاری موفقیت زیادی برای نوآوری این رسانه به شمار می‌رفت. نخستین برنامه متداول بی‌بی‌سی که به عنوان پادکست ارائه شد « در زمان ما» نام داشت که برای نخستین بار در سال نوامبر ۲۰۰۴ ارائه شد و در پایان ماه ۷۰هزار بار دانلود شده بود. امروز بی‌بی‌سی ۲۰برنامه متفاوت را به عنوان پادکست ارائه می‌دهد.
● تهیه پادکست با حداقل امکانات
«آدام کوری»، پیشگام پادکست، پیش از آنکه به شرکت‌های رو به رشد اینترنتی و پس از آن پادکست روی بیاورد، حضور طولانی مدتی در شبکه‌های پخش سراسری رادیو تلویزیونی داشته است. با وجود توانایی‌های او به عنوان یک گوینده در شبکه‌های سراسری، او از یک استودیوی سنتی برای تولید پادکست‌هایش استفاده نکرد و با استفاده از یک میکروفون، دستگاه پخش MP۳ و یک لپ‌تاپ، پادکست روزانه خود را ضبط و بارگزاری می‌‌کرد.
او ابتدای هر پادکست فهرستی از مطالب تهیه‌شده برای کل پادکست را ارائه می‌کرد و محتوای این پادکست‌ها آنها را متفاوت می‌کرد؛ این پادکست‌ها خودمانی و واقع‌گرا بودند و مخاطب را درگیر می‌کردند. او مستقیم با مخاطب سخن می‌گفت؛ درباره تجربیات زندگی روزمره‌اش و درباره چیزهایی که او را آزار می‌دهد، بدون اینکه دغدغه‌ای درباره محتوای از پیش مشخص‌شده متداول در برنامه‌های رادیویی داشته باشد و در نبود کنترل بر محتوا می‌توانست درباره تجربه‌اش از مصرف ماری‌جوآنا هم بگوید.
اگر تعاریف سنتی از رادیو را که در متون اصلی نظیر کتاب « فهم رادیو» اثر کریسل آمده است، در نظر بگیریم، بسیاری از پادکست‌ها را می‌توانیم رادیو بنامیم. هم‌اکنون در برخی از رویکردهایی که سبب می‌شود بتوانیم پادکست را رادیو بنامیم، ممکن است برخی از کیفیت‌های حداقلی رسانه را از دست بدهیم. «بلاک» در بحثی که راجع به پخش رادیویی روی اینترنت و اینکه آن را چه باید نامید دارد، می‌گوید: «شنوندگان کارهای زیادی با آن می‌توانند انجام دهند... صدای اینترنتی اگر نظیر رادیو با آن رفتار شود با تاکید بر برخی ویژگی‌های غیرقابل اغماض یک برنامه رادیویی، می‌تواند رادیو نامیده شود.»
پادکست‌هایی هستند که عناصر برنامه‌های رادیویی را در خود دارند، اما در برخی موارد مانند طول مدت برنامه، نداشتن توالی در پخش و تولید و نظایر این، با رادیو متفاوت هستند. برخلاف پخش رادیو، پادکست قابلیت تحرک با شنونده را دارد و محدود به زمان خاصی نیست؛ از این مهم‌تر محدود به فرمت خاصی از محتوا نیست و می‌توان ژانرها، نوع‌ها، صورت‌بندی‌ها و حتی زبان‌های مختلفی را ترکیب کرد. یکی از مشکلات رادیو محدودیت فرکانس‌های موجود روی طیف‌های رادیویی است که ایستگاه‌ها را مجبور می‌کند برای دسترسی به شمار بیشتری از شنوندگان به کانال‌های محدودی روی آورند. این مسئله برای اینترنت وجود ندارد و می‌تواند امکان انتخاب‌های بیشتری برای دستیابی به طیف مخاطبان فراهم آورد.
● پادکست روی موبایل
نسل کنونی موبایل‌ها (معروف به نسل سوم) ظرفیت این را دارند که با سرعت مناسب برای دسترسی به فایل‌های صوتی به اینترنت متصل شوند و اکنون فایل‌های کاربردی قابل دانلود برای راه‌اندازی دسترسی به پادکست روی تلفن‌های همراه هوشمند وجود دارد. اکنون شهرهای بسیاری در دنیا از امکانات شبکه‌های فراگیر بی‌سیم (وای‌ماکس) بهره‌مند هستند. این فناوری این امکان را فراهم می‌سازد تا دستگاه‌های رسانه‌ای به ابزاری برای دریافت محتوا در حال حرکت تبدیل شوند، بدون آنکه هزینه‌ای برای اتصال موبایل به شبکه وجود داشته باشد.
