پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

در حاشیه کشدار بودن مجموعه های تلویزیونی ترانه مادری با طعم پنیر پیتزا


در حاشیه کشدار بودن مجموعه های تلویزیونی ترانه مادری با طعم پنیر پیتزا
مجموعه تلویزیونی «ترانه مادری» هم به پایان رسید و تجربه ای دیگر برای تلویزیون در تولید مجموعه های ملودرام جهت پخش متوالی روزانه رقم خورد، تجربه ای که بدون شک نسبت به مجموعه «نرگس» موفق تر نشان داد اما همچنان مشکل «نویسندگی» و «پرداخت فیلمنامه» به شکلی روشن نمود دارد. البته دست اندرکاران صدا و سیما خود به این معضل کهنه و اساسی پی برده اند و نشست اخیر رییس صدا و سیما با جمعی از فیلمنامه نویسان در همین راستا قلمداد می شود. البته این گونه نشست ها بیشتر حالت تسکین دهنده برای دردها دارد وگرنه مشکل اصلی فیلمنامه نویسی در یک کلمه خلا صه می شود و آن هم بحث «آموزش» است، آن جا که نه آموزش درست داده شده است و نه آموزش درستی داده می شود.
آن چه در «ترانه مادری» دیده شد، تلا ش بی حاصل فیلمنامه نویس در «کشدار کردن» فیلمنامه و «آب بستن» به آن است تا یک مجموعه حداکثر ۲۰ قسمتی، در ۵۰ قسمت مهمان قاب جادویی خانه ها باشد! سه نکته در همین جا قابل توجه است، یکی بحث «نظارت کیفی» در مجموعه های تلویزیونی است که گویی تنها به افراد خاصی تعلق دارد و دست به دست می چرخد و هر از گاهی از یک جمع محدود، یکی کارگردان می شود و دیگری ناظر کیفی یا بالعکس! و به همین دلیل است که مشخص نیست چرا چنین فیلمنامه هایی از فیلتر ظاهری نظارت کیفی می گذرد! دیگر این که برخی بر این باورند که تلویزیون همچنان مشکلی به نام پر کردن آنتن دارد و آب بستن به مجموعه های تلویزیونی در همین راستاست. این استدلا ل نمی تواند چندان منطقی باشد، شاید هم باشد!
نکته سوم نیز آن است که «ترانه مادری» با آن کشداری کم نظیرش، ناگهان در دو قسمت پایانی سرعت می گیرد و سر و ته همه چیز جمع می شود! در حالی که فیلمنامه نویس می توانست با تمهیداتی، فضا را برای ادامه یافتن گره های قصه تا پایان فراهم آورد و اینگونه نباشد که بسیاری از مسائل مربوط به قصه، در همان چند قسمت ابتدایی سریال رو شود و همین سرعت، برای پایان سریال نیز دیده شود!
«ترانه مادری» چراهای فراوانی در فیلمنامه دارد که در مقام بیان کردن آنها نیستیم. شخصیت پردازی سمیرا (با بازی خوب مینا لاکانی)، وضعیت دانشگاه که معلوم نیست دانشگاه است یا مدرسه، بحث فقهی پسرخواندگی بهرام و مادرش که در حقیقت زن دایی اوست و نکاتی از این دست، تنها بخشی از چراهای فراوانی است که در فیلمنامه به چشم می آید و جای پرسش دارد.
درباره بازیگران مجموعه می توان گفت حضور هما روستا در سریال مغتنم است و فاطمه گودرزی، شایسته عنوان بهترین بازیگر سریال است. شاید نقطه تاریک بازی ها، بازی احساسی سیاوش خیرابی و محسن افشانی است، آنجا که متوجه می شوند برادر هستند که به هیچ وجه خوب و کامل از آب در نیامده و شاید این هم به سرهم بندی انتهای سریال مربوط شود.
«ترانه مادری» می توانست با پرداختن به بحث ضرورت احترام به پدر و مادر از سوی فرزندان که امروزه مورد نیاز ضروری جامعه ماست، کمبودهای فیلمنامه ای خود را بپوشاند. پرداختن به این بحث آنقدر برای جامعه ما ضروری است که توجه به آن می توانست مجموعه ای با مفاهیم بهتر خلق کند. شاید اینجاست که همان بحث قدیمی «ضرورت تشکیل اتاق فکر در صدا و سیما با حضور همه سلائق و البته تحت نظارت یک مدیریت واحد» مطرح می شود، اتاق فکری که مطمئنا بهتر از بحث انفرادی نظارت کیفی مثمرثمر خواهد بود و می تواند با ایجاد و تعریف جدیدی از «سریال های روزانه»، به ویژه در بخش «طنز» و «ملودرام»، تلویزیون را از انبوه انتقادات درست و بجا رهایی بخشد تا افزایش سطح کیفی سریال های تلویزیونی بتواند به افزایش سطح سلیقه مخاطب بینجامد، سلیقه ای که روز به روز در حال کاهش است و این خود، فرهنگسازی و ترمیم فرهنگ عمومی را دچار مشکل می کند.

نویسنده : حسن حائری
منبع : روزنامه مردم‌سالاری