در سال ۲۰۰۵ نوکیا با ارائه مدلی از گوشی‌‌های تلفن همراه با ۴ گیگابایت حافظه داخلی، امکان دانلود بهتر موسیقی (و البته پادکست) را فراهم ساخت. این مدل از گوشی نوکیا توان اتصال به شبکه Wi-Fi را نیز داشت. پس از آن نیز مدل‌های متنوعی از گوشی‌های تلفن همراه با امکاناتی نظیر این یا کامل‌تر به بازار آمدند و این همگرایی ایجاد شده اگرچه ابتدا برای بهره‌برداری سایت‌های فروش موسیقی آنلاین طراحی شده بود، اما در نهایت گامی به جلو برای پادکست بود.
● کاربردهای دیگر آی‌پاد
بسیاری از کاربردهای مطرح‌شده برای پادکست، به این فناوری جدید به عنوان نمودی از رادیو نگاه می‌کنند. علاوه بر این پادکست رسانه‌ای است که کاربردهای دیگری نیز دارد و مؤسسات و افراد مختلف راه‌هایی برای بهره‌برداری از ویژگی‌های آن برای سود شرکت، کمک به‌خود و برای آموزش یافته‌اند؛ مثلا یک شرکت هواپیمایی مجموعه‌ای از پادکست‌ها را به عنوان راهنما برای مقصد‌های بین‌المللی مختلف تهیه کرده است که از کوبا تا نیویورک و شانگهای را در بر می‌گیرد. محتوای صوتی تهیه‌شده در این قالب امکانات زیادی را از آموزش گام به گام زبان تجاری کشور مقصد، تا ارائه اطلاعاتی درباره شرکت‌ها و سازمان‌های آن را در برمی‌گیرد. ناسا نیز از این رسانه جدید در ساختار آموزشی خود بهره می‌گیرد. دانشمندان این مرکز درباره موضوعات مختلف سخن می‌گویند و حتی یک بار یک پادکست از شاتل فضایی در سال ۲۰۰۵ ارسال شد.
پادکست راهی نیز به عالم سیاست یافته است. جان ادواردز، کاندیدای سابق معاونت ریاست‌جمهوری آمریکا، نخستین کسی بود که با همسرش در آشپزخانه منزلش یک پادکست گفت‌وگویی را در یادبود سخنرانی‌های صمیمانه مردمی رئیس‌جمهور سابق، فرانکلین روزولت ضبط کرد. نمونه این کار ادواردز، توسط شهردار و فرماندار کالیفرنیا، آرنولد شوارتزینگر تکرار شد. حتی جورج بوش گفت‌وگوی هفتگی‌اش را به عنوان پادکست منتشر می‌کند.
در حوزه آموزش نیز پادکست ظرفیت قابل‌توجهی دارد. مدارس، کالج‌ها و دانشگاه‌ها، در بسیاری از کشورها برای انتقال محتوا به دانشجویان، برای به اشتراک گذاشتن ایده‌ها، توسعه مهارت‌های ارتباطی یا واداشتن دانشجویان به بحث درباره ایده‌هایشان با یکدیگر، به این رسانه جدید روی آورده‌اند. آغازگر این مسیر در ایالات متحده، دانشگاه دوک در کارولینای شمالی بود. این دانشگاه ۱۶هزار و ۲۵۰ دستگاه آی‌پاد میان دانشجویان جدید‌الورود خود توزیع کرد تا بحث‌های کلاس را ضبط کنند و درس‌های مربوط را از سایت دانشگاه دانلود کنند یا گفت‌وگوهایی را برای طرح‌های کلاسی تهیه کنند.
مؤسسات دیگری نظیر دانشگاه فلوریدا، دانشگاه جورج‌تاون و دانشگاه لنکستر در بریتانیا دیگر‌دانشگاه‌هایی بودند که به سوی به‌کارگیری این فناوری حرکت کردند. نوع استفاه آنها متنوع بود؛ فراهم آوردن امکان دانلود دروس برای دانشجویان (برای دوباره گوش دادن) به عنوان راهی برای دانشجویان تا کارهای کلاسی خود را سامان‌دهند یا پیشنهاد این راه به محققان تا نتایج پژوهش‌های خود را منتشر کنند.
پدرام الوندی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید